سؤالات أبي‌عبيد الآجري في معرفة الرجال و جرحهم و تعديلهم

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    سؤالات‌ أبي‌ عبید الآجري في‌ معرفة‌ الرجا‌ل‌ و جرحهم‌ و تعدیلهم‌
    سؤالات أبي‌عبيد الآجري في معرفة الرجال و جرحهم و تعديلهم
    پدیدآورانابوداود، سلیمان بن اشعث (نويسنده) بستوی، عبدالعلیم عبدالعظیم (محقق)
    ناشرمؤسسة الريان للطباعة و النشر و التوزیع
    مکان نشرلبنان - بیروت
    سال نشر1418ق - 1997م
    چاپ1
    زبانعربی
    تعداد جلد2
    کد کنگره
    س 20 8 114/2 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    سؤالات أبي‌عبيد الآجري في معرفة الرجال و جرحهم و تعديلهم، این اثر را ابوعبید آجری از پرسش و پاسخ‌هایی که با ابوداود سجستانى (202-275ق)، درباره جرح و تعدیل راویان و مرویاتشان داشته، فراهم آورده است. عبدالعلیم عبدالعظیم بستوی پژوهش این اثر دوجلدی را انجام داده است.

    این اثر، سومین و چهارمین اثر از سلسله پژوهش‌های بستوی است که موضوع «جرح و تعدیل» را در آثار بزرگان اهل سنت دنبال کرده و شیوه‌های بحث و اصطلاح‌های ویژه هریک را بیان می‌کند. او پیش‌تر، دو کتاب «معرفة الثقات» عجلی و «الشجرة في أحوال الرجال» جوزجانی را ارائه داده است. جلد اول این اثر (یا جزء سوم آن) پیش‌تر با تحقیق محمد علی قاسم عمری عرضه شده است. با‌این‌حال، بستوی آن را دوباره پژوهیده است[۱]‏.

    بستوی مقدمه‌ای را در سه مبحث بر کتاب نوشته، که عبارتند از: زندگی و جایگاه علمی ابوداود؛ روش او در جرح و تعدیل راویان؛ زندگی و جایگاه ابوعبید (درگذشته در اوایل سده چهارم هجری) و توضیحاتی در پرسش‌های که او از ابوداود کرده است.[۲]‏. بستوی می‌گوید: کتابِ سؤالات، گویای ویژگی‌های بارز ابوعبید آجری است؛ او، که ملازم ابوداود بوده، عالمی حافظ و ناقدی چیره‌دست است که از داده‌های گسترده، دقت نظر، خُبرویّت و آگاهی بسیاری درباره رجال و راویان و مرویاتشان برخوردار است. اما تأسف‌آور اینکه تاریخ به‌جز دادهایی ناچیز، گزارشی از زندگی او به ما نمی‌دهد[۳]‏. بستوی در بیان جایگاه والای ابوعبید، به افزوده‌های علمی که او در این اثر گنجانده و از ابوداود نیست، استشهاد می‌کند. همچنین، خورده‌گیری‌هایی را که او به برخی آرای ابوداود وارد کرده، بر مدعای خود گواه می‌گیرد. دیگر اینکه، بستوی می‌گوید: بسیار دیده می‌شود که ابوعبید مطلبی را بیان کرده و ابوداود از آن شگفت‌زده شده، آن را تصدیق نموده است و نیز ابوعبید در خود می‌بیند که برخی اقوال ابوداود را شرح دهد[۴]‏. ابوعبید افزون بر درج پرسش و پاسخ‌هایی که با ابوداود داشته، پرسشی را که دیگران از ابوداود می‌کرده‌اند و یا خود ابوداود برخی داده‌هایش را به زبان می‌آورده و یا ابوعبید مطلبی را نزد او بیان می‌نموده و ابوداود آن را داوری می‌کرده است، در این اثر گنجانده است[۵]‏.

    بستوی در پژوهش خود میان آرای ابوداود با بزرگان دیگر این علم تطبیق داده است[۶]‏. او شیوه کلامی ابوداود در جرح و تعدیل راویان را از میان پرسش و پاسخ‌ها بیرون کشیده و آن‌ها را در صفحاتی درج کرده است. سپس خود به شرح برخی از آن‌ها پرداخته است که عبارتند از: «كلٌّ لا يأخذ إلا عن كلٍّ»، «أحدُ الأحَدِينَ»، «الميزان»، «حُجّةٌ»، «حَسَنُ الحديث»، «بَخٍ»، «لَم يكُن بِجَيِّدِ العُقدَةِ»، «لَم يَكُن مِنَ القَريَتَينِ بِعَظيمٍ»، «كَما شاءَ اللهُ هُوَ»، «حَديثُهُ يُشبِهُ وَجهَه»، لَيسَ بِشَيءٍ، «لا أعرِفُهُ»، «لا أدري»[۷]‏. او در ادامه، بحثی را در ارزیابی صحت و سقم احادیث پی گرفته است؛ ازآنجاکه دو شرط عادل و ضابط ‌بودن راوی برای داوری‌ بر درستی و حُسن یک حدیث بسنده نیست و به علت‌های دیگری هم (مانند اختلاط، تدلیس، ارسال و انقطاع) نیاز است، بستوی نوع نگاه و تلاش ابوداود را در توضیح این علت‌ها بیان کرده است[۸]‏. او همچنین، مصادر ابوداود را در نقد راویان و مناقشه‌ای که با دیگران در این‌باره داشته است، توضیح می‌دهد[۹]‏.

    بستوی در پایان جلد دوم، فهرست‌هایی از احادیث، آثار، کسان، جاها، شهرها، رخدادها، منابع و موضوع‌های کتاب را تهیه و درج نموده است[۱۰]‏.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه محقق، ج1، ص6-5
    2. ر.ک: همان، ص6
    3. ر.ک: همان، ص101
    4. ر.ک: همان، ص111-109
    5. ر.ک: همان، ص112-111
    6. ر.ک: همان، ص9
    7. ر.ک: همان، ص61-39
    8. ر.ک: همان، ص77-61
    9. ر.ک: همان، ص100-77
    10. ر.ک: متن کتاب، ج2، ص317

    منابع مقاله

    مقدمه محقق و متن کتاب.

    وابسته‌ها