شرح رسالة الحقوق للإمام زين‌العابدين عليه‌السلام (قپانچی): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
    جز (جایگزینی متن - 'مقدمه نويس' به 'مقدمه‌نويس')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
     
    (۳۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    [[پرونده:NUR14547J1.jpg|بندانگشتی|شرح رسالة الحقوق للإمام زین العابدین(علیه السلام)]]
    | تصویر =NUR14547J1.jpg
    {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
    | عنوان =شرح رسالة الحقوق للإمام زین‌العابدین علیه‌السلام
    |+ |
    | عنوان‌های دیگر =
    |-
    | پدیدآوران =  
    ! نام کتاب!! data-type='bookName'|شرح رسالة الحقوق للإمام زین العابدین(علیه السلام)
    [[علی بن حسین(ع)، امام چهارم]] (نویسنده)
    |-
    |نام های دیگر کتاب
    |data-type='otherBookNames'|
    |-
    |پدیدآورندگان
    |data-type='authors'|[[علی بن حسین(ع)، امام چهارم]] (نويسنده)


    [[طباطبایی تبریزی، محمد جواد]] (مقدمه نويس)
    [[طباطبایی تبریزی، محمد جواد]] (مقدمه‌نويس)


    [[قبانچی، حسن]] (شارح)
    [[قبانچی، سید حسن]] (شارح)
    |-
    | زبان =عربی
    |زبان  
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏248‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏8‎‏ر‎‏5027
    |data-type='language'|عربی
    | موضوع =
    |-
    احادیث اخلاقی
    |کد کنگره  
    |data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏BP‎‏ ‎‏248‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏8‎‏ر‎‏5027
    |-
    |موضوع  
    |data-type='subject'|احادیث اخلاقی


    اخلاق اجتماعی
    اخلاق اجتماعی
    خط ۳۲: خط ۲۱:


    علی بن حسین(ع)، امام چهارم، 38 - 94ق. رساله حقوق - نقد و تفسیر
    علی بن حسین(ع)، امام چهارم، 38 - 94ق. رساله حقوق - نقد و تفسیر
    |-
    | ناشر =
    |ناشر  
    مؤسسة الأعلمي للمطبوعات
    |data-type='publisher'|مؤسسة الأعلمي للمطبوعات
    | مکان نشر =بیروت - لبنان
    |-
    | سال نشر = 1422 ق یا 2002 م
    |مکان نشر  
    |data-type='publishPlace'|بیروت - لبنان
    |-
    |سال نشر  
    |data-type='publishYear'| 1422 هـ.ق یا 2002 م
    |-class='articleCode'
    |کد اتوماسیون
    |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE14547AUTOMATIONCODE
    |}
    </div>


     
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE14547AUTOMATIONCODE
    == معرفى اجمالى ==
    | چاپ =1
    '''شرح رسالة الحقوق'''، اثر سيد حسن قپانچى است كه به زبان عربى به‌عنوان شرحى بر رساله حقوق [[امام سجاد(ع)]] نوشته شده است.
    | تعداد جلد =2
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =14547
    | کتابخوان همراه نور =14547
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پیش از =
    }}
    {{کاربردهای دیگر|رسالة الحقوق (ابهام زدایی)}}
    '''شرح رسالة الحقوق'''، اثر [[قبانچی، سید حسن|سيد حسن قپانچى]] است كه به زبان عربى به‌عنوان شرحى بر رساله حقوق [[امام سجاد(ع)]] نوشته شده است.


    == ساختار ==
    == ساختار ==
     
    كتاب، در دو جلد تنظيم شده كه جلد اول، با يك مقدمه درباره ويژگى‌هاى رساله حقوق [[امام سجاد(ع)]] آغاز شده و در ادامه با ذكر فرازهايى از دعا در يك صفحه مجزا و شرح آن در صفحات ديگر، به شرح رساله پرداخته شده است.
     
    كتاب، در دو جلد تنظيم شده كه جلد اول، با يك مقدمه در باره ويژگى‌هاى رساله حقوق [[امام سجاد(ع)]] آغاز شده و در ادامه با ذكر فرازهايى از دعا در يك صفحه مجزا و شرح آن در صفحات ديگر، به شرح رساله پرداخته شده است.


    مؤلف، هركدام از حقوق را در بخشى مجزا ذكر كرده است، مانند حق الله، حق النفس، حق السمع، حق البصر و همين‌طور تا حق الولد و الاخ. اين حقوق، شامل 25 عنوان است.
    مؤلف، هركدام از حقوق را در بخشى مجزا ذكر كرده است، مانند حق الله، حق النفس، حق السمع، حق البصر و همين‌طور تا حق الولد و الاخ. اين حقوق، شامل 25 عنوان است.
    خط ۶۱: خط ۴۷:


    == گزارش محتوا ==
    == گزارش محتوا ==
    شارح محترم در مقدمه‌اى از كتاب به معرفى اين رساله و محتويات آن پرداخته است.
    شارح محترم در مقدمه‌اى از كتاب به معرفى اين رساله و محتويات آن پرداخته است.


    در بخش اول كه در باره حق الله است به اين مطلب اشاره مى‌كند كه حقيقت عبادت، در دو امر مهم، متمثل مى‌شود: اول، استقرار معناى عبوديت براى خدا در نفس؛ يعنى استقرار فهم اين مطلب كه در اينجا عبدى است و پروردگارى؛ عبدى كه عبادت مى‌كند و پروردگارى كه عبادت مى‌شود؛ يعنى در دار وجود، جز عابد و معبود وجود ندارد.
    در بخش اول كه درباره حق الله است به اين مطلب اشاره مى‌كند كه حقيقت عبادت، در دو امر مهم، متمثل مى‌شود: اول، استقرار معناى عبوديت براى خدا در نفس؛ يعنى استقرار فهم اين مطلب كه در اينجا عبدى است و پروردگارى؛ عبدى كه عبادت مى‌كند و پروردگارى كه عبادت مى‌شود؛ يعنى در دار وجود، جز عابد و معبود وجود ندارد.


    دوم، توجه به خدا در هر حركتى كه در باطن صورت مى‌گيرد و هر حركتى در جوارح و هر حركتى در زندگى و فارغ شدن از هر فكرى غير از خدا<ref>متن كتاب، ص 15</ref>
    دوم، توجه به خدا در هر حركتى كه در باطن صورت مى‌گيرد و هر حركتى در جوارح و هر حركتى در زندگى و فارغ شدن از هر فكرى غير از خدا<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18314/1/15 متن كتاب، ص 15]</ref>


    در بخش بعدى كه مربوط به حق النفس است، مى‌گويد: حق النفس، مجموعه‌اى از حقوق است كه بر انسان واجب است كه آنها را ادا كند و هركدام از آنها را در جاى خويش قرار دهد<ref>متن كتاب، ص 56</ref>
    در بخش بعدى كه مربوط به حق النفس است، مى‌گويد: حق النفس، مجموعه‌اى از حقوق است كه بر انسان واجب است كه آنها را ادا كند و هركدام از آنها را در جاى خويش قرار دهد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18314/1/56 متن كتاب، ص 56]</ref>


    شارح محترم در اين بخش، به مباحثى فلسفى در شناخت نفس پرداخته و عباراتى را از [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] نقل نموده و موضوعاتى چون مصدر نفس، رابطه بين نفس و بدن، نفس و مرگ، وجود روح قبل از بدن و... را بررسى نموده است.
    شارح محترم در اين بخش، به مباحثى فلسفى در شناخت نفس پرداخته و عباراتى را از [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] نقل نموده و موضوعاتى چون مصدر نفس، رابطه بين نفس و بدن، نفس و مرگ، وجود روح قبل از بدن و... را بررسى نموده است.


    وى در قسمتى از اين بخش، با آوردن حديثى از [[امام سجاد(ع)]] به بيان اين مطلب مى‌پردازد كه شناخت نفس، موجب شناخت خدا مى‌شود. در آن حديث چنين آمده است كه اصحاب [[امام سجاد(ع)]] از ايشان سؤال كردند كه آيا خداوند نمى‌فرمايد: «ادعونى استجب لكم»؟ حضرت فرمودند: بلى او قائل اين گفتار است. گفتند: پس چرا ما او را در شب و روز مى‌خوانيم، ولى استجابت نمى‌كند؟ فرمود: براى اينكه شما كسى را مى‌خوانيد كه او را نمى‌شناسيد. گفتند: چگونه او را بشناسيم؟ فرمود: نفوس خود را بشناسيد، او را خواهيد شناخت، سپس بخوانيد او را تا شما را استجابت كند. گفتند: چطور نفوس خويش را بشناسيم؟ فرمود: در چگونگى ديدن چشم‌ها، در چگونگى شنيدن گوش‌ها و در چگونگى انديشيدن دل‌ها تفكر كنيد. هنگامى كه اين امور را شناختيد به عظمت الهى در نفوستان پى خواهيد برد، سپس او را بخوانيد تا جوابتان دهد<ref>متن كتاب، ص 70</ref>
    وى در قسمتى از اين بخش، با آوردن حديثى از [[امام سجاد(ع)]] به بيان اين مطلب مى‌پردازد كه شناخت نفس، موجب شناخت خدا مى‌شود. در آن حديث چنين آمده است كه اصحاب [[امام سجاد(ع)]] از ايشان سؤال كردند كه آيا خداوند نمى‌فرمايد: «ادعونى استجب لكم»؟ حضرت فرمودند: بلى او قائل اين گفتار است. گفتند: پس چرا ما او را در شب و روز مى‌خوانيم، ولى استجابت نمى‌كند؟ فرمود: براى اينكه شما كسى را مى‌خوانيد كه او را نمى‌شناسید. گفتند: چگونه او را بشناسیم؟ فرمود: نفوس خود را بشناسید، او را خواهيد شناخت، سپس بخوانيد او را تا شما را استجابت كند. گفتند: چطور نفوس خويش را بشناسیم؟ فرمود: در چگونگى ديدن چشم‌ها، در چگونگى شنيدن گوش‌ها و در چگونگى انديشيدن دل‌ها تفكر كنيد. هنگامى كه اين امور را شناختيد به عظمت الهى در نفوستان پى خواهيد برد، سپس او را بخوانيد تا جوابتان دهد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18314/1/70 متن كتاب، ص 70]</ref>


    وى در باب حق اللسان، مطالبى را از دكتر عارف قراغولى در باره علم زبان، دندان و حنجره ذكر مى‌كند كه به تشريح زبان، امراض و دردهايى كه بر آن عارض مى‌شود و راه‌هاى معالجه اين امراض مى‌پردازد و از عجايب اين نعمت الهى و گناهانى كه توسط آن انجام مى‌شود، پرهيز مى‌دهد<ref>متن كتاب، ص 86 تا 94</ref>
    وى در باب حق اللسان، مطالبى را از دكتر عارف قراغولى درباره علم زبان، دندان و حنجره ذكر مى‌كند كه به تشريح زبان، امراض و دردهايى كه بر آن عارض مى‌شود و راه‌هاى معالجه اين امراض مى‌پردازد و از عجايب اين نعمت الهى و گناهانى كه توسط آن انجام مى‌شود، پرهيز مى‌دهد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18314/1/86 متن كتاب، ص 86 تا 94]</ref>


    در باب حق السمع (حق گوش) نيز به يك سرى مباحث علمى و طبيعى در باره گوش پرداخته و انقساماتى را كه دانشمندان براى گوش انجام داده‌اند، ذكر مى‌كند و به عظمت اين نعمت الهى اشاره مى‌كند. شارح محترم اين روش را در مورد تمامى اعضاى بدن كه حقوق آنها در رساله حقوق ذكر شده است، در پيش مى‌گيرد و به عظمت خداوند و نعمت‌هاى او اشاره مى‌نمايد.
    در باب حق السمع (حق گوش) نيز به يك سرى مباحث علمى و طبيعى درباره گوش پرداخته و انقساماتى را كه دانشمندان براى گوش انجام داده‌اند، ذكر مى‌كند و به عظمت اين نعمت الهى اشاره مى‌كند. شارح محترم اين روش را در مورد تمامى اعضاى بدن كه حقوق آنها در رساله حقوق ذكر شده است، در پيش مى‌گيرد و به عظمت خداوند و نعمت‌هاى او اشاره مى‌نمايد.


    در جلد دوم نيز به حق منعم به ولاء (كسى كه به‌واسطه آزاد كردن ديگرى از بند رقيت، بر او حق ولاء پيدا كرده است)، حق امام، حق همنشين، حق همسايه، حق شريك، حق همراه و حقوق اجتماعى ديگر اشاره نموده است؛ مثلا در باره حق معروف، به حقيقت معروف اشاره نموده و آن را بر دو قسم مى‌داند: عام كه آشكار نمودن آن شايسته است و ديگرى خاص كه پنهان نمودنش سزاوار است<ref>متن كتاب، ص 47</ref>
    در جلد دوم نيز به حق منعم به ولاء (كسى كه به‌واسطه آزاد كردن ديگرى از بند رقيت، بر او حق ولاء پيدا كرده است)، حق امام، حق همنشين، حق همسايه، حق شريك، حق همراه و حقوق اجتماعى ديگر اشاره نموده است؛ مثلاًدرباره حق معروف، به حقيقت معروف اشاره نموده و آن را بر دو قسم مى‌داند: عام كه آشكار نمودن آن شايسته است و ديگرى خاص كه پنهان نمودنش سزاوار است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18314/1/47 متن كتاب، ص 47]</ref>


    در اين راستا چگونگى قبول شدن معروف را بيان نموده؛ همچنين اينكه چه امورى سبب فساد معروف مى‌شود را بيان كرده است.
    در اين راستا چگونگى قبول شدن معروف را بيان نموده؛ همچنين اينكه چه امورى سبب فساد معروف مى‌شود را بيان كرده است.
    خط ۹۳: خط ۷۷:


    ==پانويس ==
    ==پانويس ==
    <references />
    <references/>
    == منابع مقاله ==
    == منابع مقاله ==


    متن و مقدمه كتاب.
    متن و مقدمه كتاب.
    {{امام سجاد علیه‌السلام}}
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    [[رسالة الحقوق للإمام زين‌العابدين عليه‌السلام]]


    [[ترجمه و شرح رسالة الحقوق امام سجاد(ع)]]


    == پیوندها ==
    [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/18314 مطالعه کتاب شرح رسالة الحقوق للإمام زین العابدین(علیه السلام) در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:اخلاق اسلامی]]
    [[رده:اخلاق اسلامی]]
    [[رده:احادیث و اخبار اخلاقی]]
    [[رده:احادیث و اخبار اخلاقی]]
    [[رده:امام سجاد(ع)]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۴۹

    شرح رسالة الحقوق للإمام زین‌العابدین علیه‌السلام
    شرح رسالة الحقوق للإمام زين‌العابدين عليه‌السلام (قپانچی)
    پدیدآورانعلی بن حسین(ع)، امام چهارم (نویسنده)

    طباطبایی تبریزی، محمد جواد (مقدمه‌نويس)

    قبانچی، سید حسن (شارح)
    ناشرمؤسسة الأعلمي للمطبوعات
    مکان نشربیروت - لبنان
    سال نشر1422 ق یا 2002 م
    چاپ1
    موضوعاحادیث اخلاقی

    اخلاق اجتماعی

    تعهدات (حقوق)

    روابط اجتماعی

    علی بن حسین(ع)، امام چهارم، 38 - 94ق. رساله حقوق - نقد و تفسیر
    زبانعربی
    تعداد جلد2
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏248‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏8‎‏ر‎‏5027
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    شرح رسالة الحقوق، اثر سيد حسن قپانچى است كه به زبان عربى به‌عنوان شرحى بر رساله حقوق امام سجاد(ع) نوشته شده است.

    ساختار

    كتاب، در دو جلد تنظيم شده كه جلد اول، با يك مقدمه درباره ويژگى‌هاى رساله حقوق امام سجاد(ع) آغاز شده و در ادامه با ذكر فرازهايى از دعا در يك صفحه مجزا و شرح آن در صفحات ديگر، به شرح رساله پرداخته شده است.

    مؤلف، هركدام از حقوق را در بخشى مجزا ذكر كرده است، مانند حق الله، حق النفس، حق السمع، حق البصر و همين‌طور تا حق الولد و الاخ. اين حقوق، شامل 25 عنوان است.

    در جلد دوم، ابتدا تقريظى از آيت‌الله سيد محمدجواد طباطبائى تبريزى ذكر شده است و در ادامه، مقدمه‌ى مؤلف ذكر شده و سپس 25 حق ديگر ياد شده است.

    گزارش محتوا

    شارح محترم در مقدمه‌اى از كتاب به معرفى اين رساله و محتويات آن پرداخته است.

    در بخش اول كه درباره حق الله است به اين مطلب اشاره مى‌كند كه حقيقت عبادت، در دو امر مهم، متمثل مى‌شود: اول، استقرار معناى عبوديت براى خدا در نفس؛ يعنى استقرار فهم اين مطلب كه در اينجا عبدى است و پروردگارى؛ عبدى كه عبادت مى‌كند و پروردگارى كه عبادت مى‌شود؛ يعنى در دار وجود، جز عابد و معبود وجود ندارد.

    دوم، توجه به خدا در هر حركتى كه در باطن صورت مى‌گيرد و هر حركتى در جوارح و هر حركتى در زندگى و فارغ شدن از هر فكرى غير از خدا[۱]

    در بخش بعدى كه مربوط به حق النفس است، مى‌گويد: حق النفس، مجموعه‌اى از حقوق است كه بر انسان واجب است كه آنها را ادا كند و هركدام از آنها را در جاى خويش قرار دهد[۲]

    شارح محترم در اين بخش، به مباحثى فلسفى در شناخت نفس پرداخته و عباراتى را از ملا صدرا نقل نموده و موضوعاتى چون مصدر نفس، رابطه بين نفس و بدن، نفس و مرگ، وجود روح قبل از بدن و... را بررسى نموده است.

    وى در قسمتى از اين بخش، با آوردن حديثى از امام سجاد(ع) به بيان اين مطلب مى‌پردازد كه شناخت نفس، موجب شناخت خدا مى‌شود. در آن حديث چنين آمده است كه اصحاب امام سجاد(ع) از ايشان سؤال كردند كه آيا خداوند نمى‌فرمايد: «ادعونى استجب لكم»؟ حضرت فرمودند: بلى او قائل اين گفتار است. گفتند: پس چرا ما او را در شب و روز مى‌خوانيم، ولى استجابت نمى‌كند؟ فرمود: براى اينكه شما كسى را مى‌خوانيد كه او را نمى‌شناسید. گفتند: چگونه او را بشناسیم؟ فرمود: نفوس خود را بشناسید، او را خواهيد شناخت، سپس بخوانيد او را تا شما را استجابت كند. گفتند: چطور نفوس خويش را بشناسیم؟ فرمود: در چگونگى ديدن چشم‌ها، در چگونگى شنيدن گوش‌ها و در چگونگى انديشيدن دل‌ها تفكر كنيد. هنگامى كه اين امور را شناختيد به عظمت الهى در نفوستان پى خواهيد برد، سپس او را بخوانيد تا جوابتان دهد[۳]

    وى در باب حق اللسان، مطالبى را از دكتر عارف قراغولى درباره علم زبان، دندان و حنجره ذكر مى‌كند كه به تشريح زبان، امراض و دردهايى كه بر آن عارض مى‌شود و راه‌هاى معالجه اين امراض مى‌پردازد و از عجايب اين نعمت الهى و گناهانى كه توسط آن انجام مى‌شود، پرهيز مى‌دهد[۴]

    در باب حق السمع (حق گوش) نيز به يك سرى مباحث علمى و طبيعى درباره گوش پرداخته و انقساماتى را كه دانشمندان براى گوش انجام داده‌اند، ذكر مى‌كند و به عظمت اين نعمت الهى اشاره مى‌كند. شارح محترم اين روش را در مورد تمامى اعضاى بدن كه حقوق آنها در رساله حقوق ذكر شده است، در پيش مى‌گيرد و به عظمت خداوند و نعمت‌هاى او اشاره مى‌نمايد.

    در جلد دوم نيز به حق منعم به ولاء (كسى كه به‌واسطه آزاد كردن ديگرى از بند رقيت، بر او حق ولاء پيدا كرده است)، حق امام، حق همنشين، حق همسايه، حق شريك، حق همراه و حقوق اجتماعى ديگر اشاره نموده است؛ مثلاًدرباره حق معروف، به حقيقت معروف اشاره نموده و آن را بر دو قسم مى‌داند: عام كه آشكار نمودن آن شايسته است و ديگرى خاص كه پنهان نمودنش سزاوار است[۵]

    در اين راستا چگونگى قبول شدن معروف را بيان نموده؛ همچنين اينكه چه امورى سبب فساد معروف مى‌شود را بيان كرده است.

    در ادامه به حق مؤذن، حق امام، حق همنشين، حق شريك، حق مال و... پرداخته و بحث را با حق ملت و اهل ذمه به پايان رسانيده است.

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب كتاب در پايان هر جلد ذكر شده است.

    پاورقى‌هاى كتاب بيشتر مربوط به ذكر اسانيد كتاب مى‌باشد و گاهى به توضيح و تبيين بيشتر برخى مطالب متن كتاب اشاره دارد.

    پانويس

    منابع مقاله

    متن و مقدمه كتاب.

    وابسته‌ها