خواجوی کرمانی، محمود بن علی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'ه ها' به 'ه‌ها')
    جز (جایگزینی متن - 'خاك' به 'خاک')
    خط ۵۳: خط ۵۳:
    - شش مثنوى در وزن‌هاى گوناگون با اين نام‌ها: سام‌نامه، هماى و همايون، گل و نوروز، روضة الانوار، كمال‌نامه و گوهرنامه. پنج مثنوى اخير بر روى هم خمسه خواجو را تشكيل مى‌دهد.
    - شش مثنوى در وزن‌هاى گوناگون با اين نام‌ها: سام‌نامه، هماى و همايون، گل و نوروز، روضة الانوار، كمال‌نامه و گوهرنامه. پنج مثنوى اخير بر روى هم خمسه خواجو را تشكيل مى‌دهد.


    خواجو در سال 753ق، در شيراز بدرود حيات گفت و در «تنگ الله اكبر» مشرف بر دروازه قرآن فعلى شيراز به خاك سپرده شد.
    خواجو در سال 753ق، در شيراز بدرود حيات گفت و در «تنگ الله اكبر» مشرف بر دروازه قرآن فعلى شيراز به خاک سپرده شد.





    نسخهٔ ‏۲۱ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۴۳

    خواجوی کرمانی، محمود بن علی
    نام خواجوی کرمانی، محمود بن علی
    نام های دیگر
    نام پدر
    متولد
    محل تولد
    رحلت 753 هـ.ق
    اساتید
    برخی آثار مجموعه رسائل عوارف المعارف

    دیوان غزلیات خواجوی کرمانی

    تحفه کرمان: شعر خواجو در جلوه‌های هنر خط و خوشنويسي

    کد مؤلف AUTHORCODE2532AUTHORCODE


    كمال‌الدين ابوالعطا محمود بن على بن محمود، متخلص به «خواجوى کرمانى»، شاعر و عارف بزرگ و برجسته ايرانى سده هشتم، در تاريخ سوم دى ماه سال 669ش، مطابق با 20 ذى‌الحجه سال 689ق در کرمان به دنيا آمد. او را نخلبند شعرا، خلاق المعانى و ملك الفضلا ناميده‌اند.

    هنوز پسر بچه‌اى بيش نبود كه شايستگى خود را با سرودن قصيده تاريخ حمام يزد نشان داد. اين قصيده بر ديوارهاى اين بنا نقش شد و براى هميشه باقى ماند.

    وى كه از خانواده‌اى سرشناس بود، دوران كودكى را در کرمان گذرانيد و سپس سفرهاى طولانى به حجاز، شام، بيت‌المقدس، عراق، مصر و بعضى از بندرهاى خليج فارس كرد و در اين سفرها، توشه‌ها از دانش و تحقيق اندوخت. خواجو چندگاهى در بغداد اقامت گزيد و در سال 732ق مثنوى هماى و همايون را بنام سلطان ابوسعيد و وزيرش غياث‌الدين محمد در آن شهر به انجام رسانيد و در سال736ق به ايران بازگشت اما چون ابوسعيد بهادرخان را مقتول يافت و غياث‌الدين محمد هم مدتى، پس از ورود خواجو به دست مخالفانش به قتل رسيد و خواجو به قول خود سلطانيه بى‌سلطان را لايق اقامت نديده و به اصفهان رفت و پس از چندى اقامت، از آنجا به کرمان و فارس سفر كرد و در پناه خاندان اينجو على‌الخصوص در ظل عنايت شاه شيخ ابواسحق درآمد.

    از ميان معاصران خواجو، حافظ از همه مشهورتر است. خواجو، كه به سال و تجربت شاعرى بر حافظ تقدم داشت، در مدتى كه مقيم شيراز بود، مانند دوستى كه سمت رهبر داشته باشد، بر انديشه حافظ پرتو تعليم افگنده بود و به همين سبب است كه در ديوان خواجه شيراز بيت‌هاى بسيارى را مى‌بينيم كه به تقليد يا به استقبال از غزل‌هاى خواجو ساخته و يا گاه معنى و لفظى از او اقتباس كرده است.

    خواجو را به دليل هنرنمايى‌هايش در عالم شعر، «نخل‌بند شاعران» لقب داده‌اند. ديوان او داراى وجه‌هاى ممتاز است كه شامل نغز و معما هم هست و به علاوه، قصيده‌هاى زيادى در نعت ائمه(ع) و بالاخص حضرت على(ع) سروده است. وى در غزلياتش از سبك عراقى و سعدى پيروى كرده است.

    مهم‌ترين آثار وى عبارتند از

    - ديوان اشعار

    - شش مثنوى در وزن‌هاى گوناگون با اين نام‌ها: سام‌نامه، هماى و همايون، گل و نوروز، روضة الانوار، كمال‌نامه و گوهرنامه. پنج مثنوى اخير بر روى هم خمسه خواجو را تشكيل مى‌دهد.

    خواجو در سال 753ق، در شيراز بدرود حيات گفت و در «تنگ الله اكبر» مشرف بر دروازه قرآن فعلى شيراز به خاک سپرده شد.


    وابسته‌ها