عقیلی شیرازی، محمدهاشم: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '== وابسته‌ها ==' به '==وابسته‌ها==')
    جز (جایگزینی متن - '↵↵↵\{\{کاربردهای\sدیگر\|(.*)\s\(ابهام\sزدایی\)\}\}↵↵↵' به ' {{کاربردهای دیگر|$1 (ابهام زدایی)}} ')
     
    (۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۵: خط ۵:
    ! نام!! data-type="authorName" |عقیلی شیرازی، محمدهاشم
    ! نام!! data-type="authorName" |عقیلی شیرازی، محمدهاشم
    |-
    |-
    |نام های دیگر  
    |نام‌های دیگر  
    | data-type="authorOtherNames" | قنلدر شیرازی
    | data-type="authorOtherNames" | قنلدر شیرازی


    خط ۱۳: خط ۱۳:
    |-
    |-
    |نام پدر  
    |نام پدر  
    | data-type="authorfatherName" |حكيم مير محمد هادى شيرازى  
    | data-type="authorfatherName" |حكيم مير محمدهادى شيرازى  
    |-
    |-
    |متولد  
    |متولد  
    خط ۲۲: خط ۲۲:
    |-
    |-
    |رحلت  
    |رحلت  
    | data-type="authorDeathDate" |1162 ق
    | data-type="authorDeathDate" |1162ق
    |-
    |-
    |اساتید
    |اساتید
    | data-type="authorTeachers" |ميرزا لطف‌‌الله شيرازى
    | data-type="authorTeachers" |ميرزا لطف‌الله شيرازى


    آخوند مسيحاى فسايى
    آخوند مسيحاى فسايى
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    | data-type="authorWritings" |[[مطب علوی خان]]
    | data-type="authorWritings" |کتاب مطب علوی خان بانضمام رساله مختصر البیان فی ضروریات البحران
     
    [[جامع الجوامع]]
    |- class="articleCode"
    |- class="articleCode"
    |کد مؤلف
    |کد مؤلف
    خط ۳۸: خط ۳۶:
    |}
    |}
    </div>
    </div>
    '''محمّد هاشم شيرازى''' معروف به علوى خان از مشاهير طب سنتى است.  
    {{کاربردهای دیگر|عقیلی (ابهام زدایی)}}
     
    '''محمّدهاشم عقیلی شيرازى''' (1080 يا 1081ق-1162ق)، ملقب به معتمدالملوک، نواب علیخان، معروف به علوى خان از مشاهير طب سنتى است.  


    == ولادت ==
    == ولادت ==
    وى فرزند حكيم مير محمد هادى شيرازى معروف به قلندر است كه در سال 1080 يا 1081ق در شيراز به دنيا آمد.
    وى فرزند حكيم مير محمد هادى شيرازى معروف به قلندر است كه در سال 1080 يا 1081ق در شيراز به دنيا آمد.


    ==کسب علم و دانش==
    ==تحصیلات==


    وی نزد پدر و پدر بزرگش به تحصيل پرداخت. از اساتيد ديگر او مى‌توان به ميرزا لطف‌‌الله شيرازى و آخوند مسيحاى فسايى اشاره كرد.<ref>دانشنامه ادب فارسى، ج4، ص1088</ref>  
    وی نزد پدر و پدر بزرگش به تحصيل پرداخت. از اساتيد ديگر او مى‌توان به ميرزا لطف‌الله شيرازى و آخوند مسيحاى فسايى اشاره كرد.<ref>دانشنامه ادب فارسى، ج4، ص1088</ref>  


    او چون محيط شيراز را مطابق خواسته‌هاى خود نديد در سال 1111ق و در عصر پادشاهى اورنگ زيب به هند مهاجرت كرد. او هرچند به دربار اورنگ زيب راه يافت، اما هرگز جزء پزشکان دربار او نشد، در عوض به خدمت محمّد اعظم، پسر او در آمد و به مدت سى سال در دربار او مشغول به كار بود و از جانب او لقب معتمد الملك را دريافت نمود و حقوق كلانى به ميزان سه هزار روپيه در ماه از خزانه دولتى به او پرداخت مى‌شد. البته وى بيشتر با لقب علوى خان شناخته مى‌شود، لقبى كه از جانب پادشاه قبل از محمد اعظم به وى عطاء شده بود.
    او چون محيط شيراز را مطابق خواسته‌هاى خود نديد در سال 1111ق و در عصر پادشاهى اورنگ زيب به هند مهاجرت كرد. او هرچند به دربار اورنگ زيب راه يافت، اما هرگز جزء پزشکان دربار او نشد، در عوض به خدمت محمّد اعظم، پسر او در آمد و به مدت سى سال در دربار او مشغول به كار بود و از جانب او لقب معتمد الملك را دريافت نمود و حقوق كلانى به ميزان سه هزار روپيه در ماه از خزانه دولتى به او پرداخت مى‌شد. البته وى بيشتر با لقب علوى خان شناخته مى‌شود، لقبى كه از جانب پادشاه قبل از محمد اعظم به وى عطاء شده بود.
    خط ۵۳: خط ۵۳:
    پس از فتح دهلى، از آنجا كه نادرشاه مبتلا به بيمارى بود، علوى خان مأمور درمان او شد و چنان در اين كار موفقيت به دست آورد كه نادر او را همراه خود به ايران برد. نقل است كه در همين دوران، وى از جانب نادر شاه لقب معتمدالملوك را دريافت كرد. سرانجام پس از دو سال همراهى علوى خان با نادر، در سال 1154ق روانه سفر حج گرديد و پس از انجام سفر حج به سال 1156ق به هند بازگشت و در دهلى به درمان محمّدشاه كه بيمار بود پرداخت.<ref>دانشنامه ادب فارسى، ج4، ص1088</ref>  
    پس از فتح دهلى، از آنجا كه نادرشاه مبتلا به بيمارى بود، علوى خان مأمور درمان او شد و چنان در اين كار موفقيت به دست آورد كه نادر او را همراه خود به ايران برد. نقل است كه در همين دوران، وى از جانب نادر شاه لقب معتمدالملوك را دريافت كرد. سرانجام پس از دو سال همراهى علوى خان با نادر، در سال 1154ق روانه سفر حج گرديد و پس از انجام سفر حج به سال 1156ق به هند بازگشت و در دهلى به درمان محمّدشاه كه بيمار بود پرداخت.<ref>دانشنامه ادب فارسى، ج4، ص1088</ref>  


    اين پزشک عاليقدر در اواخر عمر خود ملقب به بهاءالدوله شد. شباهت اين لقب با لقب نويسنده كتاب «خلاصة التجارب» موجب شد كه عده‌اى اين دو را با هم اشتباه بگيرند، در حالى كه بهاءالدوله نويسنده كتاب «خلاصة التجارب»، دويست سال قبل از علوى خان مى‌زيسته و از اهالى طرشت بوده است. در بين شرق‌شناسان غربى، فوناهن دچار اين اشتباه شده است.<ref>طب در عصر صفويه، ص104</ref>  
    اين پزشک عاليقدر در اواخر عمر خود ملقب به بهاءالدوله شد. شباهت اين لقب با لقب نویسنده كتاب «خلاصة التجارب» موجب شد كه عده‌اى اين دو را با هم اشتباه بگيرند، در حالى كه بهاءالدوله نویسنده كتاب «خلاصة التجارب»، دويست سال قبل از علوى خان مى‌زيسته و از اهالى طرشت بوده است. در بين شرق‌شناسان غربى، فوناهن دچار اين اشتباه شده است.<ref>طب در عصر صفويه، ص104</ref>  


    ==شاگردان==
    ==شاگردان==
    خط ۵۹: خط ۵۹:
    از كسانى كه از محضر او دانش آموخته‌اند مى‌توان به اين افراد اشاره كرد:
    از كسانى كه از محضر او دانش آموخته‌اند مى‌توان به اين افراد اشاره كرد:


    #حكيم مير حسين: به وى كتابى با عنوان «مطب مير حسن» به زبان اردو نسبت داده شده كه از منابع حكيم ناظم جهان در تأليف كتاب «اكسير اعظم» است؛
    #حكيم مير حسين: به وى كتابى با عنوان «مطب مير حسن» به زبان اردو نسبت داده شده كه از منابع حكيم ناظم جهان در تأليف كتاب «اکسیر اعظم» است؛
    #حكيم ثناء الله ساكن بريلى؛
    #حكيم ثناء الله ساكن بريلى؛
    #حكيم نور الاسلام؛
    #حكيم نور الاسلام؛
    خط ۶۷: خط ۶۷:
    وى علاوه بر چيرگى‌اى كه در دانش پزشکى داشت از ذوق ادبى نيز برخوردار بود.
    وى علاوه بر چيرگى‌اى كه در دانش پزشکى داشت از ذوق ادبى نيز برخوردار بود.


    ==وفات==


    == تأليفات==
    سرانجام اين حكيم فرزانه در اثر بيمارى استسقاء به سال 1160 يا 1162ق در هندوستان درگذشت و بنا به وصيت خودش در جوار مزار خواجه نظام‌الدين اولياء به خاک سپرده شد.<ref>خلاصة الحكمة، ج1، ص39</ref>
     
    == آثار==


    آثار علوى خان، از جمله منابع ارزشمند طب سنتى‌اند، كه از جمله آن‌ها مى‌توان به اين آثار اشاره كرد:
    آثار علوى خان، از جمله منابع ارزشمند طب سنتى‌اند، كه از جمله آن‌ها مى‌توان به اين آثار اشاره كرد:
    خط ۸۵: خط ۸۶:
    # رساله چوب چينى
    # رساله چوب چينى
    # رسالة فى علم الموسيقى
    # رسالة فى علم الموسيقى
    # آثار الباقية
    # آثار الباقية  
     
    ==وفات==
     
    سرانجام اين حكيم فرزانه در اثر بيمارى استسقاء به سال 1160 يا 1162ق در هندوستان درگذشت و بنا به وصيت خودش در جوار مزار خواجه نظام‌الدين اولياء به خاک سپرده شد. <ref>خلاصة الحكمة، ج1، ص39</ref>


    ==پانویس ==
    ==پانویس==
    <references />
    <references />


    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}


    [[کتاب مطب علوی خان بانضمام رساله مختصر البیان فی ضروریات البحران]]  
    [[کتاب مطب علوی خان بانضمام رساله مختصر البیان فی ضروریات البحران]]  


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:25 اسفند الی 24 فروردین]]
    [[رده:اردیبهشت (1400)]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۲:۵۵

    عقیلی شیرازی، محمدهاشم
    نام عقیلی شیرازی، محمدهاشم
    نام‌های دیگر قنلدر شیرازی

    عقیلی، محمدهاشم

    علوی‌خان

    نام پدر حكيم مير محمدهادى شيرازى
    متولد 1080 يا 1081ق
    محل تولد شیراز
    رحلت 1162ق
    اساتید ميرزا لطف‌الله شيرازى

    آخوند مسيحاى فسايى

    برخی آثار کتاب مطب علوی خان بانضمام رساله مختصر البیان فی ضروریات البحران
    کد مؤلف AUTHORCODE18649AUTHORCODE

    محمّدهاشم عقیلی شيرازى (1080 يا 1081ق-1162ق)، ملقب به معتمدالملوک، نواب علیخان، معروف به علوى خان از مشاهير طب سنتى است.

    ولادت

    وى فرزند حكيم مير محمد هادى شيرازى معروف به قلندر است كه در سال 1080 يا 1081ق در شيراز به دنيا آمد.

    تحصیلات

    وی نزد پدر و پدر بزرگش به تحصيل پرداخت. از اساتيد ديگر او مى‌توان به ميرزا لطف‌الله شيرازى و آخوند مسيحاى فسايى اشاره كرد.[۱]

    او چون محيط شيراز را مطابق خواسته‌هاى خود نديد در سال 1111ق و در عصر پادشاهى اورنگ زيب به هند مهاجرت كرد. او هرچند به دربار اورنگ زيب راه يافت، اما هرگز جزء پزشکان دربار او نشد، در عوض به خدمت محمّد اعظم، پسر او در آمد و به مدت سى سال در دربار او مشغول به كار بود و از جانب او لقب معتمد الملك را دريافت نمود و حقوق كلانى به ميزان سه هزار روپيه در ماه از خزانه دولتى به او پرداخت مى‌شد. البته وى بيشتر با لقب علوى خان شناخته مى‌شود، لقبى كه از جانب پادشاه قبل از محمد اعظم به وى عطاء شده بود.

    در همين ايام، دولت گوركانيان هند مورد حمله سپاهيان نادر قرار گرفت. نادر شاه افشار پس از منقرض شدن سلسله صفويه و بيرون راندن افغان‌ها از ايران و نيز تسلط بر افغانستان كنونى، در سال 1151ق به سوى دهلى، پايتخت هند روانه شد.

    پس از فتح دهلى، از آنجا كه نادرشاه مبتلا به بيمارى بود، علوى خان مأمور درمان او شد و چنان در اين كار موفقيت به دست آورد كه نادر او را همراه خود به ايران برد. نقل است كه در همين دوران، وى از جانب نادر شاه لقب معتمدالملوك را دريافت كرد. سرانجام پس از دو سال همراهى علوى خان با نادر، در سال 1154ق روانه سفر حج گرديد و پس از انجام سفر حج به سال 1156ق به هند بازگشت و در دهلى به درمان محمّدشاه كه بيمار بود پرداخت.[۲]

    اين پزشک عاليقدر در اواخر عمر خود ملقب به بهاءالدوله شد. شباهت اين لقب با لقب نویسنده كتاب «خلاصة التجارب» موجب شد كه عده‌اى اين دو را با هم اشتباه بگيرند، در حالى كه بهاءالدوله نویسنده كتاب «خلاصة التجارب»، دويست سال قبل از علوى خان مى‌زيسته و از اهالى طرشت بوده است. در بين شرق‌شناسان غربى، فوناهن دچار اين اشتباه شده است.[۳]

    شاگردان

    از كسانى كه از محضر او دانش آموخته‌اند مى‌توان به اين افراد اشاره كرد:

    1. حكيم مير حسين: به وى كتابى با عنوان «مطب مير حسن» به زبان اردو نسبت داده شده كه از منابع حكيم ناظم جهان در تأليف كتاب «اکسیر اعظم» است؛
    2. حكيم ثناء الله ساكن بريلى؛
    3. حكيم نور الاسلام؛
    4. حكيم اسد على؛
    5. حكيم نورالله.

    وى علاوه بر چيرگى‌اى كه در دانش پزشکى داشت از ذوق ادبى نيز برخوردار بود.

    وفات

    سرانجام اين حكيم فرزانه در اثر بيمارى استسقاء به سال 1160 يا 1162ق در هندوستان درگذشت و بنا به وصيت خودش در جوار مزار خواجه نظام‌الدين اولياء به خاک سپرده شد.[۴]

    آثار

    آثار علوى خان، از جمله منابع ارزشمند طب سنتى‌اند، كه از جمله آن‌ها مى‌توان به اين آثار اشاره كرد:

    1. مطب علوى خان
    2. جمع‌الجوامع يا جامع‌الجوامع
    3. تحفة العلويّة
    4. شرح موجز بر قانون
    5. مجسطى
    6. عشر كامله
    7. قرابادين علوى خان
    8. احوال اعضاء النفس
    9. علاج الأمراض»
    10. دستورات العلاج
    11. رساله چوب چينى
    12. رسالة فى علم الموسيقى
    13. آثار الباقية

    پانویس

    1. دانشنامه ادب فارسى، ج4، ص1088
    2. دانشنامه ادب فارسى، ج4، ص1088
    3. طب در عصر صفويه، ص104
    4. خلاصة الحكمة، ج1، ص39

    وابسته‌ها