عطار، محمد بن ابراهیم: تفاوت میان نسخه‌ها

غنی سازی متن
جز (جایگزینی متن - 'ه ها' به 'ه‌ها')
(غنی سازی متن)
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:NUR00393.jpg|بندانگشتی|عطار، محمد بن ابراهیم]]
[[پرونده:NUR00393.jpg|بندانگشتی|عطار، محمد بن ابراهیم]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
|-
|-
! نام!! data-type='authorName'|عطار، محمد بن ابراهیم
! نام!! data-type="authorName" |عطار، محمد بن ابراهیم
|-
|-
|نام های دیگر  
|نام های دیگر  
|data-type='authorOtherNames'| ش‍ی‍خ‌ ع‍طار
| data-type="authorOtherNames" | ش‍ی‍خ‌ ع‍طار


ع‍طار، ف‍ری‍دال‍دی‍ن‌ م‍ح‍م‍د
ع‍طار، ف‍ری‍دال‍دی‍ن‌ م‍ح‍م‍د
خط ۱۳: خط ۱۳:


ع‍طار ن‍ی‍ش‍اب‍وری‌، ف‍ری‍دال‍دی‍ن‌ م‍ح‍م‍د
ع‍طار ن‍ی‍ش‍اب‍وری‌، ف‍ری‍دال‍دی‍ن‌ م‍ح‍م‍د
Attar of Nishapur
|-
|-
|نام پدر  
|نام پدر  
|data-type='authorfatherName'|
| data-type="authorfatherName" |ابوبکر ابراهیم عطار نیشابوری
|-
|-
|متولد  
|متولد  
|data-type='authorbirthDate'|
| data-type="authorbirthDate" |513ق یا 537ق
|-
|-
|محل تولد
|محل تولد
|data-type='authorBirthPlace'|
| data-type="authorBirthPlace" |روستای  كدكن يا شادياخ نیشابور
|-
|-
|رحلت  
|رحلت  
|data-type='authorDeathDate'|627 هـ.ق
| data-type="authorDeathDate" |627 هـ.ق
|-
|-
|اساتید
|اساتید
|data-type='authorTeachers'|
| data-type="authorTeachers" |
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
|data-type='authorWritings'|[[دیوان عطار]]  
| data-type="authorWritings" |[[دیوان عطار]]  


[[تذکرة الأولیاء (زوار)]]  
[[تذکرة الأولیاء (زوار)]]  
|-class='articleCode'
|- class="articleCode"
|کد مؤلف
|کد مؤلف
|data-type='authorCode'|AUTHORCODE393AUTHORCODE
| data-type="authorCode" |AUTHORCODE393AUTHORCODE
|}
|}
</div>
</div>




'''فريدالدين ابوحامد محمد بن ابوبكر ابراهيم بن اسحاق عطّار نيشابورى'''، يكى از شعرا و عارفان نام‌آور ايران در اواخر قرن ششم و اوايل قرن هفتم است. برخى از تاريخ‌نويسان، سال ولادت او را 513ق و بعضى سال ولادتش را 537ق مى‌دانند.
'''فريدالدين ابوحامد محمد بن ابوبكر ابراهيم بن اسحاق عطّار نيشابورى''' (537-627ق)، يكى از شعرا و عارفان نام‌آور ايران در اواخر قرن ششم و اوايل قرن هفتم است.  
 
== ولادت ==
برخى از تاريخ‌نويسان، سال ولادت او را 513ق و بعضى سال ولادتش را 537ق مى‌دانند.
 
او در قريه‌ى كدكن يا شادياخ كه در آن زمان از توابع شهر نيشابور بوده، به دنيا آمد. از دوران كودكى او اطلاعى در دست نيست، جز اين‌كه پدرش در شهر شادياخ به شغل عطّارى مشغول بوده كه بسيار هم در اين كار ماهر بود و بعد از وفات پدر، فريدالدين كار پدر را ادامه داد و به شغل عطارى مشغول گرديد.


او در قريه‌ى كدكن يا شادياخ كه در آن زمان از توابع شهر نيشابور بوده، به دنيا آمد. از دوران كودكى او اطلاعى در دست نيست، جز اين‌كه پدرش در شهر شادياخ به شغل عطّارى مشغول بوده كه بسيار هم در اين كار ماهر بود و بعد از وفات پدر، فريدالدين كار پدر را ادامه داد و به شغل عطارى مشغول گرديد. او در اين هنگام نيز طبابت مى‌كرده و اطلاعى در دست نمى‌باشد كه نزد چه كسى طبابت را فرا گرفت، او به شغل عطّارى و طبابت مشغول بوده تا زمانى كه آن انقلاب روحى در وى به وجود آمد و در اين مورد داستان‌هاى مختلفى بيان شده كه معروف‌ترين آن اين است كه روزى عطّار در دكان خود مشغول به مطالعه بود كه درويشى به آنجا رسيد و چند بار با گفتن جمله‌ى چيزى براى خدا بدهيد، از عطّار كمك خواست؛ ولى او به درويش چيزى نداد. درويش به او گفت: اى خواجه تو چگونه مى‌خواهى از دنيا بروى؟ عطّار گفت: همان‌گونه كه تو از دنيا مى‌روى. درويش گفت: تو مانند من مى‌توانى بميرى؟ عطّار گفت: بله، درويش كاسه‌ى چوبى خود را زير سر نهاد و با گفتن كلمه‌ى الله از دنيا برفت. عطّار چون اين را ديد شديداً متغيّر و از دكّان خارج شد و راه زندگى خود را براى هميشه تغيير داد. او بعد از مشاهده‌ى حال درويش و موت اختيارى او، دست از كسب و كار كشيد و به خدمت شيخ الشيوخ عارف ركن‌الدين رفت كه در آن زمان عارفِ معروفى بود و به دست او توبه كرد و به رياضت و مجاهدت با نفس مشغول شد و چند سال در خدمت اين عارف بود.
او در اين هنگام نيز طبابت مى‌كرده و اطلاعى در دست نمى‌باشد كه نزد چه كسى طبابت را فرا گرفت، او به شغل عطّارى و طبابت مشغول بوده تا زمانى كه آن انقلاب روحى در وى به وجود آمد و در اين مورد داستان‌هاى مختلفى بيان شده كه معروف‌ترين آن اين است كه روزى عطّار در دكان خود مشغول به مطالعه بود كه درويشى به آنجا رسيد و چند بار با گفتن جمله‌ى چيزى براى خدا بدهيد، از عطّار كمك خواست؛ ولى او به درويش چيزى نداد. درويش به او گفت: اى خواجه تو چگونه مى‌خواهى از دنيا بروى؟ عطّار گفت: همان‌گونه كه تو از دنيا مى‌روى. درويش گفت: تو مانند من مى‌توانى بميرى؟ عطّار گفت: بله، درويش كاسه‌ى چوبى خود را زير سر نهاد و با گفتن كلمه‌ى الله از دنيا برفت. عطّار چون اين را ديد شديداً متغيّر و از دكّان خارج شد و راه زندگى خود را براى هميشه تغيير داد. او بعد از مشاهده‌ى حال درويش و موت اختيارى او، دست از كسب و كار كشيد و به خدمت شيخ الشيوخ عارف ركن‌الدين رفت كه در آن زمان عارفِ معروفى بود و به دست او توبه كرد و به رياضت و مجاهدت با نفس مشغول شد و چند سال در خدمت اين عارف بود.


عطّار سپس قسمتى از عمر خود را به رسم سالكان طريقت، در سفر گذراند و از مكّه تا ماوراءالنّهر به مسافرت پرداخت و در اين سفرها، بسيارى از مشايخ و بزرگان زمان خود را زيارت كرد و در همين سفرها بود كه به خدمت مجدالدين بغدادى رسيد. گفته شده در هنگامى كه شيخ به سنّ پيرى رسيده بود، بهاءالدين محمّد، پدر جلال‌الدين بلخى با پسر خود به عراق سفر مى‌كرد كه در مسير خود به نيشابور رسيد و توانست به زيارت شيخ عطار برود. شيخ نسخه‌اى از اسرارنامه‌ى خود را به جلال‌الدّين كه در آن زمان كودكى خردسال بود داد.
عطّار سپس قسمتى از عمر خود را به رسم سالكان طريقت، در سفر گذراند و از مكّه تا ماوراءالنّهر به مسافرت پرداخت و در اين سفرها، بسيارى از مشايخ و بزرگان زمان خود را زيارت كرد و در همين سفرها بود كه به خدمت مجدالدين بغدادى رسيد. گفته شده در هنگامى كه شيخ به سنّ پيرى رسيده بود، بهاءالدين محمّد، پدر [[مولوی، جلال‌الدین محمد|جلال‌الدين بلخى]] با پسر خود به عراق سفر مى‌كرد كه در مسير خود به نيشابور رسيد و توانست به زيارت شيخ عطار برود. شيخ نسخه‌اى از اسرارنامه‌ى خود را به [[مولوی، جلال‌الدین محمد|جلال‌الدّين]] كه در آن زمان كودكى خردسال بود داد.


عطّار مردى پركار و فعّال بود. چه در آن زمان كه به شغل عطارى و طبابت اشتغال داشته و چه در دوران پيرى خود كه به گوشه‌گيرى از خلقِ زمانه پرداخته و به سرودن و نوشتن آثار منظوم و منثور خود مشغول بوده است.
عطّار مردى پركار و فعّال بود. چه در آن زمان كه به شغل عطارى و طبابت اشتغال داشته و چه در دوران پيرى خود كه به گوشه‌گيرى از خلقِ زمانه پرداخته و به سرودن و نوشتن آثار منظوم و منثور خود مشغول بوده است.


== وفات ==
در مورد وفات او نيز گفته‌هاى مختلفى بيان شده است. برخى از تاريخ‌نويسان، سال وفات او را 627ق و برخى ديگر سال وفات او را 632 و 616ق دانسته‌اند؛ ولى بنابر تحقيقاتى كه انجام گرفته، بيشتر محققان سال وفات او را 627ق ذكر كرده‌اند. در مورد چگونگى مرگ او نيز گفته شده كه او در هنگام يورش مغولان به شهر نيشابور، توسط يك سرباز مغول، به شهادت رسيده است. شيخ بهاءالدين در كتاب معروف خود كشكول، اين واقعه را چنين تعريف مى‌كند كه وقتى لشكر تاتار به نيشابور رسيد، اهالى نيشابور را قتل عام كردند و ضربت شمشيرى توسط يكى از مغولان بر دوش شيخ خورد كه شيخ با همان ضربت از دنيا رفت و نقل كرده‌اند كه چون خون از زخمش جارى شد، شيخ دانست كه مرگش نزديك است.
در مورد وفات او نيز گفته‌هاى مختلفى بيان شده است. برخى از تاريخ‌نويسان، سال وفات او را 627ق و برخى ديگر سال وفات او را 632 و 616ق دانسته‌اند؛ ولى بنابر تحقيقاتى كه انجام گرفته، بيشتر محققان سال وفات او را 627ق ذكر كرده‌اند. در مورد چگونگى مرگ او نيز گفته شده كه او در هنگام يورش مغولان به شهر نيشابور، توسط يك سرباز مغول، به شهادت رسيده است. شيخ بهاءالدين در كتاب معروف خود كشكول، اين واقعه را چنين تعريف مى‌كند كه وقتى لشكر تاتار به نيشابور رسيد، اهالى نيشابور را قتل عام كردند و ضربت شمشيرى توسط يكى از مغولان بر دوش شيخ خورد كه شيخ با همان ضربت از دنيا رفت و نقل كرده‌اند كه چون خون از زخمش جارى شد، شيخ دانست كه مرگش نزديك است.


مقبره شيخ در نزديكى شهر نيشابور قرار دارد و چون در عهد تيموريان، مقبره او خراب شده بود، به فرمان امير على شيرنوايى، وزير سلطان حسين بايقرا، مرمت و تعمير شد.
مقبره شيخ در نزديكى شهر نيشابور قرار دارد و چون در عهد تيموريان، مقبره او خراب شده بود، به فرمان امير على شيرنوايى، وزير سلطان حسين بايقرا، مرمت و تعمير شد.


== آثار ==
آثار شيخ به دو دسته‌ى منظوم و منثور تقسيم مى‌شود. آثارِ منظوم او عبارت است از: ديوان اشعار او كه شامل غزليات، قصايد و رباعيّات است. مثنويات او عبارت است از: الهى‌نامه، اسرارنامه، مصيبت‌نامه، وصلت‌نامه، بلبل‌نامه، بى‌سرنامه، منطق‌الطّير، جواهرالذات، حيدرنامه، مختارنامه، خسرونامه، اشترنامه و مظهرالعجايب.
آثار شيخ به دو دسته‌ى منظوم و منثور تقسيم مى‌شود. آثارِ منظوم او عبارت است از: ديوان اشعار او كه شامل غزليات، قصايد و رباعيّات است. مثنويات او عبارت است از: الهى‌نامه، اسرارنامه، مصيبت‌نامه، وصلت‌نامه، بلبل‌نامه، بى‌سرنامه، منطق‌الطّير، جواهرالذات، حيدرنامه، مختارنامه، خسرونامه، اشترنامه و مظهرالعجايب.


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش