طوسی، محمد بن حسن: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    جز (ویرایش Hbaghizadeh@noornet.net (بحث) به آخرین تغییری که Yqorbani@noornet.net انجام داده بود واگ...)
    خط ۴۴: خط ۴۴:
    ==ولادت==
    ==ولادت==


    «[[محمد بن حسن طوسی]]»، معروف به [[ش‍ی‍خ‌ طوس‍ی‌]] در ماه رمضان سال 385ق در طوس به دنيا آمد و در همان جا بزرگ شد. طوس در آن زمان، يكی از مراكز علمی مهمّ خراسان بود. وی تا سال 408ق؛ يعنی تا 23 سالگی، در همان طوس زيست و احتمالا علوم ادبی، فقه، اصول، حديث و كلام را تا آن تاريخ در همان طوس خوانده است.
    «محمد بن حسن طوسى»، معروف به شيخ طوسى در ماه رمضان سال 385ق در طوس به دنيا آمد و در همان جا بزرگ شد. طوس در آن زمان، يكى از مراكز علمى مهمّ خراسان بود. وى تا سال 408ق؛ يعنى تا 23 سالگى، در همان طوس زيست و احتمالا علوم ادبى، فقه، اصول، حديث و كلام را تا آن تاريخ در همان طوس خوانده است.


    ==مهاجرت به بغداد==
    ==مهاجرت به بغداد==


    وی در سال 408ق به بغداد مهاجرت كرد. ورود [[ش‍ی‍خ‌ طوس‍ی‌]] به اين شهر، در زمانی بود كه مردان علم و فكر و ادب با ديدگاه‌های مختلف در آنجا حضور داشتند و علوم عقلی و نقلی را در مراكز علمی بغداد تدريس می‌كردند.
    وى در سال 408ق به بغداد مهاجرت كرد. ورود شيخ طوسى به اين شهر، در زمانى بود كه مردان علم و فكر و ادب با ديدگاه‌هاى مختلف در آنجا حضور داشتند و علوم عقلى و نقلى را در مراكز علمى بغداد تدريس مى‌كردند.


    در آن زمان، [[شيخ مفيد]] (338-413ق) رهبری فكری شيعه امامی‌مذهب را بر عهده داشت و مجلس درس او محلّ حضور نخبگان فرهنگی و صاحب‌نظران برجسته آن عصر بود. حتّی عالمان ساير گروه‌های مذهبی هم در جلسه درس او حضور داشتند. [[سيد مرتضی]] علم‌الهدی (م 436ق) نيز - كه در فنّ مناظره، شاگرد [[شيخ مفيد]] بود - مجلسی داشت كه در آن، ميان دانشمندان تمام مذاهب، مناظره صورت می‌گرفت. بنابراين، وجود فضای فرهنگی اصيل و درعين‌حال، نوآوری‌های بسيار در بغداد، موجب جلب توجّه ش‍ی‍خ‌ طوس‍ی‌ به بغداد و مهاجرت وی به آن شهر شد، همچنان‌كه سنّت سفر برای علم‌آموزی را هم نبايد از نظر دور بداريم. در آن عصر، فقها برای تكميل معلوماتشان به ديگر مناطق اسلامی برای تحصيل و تدريس سفر می‌كردند، به‌خصوص بغداد كه مركز خلافت و مركز تمدّن اسلامی بزرگ آن روز بود؛ ازاين‌رو، بغداد، بزرگان نام‌آور و برجسته‌ای را از مذاهب مختلف در خود جای داده بود.
    در آن زمان، شيخ مفيد (338-413ق) رهبرى فكرى شيعه امامى‌مذهب را بر عهده داشت و مجلس درس او محلّ حضور نخبگان فرهنگى و صاحب‌نظران برجسته آن عصر بود. حتّى عالمان ساير گروه‌هاى مذهبى هم در جلسه درس او حضور داشتند. سيد مرتضى علم‌الهدى (م 436ق) نيز - كه در فنّ مناظره، شاگرد شيخ مفيد بود - مجلسى داشت كه در آن، ميان دانشمندان تمام مذاهب، مناظره صورت مى‌گرفت. بنابراين، وجود فضاى فرهنگى اصيل و درعين‌حال، نوآورى‌هاى بسيار در بغداد، موجب جلب توجّه شيخ طوسى به بغداد و مهاجرت وى به آن شهر شد، همچنان‌كه سنّت سفر براى علم‌آموزى را هم نبايد از نظر دور بداريم. در آن عصر، فقها براى تكميل معلوماتشان به ديگر مناطق اسلامى براى تحصيل و تدريس سفر مى‌كردند، به‌خصوص بغداد كه مركز خلافت و مركز تمدّن اسلامى بزرگ آن روز بود؛ ازاين‌رو، بغداد، بزرگان نام‌آور و برجسته‌اى را از مذاهب مختلف در خود جاى داده بود.


    اين شرايط باعث شد كه عالمان بسياری و از جمله [[ش‍ی‍خ‌ طوس‍ی‌]]، به بغداد مهاجرت نمودند. البتّه استقرار حكومت آل بويه در بغدادِ آن عصر نيز در اقبال ش‍ی‍خ‌ طوس‍ی‌ به آن شهر، بی‌تأثير نبوده است.
    اين شرايط باعث شد كه عالمان بسيارى و از جمله شيخ طوسى، به بغداد مهاجرت نمودند. البتّه استقرار حكومت آل بويه در بغدادِ آن عصر نيز در اقبال شيخ طوسى به آن شهر، بى‌تأثير نبوده است.


    ==برخی از اساتید شیخ طوسی==
    ==برخی از اساتید شیخ طوسی==


    [[ش‍ی‍خ‌ طوس‍ی‌]] (رحمه‌الله) با ورود به بغداد، در مجلس درس [[شيخ مفيد]] - كه در آن زمان، شيخ متكلّمان و فقيهان شيعه و رئيس آنها شناخته می‌شد - شركت كرد. او به مدّت پنج سال از درس [[شيخ مفيد]] در اصول و كلام استفاده كرد و در همين دوره، تأليف كتاب «تهذيب الأحكام»(شرح كتاب «المقنعة» اثر شيخ مفيد) را آغاز كرد. در اين شرح، تأثير جوّ كلامی بغداد بر ش‍ی‍خ‌ طوس‍ی‌، مشهود است.
    شيخ طوسى (رحمه‌الله) با ورود به بغداد، در مجلس درس شيخ مفيد - كه در آن زمان، شيخ متكلّمان و فقيهان شيعه و رئيس آنها شناخته مى‌شد - شركت كرد. او به مدّت پنج سال از درس شيخ مفيد در اصول و كلام استفاده كرد و در همين دوره، تأليف كتاب «تهذيب الأحكام»(شرح كتاب «المقنعة» اثر شيخ مفيد) را آغاز كرد. در اين شرح، تأثير جوّ كلامى بغداد بر شيخ طوسى، مشهود است.


    همچنين [[ش‍ی‍خ‌ طوس‍ی‌]] در طول اين مدّت، از درس حسين بن عبيداللَّه غضايری (م 411ق) و محمّد بن احمد بن ابی‌الفوارس (م بعد 411ق) و ديگر اساتيد شيعه و اهل سنّت استفاده كرده است؛ همچنان‌كه آنان هم از او استفاده بردند و از همين روست كه شاگردان بسياری از مذاهب مختلف، از درس [[ش‍ی‍خ‌ طوس‍ی‌]] استفاده نموده‌اند. در بغداد، سيصد نفر از مذاهب مختلف، در شمار شاگردان [[ش‍ی‍خ‌ طوس‍ی‌]] ذكر گرديده‌اند. پس از وفات [[شيخ مفيد]] در سال 413ق، رهبری شيعيان امامی‌مذهب به [[سيد مرتضی علم‌الهدی]] (413-436ق) رسيد. او برجسته‌ترين شاگرد [[شيخ مفيد]] بود.
    همچنين شيخ طوسى در طول اين مدّت، از درس حسين بن عبيداللَّه غضايرى (م 411ق) و محمّد بن احمد بن ابى‌الفوارس (م بعد 411ق) و ديگر اساتيد شيعه و اهل سنّت استفاده كرده است؛ همچنان‌كه آنان هم از او استفاده بردند و از همين روست كه شاگردان بسيارى از مذاهب مختلف، از درس شيخ طوسى استفاده نموده‌اند. در بغداد، سيصد نفر از مذاهب مختلف، در شمار شاگردان شيخ طوسى ذكر گرديده‌اند. پس از وفات شيخ مفيد در سال 413ق، رهبرى شيعيان امامى‌مذهب به سيد مرتضى علم‌الهدى (413-436ق) رسيد. او برجسته‌ترين شاگرد شيخ مفيد بود.


    ش‍ی‍خ‌ طوس‍ی‌ در عصر شاگردی‌اش نزد [[سيد مرتضی]]، كتاب «تلخيص الشافي» را - كه انتخاب و ساده‌سازی كتاب [[سيد مرتضی]] به نام «الشافي» بود - تأليف نمود. [[ش‍ی‍خ‌ طوس‍ی‌]] اين كتاب را در سال 432ق به اتمام رساند.
    شيخ طوسى در عصر شاگردى‌اش نزد سيد مرتضى، كتاب «تلخيص الشافي» را - كه انتخاب و ساده‌سازى كتاب سيد مرتضى به نام «الشافي» بود - تأليف نمود. شيخ طوسى اين كتاب را در سال 432ق به اتمام رساند.


    [[ش‍ی‍خ‌ طوس‍ی‌]] كتاب «الرجال» و كتاب «الفهرست» را نيز در عصر [[سيد مرتضی]] تأليف نموده است؛ چراكه در كتاب «الرجال» در شرح حال [[سيد مرتضی]] با تعبيرات: «أدام اللَّه تعالی أيامه» و «مدّ اللَّه في عمره» از وی ياد كرده است.
    شيخ طوسى كتاب «الرجال» و كتاب «الفهرست» را نيز در عصر سيد مرتضى تأليف نموده است؛ چراكه در كتاب «الرجال» در شرح حال سيد مرتضى با تعبيرات: «أدام اللَّه تعالى أيامه» و «مدّ اللَّه في عمره» از وى ياد كرده است.


    [[ش‍ی‍خ‌ طوس‍ی‌]] در اين دوره، از دروس اساتيد ديگری هم استفاده كرد. هلال بن محمّد بن جعفر حفّار (م 414ق)، محمّد بن محمّد بن محمّد بن مخلّد (م 419ق)، احمد بن عبدون معروف به ابن حاشر (م 423ق) و محمّد بن احمد بن شاذان (م 425ق) نيز از اساتيد وی بوده‌اند.
    شيخ طوسى در اين دوره، از دروس اساتيد ديگرى هم استفاده كرد. هلال بن محمّد بن جعفر حفّار (م 414ق)، محمّد بن محمّد بن محمّد بن مخلّد (م 419ق)، احمد بن عبدون معروف به ابن حاشر (م 423ق) و محمّد بن احمد بن شاذان (م 425ق) نيز از اساتيد وى بوده‌اند.




    ==شیخ طوسی و زعامت مرجعیت شیعه==
    ==شیخ طوسی و زعامت مرجعیت شیعه==


    پس از وفات [[سيد مرتضی]] در سال 336ق، رهبری شيعيان به ش‍ی‍خ‌ طوس‍ی‌ رسيد.
    پس از وفات سيد مرتضى در سال 336ق، رهبرى شيعيان به شيخ طوسى رسيد.


    او تا سال 448ق در بغداد اين وظيفه را برعهده داشت و در طول اين دوازده سال، فعاليت‌های علمی فراوانی را در بغداد انجام داد. خليفه عبّاسی القائم‌بأمراللَّه (422-467ق) كرسی تدريس كلام را به وی اعطا كرد. اين كرسی تدريس، تنها به عدّه كمی از بزرگان علما و رئيس علمای هر عصر داده می‌شد. اين تقدير خليفه از [[ش‍ی‍خ‌ طوس‍ی‌]]، حسادت عدّه‌ای را برانگيخت و در نزد خليفه به سعايت از وی پرداختند و او را متّهم كردند كه در كتاب «مصباح المتهجّد» در دعای روز عاشورا، به صحابه به‌گونه‌ای نامناسب حمله نموده است.
    او تا سال 448ق در بغداد اين وظيفه را برعهده داشت و در طول اين دوازده سال، فعاليت‌هاى علمى فراوانى را در بغداد انجام داد. خليفه عبّاسى القائم‌بأمراللَّه (422-467ق) كرسى تدريس كلام را به وى اعطا كرد. اين كرسى تدريس، تنها به عدّه كمى از بزرگان علما و رئيس علماى هر عصر داده مى‌شد. اين تقدير خليفه از شيخ طوسى، حسادت عدّه‌اى را برانگيخت و در نزد خليفه به سعايت از وى پرداختند و او را متّهم كردند كه در كتاب «مصباح المتهجّد» در دعاى روز عاشورا، به صحابه به‌گونه‌اى نامناسب حمله نموده است.


    اين نكته باعث شد كه خليفه [[ش‍ی‍خ‌ طوس‍ی‌]] را به‌همراه كتاب مصباحش فرابخواند. [[ش‍ی‍خ‌ طوس‍ی‌]] در حضور خليفه اين اتّهام را نفی كرد؛ ليكن خليفه اين عبارت از دعا را به وی نشان داد كه: «اللَّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّي وَ ابْدَأْ بِهِ أَوَّلًا ثُمَّ الثَّانِي ثُمَ الثَّالِثَ ثُمَّ الرَّابِعَ وَ الْعَنْ يزيدَ خامِساً».
    اين نكته باعث شد كه خليفه شيخ طوسى را به‌همراه كتاب مصباحش فرابخواند. شيخ طوسى در حضور خليفه اين اتّهام را نفى كرد؛ ليكن خليفه اين عبارت از دعا را به وى نشان داد كه: «اللَّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّي وَ ابْدَأْ بِهِ أَوَّلًا ثُمَّ الثَّانِي ثُمَ الثَّالِثَ ثُمَّ الرَّابِعَ وَ الْعَنْ يزيدَ خامِساً».


    [[ش‍ی‍خ‌ طوس‍ی‌]] پاسخ داد: مراد از اين عبارت، آنچه سخن‌چينان فهميده‌اند، نيست؛ بلكه مراد از اوّل ظالم، قابيل (قاتل هابيل، كه اوّلين قاتل بود و اين سنّت را بنا نهاد) و مراد از دومی، قاتل ناقه حضرت صالح (كه نام وی قيدار بن سالف بوده) و مراد از سومی، قاتل يحيی بن زكريا و مراد از چهارمی، عبدالرحمان بن ملجم (قاتل علی(ع)) است. اين پاسخ، موجب اعتماد خليفه به صداقت ش‍ی‍خ‌ طوس‍ی‌ شد؛ پس او را اكرام و احترام كرد و از سخن‌چينان انتقام گرفت. به‌واقع، تهمت‌ها و دشنام‌ها در اين عصر بازار گرمی داشت؛ چنان‌كه بسياری از نويسندگان آن عصر با شيخ مفيد چنين برخورد كردند. اين زمينه‌ها باعث شد كه بغداد به‌عنوان محلّ بروز اين فتنه‌ها درآيد. با ورود سلجوقيان به بغداد در سال 447ق، راه برای پرورش فتنه باز شد و در سال 448ق فتنه‌ها به اوج خود رسيد؛ تا جايی كه ش‍ی‍خ‌ طوس‍ی‌ نيز از اين غائله در امان نماند؛ خانه او را خراب كردند و سوزاندند، كتاب‌ها، آثار و دفترهايش را در چند نوبت آتش زدند و كرسی تدريس او را كه خليفه به وی اعطا كرده بود، سوزاندند.
    شيخ طوسى پاسخ داد: مراد از اين عبارت، آنچه سخن‌چينان فهميده‌اند، نيست؛ بلكه مراد از اوّل ظالم، قابيل (قاتل هابيل، كه اوّلين قاتل بود و اين سنّت را بنا نهاد) و مراد از دومى، قاتل ناقه حضرت صالح (كه نام وى قيدار بن سالف بوده) و مراد از سومى، قاتل يحيى بن زكريا و مراد از چهارمى، عبدالرحمان بن ملجم (قاتل على(ع)) است. اين پاسخ، موجب اعتماد خليفه به صداقت شيخ طوسى شد؛ پس او را اكرام و احترام كرد و از سخن‌چينان انتقام گرفت. به‌واقع، تهمت‌ها و دشنام‌ها در اين عصر بازار گرمى داشت؛ چنان‌كه بسيارى از نويسندگان آن عصر با شيخ مفيد چنين برخورد كردند. اين زمينه‌ها باعث شد كه بغداد به‌عنوان محلّ بروز اين فتنه‌ها درآيد. با ورود سلجوقيان به بغداد در سال 447ق، راه براى پرورش فتنه باز شد و در سال 448ق فتنه‌ها به اوج خود رسيد؛ تا جايى كه شيخ طوسى نيز از اين غائله در امان نماند؛ خانه او را خراب كردند و سوزاندند، كتاب‌ها، آثار و دفترهايش را در چند نوبت آتش زدند و كرسى تدريس او را كه خليفه به وى اعطا كرده بود، سوزاندند.


    ==مهاجرت به نجف اشرف==
    ==مهاجرت به نجف اشرف==


    [[ش‍ی‍خ‌ طوس‍ی‌]] در سال 448ق، پس از فتنه بغداد، به نجف اشرف مهاجرت كرد. وی دوازده سال نيز در اين شهر، كرسی تدريس و نيز رهبری و مرجعيت دينی را در اختيار داشت. وی در نجف اشرف، زمينه حركت علمی وسيعی را يافت كه از آن به نيكی استفاده نمود و حوزه علميه بزرگ شيعه را در آن شهر پايه‌ريزی كرد.
    شيخ طوسى در سال 448ق، پس از فتنه بغداد، به نجف اشرف مهاجرت كرد. وى دوازده سال نيز در اين شهر، كرسى تدريس و نيز رهبرى و مرجعيت دينى را در اختيار داشت. وى در نجف اشرف، زمينه حركت علمى وسيعى را يافت كه از آن به نيكى استفاده نمود و حوزه علميه بزرگ شيعه را در آن شهر پايه‌ريزى كرد.


    وی در همين دوره، كتاب «الخلاف» را تأليف كرد كه در آن آرای مذاهب مختلف را گزارش و نقد نمود.
    وى در همين دوره، كتاب «الخلاف» را تأليف كرد كه در آن آراى مذاهب مختلف را گزارش و نقد نمود.


    او هر روز درس‌های خود را در حرم امير مؤمنان(ع) برگزار می‌كرد؛ ضمن اينكه كتاب‌های متعدّدی را نيز در اين دوره تا آخر عمرش به عالم اسلام ارائه نمود. وی كتاب «الأمالي» را در سال 458ق؛ يعنی دو سال پيش از فوتش بر شاگردان املا كرد. وی همچنين تأليف كتابی با عنوان «شرح الشرح» در اصول فقه را در دست داشت كه كتابی مفصّل در اين دانش بود؛ ليكن موفّق به اتمام آن نشد.
    او هر روز درس‌هاى خود را در حرم امير مؤمنان(ع) برگزار مى‌كرد؛ ضمن اينكه كتاب‌هاى متعدّدى را نيز در اين دوره تا آخر عمرش به عالم اسلام ارائه نمود. وى كتاب «الأمالي» را در سال 458ق؛ يعنى دو سال پيش از فوتش بر شاگردان املا كرد. وى همچنين تأليف كتابى با عنوان «شرح الشرح» در اصول فقه را در دست داشت كه كتابى مفصّل در اين دانش بود؛ ليكن موفّق به اتمام آن نشد.


    == وفات ش‍ی‍خ‌ طوس‍ی‌ ==
    == وفات شيخ طوسى ==




    مصادر تراجم، در تاريخ وفات [[ش‍ی‍خ‌ طوس‍ی‌]] اختلاف دارند. در اين‌باره تواريخ متعددی نقل شده كه عبارتند از: «458ق»، «459ق»، «461ق»، «465»، «466ق» و «460ق». بيشتر مصادر و معتبرترين آنها، «460ق» را ذكر كرده‌اند.
    مصادر تراجم، در تاريخ وفات شيخ طوسى اختلاف دارند. در اين‌باره تواريخ متعددى نقل شده كه عبارتند از: «458ق»، «459ق»، «461ق»، «465»، «466ق» و «460ق». بيشتر مصادر و معتبرترين آنها، «460ق» را ذكر كرده‌اند.


    == اساتيد ==
    == اساتيد ==




    می‌توان اساتيد شيخ را در چهار گروه، دسته‌بندی كرد:
    مى‌توان اساتيد شيخ را در چهار گروه، دسته‌بندى كرد:


    الف)- مشايخ اجازه: اساتيدی كه به [[ش‍ی‍خ‌ طوس‍ی‌]] اجازه داده‌اند تا كتاب‌های خودشان و يا كتاب‌های ديگران را كه آنان اجازه نقل آنها را داشتند، نقل كند.
    الف)- مشايخ اجازه: اساتيدى كه به شيخ طوسى اجازه داده‌اند تا كتاب‌هاى خودشان و يا كتاب‌هاى ديگران را كه آنان اجازه نقل آنها را داشتند، نقل كند.


    ب)- مشايخ سماع: اساتيدی كه [[ش‍ی‍خ‌ طوس‍ی‌]] از آنها حديث شنيده است. [[ش‍ی‍خ‌ طوس‍ی‌]]، اين اساتيد را ديده، در درس آنان شركت كرده و از آنان حديث يا مطلبی را شنيده است.
    ب)- مشايخ سماع: اساتيدى كه شيخ طوسى از آنها حديث شنيده است. شيخ طوسى، اين اساتيد را ديده، در درس آنان شركت كرده و از آنان حديث يا مطلبى را شنيده است.


    ج)- اساتيدی كه [[ش‍ی‍خ‌ طوس‍ی‌]] كتاب‌هايی را بر آنان خوانده و عرضه نموده است و به اين ترتيب، آنها را فراگرفته (تحمّل كرده) است.
    ج)- اساتيدى كه شيخ طوسى كتاب‌هايى را بر آنان خوانده و عرضه نموده است و به اين ترتيب، آنها را فراگرفته (تحمّل كرده) است.


    د)- اساتيدی كه [[ش‍ی‍خ‌ طوس‍ی‌]] در اسناد كتب روايی يا در لابه‌لای ساير تأليفاتش از آنان نامی نبرده است؛ ليكن كتب تراجم، در شرح حال‌های [[ش‍ی‍خ‌ طوس‍ی‌]]، اين اشخاص را به‌عنوان اساتيد وی نام برده‌اند. اينان احتمالا به استناد اطّلاعات كتب مفقودشده [[ش‍ی‍خ‌ طوس‍ی‌]] شناسايی شده‌اند.
    د)- اساتيدى كه شيخ طوسى در اسناد كتب روايى يا در لابه‌لاى ساير تأليفاتش از آنان نامى نبرده است؛ ليكن كتب تراجم، در شرح حال‌هاى شيخ طوسى، اين اشخاص را به‌عنوان اساتيد وى نام برده‌اند. اينان احتمالا به استناد اطّلاعات كتب مفقودشده شيخ طوسى شناسايى شده‌اند.


    به‌هرحال، اشخاص زير به‌عنوان مشايخ [[ش‍ی‍خ‌ طوس‍ی‌]]، شناخته شده‌اند:
    به‌هرحال، اشخاص زير به‌عنوان مشايخ شيخ طوسى، شناخته شده‌اند:


    1. احمد بن ابراهيم قزوينی؛
    1. احمد بن ابراهيم قزوينى؛


    2. احمد بن عبدالواحد بن احمد بزّاز، معروف به ابن حاشر و ابن عبدون؛
    2. احمد بن عبدالواحد بن احمد بزّاز، معروف به ابن حاشر و ابن عبدون؛


    3. احمد بن محمّد بن موسی بن صلت اهوازی، معروف به ابن ابی‌الصلت؛
    3. احمد بن محمّد بن موسى بن صلت اهوازى، معروف به ابن ابى‌الصلت؛


    4. جعفر بن الحسين بن حسكه قمی، ابوالحسين؛
    4. جعفر بن الحسين بن حسكه قمى، ابوالحسين؛


    5. ابوحازم نيشابوری؛
    5. ابوحازم نيشابورى؛


    6. ابوالحسن صفّار يا ابن الصفّار؛
    6. ابوالحسن صفّار يا ابن الصفّار؛


    7. حسن بن قاسم محمّدی، ابومحمّد؛
    7. حسن بن قاسم محمّدى، ابومحمّد؛


    8. حسن بن محمّد بن اسماعيل بن محمّد بن اشناس، ابوعلی؛
    8. حسن بن محمّد بن اسماعيل بن محمّد بن اشناس، ابوعلى؛


    9. حسن بن محمّد بن يحيی فحّام يا ابن الفحّام؛
    9. حسن بن محمّد بن يحيى فحّام يا ابن الفحّام؛


    10. حسنبش مقرئ، ابوالحسين؛
    10. حسنبش مقرئ، ابوالحسين؛


    11. حسين بن ابراهيم قزوينی، ابوعبداللَّه؛
    11. حسين بن ابراهيم قزوينى، ابوعبداللَّه؛


    12. حسين بن ابراهيم قمی، ابوعبداللَّه، معروف به ابن الخياط يا ابن الحنّاط؛
    12. حسين بن ابراهيم قمى، ابوعبداللَّه، معروف به ابن الخياط يا ابن الحنّاط؛


    13. حسين بن عبيداللَّه بن ابراهيم غضايری، ابوعبداللَّه؛
    13. حسين بن عبيداللَّه بن ابراهيم غضايرى، ابوعبداللَّه؛


    14. حسين بن ابی‌محمّد هارون بن موسی تلّعكبری؛
    14. حسين بن ابى‌محمّد هارون بن موسى تلّعكبرى؛


    15. ابوالحسين بن سوار مغربی؛
    15. ابوالحسين بن سوار مغربى؛


    16. حمويه بن علی بن حمويه بصری، ابوعبداللَّه؛
    16. حمويه بن على بن حمويه بصرى، ابوعبداللَّه؛


    17. ابوطالب بن غرور؛
    17. ابوطالب بن غرور؛


    18. ابوالطيب طبری حويری قاضی؛
    18. ابوالطيب طبرى حويرى قاضى؛


    19. ابوعبداللَّه، اخو سروه؛
    19. ابوعبداللَّه، اخو سروه؛


    20. ابوعبداللَّه بن فارسی؛
    20. ابوعبداللَّه بن فارسى؛


    21. عبدالحميد بن محمّد مقرئ نيشابوری، ابومحمّد؛
    21. عبدالحميد بن محمّد مقرئ نيشابورى، ابومحمّد؛


    22. عبدالواحد بن محمّد بن عبداللَّه بن محمّد بن مهدی، ابوعمرو؛
    22. عبدالواحد بن محمّد بن عبداللَّه بن محمّد بن مهدى، ابوعمرو؛


    23. علی بن احمد بن عمر بن حفص مقرئ، معروف به ابن الحمّامی؛
    23. على بن احمد بن عمر بن حفص مقرئ، معروف به ابن الحمّامى؛


    24. علی بن احمد بن محمّد بن ابی‌جيد قمی؛
    24. على بن احمد بن محمّد بن ابى‌جيد قمى؛


    25. علی بن حسين بن موسی بن محمّد، ابوالقاسم، علم‌الهدی، معروف به سيد مرتضی؛
    25. على بن حسين بن موسى بن محمّد، ابوالقاسم، علم‌الهدى، معروف به سيد مرتضى؛


    26. علی بن شبل بن اسد وكيل، ابوالقاسم؛
    26. على بن شبل بن اسد وكيل، ابوالقاسم؛


    27. علی بن ابی‌علی محسن بن علی تنّوخی، ابوالقاسم؛
    27. على بن ابى‌على محسن بن على تنّوخى، ابوالقاسم؛


    28. علی بن محمّد بن عبداللَّه بن بشران معدّل، ابوالحسين؛
    28. على بن محمّد بن عبداللَّه بن بشران معدّل، ابوالحسين؛


    29. محمّد بن احمد بن شادان، ابوالحسن؛
    29. محمّد بن احمد بن شادان، ابوالحسن؛


    30. محمّد بن احمد بن ابی‌الفوارس، ابوالفتح؛
    30. محمّد بن احمد بن ابى‌الفوارس، ابوالفتح؛


    31. محمّد بن علی بن حشيش، ابوالحسين؛
    31. محمّد بن على بن حشيش، ابوالحسين؛


    32. محمّد بن محمّد بن محمّد بن مَخلد، ابوالحسن؛
    32. محمّد بن محمّد بن محمّد بن مَخلد، ابوالحسن؛
    خط ۱۷۱: خط ۱۷۱:
    33. محمّد بن محمّد بن نعمان، ابوعبداللَّه، معروف به شيخ مفيد؛
    33. محمّد بن محمّد بن نعمان، ابوعبداللَّه، معروف به شيخ مفيد؛


    34. محمّد بن سليمان حمرانی؛
    34. محمّد بن سليمان حمرانى؛


    35. محمّد بن سنان؛
    35. محمّد بن سنان؛


    36. ابومنصور سكری؛
    36. ابومنصور سكرى؛


    37. هلال بن محمّد بن جعفر حفّار، ابوالفتح.
    37. هلال بن محمّد بن جعفر حفّار، ابوالفتح.
    خط ۱۸۲: خط ۱۸۲:




    1. آدم بن يونس بن ابی‌المهاجر نسفی؛
    1. آدم بن يونس بن ابى‌المهاجر نسفى؛


    2. احمد بن الحسين بن احمد نيشابوری، ابوبكر؛
    2. احمد بن الحسين بن احمد نيشابورى، ابوبكر؛


    3. اسحاق بن محمّد بن حسن بن حسين بن بابويه قمی، ابوطالب؛
    3. اسحاق بن محمّد بن حسن بن حسين بن بابويه قمى، ابوطالب؛


    4. اسماعيل بن محمّد بن حسن بن حسين بن بابويه قمی، ابوابراهيم؛
    4. اسماعيل بن محمّد بن حسن بن حسين بن بابويه قمى، ابوابراهيم؛


    5. بركة بن محمّد بن بركة اسلامی، ابوالخير؛
    5. بركة بن محمّد بن بركة اسلامى، ابوالخير؛


    6. تقی بن نجم حلبی، ابوالصلاح؛
    6. تقى بن نجم حلبى، ابوالصلاح؛


    7. جعفر بن علی بن جعفر حسينی، ابوابراهيم يا ابوالحسن؛
    7. جعفر بن على بن جعفر حسينى، ابوابراهيم يا ابوالحسن؛


    8. حسن بن حسين بن بابويه قمی، معروف به حسكا؛
    8. حسن بن حسين بن بابويه قمى، معروف به حسكا؛


    9. حسن بن عبدالعزيز بن حسن جبهانی، ابومحمّد، معروف به معدّل؛
    9. حسن بن عبدالعزيز بن حسن جبهانى، ابومحمّد، معروف به معدّل؛


    10. ابوالحسن لؤلوئی؛
    10. ابوالحسن لؤلوئى؛


    11. حسن بن محمّد بن حسن طوسی، ابوعلی، معروف به مفيد ثانی (فرزند ش‍ی‍خ‌ طوس‍ی‌
    11. حسن بن محمّد بن حسن طوسى، ابوعلى، معروف به مفيد ثانى (فرزند شيخ طوسى


    12. حسن بن مهدی سليقی، ابوطالب؛
    12. حسن بن مهدى سليقى، ابوطالب؛


    13. حسين بن فتح واعظ بكرآبادی جرجانی؛
    13. حسين بن فتح واعظ بكرآبادى جرجانى؛


    14. حسين بن مظفّر بن علی حمدانی (/همدانی)، ابوعبداللَّه؛
    14. حسين بن مظفّر بن على حمدانى (/همدانى)، ابوعبداللَّه؛


    15. سيد ذوالفقار بن محمّد بن معبد حسينی مروزی، ابوالصمصام؛
    15. سيد ذوالفقار بن محمّد بن معبد حسينى مروزى، ابوالصمصام؛


    16. زيد بن علی بن حسين حسينی؛
    16. زيد بن على بن حسين حسينى؛


    17. سيد زين بن داعی حسينی؛
    17. سيد زين بن داعى حسينى؛


    18. سليمان بن حسن بن سلمان صهرشتی، ابوالحسن؛
    18. سليمان بن حسن بن سلمان صهرشتى، ابوالحسن؛


    19. شهرآشوب مازندرانی سروی؛
    19. شهرآشوب مازندرانى سروى؛


    20. صاعد بن ربيعة بن ابی‌غانم؛
    20. صاعد بن ربيعة بن ابى‌غانم؛


    21. عبدالجبّار بن علی نيشابوری مقرئ؛
    21. عبدالجبّار بن على نيشابورى مقرئ؛


    22. عبدالعزيز بن نحرير عبدالعزيز بن برّاج، ابوالقاسم؛
    22. عبدالعزيز بن نحرير عبدالعزيز بن برّاج، ابوالقاسم؛


    23. عبدالرحمان بن احمد نيشابوری خزاعی، ابومحمّد يا ابوعبداللَّه؛
    23. عبدالرحمان بن احمد نيشابورى خزاعى، ابومحمّد يا ابوعبداللَّه؛


    24. عبيداللَّه بن حسين بن بابويه قمی، ابوالقاسم؛
    24. عبيداللَّه بن حسين بن بابويه قمى، ابوالقاسم؛


    25. علی بن عبدالصمد تميمی سبزواری نيشابوری، ابوالحسن؛
    25. على بن عبدالصمد تميمى سبزوارى نيشابورى، ابوالحسن؛


    26. غازی بن احمد بن ابی‌منصور سامانی؛
    26. غازى بن احمد بن ابى‌منصور سامانى؛


    27. كردی بن عكبرين كردی فارسی، ملقّب به حلبی؛
    27. كردى بن عكبرين كردى فارسى، ملقّب به حلبى؛


    28. محمّد بن احمد بن شهريار، ابوعبداللَّه؛
    28. محمّد بن احمد بن شهريار، ابوعبداللَّه؛


    29. ابومحمّد بن حسن بن عبدالواحد عين زربی؛
    29. ابومحمّد بن حسن بن عبدالواحد عين زربى؛


    30. محمّد بن حسن بن علی فتّال فارسی نيشابوری؛
    30. محمّد بن حسن بن على فتّال فارسى نيشابورى؛


    31. محمّد بن عبدالقادر بن محمّد، ابوالصلت؛
    31. محمّد بن عبدالقادر بن محمّد، ابوالصلت؛


    32. محمّد بن ابی‌القاسم طبری آملی كجی، ابوجعفر؛
    32. محمّد بن ابى‌القاسم طبرى آملى كجى، ابوجعفر؛


    33. محمّد بن علی بن حسن حلبی، ابوجعفر؛
    33. محمّد بن على بن حسن حلبى، ابوجعفر؛


    34. محمّد بن علی بن حمزه طوسی مشهدی، ابوجعفر؛
    34. محمّد بن على بن حمزه طوسى مشهدى، ابوجعفر؛


    35. محمّد بن علی بن عثمان كراجكی، ابوالفتح؛
    35. محمّد بن على بن عثمان كراجكى، ابوالفتح؛


    36. محمّد بن هبةاللَّه بن جعفر ورّاق طرابلسی، ابوعبداللَّه؛
    36. محمّد بن هبةاللَّه بن جعفر ورّاق طرابلسى، ابوعبداللَّه؛


    37. مطهّر بن ابی‌القاسم بن ابی‌الفضل محمّد بن حسينی ديباجی، ابوالحسن؛
    37. مطهّر بن ابى‌القاسم بن ابى‌الفضل محمّد بن حسينى ديباجى، ابوالحسن؛


    38. منتهی بن ابی‌زيد بن كيابَكی حسينی جرجانی كجی، ابوالمفضّل؛
    38. منتهى بن ابى‌زيد بن كيابَكى حسينى جرجانى كجى، ابوالمفضّل؛


    39. منصور بن حسين آبی، ابوسعد؛
    39. منصور بن حسين آبى، ابوسعد؛


    40. ناصر بن عبدالرضا بن محمّد بن عبداللَّه علوی حسينی، ابوابراهيم؛
    40. ناصر بن عبدالرضا بن محمّد بن عبداللَّه علوى حسينى، ابوابراهيم؛


    و...
    و...
    خط ۲۹۱: خط ۲۹۱:
    3. المفصح بالإمامة؛
    3. المفصح بالإمامة؛


    4. الاقتصاد في ما يجب علی العباد؛
    4. الاقتصاد في ما يجب على العباد؛


    5. النقص علی ابن شاذان في مسئلة الغارّ؛
    5. النقص على ابن شاذان في مسئلة الغارّ؛


    6. مقدّمة في المدخل إلی علم الكلام؛
    6. مقدّمة في المدخل إلى علم الكلام؛


    7. شرح مقدّمة في المدخل إلی علم الكلام؛
    7. شرح مقدّمة في المدخل إلى علم الكلام؛


    8. ما يعلّل و ما لا يعلّل؛
    8. ما يعلّل و ما لا يعلّل؛
    خط ۳۶۹: خط ۳۶۹:
    2. مختصر في مقتل الحسين(ع)؛
    2. مختصر في مقتل الحسين(ع)؛


    3. مختصر أخبار المختار بن أبی‌عبيدة؛
    3. مختصر أخبار المختار بن أبى‌عبيدة؛


    4. مسئلة في وجوب الجزية علی اليهود و المنتمين إلی الجبابرة؛
    4. مسئلة في وجوب الجزية على اليهود و المنتمين إلى الجبابرة؛


    5. أنس الوحيد؛
    5. أنس الوحيد؛
    خط ۳۸۶: خط ۳۸۶:




    رحمان ستايش، محمدكاظم، بازشناسی منابع اصلی رجال شيعه، قم، مؤسسه علمی - فرهنگی دارالحديث، چاپ اول، 1384ش.
    رحمان ستايش، محمدكاظم، بازشناسى منابع اصلى رجال شيعه، قم، مؤسسه علمى - فرهنگى دارالحديث، چاپ اول، 1384ش.




    خط ۴۶۰: خط ۴۶۰:
    [[گزیده تهذیب]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[گزیده تهذیب]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده


    [[الأمالی (طوسی، ترجمه حسن زاده)]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[الأمالى (طوسى، ترجمه حسن زاده)]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده


    [[تمهید الاصول در علم کلام اسلامی : شرح بخش نظری رساله «جمل العلم و العمل» تالیف سید مرتضی علی بن الحسین الموسوی]] / نوع اثر: کتاب / نقش: شارح
    [[تمهید الاصول در علم کلام اسلامی : شرح بخش نظری رساله «جمل العلم و العمل» تالیف سید مرتضی علی بن الحسین الموسوی]] / نوع اثر: کتاب / نقش: شارح

    نسخهٔ ‏۱۸ مهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۴:۳۵

    طوسی، محمد بن حسن
    نام طوسی، محمد بن حسن
    نام های دیگر ش‍ی‍خ‌ ال‍طای‍ف‍ه

    ش‍ی‍خ‌ طوس‍ی‌

    طوس‍ی‌، اب‍وج‍ع‍ف‍ر م‍ح‍م‍د ب‍ن‌ ح‍س‍ن‌

    نام پدر
    متولد 374 هـ.ش یا 995 م
    محل تولد
    رحلت 446 هـ.ش یا 460 هـ.ق یا 1067 م
    اساتید
    برخی آثار ‏اقتصاد ترجمه الاقتصاد الی طریق الرشاد / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    ‏الاستبصار فیما اختلف من الاخبار / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    ‏الاقتصاد الهادی الی طریق الرشاد / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    ‏الامالی / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    کد مولف 823


    ولادت

    «محمد بن حسن طوسى»، معروف به شيخ طوسى در ماه رمضان سال 385ق در طوس به دنيا آمد و در همان جا بزرگ شد. طوس در آن زمان، يكى از مراكز علمى مهمّ خراسان بود. وى تا سال 408ق؛ يعنى تا 23 سالگى، در همان طوس زيست و احتمالا علوم ادبى، فقه، اصول، حديث و كلام را تا آن تاريخ در همان طوس خوانده است.

    مهاجرت به بغداد

    وى در سال 408ق به بغداد مهاجرت كرد. ورود شيخ طوسى به اين شهر، در زمانى بود كه مردان علم و فكر و ادب با ديدگاه‌هاى مختلف در آنجا حضور داشتند و علوم عقلى و نقلى را در مراكز علمى بغداد تدريس مى‌كردند.

    در آن زمان، شيخ مفيد (338-413ق) رهبرى فكرى شيعه امامى‌مذهب را بر عهده داشت و مجلس درس او محلّ حضور نخبگان فرهنگى و صاحب‌نظران برجسته آن عصر بود. حتّى عالمان ساير گروه‌هاى مذهبى هم در جلسه درس او حضور داشتند. سيد مرتضى علم‌الهدى (م 436ق) نيز - كه در فنّ مناظره، شاگرد شيخ مفيد بود - مجلسى داشت كه در آن، ميان دانشمندان تمام مذاهب، مناظره صورت مى‌گرفت. بنابراين، وجود فضاى فرهنگى اصيل و درعين‌حال، نوآورى‌هاى بسيار در بغداد، موجب جلب توجّه شيخ طوسى به بغداد و مهاجرت وى به آن شهر شد، همچنان‌كه سنّت سفر براى علم‌آموزى را هم نبايد از نظر دور بداريم. در آن عصر، فقها براى تكميل معلوماتشان به ديگر مناطق اسلامى براى تحصيل و تدريس سفر مى‌كردند، به‌خصوص بغداد كه مركز خلافت و مركز تمدّن اسلامى بزرگ آن روز بود؛ ازاين‌رو، بغداد، بزرگان نام‌آور و برجسته‌اى را از مذاهب مختلف در خود جاى داده بود.

    اين شرايط باعث شد كه عالمان بسيارى و از جمله شيخ طوسى، به بغداد مهاجرت نمودند. البتّه استقرار حكومت آل بويه در بغدادِ آن عصر نيز در اقبال شيخ طوسى به آن شهر، بى‌تأثير نبوده است.

    برخی از اساتید شیخ طوسی

    شيخ طوسى (رحمه‌الله) با ورود به بغداد، در مجلس درس شيخ مفيد - كه در آن زمان، شيخ متكلّمان و فقيهان شيعه و رئيس آنها شناخته مى‌شد - شركت كرد. او به مدّت پنج سال از درس شيخ مفيد در اصول و كلام استفاده كرد و در همين دوره، تأليف كتاب «تهذيب الأحكام»(شرح كتاب «المقنعة» اثر شيخ مفيد) را آغاز كرد. در اين شرح، تأثير جوّ كلامى بغداد بر شيخ طوسى، مشهود است.

    همچنين شيخ طوسى در طول اين مدّت، از درس حسين بن عبيداللَّه غضايرى (م 411ق) و محمّد بن احمد بن ابى‌الفوارس (م بعد 411ق) و ديگر اساتيد شيعه و اهل سنّت استفاده كرده است؛ همچنان‌كه آنان هم از او استفاده بردند و از همين روست كه شاگردان بسيارى از مذاهب مختلف، از درس شيخ طوسى استفاده نموده‌اند. در بغداد، سيصد نفر از مذاهب مختلف، در شمار شاگردان شيخ طوسى ذكر گرديده‌اند. پس از وفات شيخ مفيد در سال 413ق، رهبرى شيعيان امامى‌مذهب به سيد مرتضى علم‌الهدى (413-436ق) رسيد. او برجسته‌ترين شاگرد شيخ مفيد بود.

    شيخ طوسى در عصر شاگردى‌اش نزد سيد مرتضى، كتاب «تلخيص الشافي» را - كه انتخاب و ساده‌سازى كتاب سيد مرتضى به نام «الشافي» بود - تأليف نمود. شيخ طوسى اين كتاب را در سال 432ق به اتمام رساند.

    شيخ طوسى كتاب «الرجال» و كتاب «الفهرست» را نيز در عصر سيد مرتضى تأليف نموده است؛ چراكه در كتاب «الرجال» در شرح حال سيد مرتضى با تعبيرات: «أدام اللَّه تعالى أيامه» و «مدّ اللَّه في عمره» از وى ياد كرده است.

    شيخ طوسى در اين دوره، از دروس اساتيد ديگرى هم استفاده كرد. هلال بن محمّد بن جعفر حفّار (م 414ق)، محمّد بن محمّد بن محمّد بن مخلّد (م 419ق)، احمد بن عبدون معروف به ابن حاشر (م 423ق) و محمّد بن احمد بن شاذان (م 425ق) نيز از اساتيد وى بوده‌اند.


    شیخ طوسی و زعامت مرجعیت شیعه

    پس از وفات سيد مرتضى در سال 336ق، رهبرى شيعيان به شيخ طوسى رسيد.

    او تا سال 448ق در بغداد اين وظيفه را برعهده داشت و در طول اين دوازده سال، فعاليت‌هاى علمى فراوانى را در بغداد انجام داد. خليفه عبّاسى القائم‌بأمراللَّه (422-467ق) كرسى تدريس كلام را به وى اعطا كرد. اين كرسى تدريس، تنها به عدّه كمى از بزرگان علما و رئيس علماى هر عصر داده مى‌شد. اين تقدير خليفه از شيخ طوسى، حسادت عدّه‌اى را برانگيخت و در نزد خليفه به سعايت از وى پرداختند و او را متّهم كردند كه در كتاب «مصباح المتهجّد» در دعاى روز عاشورا، به صحابه به‌گونه‌اى نامناسب حمله نموده است.

    اين نكته باعث شد كه خليفه شيخ طوسى را به‌همراه كتاب مصباحش فرابخواند. شيخ طوسى در حضور خليفه اين اتّهام را نفى كرد؛ ليكن خليفه اين عبارت از دعا را به وى نشان داد كه: «اللَّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّي وَ ابْدَأْ بِهِ أَوَّلًا ثُمَّ الثَّانِي ثُمَ الثَّالِثَ ثُمَّ الرَّابِعَ وَ الْعَنْ يزيدَ خامِساً».

    شيخ طوسى پاسخ داد: مراد از اين عبارت، آنچه سخن‌چينان فهميده‌اند، نيست؛ بلكه مراد از اوّل ظالم، قابيل (قاتل هابيل، كه اوّلين قاتل بود و اين سنّت را بنا نهاد) و مراد از دومى، قاتل ناقه حضرت صالح (كه نام وى قيدار بن سالف بوده) و مراد از سومى، قاتل يحيى بن زكريا و مراد از چهارمى، عبدالرحمان بن ملجم (قاتل على(ع)) است. اين پاسخ، موجب اعتماد خليفه به صداقت شيخ طوسى شد؛ پس او را اكرام و احترام كرد و از سخن‌چينان انتقام گرفت. به‌واقع، تهمت‌ها و دشنام‌ها در اين عصر بازار گرمى داشت؛ چنان‌كه بسيارى از نويسندگان آن عصر با شيخ مفيد چنين برخورد كردند. اين زمينه‌ها باعث شد كه بغداد به‌عنوان محلّ بروز اين فتنه‌ها درآيد. با ورود سلجوقيان به بغداد در سال 447ق، راه براى پرورش فتنه باز شد و در سال 448ق فتنه‌ها به اوج خود رسيد؛ تا جايى كه شيخ طوسى نيز از اين غائله در امان نماند؛ خانه او را خراب كردند و سوزاندند، كتاب‌ها، آثار و دفترهايش را در چند نوبت آتش زدند و كرسى تدريس او را كه خليفه به وى اعطا كرده بود، سوزاندند.

    مهاجرت به نجف اشرف

    شيخ طوسى در سال 448ق، پس از فتنه بغداد، به نجف اشرف مهاجرت كرد. وى دوازده سال نيز در اين شهر، كرسى تدريس و نيز رهبرى و مرجعيت دينى را در اختيار داشت. وى در نجف اشرف، زمينه حركت علمى وسيعى را يافت كه از آن به نيكى استفاده نمود و حوزه علميه بزرگ شيعه را در آن شهر پايه‌ريزى كرد.

    وى در همين دوره، كتاب «الخلاف» را تأليف كرد كه در آن آراى مذاهب مختلف را گزارش و نقد نمود.

    او هر روز درس‌هاى خود را در حرم امير مؤمنان(ع) برگزار مى‌كرد؛ ضمن اينكه كتاب‌هاى متعدّدى را نيز در اين دوره تا آخر عمرش به عالم اسلام ارائه نمود. وى كتاب «الأمالي» را در سال 458ق؛ يعنى دو سال پيش از فوتش بر شاگردان املا كرد. وى همچنين تأليف كتابى با عنوان «شرح الشرح» در اصول فقه را در دست داشت كه كتابى مفصّل در اين دانش بود؛ ليكن موفّق به اتمام آن نشد.

    وفات شيخ طوسى

    مصادر تراجم، در تاريخ وفات شيخ طوسى اختلاف دارند. در اين‌باره تواريخ متعددى نقل شده كه عبارتند از: «458ق»، «459ق»، «461ق»، «465»، «466ق» و «460ق». بيشتر مصادر و معتبرترين آنها، «460ق» را ذكر كرده‌اند.

    اساتيد

    مى‌توان اساتيد شيخ را در چهار گروه، دسته‌بندى كرد:

    الف)- مشايخ اجازه: اساتيدى كه به شيخ طوسى اجازه داده‌اند تا كتاب‌هاى خودشان و يا كتاب‌هاى ديگران را كه آنان اجازه نقل آنها را داشتند، نقل كند.

    ب)- مشايخ سماع: اساتيدى كه شيخ طوسى از آنها حديث شنيده است. شيخ طوسى، اين اساتيد را ديده، در درس آنان شركت كرده و از آنان حديث يا مطلبى را شنيده است.

    ج)- اساتيدى كه شيخ طوسى كتاب‌هايى را بر آنان خوانده و عرضه نموده است و به اين ترتيب، آنها را فراگرفته (تحمّل كرده) است.

    د)- اساتيدى كه شيخ طوسى در اسناد كتب روايى يا در لابه‌لاى ساير تأليفاتش از آنان نامى نبرده است؛ ليكن كتب تراجم، در شرح حال‌هاى شيخ طوسى، اين اشخاص را به‌عنوان اساتيد وى نام برده‌اند. اينان احتمالا به استناد اطّلاعات كتب مفقودشده شيخ طوسى شناسايى شده‌اند.

    به‌هرحال، اشخاص زير به‌عنوان مشايخ شيخ طوسى، شناخته شده‌اند:

    1. احمد بن ابراهيم قزوينى؛

    2. احمد بن عبدالواحد بن احمد بزّاز، معروف به ابن حاشر و ابن عبدون؛

    3. احمد بن محمّد بن موسى بن صلت اهوازى، معروف به ابن ابى‌الصلت؛

    4. جعفر بن الحسين بن حسكه قمى، ابوالحسين؛

    5. ابوحازم نيشابورى؛

    6. ابوالحسن صفّار يا ابن الصفّار؛

    7. حسن بن قاسم محمّدى، ابومحمّد؛

    8. حسن بن محمّد بن اسماعيل بن محمّد بن اشناس، ابوعلى؛

    9. حسن بن محمّد بن يحيى فحّام يا ابن الفحّام؛

    10. حسنبش مقرئ، ابوالحسين؛

    11. حسين بن ابراهيم قزوينى، ابوعبداللَّه؛

    12. حسين بن ابراهيم قمى، ابوعبداللَّه، معروف به ابن الخياط يا ابن الحنّاط؛

    13. حسين بن عبيداللَّه بن ابراهيم غضايرى، ابوعبداللَّه؛

    14. حسين بن ابى‌محمّد هارون بن موسى تلّعكبرى؛

    15. ابوالحسين بن سوار مغربى؛

    16. حمويه بن على بن حمويه بصرى، ابوعبداللَّه؛

    17. ابوطالب بن غرور؛

    18. ابوالطيب طبرى حويرى قاضى؛

    19. ابوعبداللَّه، اخو سروه؛

    20. ابوعبداللَّه بن فارسى؛

    21. عبدالحميد بن محمّد مقرئ نيشابورى، ابومحمّد؛

    22. عبدالواحد بن محمّد بن عبداللَّه بن محمّد بن مهدى، ابوعمرو؛

    23. على بن احمد بن عمر بن حفص مقرئ، معروف به ابن الحمّامى؛

    24. على بن احمد بن محمّد بن ابى‌جيد قمى؛

    25. على بن حسين بن موسى بن محمّد، ابوالقاسم، علم‌الهدى، معروف به سيد مرتضى؛

    26. على بن شبل بن اسد وكيل، ابوالقاسم؛

    27. على بن ابى‌على محسن بن على تنّوخى، ابوالقاسم؛

    28. على بن محمّد بن عبداللَّه بن بشران معدّل، ابوالحسين؛

    29. محمّد بن احمد بن شادان، ابوالحسن؛

    30. محمّد بن احمد بن ابى‌الفوارس، ابوالفتح؛

    31. محمّد بن على بن حشيش، ابوالحسين؛

    32. محمّد بن محمّد بن محمّد بن مَخلد، ابوالحسن؛

    33. محمّد بن محمّد بن نعمان، ابوعبداللَّه، معروف به شيخ مفيد؛

    34. محمّد بن سليمان حمرانى؛

    35. محمّد بن سنان؛

    36. ابومنصور سكرى؛

    37. هلال بن محمّد بن جعفر حفّار، ابوالفتح.

    شاگردان

    1. آدم بن يونس بن ابى‌المهاجر نسفى؛

    2. احمد بن الحسين بن احمد نيشابورى، ابوبكر؛

    3. اسحاق بن محمّد بن حسن بن حسين بن بابويه قمى، ابوطالب؛

    4. اسماعيل بن محمّد بن حسن بن حسين بن بابويه قمى، ابوابراهيم؛

    5. بركة بن محمّد بن بركة اسلامى، ابوالخير؛

    6. تقى بن نجم حلبى، ابوالصلاح؛

    7. جعفر بن على بن جعفر حسينى، ابوابراهيم يا ابوالحسن؛

    8. حسن بن حسين بن بابويه قمى، معروف به حسكا؛

    9. حسن بن عبدالعزيز بن حسن جبهانى، ابومحمّد، معروف به معدّل؛

    10. ابوالحسن لؤلوئى؛

    11. حسن بن محمّد بن حسن طوسى، ابوعلى، معروف به مفيد ثانى (فرزند شيخ طوسى)؛

    12. حسن بن مهدى سليقى، ابوطالب؛

    13. حسين بن فتح واعظ بكرآبادى جرجانى؛

    14. حسين بن مظفّر بن على حمدانى (/همدانى)، ابوعبداللَّه؛

    15. سيد ذوالفقار بن محمّد بن معبد حسينى مروزى، ابوالصمصام؛

    16. زيد بن على بن حسين حسينى؛

    17. سيد زين بن داعى حسينى؛

    18. سليمان بن حسن بن سلمان صهرشتى، ابوالحسن؛

    19. شهرآشوب مازندرانى سروى؛

    20. صاعد بن ربيعة بن ابى‌غانم؛

    21. عبدالجبّار بن على نيشابورى مقرئ؛

    22. عبدالعزيز بن نحرير عبدالعزيز بن برّاج، ابوالقاسم؛

    23. عبدالرحمان بن احمد نيشابورى خزاعى، ابومحمّد يا ابوعبداللَّه؛

    24. عبيداللَّه بن حسين بن بابويه قمى، ابوالقاسم؛

    25. على بن عبدالصمد تميمى سبزوارى نيشابورى، ابوالحسن؛

    26. غازى بن احمد بن ابى‌منصور سامانى؛

    27. كردى بن عكبرين كردى فارسى، ملقّب به حلبى؛

    28. محمّد بن احمد بن شهريار، ابوعبداللَّه؛

    29. ابومحمّد بن حسن بن عبدالواحد عين زربى؛

    30. محمّد بن حسن بن على فتّال فارسى نيشابورى؛

    31. محمّد بن عبدالقادر بن محمّد، ابوالصلت؛

    32. محمّد بن ابى‌القاسم طبرى آملى كجى، ابوجعفر؛

    33. محمّد بن على بن حسن حلبى، ابوجعفر؛

    34. محمّد بن على بن حمزه طوسى مشهدى، ابوجعفر؛

    35. محمّد بن على بن عثمان كراجكى، ابوالفتح؛

    36. محمّد بن هبةاللَّه بن جعفر ورّاق طرابلسى، ابوعبداللَّه؛

    37. مطهّر بن ابى‌القاسم بن ابى‌الفضل محمّد بن حسينى ديباجى، ابوالحسن؛

    38. منتهى بن ابى‌زيد بن كيابَكى حسينى جرجانى كجى، ابوالمفضّل؛

    39. منصور بن حسين آبى، ابوسعد؛

    40. ناصر بن عبدالرضا بن محمّد بن عبداللَّه علوى حسينى، ابوابراهيم؛

    و...

    تأليفات

    الف)- حديث:

    1. تهذيب الأحكام؛

    2. الاستبصار في ما اختلف من الأخبار؛

    3. الأمالي.

    ب)- رجال:

    1. اختيار الرجال؛

    2. الرجال (معروف به رجال الطوسي)؛

    3. فهرست أسماء مصنّفي الشيعة (معروف به الفهرست).

    ج)- كلام و امامت:

    1. تلخيص الشافي؛

    2. الغيبة؛

    3. المفصح بالإمامة؛

    4. الاقتصاد في ما يجب على العباد؛

    5. النقص على ابن شاذان في مسئلة الغارّ؛

    6. مقدّمة في المدخل إلى علم الكلام؛

    7. شرح مقدّمة في المدخل إلى علم الكلام؛

    8. ما يعلّل و ما لا يعلّل؛

    9. أصول العقائد؛

    10. المسائل في الفرق بين النبي و الإمام؛

    11. المسائل الرازية في الوعيد؛

    12. ما لا يسع المكلّف الإخلال به؛

    13. تمهيد الأصول؛

    14. كتاب الكافي؛

    15. تعليق ما لا يسع؛

    16. مسئلة في الحسن و القبح؛

    17. ثلاثون مسئلة كلامية؛

    18. اصطلاحات المتكلّمين؛

    19. الاستيفاء في الإمامة.

    د)- فقه:

    1. النهاية في مجرّد الفقه و الفتاوي؛

    2. المبسوط في الفقه؛

    3. الإيجاز في الفرائض؛

    4. الجمل و العقود؛

    5. المسائل الجنبلانية؛

    6. المسائل الحائرية؛

    7. المسائل الحلبية؛

    8. مسئلة في تحريم الفقّاع؛

    9. كتاب الخلاف؛

    10. عمل اليوم و الليلة.

    ه)- اصول فقه:

    1. العُدّة في أصول الفقه؛

    2. شرح الشرح؛

    3. مسئلة في العمل بخبر الواحد؛

    و)- دعا و عبادات:

    1. مصباح المتهجّد؛

    2. مختصر المصباح.

    ز)- تفسير:

    التبيان في تفسير القرآن.

    ح)- متفرّقه:

    1. مقتل الحسين(ع)؛

    2. مختصر في مقتل الحسين(ع)؛

    3. مختصر أخبار المختار بن أبى‌عبيدة؛

    4. مسئلة في وجوب الجزية على اليهود و المنتمين إلى الجبابرة؛

    5. أنس الوحيد؛

    6. المسائل الإلياسية؛

    7. مسائل ابن البرّاج؛

    8. المسائل القمّية؛

    9. مسئلة في الأحوال (ر.ك: رحمان ستايش، محمدكاظم، ص179-192).

    منابع مقاله

    رحمان ستايش، محمدكاظم، بازشناسى منابع اصلى رجال شيعه، قم، مؤسسه علمى - فرهنگى دارالحديث، چاپ اول، 1384ش.


    وابسته‌ها

    جواهر الفقه / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    اختیار معرفة الرجال / نوع اثر: کتاب / نقش: خلاصه کننده

    تهذيب الأحكام / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    العُدة فی أصول الفقه / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    الاقتصاد فیما یتعلق بالاعتقاد / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    تلخیص الشافي / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    معالم العلماء في فهرست کتب الشیعة و أسماء المصنفین منهم قدیما و حدیثا (تتمة کتاب الفهرست للشیخ أبي جعفر الطوسي) / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    رسائل الشیخ الطوسي / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    المبسوط فی فقه الامامیه / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    الخلاف / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    الاقتصاد الهادی الی طریق الرشاد / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    الجمل و العقود فی العبادات / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    النهایة في مجرد الفقه و الفتاوی / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    الجمل و العقود فی العبادات/ترجمه / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    النهایة و نکتها / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    کشف الأسرار في شرح الإستبصار / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    الإستبصار فيما اختلف من الأخبار / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    الأمالي / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    رجال الطوسي / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    اختیار معرفة الرجال / نوع اثر: کتاب / نقش: تلخيص

    الغيبة / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    الفهرست / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    مصباح المتهجد / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    التبيان في تفسير القرآن / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    المنتخب من تفسير القرآن و النکت المستخرجة من کتاب التبیان / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    معراج أهل الکمال إلی معرفة الرجال / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    فهرست کتب الشیعة و أصولهم و أسماء المصنفین و أصحاب الأصول / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    ترجمه کتاب الغیبة (للطوسی) / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    المبسوط فی فقه الامامیه (چاپ جامعه مدرسین) / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    تهذیب الاحکام ( تحقیق غفاری ) / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    تجرید المنطق / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    الأمالي / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    التبیان فی تفسیر القرآن (چاپ جامعه مدرسین) / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    الموسوعة الرجالیة / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    گزیده تهذیب / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    الأمالى (طوسى، ترجمه حسن زاده) / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    تمهید الاصول در علم کلام اسلامی : شرح بخش نظری رساله «جمل العلم و العمل» تالیف سید مرتضی علی بن الحسین الموسوی / نوع اثر: کتاب / نقش: شارح

    الکتب الاربعه(الكافی، من لا یحضره الفقیه، تهذیب الاحكام، الـاستبصار) / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    تهذیب الاحکام فی شرح المقنعه (رحلی) / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    رجال الطوسي / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    العده فی اصول الفقه ( یک جلدی ) / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    تمهید الاصول فی علم الکلام / نوع اثر: کتاب / نقش: شارح

    الفهرست / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    اختيار معرفة الرجال المعروف برجال الکشي / نوع اثر: کتاب / نقش: برگزیده

    الفهرست / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    مصباح المتهجد (چاپ بيروت) / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    أمالي الشيخ الطوسي (طبع قدیم) / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    مصباح المتهجد و سلاح المتعبد: بضمیمه کتاب الباب الحادی عشر / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    تهذيب الأحکام في شرح المقنعة للشيخ المفيد( بیروت) / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    مجموعه سه رساله در حفظ الصحه و سه رساله در مجربات / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    مسائل هامة من کتاب الخلاف / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    اقتصاد ترجمه الإقتصاد إلي طريق الرشاد / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    الاقتصاد فیما یجب علی العباد / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    اختيار معرفة الرجال المعروف برجال الکشي / نوع اثر: کتاب / نقش: خلاصه کننده

    شرح المقدمة فی الکلام / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    تلخیص الشافی / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    تلخیص الشافي / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    رجال اسانید، او، طبقات رجال کتاب التهذیب لشیخ الطوسی / نوع اثر: کتاب / نقش: --

    الإستبصار فيما اختلف من الأخبار / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    الإستبصار فيما اختلف من الأخبار / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    المبسوط فی فقه الامامیة / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    الإستبصار فیما اختلف من الأخبار / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    رجال الطوسي / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    النهایة في مجرد الفقه و الفتاوی با ترجمه فارسی آن / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده