رحلة الكابتن فلوير 1876عبر الساحل في نهاية عهد الحكم العماني مع ملحق الأحداث التاريخية
رحلة الکابتن فلویر 1876عبر الساحل في نهایة عهد الحکم العماني مع ملحق الأحداث التاریخة | |
---|---|
پدیدآوران | دغار، بن (تعريب) فلویر، ارنست (نویسنده) |
ناشر | مؤلف |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 2008 م |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ب9ر3 / 1379 DSR |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
رحلة الكابتن فلویر 1876 عبر الساحل فى نهایة عهد الحكم العمانى مع ملحق الاحداث التاریخیة (سفرنامه كاپیتان فلویر 1876 در كنار ساحل در پایان حكمرانى حاكمان عمان)، كتابى است مشتمل بر شرح مسافرت كاپیتان فلویر در كرانههاى دریاى عمان، سواحل مكران، كشورهاى عربى آن منطقه و... توسط خود وى (ارنست فلویر) كه محمد آل بن دغار، آن را همراه با اضافاتى به زبان عربى برگردانده است. مطالب كتاب، قبل از سال 1876م، نوشته شده است.
هدف نویسنده از تألیف كتاب، نشان دادن اهمیت و موقعیت حساس این منطقه جغرافیایى و چگونگى ایفاى نقش سیاسى و اقتصادى آن، مىباشد.
اهمیت كتاب، به غیر از توصیفات زیباى كاپیتان فلویر از مناطق و اماكنى كه مشاهده كرده، به خاطر معرفى شخصیتهاى تاریخى، سیاسى، فرهنگى، شاهزادگان و كسانى است كه تحت تأثیر تاریخ این منطقه مىباشند.
ساختار
كتاب با دو مقدمه (یكى از بن دغار و دیگرى از جولید سمید) آغاز و مطالب در هشت جزء، ارائه گردیده است.
گزارش محتوا
فلویر كه یكى از سیاحان و نویسندگان انگلیسى است، در شركت تلگراف هند مشغول به كار بوده و بعد از سالها خدمت در چنین ایستگاههایى، در سال 1887م، از فرصت مرخصى طولانى خود استفاده نمود و تصمیم گرفت كه مسیر ناشناختهى جاسك، بشكرد(مكران)، میناب را طى كند و از مسیر کرمان، سفر خود را ادامه داده تا سرانجام بعد از رسیدن به بصره و بغداد، از مرز تركیه بگذرد و به سرزمین خود برسد.
وى، شرح كامل این سفرها را در اثر حاضر، گردآورى نموده است. او، به هر منطقهاى كه سفر كرده و از هر مكانى كه دیدن نموده، گزارش جالبى ارائه كرده و آن را به خوبى توصیف نموده است.
بیشترین حجم یادداشتهاى كتاب، مربوط به سفر وى به جاسك، بشكرد، میناب، جزیره هنگام، قشم، بندر عباس، لنگه و بوشهر مىباشد. در بیشتر موارد، وى برخى از نامها را ریشهیابى كرده و اشارات متعددى به نام گلها و گیاهان مىكند. اطلاعات بسیار مفید و جذابى نیز از زندگى و كار مردم و خوانین بشكرد ارائه مىدهد.
وى، نخستین جهانگرد غربى است كه از جاسك به انگوران(انگهران)، سردشت، شهر بابك، جغدان در پهن و سندرك سفر كرده و در آنجا، «رئیس على» نامى را در رأس امور هندوستان یافته كه به امر شخصى به نام «یوسف»، بر جاسك حكومت مىكرده است. او، این منطقه را به شش ولایت تقسیم نموده و به خوبى توصیف كرده است.
وى، توانسته است به زیبایى قلعه نیمه مخروبهاى را با ابعاد 160 در 50 متر توصیف كند كه بر روى تپهاى قرار داشته و از وجود نخلستانهاى بسیار، كشتزارهاى گندم و ذرت، باغهاى انار و محصولاتى دیگر گزارش كند.
او، در سر راه خود، به گلههاى گوسفند سه هزار رأسى، اشاره مىكند كه در بازار بندر عباس بهاى خوبى دارد.
مؤلف، در مقدمه خود، به بیان انگیزه تألیف پرداخته و در ادامه، به موقعیت جغرافیایى، تاریخى و سیاسى سواحل عمان اشاره كرده و مقدمه جولید سمید، به بیان نكاتى پیرامون سفر كاپیتان فلویر، اختصاص یافته است.
مطالب كتاب، با معرفى سرهنگ گولد، یكى از افسران ارشد دولت انگلیس كه در مستعمرات انگلستان در هند، خدمت مىكرد، آغاز گردیده است. وى، در آن زمان، ریاست كمیته امور مشترك مرزى و روابط خارجه با ایران را بر عهده داشت كه یكى از وظایف وى، نظارت بر چگونگى تقسیم مناطق قبایل بلوچ بین دو كشور بود. در واقع گولد، همسفر فلویر بوده و سفر وى را پوشش داده است.
فلویر، شرح مسافرت خود را كه در ژانویه 1876م شروع شده است، از توصیف و شرح منطقه جاسك و مسقط، در سواحل خلیج عمان، آغاز نموده و ماجراى دیدار و ملاقات خود با امیر على و امیر عبدالنبى، از حاكمان آن دیار را در جزء اول كتاب خویش، به خوبى توضیح داده است.
وى، در جزء دوم، مدارس دینى را كه در طول مسافرت خود با آنها برخورد كرده، شرح داده و در جزء سوم، منطقه «بمبور» و مناطقى را كه قبایل فارسى بلوچ در آنها ساكن بودهاند، توصیف نموده است.
در جزء چهارم، به بازگشت وى به جاسك اشاره شده و در جزء پنجم، شرح مسافرت او به جزیره «هنگام» كه تحت حاكمیت قبیله «بنى یاس» بودهاند و نیز سفر به جزیره قشم و میناب، آمده است.
در جزء ششم، سفر به بشاگرد و ملاقات با «ابراهیم خمیس» تشریح شده است. بشكردى (یا بشاكردى) نامى عام براى گویشهایى است كه در جنوب شرقى ایران از بندر عباس بهسوى مشرق، به آنها سخن گفته مىشود و حد فاصل میان گوىهاى فارس و لارستان از سویى و زبان بلوچى از سوى دیگرند، اما تا كنون پژوهش فراگیر و عمیقى درباره این گویشها انجام نگرفته و جالب اینجاست كه فلویر، نخستین سیاحى است كه در سفر خود از بشاگرد دیدن كرده و واژهها و جملههایى از گویشهاى بشاگردى یا بشكردى نقل كرده است.
در جزء هفتم، جریان ملاقات فلویر با «رییس على»، «امیر یوسف» و «سیف الله» توضیح داده شده و در آخرین جزء، قلعه «انغوران» توصیف گردیده است.
فلویر، در این سفر، از همراهان زیادى یاد مىكند و بیشتر از همه، به نیكى، از غلام شاه، تاجو و جلال مىنویسد كه در بیشتر طول سفر همراه او بودهاند. از یادداشتهاى فلویر اینگونه برمىآید كه آشنایى زیادى با انواع نژادهاى شتر داشته است. وى، در بخشى از كتاب نحوهى خرید و فروش شتر را در آن دوره این چنین شرح مىدهد:
فروشنده: اكنون من این شتر را به سى و پنج كروش(قروش) به شما مىفروشم.
خریدار: من این شتر را مىخرم.
فروشنده: چنانچه این شتر، كور، لنگ، بیمار و بىفایده نیز باشد، تو آن را در قبال سى و پنج كروش خریدهاى.
خریدار: خریدارم.
فروشنده: به خدا سوگند، تا جایى كه مىدانم، این شتر كاملاً از هر عیب مبرا و بسیار چالاك است و هیچ چیزى را كه بعد از این شما بگویید نمىپذیرم.
خریدار: خریدارم.
از دیگر مطالب قابل توجه كتاب، اشاره به شیوهى زندگى و بهویژه سلسله مراتب خان و رعیتى است. بردهدارى، پدیدهى رایجى بوده كه فلویر بارها به آن اشاره مىكند. وى، از مكتبخانههایى مىگوید(بهخصوص در روستاى بینت) كه گلستان و حافظ در آنها تدریس مىگشته است.
دقت وى در ثبت مختصات جغرافیایى، ساعت و روز ورود و خروج از مكانها، اشتیاق و علاقه وى را به سفر و اكتشاف نشان مىدهد. فلویر، در مسیر حركت خود از جاسك به انگهران، به باغها و زمینهاى كشاورزى برمىخورد كه در آنجا حتى برنج نیز مىكاشتند. وى حتى به بیان مرغوبیت كالاها نیز پرداخته است. در بخشى، مىگوید: بهترین نوع باروت اسلحه، باروت ساخته میناب و بشكرد مىباشد. باروتهاى بلوچى و بندر عباسى را به جهت اینكه از بمبئى وارد مىشده، مناسب ندانسته است. در جایى از بشكرد، به خانى برمىخورد كه ریشهى خود را هندوستانى مىداند و زبان هندى را نیز بلد بوده است. فلویر، براى رسیدن به انگهران مجبور مىشود بخش زیادى از راه را پیاده طى كند.
هریسون كه در سالهاى 1933 - 1932م، از جاسك به گرهون مىرود، یافتههاى فلویر را تأیید مىنماید.
وى، قبل از شروع سفر نهایى و طولانى خود، دو بار نیز در خلیج فارس و دریاى عمان دست به ماجراجویى مىزند. در یكى از این سفرها با كشتى بخار عازم جزیرهی «هنگام» مىشود و بعد از چند روز اقامت كه با حوادثى نیز همراه است، راهى جزیره قشم مىگردد. وى، در جزیره قشم، از چندین روستاى آن دیدن نموده و شرح مفصلى نیز از رفتار شیخ قشم به دست مىدهد، سپس با زحمت فراوان خود را به بندر عباس مىرساند. در ساحل نزدیک سورو پهلو گرفته، چند روزى مهمان مقامات انگلیسى بوده و بعد از آن براى ملاقات یكى از مقامات محلى، به میناب مىرود. در برگشت از میناب، از بندر عباس به لنگه و سپس به بوشهر رفته و از آنجا راهى ایستگاه كارى خود در جاسك مىگردد.
در آخرین مرحلهى سفر اكتشافى فلویر، وى در ابتدا از جاسك به انگهران، مركز بشكرد سفر مىكند و سپس از سردشت، شهر باوك، جگدان، درپهن و سندرك قبل از رسیدن به کرمان دیدن مىنماید. فلویر در جاى جاى كتاب، مختصات جغرافیایى، از قبیل طول و عرض و غیره را با دقت ذكر نموده است.
وضعیت كتاب
فهرست مطالب، در انتهاى كتاب آمده است.
در پاورقىها، علاوه بر ذكر منابع، برخى از كلمات و عبارات متن، توضیح داده شده است.
در پایان كتاب، ضمائمى نیز ملحق شده است. در یكى از این ضمائم A، عباراتى كوتاه را از زبان بلوچى، پشتو، عربى، انگلیسى، فارسى و براى نخستین بار بشكردى، ارائه مىدهد.
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.