سبک‌شناسی اعجاز بلاغی قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '| پس از = | پیش از = }} ' به '| پس از = | پیش از = }}')
    جز (جایگزینی متن - 'سبکى' به 'سبکی ')
     
    (۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    | تصویر =NUR11124J1.jpg
    | تصویر =NUR11124J1.jpg
    خط ۹: خط ۸:
    [[سیدی، حسین]] (مترجم)
    [[سیدی، حسین]] (مترجم)


    [[کواز، محمد کریم]] (نويسنده)
    [[کواز، محمد کریم]] (نویسنده)
    | زبان =فارسی
    | زبان =فارسی
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏83‎‏ ‎‏/‎‏ک‎‏9‎‏ ‎‏الف‎‏5041
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏83‎‏ ‎‏/‎‏ک‎‏9‎‏ ‎‏الف‎‏5041
    خط ۲۶: خط ۲۵:
    | چاپ =1
    | چاپ =1
    | شابک =978-964-372-251-7
    | شابک =978-964-372-251-7
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =11124
    | کتابخوان همراه نور =11124
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}'''سبك شناسى اعجاز بلاغى قرآن''' به قلم محمد كريم كوّاز و ترجمه سيد حسين سعيدى می‌باشد. اصطلاح سبك شناسى در پژوهشهاى گذشته چندان رواج نداشته، هر چند دلالتهاى اين مباحث به وضوح در پژوهشهاى قدما ديده مى‌شود.
    }}
    '''سبک شناسى اعجاز بلاغى قرآن''' به قلم محمد كريم كوّاز و ترجمه سيد حسين سعيدى می‌باشد. اصطلاح سبک شناسى در پژوهشهاى گذشته چندان رواج نداشته، هر چند دلالتهاى اين مباحث به وضوح در پژوهشهاى قدما ديده مى‌شود.


    سبك شناسى پل ارتباطى علوم زبانى با دستاوردهاى آفرينش هنرى گشته و اساساً به بررسى مبانى واقعى قاعده‌مند نمودن بررسى سبك، توجّه دارد و از نظر علمى به ویژگی‌هاى زبانى مى‌پردازد كه كلام را از ابزار صِرف اطّلاع رسانى به ابزار تأثير گذار هنرى منتقل مى‌نمايد. و از حيث روش پژوهشى است كه خواننده را به درك انتقادى ویژگی‌هاى هنرى با آگاهى از غايت كاركردى كه آن ویژگی‌ها را محقق مى‌نمايد توانا مى‌سازد.
    سبک شناسى پل ارتباطى علوم زبانى با دستاوردهاى آفرينش هنرى گشته و اساساً به بررسى مبانى واقعى قاعده‌مند نمودن بررسى سبک، توجّه دارد و از نظر علمى به ویژگی‌هاى زبانى مى‌پردازد كه كلام را از ابزار صِرف اطّلاع رسانى به ابزار تأثير گذار هنرى منتقل مى‌نمايد. و از حيث روش پژوهشى است كه خواننده را به درك انتقادى ویژگی‌هاى هنرى با آگاهى از غايت كاركردى كه آن ویژگی‌ها را محقق مى‌نمايد توانا مى‌سازد.


    == ساختار ==
    == ساختار ==
    كتاب در سه بخش تدوين شده است: اول: درباره‌ى سبک و بلاغت عربى است. مؤلف در اين بخش به بررسى سبک از حيث لغت و اصطلاح پرداخته و درنگى در باب مفهوم سبک از نظر قرآن پژوهان داشته است و به مفهوم سبک از نظر معاصران پرداخته تا بين ميراث عربى و پژوهشهاى مدرن پيوندى ايجاد كند.


    دوم: درباره‌ى رويكردهاى پژوهش در سبک قرآنى است كه تقسيم دانشمندان حوزه اعجاز بلاغى را بيان مى‌كند. اين رويكردها به چهار گروه زبان شناختى، هنرى و عقلى تقسيم شده است. صبغه‌ى غالب اين بخش توصيف تاريخى براى تبيين تلاش هر حوزه است كه دستاورد مشاركت هر يك در كشف موارد بررسى در سبک قرآن كريم مشخص شده است.


    كتاب در سه بخش تدوين شده است: اول: درباره‌ى سبك و بلاغت عربى است. مؤلف در اين بخش به بررسى سبك از حيث لغت و اصطلاح پرداخته و درنگى در باب مفهوم سبك از نظر قرآن پژوهان داشته است و به مفهوم سبك از نظر معاصران پرداخته تا بين ميراث عربى و پژوهشهاى مدرن پيوندى ايجاد كند.
    سوم: بررسى هنرى است كه در آن به روش پژوهشهاى مدرن تكيه شده است و به مسائلى توجه شده كه به تبيين علل تمايز سبک مى‌پردازد. گزينش واژگان، نظم آوا، گسترش و تصوير از جمله اين موارد است.
     
    دوم: درباره‌ى رويكردهاى پژوهش در سبك قرآنى است كه تقسيم دانشمندان حوزه اعجاز بلاغى را بيان مى‌كند. اين رويكردها به چهار گروه زبان شناختى، هنرى و عقلى تقسيم شده است. صبغه‌ى غالب اين بخش توصيف تاريخى براى تبيين تلاش هر حوزه است كه دستاورد مشاركت هر يك در كشف موارد بررسى در سبك قرآن كريم مشخص شده است.
     
    سوم: بررسى هنرى است كه در آن به روش پژوهشهاى مدرن تكيه شده است و به مسائلى توجه شده كه به تبيين علل تمايز سبك مى‌پردازد. گزينش واژگان، نظم آوا، گسترش و تصوير از جمله اين موارد است.


    == گزارش محتوا ==
    == گزارش محتوا ==
    پس از بررسى مفهوم سبک از ديدگاه انديشمندان مسلمان و غربى و پيدايش سبک شناسى مى‌فرمايد: سبک شناسى عهده‌دار بررسى تمام چيزهايى است كه به سبک مربوط مى‌شود و ويژه‌ى سبک ادبى است كه از سال 1882م به معناى بررسى ویژگی‌هاى سبکی پديد آمده است، مهم‌ترين اصلى كه سبک شناسى بر آن تكيه دارد دوگانگى زبان و كلام است كه «سو سور» به خوبى از آن بهره‌بردارى علمی‌نموده كه در تحليل پديد زبانى به زبان و كلام خود را مى‌نماياند. هر نظريه در باب سبک بر مبناى فرضى روشمندى مبتنى است. البته تعريف واحدى از سبک كه بيانگر مفهوم قابل قبول و يا نظريه‌اى كه پژوهشگر در بررسى آن اجماع داشته باشد وجود ندارد. آنگاه به مؤلفه‌هاى بلاغت عربى پرداخته و اصول پژوهش بلاغى را سه موضوع خبر و انشاء، حقيقت و مجاز، لفظ و معنا معرفى مى‌كند و به بررسى آنها مى‌پردازد. هدف از نگاشته شدن اين بخش را ريشه‌يابى مسائل عمد بلاغت است، لذا مسأله لفظ و معنا را اساس استوارى در ساختمان بلاغت دانسته و به اصل مسأله، شروع آن، پرچمداران و مرادشان مى‌پردازد.


    نویسنده مى‌كوشد تا با بررسى جنبه‌هاى تطابق ميان سبک شناسى و بلاغت عربى، مقوله زبان و كلام و انحراف، رابطه ميان سبک و مفاد أشكال اين رابطه را بر علوم بلاغتى تبيين كند. پژوهشهاى سبک شناختى جديد، مقوله‌ى انحراف، در زبان ادبى، را از مقابله بين نظام كلى زبان و كاربرد فردى آن پذيرفته‌اند و رابطه‌ى بين اين دو را به رابطه‌ى بين قواعد رانندگى و خود رانندگى يا بين قواعد موسيقى و تأليف يك قطعه موسيقى خاص تشبيه كرده‌اند.


    پس از بررسى مفهوم سبك از ديدگاه انديشمندان مسلمان و غربى و پيدايش سبك شناسى مى‌فرمايد: سبك شناسى عهده‌دار بررسى تمام چيزهايى است كه به سبك مربوط مى‌شود و ويژه‌ى سبك ادبى است كه از سال 1882م به معناى بررسى ویژگی‌هاى سبكى پديد آمده است، مهم‌ترين اصلى كه سبك شناسى بر آن تكيه دارد دوگانگى زبان و كلام است كه «سو سور» به خوبى از آن بهره‌بردارى علمى نموده كه در تحليل پديد زبانى به زبان و كلام خود را مى‌نماياند. هر نظريه در باب سبك بر مبناى فرضى روشمندى مبتنى است. البته تعريف واحدى از سبك كه بيانگر مفهوم قابل قبول و يا نظريه‌اى كه پژوهشگر در بررسى آن اجماع داشته باشد وجود ندارد. آنگاه به مؤلفه‌هاى بلاغت عربى پرداخته و اصول پژوهش بلاغى را سه موضوع خبر و انشاء، حقيقت و مجاز، لفظ و معنا معرفى مى‌كند و به بررسى آنها مى‌پردازد. هدف از نگاشته شدن اين بخش را ريشه‌يابى مسائل عمد بلاغت است، لذا مسأله لفظ و معنا را اساس استوارى در ساختمان بلاغت دانسته و به اصل مسأله، شروع آن، پرچمداران و مرادشان مى‌پردازد.
    به نظر ايشان مقايسه ميان بلاغت و سبک شناسى براى بيان گونه‌هاى تطابق پايه و اساس بررسى سبک ‌هاى قرآن مى‌باشد و مقابله آن با سبک بليغان و استخراج مؤلفه‌هاى خوب و زيباى آن دو و سپس مقايسه‌ى آيات قرآن با سخنان نيكوى عرب، برترى قرآن را بر كلام فصيحان، كه ملكه‌ى بيان نزدشان به اوج رسيده و مردم به نيكويى آن اعتراف دارند، مشخص مى نمايد.
     
    نويسنده مى‌كوشد تا با بررسى جنبه‌هاى تطابق ميان سبك شناسى و بلاغت عربى، مقوله زبان و كلام و انحراف، رابطه ميان سبك و مفاد أشكال اين رابطه را بر علوم بلاغتى تبيين كند. پژوهشهاى سبك شناختى جديد، مقوله‌ى انحراف، در زبان ادبى، را از مقابله بين نظام كلى زبان و كاربرد فردى آن پذيرفته‌اند و رابطه‌ى بين اين دو را به رابطه‌ى بين قواعد رانندگى و خود رانندگى يا بين قواعد موسيقى و تأليف يك قطعه موسيقى خاص تشبيه كرده‌اند.
     
    به نظر ايشان مقايسه ميان بلاغت و سبك شناسى براى بيان گونه‌هاى تطابق پايه و اساس بررسى سبك‌هاى قرآن مى‌باشد و مقابله آن با سبك بليغان و استخراج مؤلفه‌هاى خوب و زيباى آن دو و سپس مقايسه‌ى آيات قرآن با سخنان نيكوى عرب، برترى قرآن را بر كلام فصيحان، كه ملكه‌ى بيان نزدشان به اوج رسيده و مردم به نيكويى آن اعتراف دارند، مشخص مى نمايد.


    مهمترين وجه تمايز علوم قديم از علوم جديد، توافق در برخى اصطلاحات نيست. بلكه تمايز در تفاوت بين امور پراكنده از يك سو و از سوى ديگر ايجاد نظام فراگير بر مبناى روشمندى است كه به تنايج يقينى منجر مى‌شود و از مسائل جديد عملى بهره مى‌گيرد. تفاوت بلاغت و سبك شناسى در ثبات و تغيير زبان، موقعيت و مقتضاى حال و سطوح زبانى است.
    مهمترين وجه تمايز علوم قديم از علوم جديد، توافق در برخى اصطلاحات نيست. بلكه تمايز در تفاوت بين امور پراكنده از يك سو و از سوى ديگر ايجاد نظام فراگير بر مبناى روشمندى است كه به تنايج يقينى منجر مى‌شود و از مسائل جديد عملى بهره مى‌گيرد. تفاوت بلاغت و سبک شناسى در ثبات و تغيير زبان، موقعيت و مقتضاى حال و سطوح زبانى است.


    بخش بعدى در مبانى رويكردهاى پژوهش در سبك قرآنى است كه تقسيم بندى دانشمندان حوزه اعجاز بلاغى را بيان مى‌كند، اين رويكردها به چهار گروه رويكرد ذوقى، زبان شناختى، هنرى و عقلى تقسيم شده است. وى پس از بيان معانى دهگانه وجه بلاغى و رويكرد ذوقى، دستاورد باقلانى را با تكيه بر ذوق، آشكارتر بودن اعجاز در بخشى از قرآن معرفى و پس از اشاره به موضع باقلانى نسبت به ادبيات، بديع، بلاغت و نظم قرآن و رويكردهاى ذوقى پس از او به رويكرد زبان شناختى قرآن مى‌پردازد.  
    بخش بعدى در مبانى رويكردهاى پژوهش در سبک قرآنى است كه تقسيم بندى دانشمندان حوزه اعجاز بلاغى را بيان مى‌كند، اين رويكردها به چهار گروه رويكرد ذوقى، زبان شناختى، هنرى و عقلى تقسيم شده است. وى پس از بيان معانى دهگانه وجه بلاغى و رويكرد ذوقى، دستاورد باقلانى را با تكيه بر ذوق، آشكارتر بودن اعجاز در بخشى از قرآن معرفى و پس از اشاره به موضع باقلانى نسبت به ادبيات، بديع، بلاغت و نظم قرآن و رويكردهاى ذوقى پس از او به رويكرد زبان شناختى قرآن مى‌پردازد.  


    اين رويكرد دو مرحله دارد. در مرحله نخست دانشمندان با تأكيد بر عربى بودن سبك قرآن از حيث واژگان و تركيبها پرداخته‌اند. آنها بر عربى بودن قرآن با همان شرايط جديدى كه جامعه عربى را در زمان نزول فرا مى‌گرفت، مبهم بودن معانى قرآن بر نسل جديد و ورود بيگانگان كه زبان اوليه‌شان از فهم معانى قرآن و مقاصد آن تحوّل يافته تأكيد كرده‌اند.
    اين رويكرد دو مرحله دارد. در مرحله نخست دانشمندان با تأكيد بر عربى بودن سبک قرآن از حيث واژگان و تركيبها پرداخته‌اند. آنها بر عربى بودن قرآن با همان شرايط جديدى كه جامعه عربى را در زمان نزول فرا مى‌گرفت، مبهم بودن معانى قرآن بر نسل جديد و ورود بيگانگان كه زبان اوليه‌شان از فهم معانى قرآن و مقاصد آن تحوّل يافته تأكيد كرده‌اند.


    در مرحله دوم [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] در كتاب «تأويل مشكل القرآن» تصوير روشنى از نشانه‌هاى تحوّلى كه به بررسى اعجاز قرآن عرض شده است به ما مى‌نماياند. اين بررسى شكل دفاع از قرآن و بطلان سخنان دشمنان را به خود گرفته است.
    در مرحله دوم [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] در كتاب «تأويل مشكل القرآن» تصوير روشنى از نشانه‌هاى تحوّلى كه به بررسى اعجاز قرآن عرض شده است به ما مى‌نماياند. اين بررسى شكل دفاع از قرآن و بطلان سخنان دشمنان را به خود گرفته است.


    وى در ادامه به دستاوردهاى تكيه بر رويكرد زبان شناختى در بررسى سبك قرآن مى‌پردازد. ايشان بحث درباره‌ى رويكرد هنرى را با اشاره به دو جنبه آغاز مى‌كند و سپس به رويكرد عقلانى اشاره مى‌كند و نخستين جلوه‌ى رويكرد عقلانى را بيرون از متن معجزه آسا بودن قرآن مى‌داند كه دليل آوردن بر عدم معاوضه عرب با سبك قرآن با وجود انگيزه‌ها مى‌باشد.  
    وى در ادامه به دستاوردهاى تكيه بر رويكرد زبان شناختى در بررسى سبک قرآن مى‌پردازد. ايشان بحث درباره‌ى رويكرد هنرى را با اشاره به دو جنبه آغاز مى‌كند و سپس به رويكرد عقلانى اشاره مى‌كند و نخستين جلوه‌ى رويكرد عقلانى را بيرون از متن معجزه آسا بودن قرآن مى‌داند كه دليل آوردن بر عدم معاوضه عرب با سبک قرآن با وجود انگيزه‌ها مى‌باشد.  


    در بحث سبك قرآنى، نگارنده گزينش واژگان قرآن را بسيار دقيق مى‌داند كه در آن تفاوتهاى ظريفى ميان واژگان ملاحظه مى‌شود. آن دسته از واژگانى به كار گرفته شده كه با دقتى بسيار اداى معنايى مى‌كنند و خواننده احساس مى‌كند اين واژه براى آن موقعيت آفريده شده است و واژه‌اى ديگر نمى‌تواند آن معنا را ادا نمايد. به علاوه گزينش واژگان قرآن ارتباط ارگانيك با نظم آن دارد به گونه‌اى كه تفكيك بين آنها شايسته نيست.  
    در بحث سبک قرآنى، نگارنده گزينش واژگان قرآن را بسيار دقيق مى‌داند كه در آن تفاوتهاى ظريفى ميان واژگان ملاحظه مى‌شود. آن دسته از واژگانى به كار گرفته شده كه با دقتى بسيار اداى معنايى مى‌كنند و خواننده احساس مى‌كند اين واژه براى آن موقعيت آفريده شده است و واژه‌اى ديگر نمى‌تواند آن معنا را ادا نمايد. به علاوه گزينش واژگان قرآن ارتباط ارگانيك با نظم آن دارد به گونه‌اى كه تفكيك بين آنها شايسته نيست.  


    در ادامه به بيان نظم و بافت كلمات قرآنى، ذكر و حذف آنها و... اشاره مى‌كنند. به نظر ايشان خداوند اهميت ويژه‌اى به آهنگ و تأثير آن بر شنوندگان داشته‌اند، ريتم در قرآن على رغم اين كه از اوزان شعر بيرون است، حروف قرآن همان حروف زبان عربى هستند اما سبك آن از آوا بهره‌اى برده كه با سبكهاى ديگر كلام عربى متفاوت است. آيه‌هاى قرآن آنقدر در جهت تناسب اوج مى‌گيرند كه از توان بشر خارج مى‌گردند.
    در ادامه به بيان نظم و بافت كلمات قرآنى، ذكر و حذف آنها و... اشاره مى‌كنند. به نظر ايشان خداوند اهميت ويژه‌اى به آهنگ و تأثير آن بر شنوندگان داشته‌اند، ريتم در قرآن على رغم اين كه از اوزان شعر بيرون است، حروف قرآن همان حروف زبان عربى هستند اما سبک آن از آوا بهره‌اى برده كه با سبک‌هاى ديگر كلام عربى متفاوت است. آيه‌هاى قرآن آنقدر در جهت تناسب اوج مى‌گيرند كه از توان بشر خارج مى‌گردند.


    گسترش به معناى تعدد مدلولهاى يك دال است كه ناشى از تكامل در عنصر سبك يعنى گزينش و نظم است و كنايه مفهوم روشن‌تر از گسترش را فراهم مى‌كند. در خاتمه كوشيده‌اند تا مفهومى ارائه نمايند كه در بررسى جنبه‌ى تصوير مفيد باشد.
    گسترش به معناى تعدد مدلولهاى يك دال است كه ناشى از تكامل در عنصر سبک يعنى گزينش و نظم است و كنايه مفهوم روشن‌تر از گسترش را فراهم مى‌كند. در خاتمه كوشيده‌اند تا مفهومى ارائه نمايند كه در بررسى جنبه‌ى تصوير مفيد باشد.


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==




    فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع، فهرست و كتابهاى منتشر شده توسط انتشارات سخن در پايان كتاب آنده و در پاورقى به آدرس آيات، روايات و مصادر اشاره شده است.  
    فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع، فهرست و کتاب‌هاى منتشر شده توسط انتشارات سخن در پايان كتاب آنده و در پاورقى به آدرس آيات، روايات و مصادر اشاره شده است.  





    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۵۲

    سبک شناسی اعجاز بلاغی قرآن
    سبک‌شناسی اعجاز بلاغی قرآن
    پدیدآورانسیدی، حسین (مترجم) کواز، محمد کریم (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرالاسلوب فی الاعجاز البلاغی للقرآن کریم. فارسی الاسلوب فی الاعجاز البلاغی للقرآن کریم
    ناشرسخن
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1386 ش
    چاپ1
    شابک978-964-372-251-7
    موضوعقرآن - اعجاز

    قرآن - مسایل ادبی - معانی و بیان

    قرآن - مسایل لغوی
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏83‎‏ ‎‏/‎‏ک‎‏9‎‏ ‎‏الف‎‏5041
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    سبک شناسى اعجاز بلاغى قرآن به قلم محمد كريم كوّاز و ترجمه سيد حسين سعيدى می‌باشد. اصطلاح سبک شناسى در پژوهشهاى گذشته چندان رواج نداشته، هر چند دلالتهاى اين مباحث به وضوح در پژوهشهاى قدما ديده مى‌شود.

    سبک شناسى پل ارتباطى علوم زبانى با دستاوردهاى آفرينش هنرى گشته و اساساً به بررسى مبانى واقعى قاعده‌مند نمودن بررسى سبک، توجّه دارد و از نظر علمى به ویژگی‌هاى زبانى مى‌پردازد كه كلام را از ابزار صِرف اطّلاع رسانى به ابزار تأثير گذار هنرى منتقل مى‌نمايد. و از حيث روش پژوهشى است كه خواننده را به درك انتقادى ویژگی‌هاى هنرى با آگاهى از غايت كاركردى كه آن ویژگی‌ها را محقق مى‌نمايد توانا مى‌سازد.

    ساختار

    كتاب در سه بخش تدوين شده است: اول: درباره‌ى سبک و بلاغت عربى است. مؤلف در اين بخش به بررسى سبک از حيث لغت و اصطلاح پرداخته و درنگى در باب مفهوم سبک از نظر قرآن پژوهان داشته است و به مفهوم سبک از نظر معاصران پرداخته تا بين ميراث عربى و پژوهشهاى مدرن پيوندى ايجاد كند.

    دوم: درباره‌ى رويكردهاى پژوهش در سبک قرآنى است كه تقسيم دانشمندان حوزه اعجاز بلاغى را بيان مى‌كند. اين رويكردها به چهار گروه زبان شناختى، هنرى و عقلى تقسيم شده است. صبغه‌ى غالب اين بخش توصيف تاريخى براى تبيين تلاش هر حوزه است كه دستاورد مشاركت هر يك در كشف موارد بررسى در سبک قرآن كريم مشخص شده است.

    سوم: بررسى هنرى است كه در آن به روش پژوهشهاى مدرن تكيه شده است و به مسائلى توجه شده كه به تبيين علل تمايز سبک مى‌پردازد. گزينش واژگان، نظم آوا، گسترش و تصوير از جمله اين موارد است.

    گزارش محتوا

    پس از بررسى مفهوم سبک از ديدگاه انديشمندان مسلمان و غربى و پيدايش سبک شناسى مى‌فرمايد: سبک شناسى عهده‌دار بررسى تمام چيزهايى است كه به سبک مربوط مى‌شود و ويژه‌ى سبک ادبى است كه از سال 1882م به معناى بررسى ویژگی‌هاى سبکی پديد آمده است، مهم‌ترين اصلى كه سبک شناسى بر آن تكيه دارد دوگانگى زبان و كلام است كه «سو سور» به خوبى از آن بهره‌بردارى علمی‌نموده كه در تحليل پديد زبانى به زبان و كلام خود را مى‌نماياند. هر نظريه در باب سبک بر مبناى فرضى روشمندى مبتنى است. البته تعريف واحدى از سبک كه بيانگر مفهوم قابل قبول و يا نظريه‌اى كه پژوهشگر در بررسى آن اجماع داشته باشد وجود ندارد. آنگاه به مؤلفه‌هاى بلاغت عربى پرداخته و اصول پژوهش بلاغى را سه موضوع خبر و انشاء، حقيقت و مجاز، لفظ و معنا معرفى مى‌كند و به بررسى آنها مى‌پردازد. هدف از نگاشته شدن اين بخش را ريشه‌يابى مسائل عمد بلاغت است، لذا مسأله لفظ و معنا را اساس استوارى در ساختمان بلاغت دانسته و به اصل مسأله، شروع آن، پرچمداران و مرادشان مى‌پردازد.

    نویسنده مى‌كوشد تا با بررسى جنبه‌هاى تطابق ميان سبک شناسى و بلاغت عربى، مقوله زبان و كلام و انحراف، رابطه ميان سبک و مفاد أشكال اين رابطه را بر علوم بلاغتى تبيين كند. پژوهشهاى سبک شناختى جديد، مقوله‌ى انحراف، در زبان ادبى، را از مقابله بين نظام كلى زبان و كاربرد فردى آن پذيرفته‌اند و رابطه‌ى بين اين دو را به رابطه‌ى بين قواعد رانندگى و خود رانندگى يا بين قواعد موسيقى و تأليف يك قطعه موسيقى خاص تشبيه كرده‌اند.

    به نظر ايشان مقايسه ميان بلاغت و سبک شناسى براى بيان گونه‌هاى تطابق پايه و اساس بررسى سبک ‌هاى قرآن مى‌باشد و مقابله آن با سبک بليغان و استخراج مؤلفه‌هاى خوب و زيباى آن دو و سپس مقايسه‌ى آيات قرآن با سخنان نيكوى عرب، برترى قرآن را بر كلام فصيحان، كه ملكه‌ى بيان نزدشان به اوج رسيده و مردم به نيكويى آن اعتراف دارند، مشخص مى نمايد.

    مهمترين وجه تمايز علوم قديم از علوم جديد، توافق در برخى اصطلاحات نيست. بلكه تمايز در تفاوت بين امور پراكنده از يك سو و از سوى ديگر ايجاد نظام فراگير بر مبناى روشمندى است كه به تنايج يقينى منجر مى‌شود و از مسائل جديد عملى بهره مى‌گيرد. تفاوت بلاغت و سبک شناسى در ثبات و تغيير زبان، موقعيت و مقتضاى حال و سطوح زبانى است.

    بخش بعدى در مبانى رويكردهاى پژوهش در سبک قرآنى است كه تقسيم بندى دانشمندان حوزه اعجاز بلاغى را بيان مى‌كند، اين رويكردها به چهار گروه رويكرد ذوقى، زبان شناختى، هنرى و عقلى تقسيم شده است. وى پس از بيان معانى دهگانه وجه بلاغى و رويكرد ذوقى، دستاورد باقلانى را با تكيه بر ذوق، آشكارتر بودن اعجاز در بخشى از قرآن معرفى و پس از اشاره به موضع باقلانى نسبت به ادبيات، بديع، بلاغت و نظم قرآن و رويكردهاى ذوقى پس از او به رويكرد زبان شناختى قرآن مى‌پردازد.

    اين رويكرد دو مرحله دارد. در مرحله نخست دانشمندان با تأكيد بر عربى بودن سبک قرآن از حيث واژگان و تركيبها پرداخته‌اند. آنها بر عربى بودن قرآن با همان شرايط جديدى كه جامعه عربى را در زمان نزول فرا مى‌گرفت، مبهم بودن معانى قرآن بر نسل جديد و ورود بيگانگان كه زبان اوليه‌شان از فهم معانى قرآن و مقاصد آن تحوّل يافته تأكيد كرده‌اند.

    در مرحله دوم ابن قتيبه در كتاب «تأويل مشكل القرآن» تصوير روشنى از نشانه‌هاى تحوّلى كه به بررسى اعجاز قرآن عرض شده است به ما مى‌نماياند. اين بررسى شكل دفاع از قرآن و بطلان سخنان دشمنان را به خود گرفته است.

    وى در ادامه به دستاوردهاى تكيه بر رويكرد زبان شناختى در بررسى سبک قرآن مى‌پردازد. ايشان بحث درباره‌ى رويكرد هنرى را با اشاره به دو جنبه آغاز مى‌كند و سپس به رويكرد عقلانى اشاره مى‌كند و نخستين جلوه‌ى رويكرد عقلانى را بيرون از متن معجزه آسا بودن قرآن مى‌داند كه دليل آوردن بر عدم معاوضه عرب با سبک قرآن با وجود انگيزه‌ها مى‌باشد.

    در بحث سبک قرآنى، نگارنده گزينش واژگان قرآن را بسيار دقيق مى‌داند كه در آن تفاوتهاى ظريفى ميان واژگان ملاحظه مى‌شود. آن دسته از واژگانى به كار گرفته شده كه با دقتى بسيار اداى معنايى مى‌كنند و خواننده احساس مى‌كند اين واژه براى آن موقعيت آفريده شده است و واژه‌اى ديگر نمى‌تواند آن معنا را ادا نمايد. به علاوه گزينش واژگان قرآن ارتباط ارگانيك با نظم آن دارد به گونه‌اى كه تفكيك بين آنها شايسته نيست.

    در ادامه به بيان نظم و بافت كلمات قرآنى، ذكر و حذف آنها و... اشاره مى‌كنند. به نظر ايشان خداوند اهميت ويژه‌اى به آهنگ و تأثير آن بر شنوندگان داشته‌اند، ريتم در قرآن على رغم اين كه از اوزان شعر بيرون است، حروف قرآن همان حروف زبان عربى هستند اما سبک آن از آوا بهره‌اى برده كه با سبک‌هاى ديگر كلام عربى متفاوت است. آيه‌هاى قرآن آنقدر در جهت تناسب اوج مى‌گيرند كه از توان بشر خارج مى‌گردند.

    گسترش به معناى تعدد مدلولهاى يك دال است كه ناشى از تكامل در عنصر سبک يعنى گزينش و نظم است و كنايه مفهوم روشن‌تر از گسترش را فراهم مى‌كند. در خاتمه كوشيده‌اند تا مفهومى ارائه نمايند كه در بررسى جنبه‌ى تصوير مفيد باشد.

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع، فهرست و کتاب‌هاى منتشر شده توسط انتشارات سخن در پايان كتاب آنده و در پاورقى به آدرس آيات، روايات و مصادر اشاره شده است.