دعویدار قمی، محمد بن سعد: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۵: خط ۵:
    | توضیح تصویر =  
    | توضیح تصویر =  
    |سرشناسی =  
    |سرشناسی =  
    |نام کامل =  
    |نام کامل = رکن‌الدین محمد بن سعد بن هبةالله بن دعویدار قمی
    |نام‌های دیگر =  
    |نام‌های دیگر =  
    |لقب =  
    |لقب =  
    |نسب =  
    |نسب =  
    |تخلص =  
    |تخلص = داعی
    |نام پدر =  
    |نام پدر =  
    |ولادت =
    |ولادت = سده ششم و اوائل سده هفتم
    |محل تولد =  
    |محل تولد = قم
    |کشور تولد =
    |کشور تولد =
    |محل زندگی =  
    |محل زندگی =  
    خط ۴۶: خط ۴۶:


    == خاندان ==
    == خاندان ==
    او یکی از معریف خاندان دعویدار قمی بوده، و این خاندان از خاندانهای مشهور شیعه در سده ششم هجری به شمار می‌رفته است که رجال آن به زهد و دانش معروف و در شهر قم متصدی منصب قضاوت بوده‌اند.
    او یکی از معریف خاندان دعویدار قمی بوده، و این خاندان از خاندانهای مشهور شیعه در سده ششم هجری به شمار می‌رفته است که رجال آن به زهد و دانش معروف و در شهر قم متصدی منصب قضاوت بوده‌اند.<ref>ر.ک: محدث، علی، ص5</ref>


    == ولادت ==
    == ولادت ==
    خط ۵۲: خط ۵۲:


    == فعالیت‌ها ==
    == فعالیت‌ها ==
    در زادگاه خود قم پرورش یافته و در همان‌جا منصب قضاوت را عهده‌دار بوده است. او در وطن خویش شاعری را آغاز کرده و زبان به مدح بزرگان شیعه و حکام و پادشاهان قم و ری و مازندران گشوده است.
    در زادگاه خود قم پرورش یافته و در همان‌جا منصب قضاوت را عهده‌دار بوده است. او در وطن خویش شاعری را آغاز کرده و زبان به مدح بزرگان شیعه و حکام و پادشاهان قم و ری و مازندران گشوده است.<ref>ر.ک: همان</ref>


    این فقیه و دانشمند فرزانه شیعی، در بیشتر سروده‌هایش، تحت تأثیر فرهنگ و شعر عربی قرار گرفته است.
    این فقیه و دانشمند فرزانه شیعی، در بیشتر سروده‌هایش، تحت تأثیر فرهنگ و شعر عربی قرار گرفته است.


    در آنجا «عزالدین یحیی» نقیب‌النقباء و بزرگ شیعیان ری و قم را مدح گفته و آخرالامر دیوان خود را به فرمان او گرد آورده است. در همان هنگام به جز حکام و بزرگان محلی، پادشاه مازندران -حسام الدین اردشیر بن الحسن - و تنی چند از وزرای خلیفه‌ی عباسی الناصرلدین الله را در قصائد خود ستوده است. سرانجام رحل اقامت به تبریز کشیده و در آنجا ساکن شده و خود را به مدح مظفرالدین اوزبک - آخرین اتابک آذربایجان واران - و وزیر او ربیب‌الدین ابوالقاسم و سایر بزرگان آن مرز و بوم اختصاص داده است.
    در آنجا «عزالدین یحیی» نقیب‌النقباء و بزرگ شیعیان ری و قم را مدح گفته و آخرالامر دیوان خود را به فرمان او گرد آورده است. در همان هنگام به جز حکام و بزرگان محلی، پادشاه مازندران -حسام الدین اردشیر بن الحسن - و تنی چند از وزرای خلیفه‌ی عباسی الناصرلدین الله را در قصائد خود ستوده است. سرانجام رحل اقامت به تبریز کشیده و در آنجا ساکن شده و خود را به مدح مظفرالدین اوزبک - آخرین اتابک آذربایجان واران - و وزیر او ربیب‌الدین ابوالقاسم و سایر بزرگان آن مرز و بوم اختصاص داده است.<ref>ر.ک: همان، ص5</ref>


    او بنابر قرائنی تا سال 614ق زنده بوده است، سرگذشت او به نمونه‌ای از شعرش در اکثر تذکره‌ها و مجموعه‌های شعری مندرج است. او با خاقانی و فلکی شروانی و کمال‌الدین اسماعیل و اثیرالدین اومانی و عده‌ای دیگر از شعرا معاصر بوده و با برخی از آنها مکاتبه و دوستی داشته است.
    او بنابر قرائنی تا سال 614ق زنده بوده است، سرگذشت او به نمونه‌ای از شعرش در اکثر تذکره‌ها و مجموعه‌های شعری مندرج است. او با خاقانی و فلکی شروانی و کمال‌الدین اسماعیل و اثیرالدین اومانی و عده‌ای دیگر از شعرا معاصر بوده و با برخی از آنها مکاتبه و دوستی داشته است.<ref>ر.ک: همان، ص5</ref>


    == آثار ==
    == آثار ==
    وی را تألیفات ارزشمندی بوده که از میان آن‌ها می‌توان به دیوانش اشاره نمود که آن را به فرمان حاکم زمانه‌اش «عزالدین یحیی» گردآوری کرده است. دیوانش، آکنده از اشعار فارسی و عربی است. این شاعر ذواللسانین، چنان در سرودن اشعار عربی تواناست که بخش عظیمی از دیوانش، به قصاید عربی وی اختصاص دارد.
    وی را تألیفات ارزشمندی بوده که از میان آن‌ها می‌توان به دیوانش اشاره نمود که آن را به فرمان حاکم زمانه‌اش «عزالدین یحیی» گردآوری کرده است. دیوانش، آکنده از اشعار فارسی و عربی است. این شاعر ذواللسانین، چنان در سرودن اشعار عربی تواناست که بخش عظیمی از دیوانش، به قصاید عربی وی اختصاص دارد.


    ویژگی بارز شعر او، تقلید است که در دیوانش جلوه‌گری می‌نماید، به طوری که قصاید عربی و فارسی را به سبک شعری شاعران عراق و دیگر پیشگامان شعر عربی و فارسی، به نیکویی سروده و همین مسأله، سبب شده که اندکی شعر وی از نوآوری و ابتکار، بی‌بهره بماند.
    ویژگی بارز شعر او، تقلید است که در دیوانش جلوه‌گری می‌نماید، به طوری که قصاید عربی و فارسی را به سبک شعری شاعران عراق و دیگر پیشگامان شعر عربی و فارسی، به نیکویی سروده و همین مسأله، سبب شده که اندکی شعر وی از نوآوری و ابتکار، بی‌بهره بماند.<ref>ر.ک:زینی وند، تورج ؛ قلندرلکی سلطانی، لیلا؛ ص35</ref>


    ==پانویس ==
    ==پانویس ==
    خط ۷۰: خط ۷۰:


    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
     
    #محدث، علی، مقدمه بر دیوان رکن‌الدین دعویدار قمی، تهران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، 1365
    #[[:noormags:720305|زینی وند، تورج ؛ قلندرلکی سلطانی، لیلا، بازتاب فرهنگ و شعر عربی در دیوان رکن الدین دعویدار قمی شاعر ذواللسانین (دهه های پایانی سده شش و آغازین سده هفت9)، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله ادبیات تطبیقی زمستان 1389 - شماره 3 رتبه علمی-پژوهشی (وزارت علوم)/ISC (‎22 صفحه - از 135 تا 156 )]]


    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==

    نسخهٔ ‏۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۲:۱۹

    دعویدار قمی، محمد بن سعد
    NURN33919.jpg
    نام کاملرکن‌الدین محمد بن سعد بن هبةالله بن دعویدار قمی
    تخلصداعی
    ولادتسده ششم و اوائل سده هفتم
    محل تولدقم

    رکن‌الدین محمد بن سعد بن هبةالله بن دعویدار قمی ملک الشعراء، قاضی، متخلص به داعی شاعر ذواللسانین سده ششم و اوائل سده هفتم هجری که به دو زبان عربی و پارسی استادانه شعر سروده است.

    خاندان

    او یکی از معریف خاندان دعویدار قمی بوده، و این خاندان از خاندانهای مشهور شیعه در سده ششم هجری به شمار می‌رفته است که رجال آن به زهد و دانش معروف و در شهر قم متصدی منصب قضاوت بوده‌اند.[۱]

    ولادت

    شاعر در حدود نیمه سده ششم متولد شد.

    فعالیت‌ها

    در زادگاه خود قم پرورش یافته و در همان‌جا منصب قضاوت را عهده‌دار بوده است. او در وطن خویش شاعری را آغاز کرده و زبان به مدح بزرگان شیعه و حکام و پادشاهان قم و ری و مازندران گشوده است.[۲]

    این فقیه و دانشمند فرزانه شیعی، در بیشتر سروده‌هایش، تحت تأثیر فرهنگ و شعر عربی قرار گرفته است.

    در آنجا «عزالدین یحیی» نقیب‌النقباء و بزرگ شیعیان ری و قم را مدح گفته و آخرالامر دیوان خود را به فرمان او گرد آورده است. در همان هنگام به جز حکام و بزرگان محلی، پادشاه مازندران -حسام الدین اردشیر بن الحسن - و تنی چند از وزرای خلیفه‌ی عباسی الناصرلدین الله را در قصائد خود ستوده است. سرانجام رحل اقامت به تبریز کشیده و در آنجا ساکن شده و خود را به مدح مظفرالدین اوزبک - آخرین اتابک آذربایجان واران - و وزیر او ربیب‌الدین ابوالقاسم و سایر بزرگان آن مرز و بوم اختصاص داده است.[۳]

    او بنابر قرائنی تا سال 614ق زنده بوده است، سرگذشت او به نمونه‌ای از شعرش در اکثر تذکره‌ها و مجموعه‌های شعری مندرج است. او با خاقانی و فلکی شروانی و کمال‌الدین اسماعیل و اثیرالدین اومانی و عده‌ای دیگر از شعرا معاصر بوده و با برخی از آنها مکاتبه و دوستی داشته است.[۴]

    آثار

    وی را تألیفات ارزشمندی بوده که از میان آن‌ها می‌توان به دیوانش اشاره نمود که آن را به فرمان حاکم زمانه‌اش «عزالدین یحیی» گردآوری کرده است. دیوانش، آکنده از اشعار فارسی و عربی است. این شاعر ذواللسانین، چنان در سرودن اشعار عربی تواناست که بخش عظیمی از دیوانش، به قصاید عربی وی اختصاص دارد.

    ویژگی بارز شعر او، تقلید است که در دیوانش جلوه‌گری می‌نماید، به طوری که قصاید عربی و فارسی را به سبک شعری شاعران عراق و دیگر پیشگامان شعر عربی و فارسی، به نیکویی سروده و همین مسأله، سبب شده که اندکی شعر وی از نوآوری و ابتکار، بی‌بهره بماند.[۵]

    پانویس

    1. ر.ک: محدث، علی، ص5
    2. ر.ک: همان
    3. ر.ک: همان، ص5
    4. ر.ک: همان، ص5
    5. ر.ک:زینی وند، تورج ؛ قلندرلکی سلطانی، لیلا؛ ص35


    منابع مقاله

    1. محدث، علی، مقدمه بر دیوان رکن‌الدین دعویدار قمی، تهران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، 1365
    2. زینی وند، تورج ؛ قلندرلکی سلطانی، لیلا، بازتاب فرهنگ و شعر عربی در دیوان رکن الدین دعویدار قمی شاعر ذواللسانین (دهه های پایانی سده شش و آغازین سده هفت9)، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله ادبیات تطبیقی زمستان 1389 - شماره 3 رتبه علمی-پژوهشی (وزارت علوم)/ISC (‎22 صفحه - از 135 تا 156 )

    وابسته‌ها