دیوان ملا محمدرفیع واعظ قزوینی

دیوان ملا محمدرفیع واعظ قزوینی، مشتمل بر اشعار شاعر نامدار سده یازدهم هجری (1027-1089ق)، واعظ قزوینی است که با تصحیح و مقدمه سید حسن سادات ناصری منتشر شده است.

دیوان ملا محمد رفیع واعظ قزوینی
دیوان ملا محمدرفیع واعظ قزوینی
پدیدآورانواع‍ظ ق‍زوی‍ن‍ی‌، م‍ح‍م‍د رف‍ی‍ع‌ (نويسنده)

سادات ناصری، سید حسن (مصحح)

سادات ناصری، سید حسن ( مقدمه نويس)
عنوان‌های دیگرشاعر نامدار سده یازدهم هجری
سال نشر1359ش
چاپ1
موضوعشعر فارسی - قرن 11ق.
زبانفارسی
تعداد جلد1
کد کنگره
PIR۶۵۸۵/د۹م
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

آن‌گونه که در مقدمه کتاب آمده، مصحح در تصحیح دیوان حاضر به دست‌نویس‌های فراوانی مراجعه کرده است و اشتباهات و نواقص را اصلاح کرده و در پانوشت آنها را تذکر داده است[۱].‏

دیوان واعظ با این ابیات زیبا در ذکر نام خداوند آغاز شده است:

  • ای نام دلگشای تو عنوان کارها خاک در تو، آب رخ اعتبارها
    خورشید و مه، دو قطره ز باران فیض تو مدّی ز جنبش قلمت روزگارها [۲]

    واعظ را از دانشمندان و خطبای بنام و از نویسندگان و شعرای مشهور سده یازدهم هجری باید شمرد. وی از علوم بیانی، عروض و معانی و بیان و بدیع بااطلاع بوده و اصطلاحات موسیقی را در سخن خود به‌کار داشته است. از دیوان او بعضی اطلاعات مربوط به جغرافیای اقتصادی و اجتماعیات می‌توان یافت و همچنین به امور مربوط به آموزش‌وپرورش عصر و زمان خود توجه داشته است و دیوانش خالی از مصطلحات و واژه‌های ورزشی و مکتب‌داری نیست. وی باآنکه عزلت‌جویی و گمنامی را دوست می‌داشت و ستایشگر گوشه‌نشینی بود و از سر وجد می‌سرود:

  • فیض گمنامی‌ام این بس که ز خلوتگه فقر شغل دنیا نتوانست مرا پیدا کرد
    گمنام بس‌‌که همچو وفا در زمانه‌ام کس جز شکست راه نیابد به خانه‌ام[۳]

    با این وصف وی به موجب فراهم داشتن کمالات صوری و معنوی و به‌اقتضای پیشه خود، واعظی و شاعری، مردی نام‌‌آور شده است، اما خود شهرتش را از ارادت به اولاد علی(ع) می‌داند:

    گرفت صیت سخن گر تو را جهان، واعظ ز فیض مدحت اولاد بوتراب گرفت [۴]

    بخش عمده دیوان اشعار او را غزلیات پوشش داده و تا صفحه 415 ادامه یافته است. پس از آن ابیات پراکنده، قصاید، رباعیات، تواریخ، مثنویات و تعلیقات اشعار واعظ ذکر شده است.

  • پانویس

    1. ر.ک: مقدمه مصحح، ص15
    2. ر.ک: متن کتاب، ص1
    3. ر.ک: مقدمه مصحح، ص60-57
    4. ر.ک: همان، ص60

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها