شفیعی کدکنی، محمدرضا: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'مى‌كردند' به 'می‌كردند')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
     
    (۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۲۷: خط ۲۷:
    | data-type="authorTeachers" |محمدتقی ادیب نیشابوری
    | data-type="authorTeachers" |محمدتقی ادیب نیشابوری


    شيخ هاشم قزوينى
    شیخ هاشم قزوینى


    سید محمدهادی میلانی
    سید محمدهادی میلانی
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    | data-type="authorWritings" |[[حالات و سخنان ابوسعید ابوالخیر]]  
    | data-type="authorWritings" |[[علی‌نامه (منظومه‌ای کهن)]]
     
    [[حالات و سخنان ابوسعید ابوالخیر]]  


    [[مختارنامه (مجموعه رباعیات عطار)]]  
    [[مختارنامه (مجموعه رباعیات عطار)]]  
    خط ۴۵: خط ۴۷:
    |}
    |}
    </div>
    </div>
    {{کاربردهای دیگر|شفیعی (ابهام زدایی)}}


    '''محمدرضا شفيعى كدكنى''' (1318- کدکن نیشابور)، پژوهشگر، نویسنده، شاعر متخلص به (م. سرشك)، استاد برجسته دانشکده ادبیات و علوم انسانی، استاد ممتاز دانشگاه تهران
    '''محمدرضا شفیعى کدکنى''' (متولد 1318ش)، پژوهشگر، نویسنده، شاعر متخلص به (م. سرشک)، استاد برجسته دانشکده ادبیات و علوم انسانی، استاد ممتاز دانشگاه تهران


    == ولادت ==
    == ولادت ==
    او در 19 مهرماه 1318ش در روستاى كدكن، يكى از ولايت‌هاى دوازده‌گانه نيشابور كهن(تربت حیدریه فعلی)، و در خانواده‌اى روحانى چشم به جهان گشود.  
    او در 19 مهرماه 1318ش در روستاى کدکن، یکى از ولایت‌هاى دوازده‌گانه نیشابور کهن(تربت حیدریه فعلی)، و در خانواده‌اى روحانى چشم به جهان گشود.  


    از كودكى به تشويق پدر به حفظ و فراگيرى شعر و آثار ادبى پرداخت. تربيت و آموزش نخستين وى، تربيت و آموزشى دينى و شاعرانه بود. مادرش نيز به غريزه شعر مى‌گفت؛ هر چند كه نوشتن نمى‌دانست.
    از کودکى به تشویق پدر به حفظ و فراگیرى شعر و آثار ادبى پرداخت. تربیت و آموزش نخستین وى، تربیت و آموزشى دینى و شاعرانه بود. مادرش نیز به غریزه شعر مى‌گفت؛ هر چند که نوشتن نمى‌دانست.


    == اساتید ==
    == اساتید ==
    او پس از فراگيرى مقدمات علوم دينى در نزد پدر، وارد حوزه علميه خراسان شد. او در حوزه نزد محمدتقی ادیب نیشابوری (ادیب نیشابوری دوم) به فراگیری زبان و ادبیات عرب پرداخت (در هفت‌سالگی تمام ''الفیهٔ'' ابن مالک را از حفظ بود)، او در فقه، کلام و اصول به ويژه از شخصيت و آموزش شيخ هاشم قزوينى بسيار تاثير پذيرفت. او خود مى‌گويد كه از او «علاوه بر فقه و اصول»، عملاً آموختيم كه «از تنگ نظرى‌هاى قرون وسطايى به درآييم». جز هاشم قزوينى، اديب نيشابورى نيز نقش پراهميتى در پرورش علمى و معنوى وى بازى كرد. كدكنى درباره اديب مى‌گويد كه «او براى من هميشه استاد يگانه ادبيات عرب و بلاغت اسلامى در حوزه علمى خراسان بود.»
    او پس از فراگیرى مقدمات علوم دینى در نزد پدر، وارد حوزه علمیه خراسان شد. او در حوزه نزد محمدتقی ادیب نیشابوری (ادیب نیشابوری دوم) به فراگیری زبان و ادبیات عرب پرداخت (در هفت‌سالگی تمام ''الفیهٔ'' ابن مالک را از حفظ بود)، او در فقه، کلام و اصول به ویژه از شخصیت و آموزش شیخ هاشم قزوینى بسیار تاثیر پذیرفت. او خود مى‌گوید که از او «علاوه بر فقه و اصول»، عملاً آموختیم که «از تنگ نظرى‌هاى قرون وسطایى به درآییم». جز هاشم قزوینى، ادیب نیشابورى نیز نقش پراهمیتى در پرورش علمى و معنوى وى بازى کرد. کدکنى درباره ادیب مى‌گوید که «او براى من همیشه استاد یگانه ادبیات عرب و بلاغت اسلامى در حوزه علمى خراسان بود.»


    اما پس از مرگ شیخ هاشم، تا آخرین مراحل درس خارج فقه را نزد سید محمدهادی میلانی خواند و در این دوره با [[خامنه‌ای، سید علی|آیت‌الله سید علی خامنه‌ای]] رهبر جمهوری اسلامی هم‌درس بود.
    اما پس از مرگ شیخ هاشم، تا آخرین مراحل درس خارج فقه را نزد سید محمدهادی میلانی خواند و در این دوره با [[خامنه‌ای، سید علی|آیت‌الله سید علی خامنه‌ای]] رهبر جمهوری اسلامی هم‌درس بود.


    وى پانزده سال در حوزه‌هاى علميه خراسان، سرگرم فراگيرى بود. او آموزش فكرى- فلسفى و زيباشناختى خود را در حوزه آموخت. سراينده «كوچه باغ‌هاى نيشابور»، برخاسته از محيط آموزش و زندگى خود در سال‌هاى كودكى و نوجوانى «به عرفان و تصوف خاصه از نوع خراسانى آن تمايل شديدى دارد و در ميان عرفاى گذشته، شايد به ابوسعيد ابوالخير بيشتر علاقه داشته باشد.»
    وى پانزده سال در حوزه‌هاى علمیه خراسان، سرگرم فراگیرى بود. او آموزش فکرى- فلسفى و زیباشناختى خود را در حوزه آموخت. سراینده «کوچه باغ‌هاى نیشابور»، برخاسته از محیط آموزش و زندگى خود در سال‌هاى کودکى و نوجوانى «به عرفان و تصوف خاصه از نوع خراسانى آن تمایل شدیدى دارد و در میان عرفاى گذشته، شاید به ابوسعید ابوالخیر بیشتر علاقه داشته باشد.»


    وى در مدارس جديد درس نخوانده است و از اين بابت، توشه خود را سبک نمى‌بيند. او در اين رابطه مى‌نويسد: «من از اين‌كه به مدرسه نرفتم، بسيار خوشحالم، يعنى مى‌فهمم كه يك نوع عنايت الهى بود... من اگر به شيوه معمولى به مدرسه مى‌رفتم، مسلماً اين مايه‌اى كه به فرهنگ اسلامى مربوط است، هرگز نداشتم... من يك دوره كامل درس طلبگى را تا مرحله‌اى كه اقران من تا آن زمان ادعاى اجتهاد می‌كردند، خوانده‌ام. اينها كم نيست من هيچگاه از اينها حتى در يك مقاله هم استفاده نكرده‌ام تا چه برسد به شعر. ولى غير مستقيم، يك نوع شناخت نسبت به گذشته فرهنگى ما به من داد و اين شناخت، فهم مثنوى يا فلان كتاب فارسى را براى من آسان‌تر كرده است.»
    وى در مدارس جدید درس نخوانده است و از این بابت، توشه خود را سبک نمى‌بیند. او در این رابطه مى‌نویسد: «من از این‌که به مدرسه نرفتم، بسیار خوشحالم، یعنى مى‌فهمم که یک نوع عنایت الهى بود... من اگر به شیوه معمولى به مدرسه مى‌رفتم، مسلماً این مایه‌اى که به فرهنگ اسلامى مربوط است، هرگز نداشتم... من یک دوره کامل درس طلبگى را تا مرحله‌اى که اقران من تا آن زمان ادعاى اجتهاد می‌کردند، خوانده‌ام. اینها کم نیست من هیچگاه از اینها حتى در یک مقاله هم استفاده نکرده‌ام تا چه برسد به شعر. ولى غیر مستقیم، یک نوع شناخت نسبت به گذشته فرهنگى ما به من داد و این شناخت، فهم مثنوى یا فلان کتاب فارسى را براى من آسان‌تر کرده است.»


    == دروس جدید ==
    == دروس جدید ==
    كدكنى پس از مطالعه دروس جديد و موفقيت در امتحان، وارد دانشگاه مشهد شد. در اين سال‌ها، او با ژرفا بخشيدن به دانسته‌هاى خود، به زمره نوجويان در پهنه شعر پيوست.
    کدکنى پس از مطالعه دروس جدید و موفقیت در امتحان، وارد دانشگاه مشهد شد. در این سال‌ها، او با ژرفا بخشیدن به دانسته‌هاى خود، به زمره نوجویان در پهنه شعر پیوست.  
     
    ناگفته نماند كه آشنايى‌اش با دكتر شريعتى، زمينه‌ساز آشنايى او با شعر نو و نيمايى شد. در سال 1344 از دانشكده ادبيات اين دانشگاه فارغ التحصيل شد. در سال 1348 دوره دكتراى ادبيات فارسى را در دانشگاه تهران به پايان برد و از همان زمان، تدريس در دانشكده ادبيات را آغاز كرد.


    گذشته از شعر، پژوهش در نقد ادبى، سبک ‌شناسى و عرفان ايرانى، از مشغله‌هاى ذهنى اوست.
    ناگفته نماند که آشنایى‌اش با دکتر شریعتى، زمینه‌ساز آشنایى او با شعر نو و نیمایى شد. در سال 1344 از دانشکده ادبیات این دانشگاه فارغ التحصیل شد. در سال 1348 دوره دکتراى ادبیات فارسى را در دانشگاه تهران به پایان برد و از همان زمان، تدریس در دانشکده ادبیات را آغاز کرد.


    وى بنا بر «تلقى» خاص خود از «حقيقت شعر»، بر آن است كه شعر نبايد «مقيد به زمان و تقويم باشد» و براستى بخش چشمگيرى از سروده‌هايش، از اين خميره مايه گرفته است.
    گذشته از شعر، پژوهش در نقد ادبى، سبک ‌شناسى و عرفان ایرانى، از مشغله‌هاى ذهنى اوست.


    او به شهر خود نيشابور، تعلق خاطر خاصى دارد و در «مرثيه‌هاى سرو كاشمر» در شعرى به نام «در جستوجوى نشابور»، احساسات خودرا بيان داشته است.
    وى بنا بر «تلقى» خاص خود از «حقیقت شعر»، بر آن است که شعر نباید «مقید به زمان و تقویم باشد» و براستى بخش چشمگیرى از سروده‌هایش، از این خمیره مایه گرفته است.


    او به شهر خود نیشابور، تعلق خاطر خاصى دارد و در «مرثیه‌هاى سرو کاشمر» در شعرى به نام «در جستوجوى نشابور»، احساسات خودرا بیان داشته است.


    {{شعر و شاعری}}
    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    {{وابسته‌ها}}
    خط ۹۰: خط ۹۳:
    [[تاریخ نیشابور]]  
    [[تاریخ نیشابور]]  


    [[اسرار نامه]]  
    [[اسرارنامه]]  


    [[مرموزات اسدی در مزمورات داودی]]  
    [[مرموزات اسدی در مزمورات داودی]]  
    [[مرموزات اسدی در مزمورات داودی (انتشارات سخن)]]
    [[غزلیات شمس تبریز]]
    [[گزیده غزلیات شمس]]
    [[در عشق زنده بودن: گزیدۀ غزلیات شمس تبریز]]


    [[چشیدن طعم وقت (مقامات کهن و نویافته بوسعید)، از میراث عرفانی ابوسعید ابوالخیر]]  
    [[چشیدن طعم وقت (مقامات کهن و نویافته بوسعید)، از میراث عرفانی ابوسعید ابوالخیر]]  
    خط ۱۰۰: خط ۱۱۱:
    [[اسرار التوحيد في مقامات الشيخ ابي سعيد]]  
    [[اسرار التوحيد في مقامات الشيخ ابي سعيد]]  


    [[علی نامه (منظومه‌ای کهن): سروده به سال 482هـ]]  
    [[علی‌نامه (منظومه‌ای کهن)]]  
     
    [[الهی نامه شيخ فريدالدين عطار نيشابوری؛ با مراجعه به بيست و يک نسخه خطی از کتابخانه‌های ايران و اروپا]]، تصحیح و تعلیقات


    [[گزيده غزليات شمس (قرن هفتم هجری)]]  
    [[گزيده غزليات شمس (قرن هفتم هجری)]]  
    خط ۱۱۳: خط ۱۲۲:


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:25 اسفند الی 24 فروردین]]
    [[رده:شاعران]]
    [[رده:استادان دانشگاه]]
    [[رده:مترجمان]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۴۲

    شفیعی کدکنی، محمدرضا
    نام شفیعی کدکنی، محمدرضا
    نام‎های دیگر ش‍ف‍ی‍ع‍ی‌، م‍ح‍م‍درض‍ا

    م. س‍رش‍ک‌

    Mohammad-Reza Shafiei Kadkani

    نام پدر
    متولد 1318 ش
    محل تولد نیشابور
    رحلت
    اساتید محمدتقی ادیب نیشابوری

    شیخ هاشم قزوینى

    سید محمدهادی میلانی

    برخی آثار علی‌نامه (منظومه‌ای کهن)

    حالات و سخنان ابوسعید ابوالخیر

    مختارنامه (مجموعه رباعیات عطار)

    الهی نامه

    دفتر روشنایی

    کد مؤلف AUTHORCODE03783AUTHORCODE

    محمدرضا شفیعى کدکنى (متولد 1318ش)، پژوهشگر، نویسنده، شاعر متخلص به (م. سرشک)، استاد برجسته دانشکده ادبیات و علوم انسانی، استاد ممتاز دانشگاه تهران

    ولادت

    او در 19 مهرماه 1318ش در روستاى کدکن، یکى از ولایت‌هاى دوازده‌گانه نیشابور کهن(تربت حیدریه فعلی)، و در خانواده‌اى روحانى چشم به جهان گشود.

    از کودکى به تشویق پدر به حفظ و فراگیرى شعر و آثار ادبى پرداخت. تربیت و آموزش نخستین وى، تربیت و آموزشى دینى و شاعرانه بود. مادرش نیز به غریزه شعر مى‌گفت؛ هر چند که نوشتن نمى‌دانست.

    اساتید

    او پس از فراگیرى مقدمات علوم دینى در نزد پدر، وارد حوزه علمیه خراسان شد. او در حوزه نزد محمدتقی ادیب نیشابوری (ادیب نیشابوری دوم) به فراگیری زبان و ادبیات عرب پرداخت (در هفت‌سالگی تمام الفیهٔ ابن مالک را از حفظ بود)، او در فقه، کلام و اصول به ویژه از شخصیت و آموزش شیخ هاشم قزوینى بسیار تاثیر پذیرفت. او خود مى‌گوید که از او «علاوه بر فقه و اصول»، عملاً آموختیم که «از تنگ نظرى‌هاى قرون وسطایى به درآییم». جز هاشم قزوینى، ادیب نیشابورى نیز نقش پراهمیتى در پرورش علمى و معنوى وى بازى کرد. کدکنى درباره ادیب مى‌گوید که «او براى من همیشه استاد یگانه ادبیات عرب و بلاغت اسلامى در حوزه علمى خراسان بود.»

    اما پس از مرگ شیخ هاشم، تا آخرین مراحل درس خارج فقه را نزد سید محمدهادی میلانی خواند و در این دوره با آیت‌الله سید علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی هم‌درس بود.

    وى پانزده سال در حوزه‌هاى علمیه خراسان، سرگرم فراگیرى بود. او آموزش فکرى- فلسفى و زیباشناختى خود را در حوزه آموخت. سراینده «کوچه باغ‌هاى نیشابور»، برخاسته از محیط آموزش و زندگى خود در سال‌هاى کودکى و نوجوانى «به عرفان و تصوف خاصه از نوع خراسانى آن تمایل شدیدى دارد و در میان عرفاى گذشته، شاید به ابوسعید ابوالخیر بیشتر علاقه داشته باشد.»

    وى در مدارس جدید درس نخوانده است و از این بابت، توشه خود را سبک نمى‌بیند. او در این رابطه مى‌نویسد: «من از این‌که به مدرسه نرفتم، بسیار خوشحالم، یعنى مى‌فهمم که یک نوع عنایت الهى بود... من اگر به شیوه معمولى به مدرسه مى‌رفتم، مسلماً این مایه‌اى که به فرهنگ اسلامى مربوط است، هرگز نداشتم... من یک دوره کامل درس طلبگى را تا مرحله‌اى که اقران من تا آن زمان ادعاى اجتهاد می‌کردند، خوانده‌ام. اینها کم نیست من هیچگاه از اینها حتى در یک مقاله هم استفاده نکرده‌ام تا چه برسد به شعر. ولى غیر مستقیم، یک نوع شناخت نسبت به گذشته فرهنگى ما به من داد و این شناخت، فهم مثنوى یا فلان کتاب فارسى را براى من آسان‌تر کرده است.»

    دروس جدید

    کدکنى پس از مطالعه دروس جدید و موفقیت در امتحان، وارد دانشگاه مشهد شد. در این سال‌ها، او با ژرفا بخشیدن به دانسته‌هاى خود، به زمره نوجویان در پهنه شعر پیوست.

    ناگفته نماند که آشنایى‌اش با دکتر شریعتى، زمینه‌ساز آشنایى او با شعر نو و نیمایى شد. در سال 1344 از دانشکده ادبیات این دانشگاه فارغ التحصیل شد. در سال 1348 دوره دکتراى ادبیات فارسى را در دانشگاه تهران به پایان برد و از همان زمان، تدریس در دانشکده ادبیات را آغاز کرد.

    گذشته از شعر، پژوهش در نقد ادبى، سبک ‌شناسى و عرفان ایرانى، از مشغله‌هاى ذهنى اوست.

    وى بنا بر «تلقى» خاص خود از «حقیقت شعر»، بر آن است که شعر نباید «مقید به زمان و تقویم باشد» و براستى بخش چشمگیرى از سروده‌هایش، از این خمیره مایه گرفته است.

    او به شهر خود نیشابور، تعلق خاطر خاصى دارد و در «مرثیه‌هاى سرو کاشمر» در شعرى به نام «در جستوجوى نشابور»، احساسات خودرا بیان داشته است.

    وابسته‌ها