رسالة في الإجزاء: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
| شابک = | | شابک = | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =41565 | ||
| کد پدیدآور =00177 | | کد پدیدآور =00177 | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
در صفحه دوم کتاب پیش از بسمله چنین آمده است: «این رسالهای در اجزاء است و به دنبال آن مسئله تبدّل رأی میآید». | در صفحه دوم کتاب پیش از بسمله چنین آمده است: «این رسالهای در اجزاء است و به دنبال آن مسئله تبدّل رأی میآید». | ||
نویسنده رسالهاش را با ذکر اهمیت موضوع کتاب آغاز کرده مینویسد: «بدان که از مسائل نشاندار در علم اصول فقه که بسیاری از فروع فقهی بر آن مبتنی است، مسئله «اجزاء» است و در عبارات علمای اصول فقه مختلف از آن تعبیر شده است؛ بیشتر اصولیان شیعه و سنی از آن چنین تعبیر کردهاند: «الامر بالشیء هل یقتضی الاجزاء اذا اتی به علی وجهه ام لا» و در کلام بسیاری نیز چنین تعبیر از اجزاء شده است: «الاتیان بالمأموربه علی وجهه هل یقتضی الاجزاء». چهبسا اختلاف در تعبیر از عنوان مسئله از جهت اختلاف در لفظی یا عقلی بودن مسئله است –که در ادامه کتاب بر آن واقف خواهی شد- و ممکن است از جهت دخیل بودن امر و اتیان در اجزاء باشد. هر گروه به یکی از این دو صورت توجه کرده است ولی در اصل مطلب اختلافی بینشان نیست»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص3-2</ref>. | نویسنده رسالهاش را با ذکر اهمیت موضوع کتاب آغاز کرده مینویسد: «بدان که از مسائل نشاندار در علم اصول فقه که بسیاری از فروع فقهی بر آن مبتنی است، مسئله «اجزاء» است و در عبارات علمای اصول فقه مختلف از آن تعبیر شده است؛ بیشتر اصولیان شیعه و سنی از آن چنین تعبیر کردهاند: «الامر بالشیء هل یقتضی الاجزاء اذا اتی به علی وجهه ام لا» و در کلام بسیاری نیز چنین تعبیر از اجزاء شده است: «الاتیان بالمأموربه علی وجهه هل یقتضی الاجزاء». چهبسا اختلاف در تعبیر از عنوان مسئله از جهت اختلاف در لفظی یا عقلی بودن مسئله است –که در ادامه کتاب بر آن واقف خواهی شد- و ممکن است از جهت دخیل بودن امر و اتیان در اجزاء باشد. هر گروه به یکی از این دو صورت توجه کرده است ولی در اصل مطلب اختلافی بینشان نیست»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41565/1/2 ر.ک: متن کتاب، ص3-2]</ref>. | ||
او سپس در امر اول اجزاء را از جهت اینکه از مسائل علم اصول یا مبادی لغوی یا احکامی یا مسائل علم کلام یا فقه باشد، مورد بررسی قرار میدهد و به اشکال وارده بر اینکه اجزاء از مسائل دو علم اخیر باشد را پاسخ میگوید<ref>ر.ک: همان، ص4-3</ref>. لازم به توضیح است که علم کلام یکی از مبادی اصول فقه بهحساب میآید. از نظر تاریخی نیز مسائل اصول فقه، از درون علومی نظیر فقه، کلام و لغت گردآوری و تدوین شد و متکلمان همچون فقها نقش برجستهای در تدوین علم اصول فقه داشتند. متکلمان بزرگ شیعی نظیر [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]]، [[علمالهدی، علی بن حسین|سید مرتضی]] و [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] در میان امامیه از زمره پیشگامان تألیف کتابهای مبسوط در این زمینه بودند. همانطور که متکلمان سایر فرقههای مسلمان نیز در این زمینه گامهای بزرگی برداشتند و آثار مهمی در زمینه علم اصول بهجای گذاشتند. حتی برخی از آنان بخشی از کتابهای کلامی خود را به پارهای از مباحث اصولی اختصاص دادهاند؛ بنابراین علم اصول فقه از هنگام تکوین و تدوین، رابطه تنگاتنگی با علم کلام داشته و همواره این رابطه -بهویژه از حیث تأثیرگذاری دیدگاههای کلامی بر نظرهای اصولی- برقرار بوده است<ref>ر.ک: ضیایی فر، سعید، ص103-102</ref>. | او سپس در امر اول اجزاء را از جهت اینکه از مسائل علم اصول یا مبادی لغوی یا احکامی یا مسائل علم کلام یا فقه باشد، مورد بررسی قرار میدهد و به اشکال وارده بر اینکه اجزاء از مسائل دو علم اخیر باشد را پاسخ میگوید<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41565/1/3 ر.ک: همان، ص4-3]</ref>. لازم به توضیح است که علم کلام یکی از مبادی اصول فقه بهحساب میآید. از نظر تاریخی نیز مسائل اصول فقه، از درون علومی نظیر فقه، کلام و لغت گردآوری و تدوین شد و متکلمان همچون فقها نقش برجستهای در تدوین علم اصول فقه داشتند. متکلمان بزرگ شیعی نظیر [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]]، [[علمالهدی، علی بن حسین|سید مرتضی]] و [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] در میان امامیه از زمره پیشگامان تألیف کتابهای مبسوط در این زمینه بودند. همانطور که متکلمان سایر فرقههای مسلمان نیز در این زمینه گامهای بزرگی برداشتند و آثار مهمی در زمینه علم اصول بهجای گذاشتند. حتی برخی از آنان بخشی از کتابهای کلامی خود را به پارهای از مباحث اصولی اختصاص دادهاند؛ بنابراین علم اصول فقه از هنگام تکوین و تدوین، رابطه تنگاتنگی با علم کلام داشته و همواره این رابطه -بهویژه از حیث تأثیرگذاری دیدگاههای کلامی بر نظرهای اصولی- برقرار بوده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/8716/102 ر.ک: ضیایی فر، سعید، ص103-102]</ref>. | ||
نویسنده در امر دوم، افتراق اجزاء را از مسئله قضا به امر اول یا امر جدید و عدم ارتباط یکی با دیگری را پذیرفته است؛ اما افتراق از مسئله مره و تکرار را رد کرده است<ref>ر.ک: روحانی، جواد، پاییز 1381، ص72-71</ref>. | نویسنده در امر دوم، افتراق اجزاء را از مسئله قضا به امر اول یا امر جدید و عدم ارتباط یکی با دیگری را پذیرفته است؛ اما افتراق از مسئله مره و تکرار را رد کرده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/15722/71 ر.ک: روحانی، جواد، پاییز 1381، ص72-71]</ref>. | ||
بیان فقها در خصوص «اجزاء» بهطور مطلق (اعم از ادا و قضا) اجمالی است، بدین معنی که پس از رفع اضطرار در داخل وقت بر مبنای جواز «بدار»<ref>به معنای مبادرت کردن به اتیان «مأمور به» در نخستین زمان</ref> اعاده مأمور به واجب نیست و چنانچه اضطرار در خارج از وقت مرتفع گردد باز هم قضای «مأمور به» واجب نیست<ref>ر.ک: موسوی بجنوردی، | بیان فقها در خصوص «اجزاء» بهطور مطلق (اعم از ادا و قضا) اجمالی است، بدین معنی که پس از رفع اضطرار در داخل وقت بر مبنای جواز «بدار»<ref>به معنای مبادرت کردن به اتیان «مأمور به» در نخستین زمان</ref> اعاده مأمور به واجب نیست و چنانچه اضطرار در خارج از وقت مرتفع گردد باز هم قضای «مأمور به» واجب نیست<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/23752/30 ر.ک: موسوی بجنوردی، ص30]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41565/1/52 متن کتاب، ص52]</ref>. | ||
در امر سوم نیز الفاظ عنوان مسئله و تحریر محل نزاع تبیین شده است<ref>ر.ک: روحانی، جواد، پاییز 1381، ص73</ref>. | در امر سوم نیز الفاظ عنوان مسئله و تحریر محل نزاع تبیین شده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/15722/73 ر.ک: روحانی، جواد، پاییز 1381، ص73]</ref>. | ||
در بخش انتهایی کتاب، موضوع تبدل رأی مجتهد مطرح شده است. در کلام تعدادی از فقها حکم این مسئله -که در باب اجتهاد و تقلید مطرح شده است- مبتنی بر مسئله اجزاء اوامر ظاهریه از واقعیه است؛ به همین جهت برخی آن را از جزئیات مسئله اجزاء و فروع آن دانستهاند<ref>ر.ک: روحانی، جواد، زمستان 1381، ص213</ref>. نویسنده این بحث را به درخواست برخی از افراد حاضر در جلسه درس باب اجتهاد و تقلید مطرح کرده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص105</ref>. | در بخش انتهایی کتاب، موضوع تبدل رأی مجتهد مطرح شده است. در کلام تعدادی از فقها حکم این مسئله -که در باب اجتهاد و تقلید مطرح شده است- مبتنی بر مسئله اجزاء اوامر ظاهریه از واقعیه است؛ به همین جهت برخی آن را از جزئیات مسئله اجزاء و فروع آن دانستهاند<ref>ر.ک: روحانی، جواد، زمستان 1381، ص213</ref>. نویسنده این بحث را به درخواست برخی از افراد حاضر در جلسه درس باب اجتهاد و تقلید مطرح کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41565/1/105 ر.ک: متن کتاب، ص105]</ref>. | ||
نویسنده پس از تبیین مسئله تبدل رأی، تذکر این نکته را لازم میداند که این مسئله ارتباطی با نسخ ندارد؛ چراکه منسوخ پس از نسخ هم به نسبت زمانی که اتیان شده و بهمقتضای آن عمل شده، حکم واقعی است نه حکم ظاهری، برخلاف مسئله تبدل رأی؛ لذا مقایسه این دو موضوع بجا نیست<ref>ر.ک: همان، ص137</ref>. | نویسنده پس از تبیین مسئله تبدل رأی، تذکر این نکته را لازم میداند که این مسئله ارتباطی با نسخ ندارد؛ چراکه منسوخ پس از نسخ هم به نسبت زمانی که اتیان شده و بهمقتضای آن عمل شده، حکم واقعی است نه حکم ظاهری، برخلاف مسئله تبدل رأی؛ لذا مقایسه این دو موضوع بجا نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41565/1/137 ر.ک: همان، ص137]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
# مقدمه و متن کتاب. | # مقدمه و متن کتاب. | ||
# ضیایی فر، سعید، «مبادی کلامی علم اصول»، پاییز و زمستان 1385، شماره 27 و 28، صفحات101 تا | #[[:noormags:161671|ضیایی فر، سعید، «مبادی کلامی علم اصول»، پاییز و زمستان 1385، شماره 27 و 28، صفحات101 تا 125]]. | ||
#: | #[[:noormags:300518|روحانی، جواد، «رسالة فی الإجزاء، من تألیفات العلامة المیرزا محمدحسن الآشتیانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، پژوهشهای اصولی، پاییز 1381، شماره 1، صفحات69 تا 104]]. | ||
#[[:noormags:28592|روحانی، جواد، «مسألة تبدل رأی المجتهد، من تألیفات العلامة المیرزا محمدحسن الآشتیانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، پژوهشهای اصولی، زمستان 1381 و بهار 1382، شماره 2و3، صفحات212 تا 239]]. | |||
#: | #[[:noormags:451756|موسوی بجنوردی، فصلنامه حق، «گفتاری درباره اجزاء»، پایگاه مجلات تخصصی نور، تابستان 1364، شماره 2، صفحات 29 تا 39]]. | ||
#: | |||
== وابستهها == | == وابستهها == | ||
خط ۶۸: | خط ۶۵: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: | [[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | ||
[[رده: | [[رده:فقه و اصول]] | ||
[[رده: | [[رده:اصول فقه (آثارکلی)]] | ||
[[رده: | [[رده:اصول فقه شیعه]] | ||
[[رده: | |||
[[رده:25 اسفند الی 24 فروردین(97)]] | |||
[[رده:سال97-25بهمن الی24اسفند]] | [[رده:سال97-25بهمن الی24اسفند]] |
نسخهٔ ۲۵ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۳۹
رسالة في الإجزاء | |
---|---|
پدیدآوران | آشتیانی، محمدحسن (نويسنده) |
ناشر | مؤلف |
مکان نشر | ايران - تهران |
سال نشر | مجلد1: 1318ق, |
موضوع | اصول فقه شيعه |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 159/8 /آ5ر5 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
رسالة في الإجزاء، تألیف میرزا محمدحسن آشتیانی (متوفی 1319ق)، رسالهای اصولی در بررسی یک از مسائل آن علم؛ یعنی «اجزاء» است. در انتهای اثر نیز مسئله «تبدل رأی مجتهد» مورد بررسی قرار گرفته است.
ساختار
کتاب با ذکر مقدمهای کوتاه و سه امر به شیوه استدلالی با نقد و بررسی دیدگاههای مختلف نوشته شده است. بسیاری از اشکالات با «فان قلت» مطرح و با «قلت» پاسخ داده شده است. دیدگاههای شیخ انصاری با عنوان «شیخنا العلامة» مطرح شده است.
گزارش محتوا
در صفحه دوم کتاب پیش از بسمله چنین آمده است: «این رسالهای در اجزاء است و به دنبال آن مسئله تبدّل رأی میآید».
نویسنده رسالهاش را با ذکر اهمیت موضوع کتاب آغاز کرده مینویسد: «بدان که از مسائل نشاندار در علم اصول فقه که بسیاری از فروع فقهی بر آن مبتنی است، مسئله «اجزاء» است و در عبارات علمای اصول فقه مختلف از آن تعبیر شده است؛ بیشتر اصولیان شیعه و سنی از آن چنین تعبیر کردهاند: «الامر بالشیء هل یقتضی الاجزاء اذا اتی به علی وجهه ام لا» و در کلام بسیاری نیز چنین تعبیر از اجزاء شده است: «الاتیان بالمأموربه علی وجهه هل یقتضی الاجزاء». چهبسا اختلاف در تعبیر از عنوان مسئله از جهت اختلاف در لفظی یا عقلی بودن مسئله است –که در ادامه کتاب بر آن واقف خواهی شد- و ممکن است از جهت دخیل بودن امر و اتیان در اجزاء باشد. هر گروه به یکی از این دو صورت توجه کرده است ولی در اصل مطلب اختلافی بینشان نیست»[۱].
او سپس در امر اول اجزاء را از جهت اینکه از مسائل علم اصول یا مبادی لغوی یا احکامی یا مسائل علم کلام یا فقه باشد، مورد بررسی قرار میدهد و به اشکال وارده بر اینکه اجزاء از مسائل دو علم اخیر باشد را پاسخ میگوید[۲]. لازم به توضیح است که علم کلام یکی از مبادی اصول فقه بهحساب میآید. از نظر تاریخی نیز مسائل اصول فقه، از درون علومی نظیر فقه، کلام و لغت گردآوری و تدوین شد و متکلمان همچون فقها نقش برجستهای در تدوین علم اصول فقه داشتند. متکلمان بزرگ شیعی نظیر شیخ مفید، سید مرتضی و شیخ طوسی در میان امامیه از زمره پیشگامان تألیف کتابهای مبسوط در این زمینه بودند. همانطور که متکلمان سایر فرقههای مسلمان نیز در این زمینه گامهای بزرگی برداشتند و آثار مهمی در زمینه علم اصول بهجای گذاشتند. حتی برخی از آنان بخشی از کتابهای کلامی خود را به پارهای از مباحث اصولی اختصاص دادهاند؛ بنابراین علم اصول فقه از هنگام تکوین و تدوین، رابطه تنگاتنگی با علم کلام داشته و همواره این رابطه -بهویژه از حیث تأثیرگذاری دیدگاههای کلامی بر نظرهای اصولی- برقرار بوده است[۳].
نویسنده در امر دوم، افتراق اجزاء را از مسئله قضا به امر اول یا امر جدید و عدم ارتباط یکی با دیگری را پذیرفته است؛ اما افتراق از مسئله مره و تکرار را رد کرده است[۴].
بیان فقها در خصوص «اجزاء» بهطور مطلق (اعم از ادا و قضا) اجمالی است، بدین معنی که پس از رفع اضطرار در داخل وقت بر مبنای جواز «بدار»[۵] اعاده مأمور به واجب نیست و چنانچه اضطرار در خارج از وقت مرتفع گردد باز هم قضای «مأمور به» واجب نیست[۶].
در امر سوم نیز الفاظ عنوان مسئله و تحریر محل نزاع تبیین شده است[۷].
در بخش انتهایی کتاب، موضوع تبدل رأی مجتهد مطرح شده است. در کلام تعدادی از فقها حکم این مسئله -که در باب اجتهاد و تقلید مطرح شده است- مبتنی بر مسئله اجزاء اوامر ظاهریه از واقعیه است؛ به همین جهت برخی آن را از جزئیات مسئله اجزاء و فروع آن دانستهاند[۸]. نویسنده این بحث را به درخواست برخی از افراد حاضر در جلسه درس باب اجتهاد و تقلید مطرح کرده است[۹].
نویسنده پس از تبیین مسئله تبدل رأی، تذکر این نکته را لازم میداند که این مسئله ارتباطی با نسخ ندارد؛ چراکه منسوخ پس از نسخ هم به نسبت زمانی که اتیان شده و بهمقتضای آن عمل شده، حکم واقعی است نه حکم ظاهری، برخلاف مسئله تبدل رأی؛ لذا مقایسه این دو موضوع بجا نیست[۱۰].
وضعیت کتاب
این نسخه از کتاب به چاپ سنگی است و نگارش نسخه در تاریخ 1318ق به خط احمد تفرشی به اتمام رسیده است. این اثر فاقد فهرست و در برخی صفحات حواشی اندکی آمده است.
پانویس
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص3-2
- ↑ ر.ک: همان، ص4-3
- ↑ ر.ک: ضیایی فر، سعید، ص103-102
- ↑ ر.ک: روحانی، جواد، پاییز 1381، ص72-71
- ↑ به معنای مبادرت کردن به اتیان «مأمور به» در نخستین زمان
- ↑ ر.ک: موسوی بجنوردی، ص30؛ متن کتاب، ص52
- ↑ ر.ک: روحانی، جواد، پاییز 1381، ص73
- ↑ ر.ک: روحانی، جواد، زمستان 1381، ص213
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص105
- ↑ ر.ک: همان، ص137
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- ضیایی فر، سعید، «مبادی کلامی علم اصول»، پاییز و زمستان 1385، شماره 27 و 28، صفحات101 تا 125.
- روحانی، جواد، «رسالة فی الإجزاء، من تألیفات العلامة المیرزا محمدحسن الآشتیانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، پژوهشهای اصولی، پاییز 1381، شماره 1، صفحات69 تا 104.
- روحانی، جواد، «مسألة تبدل رأی المجتهد، من تألیفات العلامة المیرزا محمدحسن الآشتیانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، پژوهشهای اصولی، زمستان 1381 و بهار 1382، شماره 2و3، صفحات212 تا 239.
- موسوی بجنوردی، فصلنامه حق، «گفتاری درباره اجزاء»، پایگاه مجلات تخصصی نور، تابستان 1364، شماره 2، صفحات 29 تا 39.