شجرة المعارف و الأحوال و صالح الأقوال و الأعمال: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' نمی ' به ' نمی‌')
    جز (جایگزینی متن - 'می خواند' به 'می‌خواند')
     
    (۲۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    [[پرونده:NUR16874J1.jpg|بندانگشتی|شجرة المعارف و الأحوال و صالح الأقوال و الأعمال]]
    | تصویر =NUR16874J1.jpg
    {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
    | عنوان =شجرة المعارف و الأحوال و صالح الأقوال و الأعمال
    |+ |
    | عنوان‌های دیگر =الشجره في الوعظ
    |-
    | پدیدآوران =
    ! نام کتاب!! data-type='bookName'|شجرة المعارف و الأحوال و صالح الأقوال و الأعمال
    [[ابن عبدالسلام، عبدالعزیز بن عبدالسلام]] (نویسنده)
    |-
    |نام های دیگر کتاب
    |data-type='otherBookNames'|الشجره في الوعظ
    |-
    |پدیدآورندگان
    |data-type='authors'|[[ابن عبدالسلام، عبدالعزیز بن عبدالسلام]] (نويسنده)


    [[مزيدي، احمد فريد]] (محقق)  
    [[مزیدی، احمد فرید]] (محقق)  


    [[ابن غانم، عبدالسلام بن احمد]] (نويسنده)
    [[ابن غانم، عبدالسلام بن احمد]] (نویسنده)
    |-
    | زبان =عربی
    |زبان  
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏247‎‏/‎‏45‎‏ ‎‏/‎‏س‎‏8‎‏ش‎‏3‎‏  
    |data-type='language'|عربي
    | موضوع =
    |-
    اخلاق اسلامی - متون قديمی تا قرن 14 -قرآن - اخلاق  
    |کد کنگره  
    | ناشر =
    |data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏BP‎‏ ‎‏247‎‏/‎‏45‎‏ ‎‏/‎‏س‎‏8‎‏ش‎‏3‎‏  
    دار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون  
    |-
    | مکان نشر =لبنان - بيروت  
    |موضوع  
    | سال نشر =2003م , 1424ق  
    |data-type='subject'|اخلاق اسلامي - متون قديمي تا قرن 14 -قرآن - اخلاق  
    |-
    |ناشر  
    |data-type='publisher'|دار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون  
     
    |-
    |مکان نشر  
    |data-type='publishPlace'|لبنان - بيروت  
    |-
    |سال نشر  
    |data-type='publishYear'|2003م , 1424ق  
    |-class='articleCode'
    |کد اتوماسیون
    |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE16874AUTOMATIONCODE
    |}
    </div>


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE16874AUTOMATIONCODE
    | چاپ =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =16874
    | کتابخوان همراه نور =16874
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پیش از =
    }}
       
       
    == معرفی اجمالی ==
    '''شجرة المعارف و الأحوال و صالح الأقوال و الأعمال'''، نوشته [[ابن عبدالسلام، عبدالعزیز بن عبدالسلام|عزالدین بن عبدالسلام بن حسن سلمی]] و به دنبال آن کتاب «الشجرة فی الوعظ»، نوشته [[ابن غانم، عبدالسلام بن احمد|علامه عزالدین بن عبدالسلام بن غانم مقدسی]] می‌باشد که هر دو کتاب در تزکیه و اخلاق نگاشته شده است. محقق هر دو کتاب [[مزیدی، احمد فرید|احمد فرید مزیدی]] می‌باشد.
    '''شجرة المعارف و الأحوال و صالح الأقوال و الأعمال'''، نوشته [[ابن عبدالسلام، عبدالعزیز بن عبدالسلام|عزالدین بن عبدالسلام بن حسن سلمی]] و به دنبال آن کتاب «الشجرة فی الوعظ»، نوشته [[ابن غانم، عبدالسلام بن احمد|علامه عزالدین بن عبدالسلام بن غانم مقدسی]] می‌باشد که هر دو کتاب در تزکیه و اخلاق نگاشته شده است. محقق هر دو کتاب احمد فرید مزیدی می‌باشد.


    == ساختار ==
    == ساختار ==
    کتاب «شجرة المعارف و الأحوال و صالح الأقوال و الأعمال» در یک مقدمه و 20 باب با فصول متعدد نگاشته شده است.
    کتاب «شجرة المعارف و الأحوال و صالح الأقوال و الأعمال» در یک مقدمه و 20 باب با فصول متعدد نگاشته شده است.


    کتاب «الشجرة فی الوعظ» فاقد تبویب و فصل بندی است و مطالب آن، پس از مقدمه ای کوتاه از احمد فرید مزیدی، به شکل سلسله وار آمده است.
    کتاب «الشجرة فی الوعظ» فاقد تبویب و فصل بندی است و مطالب آن، پس از مقدمه‌ای کوتاه از [[مزیدی، احمد فرید|احمد فرید مزیدی]]، به شکل سلسله وار آمده است.


    == گزارش محتوا ==
    == گزارش محتوا ==
    در کتاب شجرة المعارف، نویسنده در ابتدا درباره متخلق شدن انسان به صفات خداوند سخن گفته و سعادت آدمی را در شناخت خدا و اطاعت از او در پیدا و پنهان و انجام اوامرش و تخلق به صفات رحمانی و ترک آنچه خداوند نهی فرموده، می‌داند<ref>ر.ک: متن، ص22-32</ref>.
    در کتاب شجرة المعارف، نویسنده در ابتدا درباره متخلق شدن انسان به صفات خداوند سخن گفته و سعادت آدمی را در شناخت خدا و اطاعت از او در پیدا و پنهان و انجام اوامرش و تخلق به صفات رحمانی و ترک آنچه خداوند نهی فرموده، می‌داند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16874/%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AD%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D9%88-%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B9%D8%B8?pageNumber=22&viewType=html ر.ک: متن، ص22-32]</ref>


    مؤلف، قلب را منبع هر احسان و گناه و دشمنی می‌داند و بر این اعتقاد است که اصلاح قلب به واسطه شناخت و ایمان، سبب اصلاح همه اعضاء و جوارح آدمی در اطاعت و اذعان می‌گردد و درصورتی که قلب به واسطه جهل و کفران فاسد گردد، موجب فاسد شدن تمام بدن به سبب گناه و عصیان می‌شود<ref>ر.ک: مقدمه، ص12</ref>.
    مؤلف، قلب را منبع هر احسان و گناه و دشمنی می‌داند و بر این اعتقاد است که اصلاح قلب به واسطه شناخت و ایمان، سبب اصلاح همه اعضاء و جوارح آدمی در اطاعت و اذعان می‌گردد و درصورتی که قلب به واسطه جهل و کفران فاسد گردد، موجب فاسد شدن تمام بدن به سبب گناه و عصیان می‌شود<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16874/%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AD%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D9%88-%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B9%D8%B8?pageNumber=12&viewType=html ر.ک: مقدمه، ص12]</ref>


    نویسنده سپس به بیان صلاح قلب و بدن پرداخته و عوامل فساد قلب را ذکر می‌کند که سبب فساد جسم و بدن آدمی می‌گردد.
    نویسنده سپس به بیان صلاح قلب و بدن پرداخته و عوامل فساد قلب را ذکر می‌کند که سبب فساد جسم و بدن آدمی می‌گردد.
    مؤلف، معتقد است که پروردگار فرمان نمی‌دهد جز به کاری که مصلحت هر دو جهان یا یکی از آن دو، در آن است و نهی نمی‌کند مگر از عملی که مفسده هر دو جهان یا یکی از آن دو، در آن وجود دارد<ref>ر.ک: همان</ref>.
    مؤلف، معتقد است که پروردگار فرمان نمی‌دهد جز به کاری که مصلحت هر دو جهان یا یکی از آن دو، در آن است و نهی نمی‌کند مگر از عملی که مفسده هر دو جهان یا یکی از آن دو، در آن وجود دارد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16874/%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AD%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D9%88-%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B9%D8%B8?pageNumber=12&viewType=html ر.ک: همان]</ref>


    نویسنده در باب اول، تخلق به صفات رحمان به حسب امکان را در فروع و شاخه‌های زیر دنبال کرده است:
    نویسنده در باب اول، تخلق به صفات رحمان به حسب امکان را در فروع و شاخه‌های زیر دنبال کرده است:
    #فرع اول: معرفت به صفات سالبه، مانند: ظلم و دشمنی<ref>ر.ک: متن، ص22</ref>.
    #فرع اول: معرفت به صفات سالبه، مانند: ظلم و دشمنی<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16874/%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AD%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D9%88-%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B9%D8%B8?pageNumber=22&viewType=html ر.ک: متن، ص22]</ref>
    # معرفت به صفات ذات و شاخه‌های هفت گانه آن: حیات، علم، قدرت، اراده، شنوایی، بینایی و کلام<ref>ر.ک: همان، ص26-30</ref>.
    # معرفت به صفات ذات و شاخه‌های هفت گانه آن: حیات، علم، قدرت، اراده، شنوایی، بینایی و کلام<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16874/%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AD%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D9%88-%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B9%D8%B8?pageNumber=26&viewType=html ر.ک: همان، ص26-30]</ref>
    #معرفت به صفات فعلیه که شاخه‌های آن زیاد می‌باشد، مانند: ضرر و نفع، بخشایش و پوشش<ref>ر.ک: همان، ص43</ref>.
    #معرفت به صفات فعلیه که شاخه‌های آن زیاد می‌باشد، مانند: ضرر و نفع، بخشایش و پوشش<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16874/%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AD%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D9%88-%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B9%D8%B8?pageNumber=43&viewType=html ر.ک: همان، ص43]</ref>


    نتیجه و ثمره معرفت و شناخت، در هریک از این دسته‌ها، متناسب با حالات گوناگون آن گروه و میزان شباهت آن گفتار و کردار با آن می‌باشد. پس کسی که شناخت به جمال خداوند پیدا کرد، محب می‌گردد و کسی که به جلال او شناخت پیدا کند، از او هراسان می‌گردد و کسی که به سعه رحمت او شناخت پیدا کند، به او راغب می‌گردد<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>.
    نتیجه و ثمره معرفت و شناخت، در هریک از این دسته‌ها، متناسب با حالات گوناگون آن گروه و میزان شباهت آن گفتار و کردار با آن می‌باشد. پس کسی که شناخت به جمال خداوند پیدا کرد، محب می‌گردد و کسی که به جلال او شناخت پیدا کند، از او هراسان می‌گردد و کسی که به سعه رحمت او شناخت پیدا کند، به او راغب می‌گردد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16874/%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AD%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D9%88-%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B9%D8%B8?pageNumber=21&viewType=html ر.ک: همان، ص21]</ref>


    نویسنده سعی می‌کند با ارتباط دادن آیات قرآنی به درخت معارف، بر زیبایی و عمق بخشی کتابش بیفزاید. همچنین در این کتاب موارد فراوانی از احادیث نبوی را آورده است. برای نمونه در باب دوازدهم در نیکی نمودن در گفتار و توصیه به خیر، به آیات قرآن استدلال نموده و افزوده است که این، خود وسیله ای برای انجام اعمال خیر می‌باشد<ref>ر.ک: همان، ص192</ref>.
    نویسنده سعی می‌کند با ارتباط دادن آیات قرآنی به درخت معارف، بر زیبایی و عمق بخشی کتابش بیفزاید. همچنین در این کتاب موارد فراوانی از احادیث نبوی را آورده است. برای نمونه در باب دوازدهم در نیکی نمودن در گفتار و توصیه به خیر، به آیات قرآن استدلال نموده و افزوده است که این، خود وسیله‌ای برای انجام اعمال خیر می‌باشد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16874/%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AD%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D9%88-%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B9%D8%B8?pageNumber=192&viewType=html ر.ک: همان، ص192]</ref>


    مؤلف در بیان فضایل اعمال ظاهری و باطنی می‌فرماید: افضل اعمال آدمی شناخت ذات و صفات خداوند است و چون متعلق آن اشرف متعلقات می‌باشد، نتایج آن نیز از بالاترین ثمرات است. بر همین اساس هر آنچه به خداوند تعلق می‌گیرد، اجابتش بهترین اجابت‌ها و طاعتش بالاترین طاعت‌ها و عبادتش برترین عبادات و ترس از نافرمانی اش بالاترین ترس‌ها و مراقبتش زیباترین مراقبت‌ها و محبتش کامل ترین محبت‌ها است<ref>ر.ک: مقدمه،ص14</ref>.
    مؤلف در بیان فضایل اعمال ظاهری و باطنی می‌فرماید: افضل اعمال آدمی شناخت ذات و صفات خداوند است و چون متعلق آن اشرف متعلقات می‌باشد، نتایج آن نیز از بالاترین ثمرات است. بر همین اساس هر آنچه به خداوند تعلق می‌گیرد، اجابتش بهترین اجابت‌ها و طاعتش بالاترین طاعت‌ها و عبادتش برترین عبادات و ترس از نافرمانی‌اش بالاترین ترس‌ها و مراقبتش زیباترین مراقبت‌ها و محبتش کامل‌ترین محبت‌ها است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16874/%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AD%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D9%88-%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B9%D8%B8?pageNumber=14&viewType=html ر.ک: مقدمه، ص14]</ref>


    نویسنده، معتقد است که صفت مهابت (ترس از عظمت حق تعالی) از محبت افضل می‌باشد؛ زیرا این صفت از شناخت صفت جلال خداوند ناشی شده و به ذات و صفات تعلق دارد و به دنبال آن محبت ناشی از شناخت جمال الهی می‌آید؛ زیرا ناشی از شناخت جمال خداوند می‌باشد و به دنبال آن محبت ناشی از شناخت انعام و افضال می‌آید و پس از آن توکل قرار گرفته که ناشی از ملاحظه توحید افعالی است. سپس خوف و رجا قرار گرفته؛ زیرا این دو ناشی از ملاحظه خیر و شر و متعلقات این دو است<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>.
    نویسنده، معتقد است که صفت مهابت (ترس از عظمت حق تعالی) از محبت افضل می‌باشد؛ زیرا این صفت از شناخت صفت جلال خداوند ناشی شده و به ذات و صفات تعلق دارد و به دنبال آن محبت ناشی از شناخت جمال الهی می‌آید؛ زیرا ناشی از شناخت جمال خداوند می‌باشد و به دنبال آن محبت ناشی از شناخت انعام و افضال می‌آید و پس از آن توکل قرار گرفته که ناشی از ملاحظه توحید افعالی است. سپس خوف و رجا قرار گرفته؛ زیرا این دو ناشی از ملاحظه خیر و شر و متعلقات این دو است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16874/%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AD%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D9%88-%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B9%D8%B8?pageNumber=15&viewType=html ر.ک: همان، ص15]</ref>


    نویسنده در بیان فواید و ثمرات معارف می‌فرماید: بهترین اوصاف آدمی شناخت و عرفان می‌باشد و بهترین شناخت‌ها، شناخت پروردگار عالم است؛ چون چنین معرفتی، به همه خوبی‌ها فرامی خواند و از همه بدی‌ها بازمی دارد و پس از آن شناخت به احکام قرآنی و به چیزهایی که وعده داده شده به اهل طاعت و ایمان و اهل کفر و عصیان می‌باشد<ref>ر.ک: همان، ص16</ref>.
    نویسنده در بیان فواید و ثمرات معارف می‌فرماید: بهترین اوصاف آدمی شناخت و عرفان می‌باشد و بهترین شناخت‌ها، شناخت پروردگار عالم است؛ چون چنین معرفتی، به همه خوبی‌ها فرامی‌خواند و از همه بدی‌ها بازمی دارد و پس از آن شناخت به احکام قرآنی و به چیزهایی که وعده داده شده به اهل طاعت و ایمان و اهل کفر و عصیان می‌باشد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16874/%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AD%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D9%88-%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B9%D8%B8?pageNumber=16&viewType=html ر.ک: همان، ص16]</ref>


    از طرف دیگر بدترین نادانی‌ها، جهالت آدمی است به خداوند بزرگ و به احکام قرآن و آنچه خداوند به اهل طاعت و ایمان و اهل نافرمانی و عصیان وعده داده است. پس جهل به خداوند، نتایجی برخلاف نتایج شناخت وی دارد<ref>ر.ک: همان، ص17</ref>.
    از طرف دیگر بدترین نادانی‌ها، جهالت آدمی است به خداوند بزرگ و به احکام قرآن و آنچه خداوند به اهل طاعت و ایمان و اهل نافرمانی و عصیان وعده داده است. پس جهل به خداوند، نتایجی برخلاف نتایج شناخت وی دارد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16874/%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AD%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D9%88-%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B9%D8%B8?pageNumber=17&viewType=html ر.ک: همان، ص17]</ref>


    در کتاب «الشجرة فی الوعظ»، نویسنده به بیان مباحث اخلاقی با شیوه ای عرفانی پرداخته است. وی کل جهان هستی را به صورت یک درخت تصور نموده و آیاتی از قرآن را به استشهاد طلبیده و با شیوه ای تأویلی - عرفانی و گاه شاعرانه به بیان شاخه‌ها و ثمرات این درخت پرداخته است که البته غالبا مطالبی است ذوقی و از هیچ پایه و مایه علمی برخوردار نیست.
    در کتاب «الشجرة فی الوعظ»، نویسنده به بیان مباحث اخلاقی با شیوه‌ای عرفانی پرداخته است. وی کل جهان هستی را به صورت یک درخت تصور نموده و آیاتی از قرآن را به استشهاد طلبیده و با شیوه‌ای تأویلی - عرفانی و گاه شاعرانه به بیان شاخه‌ها و ثمرات این درخت پرداخته است که البته غالباً  مطالبی است ذوقی و از هیچ پایه و مایه علمی برخوردار نیست.


    گاه روایاتی پرمحتوا را ذکر فرموده، ولی پیرامون آنها توضیحات و توجیهات و تأویلاتی شاعرانه و صرفا ذوقی افاضه نموده است؛ مثلا از قول پیامبر بزرگوار اسلام آورده است که: «اسلام بر پنج امر استوار است: شهادتین، اقامه نماز، ایتاء زکات، روزه ماه رمضان و حج»، سپس نوشته است: حواس پنج گانه ای که خداوند در وجود انسان نهاده، وی را به این چهار رکن فرامی خواند. حس بینایی، او را به اقامه ارکان نماز می‌خواند؛ چنان که پیامبر(ص) فرمود: «روشنی چشم من در نماز قرار داده شده است». حس لامسه، وی را به پرداخت زکات می‌خواند؛ چنان که خدای تعالی می‌فرماید: خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَة؛ «از اموال آنها صدقه ای (به عنوان زکات) بگیر»<ref>مکارم، ص203</ref>.
    گاه روایاتی پرمحتوا را ذکر فرموده، ولی پیرامون آنها توضیحات و توجیهات و تأویلاتی شاعرانه و صرفا ذوقی افاضه نموده است؛ مثلاًاز قول پیامبر بزرگوار اسلام آورده است که: «اسلام بر پنج امر استوار است: شهادتین، اقامه نماز، ایتاء زکات، روزه ماه رمضان و حج»، سپس نوشته است: حواس پنج گانه‌ای که خداوند در وجود انسان نهاده، وی را به این چهار رکن فرامی‌خواند. حس بینایی، او را به اقامه ارکان نماز می‌خواند؛ چنان که پیامبر(ص) فرمود: «روشنی چشم من در نماز قرار داده شده است». حس لامسه، وی را به پرداخت زکات می‌خواند؛ چنان که خدای تعالی می‌فرماید: خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَة؛ «از اموال آنها صدقه‌ای (به عنوان زکات) بگیر»<ref>مکارم، ص203</ref>


    حس ذائقه، او را بر ترک لذت طعام برای برپا داشتن رکن روزه می‌خواند.
    حس ذائقه، او را بر ترک لذت طعام برای برپا داشتن رکن روزه می‌خواند.
    حس شنوایی، وی را بر شنیدن اذان و فراخواندن به سوی حج می‌خواند؛ چنان که خدای تعالی می‌فرماید: «وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجّ یأْتُوک رِجالا»؛ «و مردم را دعوت عمومی به حج کن»<ref>مکارم، ص335</ref>. حس بویایی، وی را به استشمام انفاس توحیدی می‌خواند...<ref>ر.ک: متن کتاب، ص348</ref>
    حس شنوایی، وی را بر شنیدن اذان و فراخواندن به سوی حج می‌خواند؛ چنان که خدای تعالی می‌فرماید: «وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجّ یأْتُوک رِجالا»؛ «و مردم را دعوت عمومی به حج کن»<ref>مکارم، ص335</ref>حس بویایی، وی را به استشمام انفاس توحیدی می‌خواند..<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16874/%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%AD%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D9%88-%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B9%D8%B8?pageNumber=348&viewType=html ر.ک: متن کتاب، ص348]</ref>


    == وضعیت کتاب ==
    == وضعیت کتاب ==
    در هر دو کتاب («شجرة المعارف» و «الشجرة»)، فهرست مصادر و مراجع، در ابتدا و فهرست محتویات در پایان ذکر شده است. پاورقی‌ها توسط احمد بن فرید مزیدی به ذکر پاره ای از توضیحات و آدرس آیات و منابع روایات بر اساس منابع اهل سنت اختصاص یافته است.
    در هر دو کتاب («شجرة المعارف» و «الشجرة»)، فهرست مصادر و مراجع، در ابتدا و فهرست محتویات در پایان ذکر شده است. پاورقی‌ها توسط [[مزیدی، احمد فرید|احمد بن فرید مزیدی]] به ذکر پاره‌ای از توضیحات و آدرس آیات و منابع روایات بر اساس منابع اهل سنت اختصاص یافته است.


    ==پانویس ==
    ==پانویس==
    <references />
    <references />


    خط ۹۱: خط ۷۷:
    #مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، دارالقرآن الکریم (دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی)، قم، 1373.
    #مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، دارالقرآن الکریم (دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی)، قم، 1373.


    == وابسته‌ها ==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
     


    ==پیوندها==
    [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16903 مطالعه کتاب شجرة المعارف و الأحوال و صالح الأقوال و الأعمال در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]


    خط ۱۰۰: خط ۸۶:


    [[رده:اخلاق اسلامی]]
    [[رده:اخلاق اسلامی]]
    [[رده:اسفند(1400)]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۱:۰۰

    شجرة المعارف و الأحوال و صالح الأقوال و الأعمال
    شجرة المعارف و الأحوال و صالح الأقوال و الأعمال
    پدیدآورانابن عبدالسلام، عبدالعزیز بن عبدالسلام (نویسنده)

    مزیدی، احمد فرید (محقق)

    ابن غانم، عبدالسلام بن احمد (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرالشجره في الوعظ
    ناشردار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون
    مکان نشرلبنان - بيروت
    سال نشر2003م , 1424ق
    چاپ1
    موضوعاخلاق اسلامی - متون قديمی تا قرن 14 -قرآن - اخلاق
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏247‎‏/‎‏45‎‏ ‎‏/‎‏س‎‏8‎‏ش‎‏3‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    شجرة المعارف و الأحوال و صالح الأقوال و الأعمال، نوشته عزالدین بن عبدالسلام بن حسن سلمی و به دنبال آن کتاب «الشجرة فی الوعظ»، نوشته علامه عزالدین بن عبدالسلام بن غانم مقدسی می‌باشد که هر دو کتاب در تزکیه و اخلاق نگاشته شده است. محقق هر دو کتاب احمد فرید مزیدی می‌باشد.

    ساختار

    کتاب «شجرة المعارف و الأحوال و صالح الأقوال و الأعمال» در یک مقدمه و 20 باب با فصول متعدد نگاشته شده است.

    کتاب «الشجرة فی الوعظ» فاقد تبویب و فصل بندی است و مطالب آن، پس از مقدمه‌ای کوتاه از احمد فرید مزیدی، به شکل سلسله وار آمده است.

    گزارش محتوا

    در کتاب شجرة المعارف، نویسنده در ابتدا درباره متخلق شدن انسان به صفات خداوند سخن گفته و سعادت آدمی را در شناخت خدا و اطاعت از او در پیدا و پنهان و انجام اوامرش و تخلق به صفات رحمانی و ترک آنچه خداوند نهی فرموده، می‌داند[۱]

    مؤلف، قلب را منبع هر احسان و گناه و دشمنی می‌داند و بر این اعتقاد است که اصلاح قلب به واسطه شناخت و ایمان، سبب اصلاح همه اعضاء و جوارح آدمی در اطاعت و اذعان می‌گردد و درصورتی که قلب به واسطه جهل و کفران فاسد گردد، موجب فاسد شدن تمام بدن به سبب گناه و عصیان می‌شود[۲]

    نویسنده سپس به بیان صلاح قلب و بدن پرداخته و عوامل فساد قلب را ذکر می‌کند که سبب فساد جسم و بدن آدمی می‌گردد. مؤلف، معتقد است که پروردگار فرمان نمی‌دهد جز به کاری که مصلحت هر دو جهان یا یکی از آن دو، در آن است و نهی نمی‌کند مگر از عملی که مفسده هر دو جهان یا یکی از آن دو، در آن وجود دارد[۳]

    نویسنده در باب اول، تخلق به صفات رحمان به حسب امکان را در فروع و شاخه‌های زیر دنبال کرده است:

    1. فرع اول: معرفت به صفات سالبه، مانند: ظلم و دشمنی[۴]
    2. معرفت به صفات ذات و شاخه‌های هفت گانه آن: حیات، علم، قدرت، اراده، شنوایی، بینایی و کلام[۵]
    3. معرفت به صفات فعلیه که شاخه‌های آن زیاد می‌باشد، مانند: ضرر و نفع، بخشایش و پوشش[۶]

    نتیجه و ثمره معرفت و شناخت، در هریک از این دسته‌ها، متناسب با حالات گوناگون آن گروه و میزان شباهت آن گفتار و کردار با آن می‌باشد. پس کسی که شناخت به جمال خداوند پیدا کرد، محب می‌گردد و کسی که به جلال او شناخت پیدا کند، از او هراسان می‌گردد و کسی که به سعه رحمت او شناخت پیدا کند، به او راغب می‌گردد[۷]

    نویسنده سعی می‌کند با ارتباط دادن آیات قرآنی به درخت معارف، بر زیبایی و عمق بخشی کتابش بیفزاید. همچنین در این کتاب موارد فراوانی از احادیث نبوی را آورده است. برای نمونه در باب دوازدهم در نیکی نمودن در گفتار و توصیه به خیر، به آیات قرآن استدلال نموده و افزوده است که این، خود وسیله‌ای برای انجام اعمال خیر می‌باشد[۸]

    مؤلف در بیان فضایل اعمال ظاهری و باطنی می‌فرماید: افضل اعمال آدمی شناخت ذات و صفات خداوند است و چون متعلق آن اشرف متعلقات می‌باشد، نتایج آن نیز از بالاترین ثمرات است. بر همین اساس هر آنچه به خداوند تعلق می‌گیرد، اجابتش بهترین اجابت‌ها و طاعتش بالاترین طاعت‌ها و عبادتش برترین عبادات و ترس از نافرمانی‌اش بالاترین ترس‌ها و مراقبتش زیباترین مراقبت‌ها و محبتش کامل‌ترین محبت‌ها است[۹]

    نویسنده، معتقد است که صفت مهابت (ترس از عظمت حق تعالی) از محبت افضل می‌باشد؛ زیرا این صفت از شناخت صفت جلال خداوند ناشی شده و به ذات و صفات تعلق دارد و به دنبال آن محبت ناشی از شناخت جمال الهی می‌آید؛ زیرا ناشی از شناخت جمال خداوند می‌باشد و به دنبال آن محبت ناشی از شناخت انعام و افضال می‌آید و پس از آن توکل قرار گرفته که ناشی از ملاحظه توحید افعالی است. سپس خوف و رجا قرار گرفته؛ زیرا این دو ناشی از ملاحظه خیر و شر و متعلقات این دو است[۱۰]

    نویسنده در بیان فواید و ثمرات معارف می‌فرماید: بهترین اوصاف آدمی شناخت و عرفان می‌باشد و بهترین شناخت‌ها، شناخت پروردگار عالم است؛ چون چنین معرفتی، به همه خوبی‌ها فرامی‌خواند و از همه بدی‌ها بازمی دارد و پس از آن شناخت به احکام قرآنی و به چیزهایی که وعده داده شده به اهل طاعت و ایمان و اهل کفر و عصیان می‌باشد[۱۱]

    از طرف دیگر بدترین نادانی‌ها، جهالت آدمی است به خداوند بزرگ و به احکام قرآن و آنچه خداوند به اهل طاعت و ایمان و اهل نافرمانی و عصیان وعده داده است. پس جهل به خداوند، نتایجی برخلاف نتایج شناخت وی دارد[۱۲]

    در کتاب «الشجرة فی الوعظ»، نویسنده به بیان مباحث اخلاقی با شیوه‌ای عرفانی پرداخته است. وی کل جهان هستی را به صورت یک درخت تصور نموده و آیاتی از قرآن را به استشهاد طلبیده و با شیوه‌ای تأویلی - عرفانی و گاه شاعرانه به بیان شاخه‌ها و ثمرات این درخت پرداخته است که البته غالباً مطالبی است ذوقی و از هیچ پایه و مایه علمی برخوردار نیست.

    گاه روایاتی پرمحتوا را ذکر فرموده، ولی پیرامون آنها توضیحات و توجیهات و تأویلاتی شاعرانه و صرفا ذوقی افاضه نموده است؛ مثلاًاز قول پیامبر بزرگوار اسلام آورده است که: «اسلام بر پنج امر استوار است: شهادتین، اقامه نماز، ایتاء زکات، روزه ماه رمضان و حج»، سپس نوشته است: حواس پنج گانه‌ای که خداوند در وجود انسان نهاده، وی را به این چهار رکن فرامی‌خواند. حس بینایی، او را به اقامه ارکان نماز می‌خواند؛ چنان که پیامبر(ص) فرمود: «روشنی چشم من در نماز قرار داده شده است». حس لامسه، وی را به پرداخت زکات می‌خواند؛ چنان که خدای تعالی می‌فرماید: خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَة؛ «از اموال آنها صدقه‌ای (به عنوان زکات) بگیر»[۱۳]

    حس ذائقه، او را بر ترک لذت طعام برای برپا داشتن رکن روزه می‌خواند. حس شنوایی، وی را بر شنیدن اذان و فراخواندن به سوی حج می‌خواند؛ چنان که خدای تعالی می‌فرماید: «وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجّ یأْتُوک رِجالا»؛ «و مردم را دعوت عمومی به حج کن»[۱۴]حس بویایی، وی را به استشمام انفاس توحیدی می‌خواند..[۱۵]

    وضعیت کتاب

    در هر دو کتاب («شجرة المعارف» و «الشجرة»)، فهرست مصادر و مراجع، در ابتدا و فهرست محتویات در پایان ذکر شده است. پاورقی‌ها توسط احمد بن فرید مزیدی به ذکر پاره‌ای از توضیحات و آدرس آیات و منابع روایات بر اساس منابع اهل سنت اختصاص یافته است.

    پانویس

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، دارالقرآن الکریم (دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی)، قم، 1373.

    وابسته‌ها