رستم التواريخ: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف '
جز (جایگزینی متن - ' اند.' به '‌اند.')
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف ')
خط ۵۶: خط ۵۶:




گر چه مولف در سبب تألیف كتاب، از زبان پدرش خطاب به او چنين نوشته است:
گر چه مؤلف  در سبب تألیف كتاب، از زبان پدرش خطاب به او چنين نوشته است:


«اى فرزند سعادتمند، اين حكايات را كه از من مى‌شنوى با كمال وضوح و ختصار به عبارات شيرين بيان كن كه به فهم همه كس از خاص و عام نزديك باش».
«اى فرزند سعادتمند، اين حكايات را كه از من مى‌شنوى با كمال وضوح و ختصار به عبارات شيرين بيان كن كه به فهم همه كس از خاص و عام نزديك باش».
خط ۶۷: خط ۶۷:




كتاب با سخن ناشر و پيش گفتار مصحح شروع شده و با مقدمه‌اى از مولف و نصايحى از او به متن كتاب پرداخته شده است.
كتاب با سخن ناشر و پيش گفتار مصحح شروع شده و با مقدمه‌اى از مؤلف  و نصايحى از او به متن كتاب پرداخته شده است.


== گزارش محتوا==
== گزارش محتوا==
خط ۷۴: خط ۷۴:
كتاب، از لحاظ تبويب و فصل‌بندى بسيار درهم و برهم و آشفته است؛ به طورى كه گاهى مطالب چنان درهم و پيچيده است كه رشته سخن از دست بيرون مى‌رود و خوانند سرگردان مى‌ماند و درست نمى‌داند كه صحبت از چه كسى در ميان است، دقت نسبتا زيادى لازم است تا به توان از اشتباه مصون ماند.
كتاب، از لحاظ تبويب و فصل‌بندى بسيار درهم و برهم و آشفته است؛ به طورى كه گاهى مطالب چنان درهم و پيچيده است كه رشته سخن از دست بيرون مى‌رود و خوانند سرگردان مى‌ماند و درست نمى‌داند كه صحبت از چه كسى در ميان است، دقت نسبتا زيادى لازم است تا به توان از اشتباه مصون ماند.


كتاب به قول مولف، مشتمل است بر «وقايعى كه روداده از بيست پادشاه و حكمران» از آغاز جلوس شاه سلطان حسين تا وفات آقامحمد خان قاجار و عهد براردزاده و پسر زنش فتحعلى شاه قاجار؛ يعنى اشخاصى كه نام آن‌ها در ذيل از نظر خوانندگان مى‌گذرد:
كتاب به قول مؤلف ، مشتمل است بر «وقايعى كه روداده از بيست پادشاه و حكمران» از آغاز جلوس شاه سلطان حسين تا وفات آقامحمد خان قاجار و عهد براردزاده و پسر زنش فتحعلى شاه قاجار؛ يعنى اشخاصى كه نام آن‌ها در ذيل از نظر خوانندگان مى‌گذرد:


1- شاه سلطان حسين.
1- شاه سلطان حسين.
خط ۹۸: خط ۹۸:
11- فتحعلى خان افشار.
11- فتحعلى خان افشار.


12- ابوالفتح خان ايخانى بختيارى كه مولف او را از نسل شيخ زاهد گيلانى استاد شيخ صفى‌الدين موسوى نوشته است.
12- ابوالفتح خان ايخانى بختيارى كه مؤلف  او را از نسل شيخ زاهد گيلانى استاد شيخ صفى‌الدين موسوى نوشته است.


13- محمدحسن خان ولد صدق شاه سلطان حسين كه مادرش از اعيان قاجار تيمورى بود (بموجب گفته مولف).
13- محمدحسن خان ولد صدق شاه سلطان حسين كه مادرش از اعيان قاجار تيمورى بود (بموجب گفته مؤلف ).


14- كريم خان زند (وكيل‌الدوله زند).
14- كريم خان زند (وكيل‌الدوله زند).
خط ۱۲۰: خط ۱۲۰:
مثلا نادرشاه كه پنجمين اين بيست نفر است و هانوى انگليسى كه در همان اوقات در ايران بوده و تأليفات گرانبهايى در شرح وقايع سلطنت نادرشاه از خود باقى گذاشته است، در ضمن يكى از كتاب‌هاى خود چنين نوشته است: «ممكن نبود كه انسان فقر و فاقه و بيچارگى ملت را ببيند و مغلوب ترحم نگردد».
مثلا نادرشاه كه پنجمين اين بيست نفر است و هانوى انگليسى كه در همان اوقات در ايران بوده و تأليفات گرانبهايى در شرح وقايع سلطنت نادرشاه از خود باقى گذاشته است، در ضمن يكى از كتاب‌هاى خود چنين نوشته است: «ممكن نبود كه انسان فقر و فاقه و بيچارگى ملت را ببيند و مغلوب ترحم نگردد».


مولف، شرح حال دوست، دشمن، بزرگ، كوچك و حتى مهم‌تر طويه و جلادراهم عالى جاه و والاجاه خوانده و هر كدام را عموما با عناوين و القاب ذكر شده، دوره دراز ياد كرده است و از ذكر صفات ضد و نقيص روبرگردان نبوده است، چنانكه مثلا حتى محمود افغان غلجه را «والاجاء» و اشرف افغان را «دادگستر» و «باعدل و انصاف» و على‌مرادخان زند را در اول يك جمله «با عدل و انصاف» و سپس «سفاك و خونريز» و همچنين كريم‌خان زند را ابتدا «بسيار فهيم و عادل و منصف» و فورا، پس از آن «سفاك» خوانده است.
مؤلف ، شرح حال دوست، دشمن، بزرگ، كوچك و حتى مهم‌تر طويه و جلادراهم عالى جاه و والاجاه خوانده و هر كدام را عموما با عناوين و القاب ذكر شده، دوره دراز ياد كرده است و از ذكر صفات ضد و نقيص روبرگردان نبوده است، چنانكه مثلا حتى محمود افغان غلجه را «والاجاء» و اشرف افغان را «دادگستر» و «باعدل و انصاف» و على‌مرادخان زند را در اول يك جمله «با عدل و انصاف» و سپس «سفاك و خونريز» و همچنين كريم‌خان زند را ابتدا «بسيار فهيم و عادل و منصف» و فورا، پس از آن «سفاك» خوانده است.


با اين حال آشكار است، خواننده گاهى تكليف خود را نمى‌داند و دچار دودلى و ترديد مى‌گردد و اين خود نشان مى‌دهد كه هم وطنان ما در آن دوره با چه نوع حكمرانان و گردنكشان و مورخانى سرو كار داشته‌اند.
با اين حال آشكار است، خواننده گاهى تكليف خود را نمى‌داند و دچار دودلى و ترديد مى‌گردد و اين خود نشان مى‌دهد كه هم وطنان ما در آن دوره با چه نوع حكمرانان و گردنكشان و مورخانى سرو كار داشته‌اند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش