علم اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'فارسي' به 'فارسی')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    جز (رده‌‌‌افزایی)
     
    (۳۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۲: خط ۲:
    | تصویر =NUR02157J1.jpg
    | تصویر =NUR02157J1.jpg
    | عنوان =‏علم اخلاق اسلامی
    | عنوان =‏علم اخلاق اسلامی
    | عنوان‌های دیگر =علم اخلاق اسلامي
    | عنوان‌های دیگر =علم اخلاق اسلامى


    ترجمه کتاب جامع السعادت
    ترجمه کتاب جامع السعادت
    خط ۱۳: خط ۱۳:
    [[نراقی، مهدی بن ابی‌ذر]] (نويسنده)
    [[نراقی، مهدی بن ابی‌ذر]] (نويسنده)


    [[مجتبوي، جلال ‎الدين]] (مترجم)
    [[مجتبوی، سید جلال‌الدین]] (مترجم)
    | زبان =فارسی
    | زبان =فارسی
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏247‎‏/‎‏7‎‏ ‎‏/‎‏ن‎‏4‎‏ ‎‏ج‎‏2041‏
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏247‎‏/‎‏7‎‏ ‎‏/‎‏ن‎‏4‎‏ ‎‏ج‎‏2041‏
    | موضوع =اخلاق اسلامي - متون قديمي تا قرن 14
    | موضوع =اخلاق اسلامى - متون قدیمی تا قرن 14


    | ناشر =حکمت  
    | ناشر =حکمت  
    خط ۳۱: خط ۳۱:
    | شابک =
    | شابک =
    | تعداد جلد =3
    | تعداد جلد =3
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =02157
    | کتابخوان همراه نور =02157
    | کد پدیدآور =00699
    | کد پدیدآور =00699
    | پس از =
    | پس از =
    خط ۳۷: خط ۳۸:
    }}  
    }}  
       
       
    '''علم اخلاق اسلامی'''، ترجمه فارسی کتاب «[[جامع السعادات]]» [[نراقی، مهدی بن ابی‌ذر|ملا محمدمهدی نراقی]] (متوفی 1209ق)، به قلم [[مجتبوی، جلال‌الدین|سید جلال‎الدین مجتبوی]] است. این اثر با مقدمه مترجم و مصحح در سه جلد منتشر شده است.  
    '''علم اخلاق اسلامی'''، ترجمه فارسی کتاب «[[جامع السعادات]]» [[نراقی، مهدی بن ابی‌ذر|ملا محمدمهدی نراقی]] (متوفی 1209ق)، به قلم [[مجتبوی، سید جلال‌الدین|سید جلال‌الدین مجتبوی]] است. این اثر با مقدمه مترجم و مصحح در سه جلد منتشر شده است.  


    استاد [[مجتبوی، جلال‌الدین|مجتبوی]] در ابتدای کتاب در ضمن مقدمه‎ای، فلسفه و علم اخلاق را مورد بررسی قرار داده است. وی معتقد است: استناد اخلاق به اصول و مبادى (دین یا متافیزیک) صرفاً به سبب ضرورت و کلّیت اخلاق و یا حفظ‍‎ پاکى و تعالى احکام و ارزش‎هاى اخلاقى نیست، بلکه تحقّق و دوام و استمرار اخلاق نیز با اعتقاد به خدا حاصل و کامل مى‎شود و ایمان و یقینى که مایه اطمینان و آرامش نفس براى عمل است، شرط‍‎ ضرورى است. اعتقاد به مبدأ، یعنى ایمان قلبى اراده را به حرکت درمى‎آورد و اراده رفتار را برمى‎انگیزد. بنابراین لزوم و ضرورت اصول اعتقادى براى اخلاق تنها در تفکر اسلامى، از این جهت که تفکر دینى است، نیست، بلکه در تفکر فلسفى نیز ارزش‎هاى اخلاقى از مابعدالطبیعه یا اصول اعتقادى مدد مى‎گیرد. براى اخلاق بدون زمینه اعتقادى اتّکائى نیست و اخلاق با عقیده، پیوند و اتّصال دارد. مؤمن در دل خود ترجمان رسالت آسمانى خالق خویش است و آگاه است که از طریق فطرت خود با حقیقت زنده و مؤثّرى در ارتباط‍‎ است و همواره از آن منبع قوّت و نور مى‎گیرد؛ ازاین‎رو مى‎توان گفت که اخلاق هیچ جایى حاصل‎خیزتر و شکوفاتر از ضمیر مؤمن نمى‎یابد و مفهوم الزام و تکلیف، که تکیه‎گاه هر نظام اخلاقى است و مسئولیت، که ناشى از الزام اخلاقى است، پایگاهى استوارتر از ایمان قلبى ندارد<ref>ر.ک: مقدمه مترجم، ج1، ص3-2</ref>‎.  
    استاد [[مجتبوی، سید جلال‌الدین|مجتبوی]] در ابتدای کتاب در ضمن مقدمه‌ای، فلسفه و علم اخلاق را مورد بررسی قرار داده است. وی معتقد است: استناد اخلاق به اصول و مبادى (دین یا متافیزیک) صرفاً به سبب ضرورت و کلّیت اخلاق و یا حفظ‍‎ پاکى و تعالى احکام و ارزش‌هاى اخلاقى نیست، بلکه تحقّق و دوام و استمرار اخلاق نیز با اعتقاد به خدا حاصل و کامل می‌شود و ایمان و یقینى که مایه اطمینان و آرامش نفس براى عمل است، شرط‍‎ ضرورى است. اعتقاد به مبدأ، یعنى ایمان قلبى اراده را به حرکت درمی‌آورد و اراده رفتار را برمی‌انگیزد. بنابراین لزوم و ضرورت اصول اعتقادى براى اخلاق تنها در تفکر اسلامى، از این جهت که تفکر دینى است، نیست، بلکه در تفکر فلسفى نیز ارزش‌هاى اخلاقى از مابعدالطبیعه یا اصول اعتقادى مدد مى‌گیرد. براى اخلاق بدون زمینه اعتقادى اتّکائى نیست و اخلاق با عقیده، پیوند و اتّصال دارد. مؤمن در دل خود ترجمان رسالت آسمانى خالق خویش است و آگاه است که از طریق فطرت خود با حقیقت زنده و مؤثّرى در ارتباط‍‎ است و همواره از آن منبع قوّت و نور مى‌گیرد؛ ازاین‌رو مى‎توان گفت که اخلاق هیچ جایى حاصل‎خیزتر و شکوفاتر از ضمیر مؤمن نمى‎یابد و مفهوم الزام و تکلیف، که تکیه‌گاه هر نظام اخلاقى است و مسئولیت، که ناشى از الزام اخلاقى است، پایگاهى استوارتر از ایمان قلبى ندارد<ref>ر.ک: مقدمه مترجم، ج1، ص3-2</ref>‎.  


    پس از آن به ذکر مهم‎ترین کتب اخلاقی که در عالم اسلام تألیف شده، پرداخته تا ارزش کتاب «[[جامع السعادات]]» بهتر روشن و معلوم شود<ref>ر.ک: همان، ص17</ref>‎.  
    پس از آن به ذکر مهم‎ترین کتب اخلاقی که در عالم اسلام تألیف شده، پرداخته تا ارزش کتاب «[[جامع السعادات]]» بهتر روشن و معلوم شود<ref>ر.ک: همان، ص17</ref>‎.  


    سپس آشنایی بیشتر با شرح حال و فهرست آثار [[نراقی، مهدی بن ابی‌ذر|مولی محمدمهدی نراقی]] و به‎ویژه کتاب «[[جامع السعادات]]» را به مقدمه استاد مظفر ارجاع می‎دهد. البته برخی اطلاعات مرحوم مظفر مانند تاریخ تولد [[نراقی، مهدی بن ابی‌ذر|نراقی]] را خالی از اشکال نداسته؛ لذا در پاورقی، آثاری را برای مراجعه معرفی کرده است. مترجم در ادامه تنها به ذکر ویژگی و امتیاز این کتاب نسبت به سایر آثار اخلاقی پرداخته و سبب انتخاب نام کتاب را مطرح کرده است: «چنان‎که درباره کتب اخلاقى سابق‎الذکر گفته شد به‎طور کلّى در آنها یا صرفاً جهت عقلى و نظرى و فلسفى منظور بوده است (السّعادة و الإسعاد، تهذیب الأخلاق، اخلاق ناصرى) و یا جهت دینى و عملى غلبه داشته است (إحياء علوم الدين، کیمیاى سعادت، محجّة البيضاء)؛ امّا کتاب «[[جامع السعادات]]»، مشتمل بر هر دو جنبه با سبک و اسلوب ویژه است. مؤلّف ما در آغاز درباره نفس انسان و قوا و غرایز او سخن مى‎گوید و هریک از فضائل اخلاقى را به یکى از قواى نفس اسناد مى‎دهد و هریک از رذائل اخلاقى را به غریزه‎اى متّصل و مربوط‍‎ مى‎سازد و آنگاه به شناساندن هریک از فضائل و رذائل قوا مى‎پردازد و سپس مطالب خود را با آیات و روایات وارده و به‎طور کلّى تعالیم شرع مقدس اسلام مورد تقویت و تأیید قرار مى‎دهد و در پایان راه معالجه و درمان هر رذیلتى را به شیوه‎اى حکیمانه بیان مى‎کند و علاوه بر اینها گه‎گاه به نصیحت و موعظه مى‎پردازد و با کلامى مؤثّر خواننده را به تهذیب اخلاق و تصحیح رفتار و کردار خویش دعوت مى‎کند. بدین‎گونه خواننده به‎خوبى مى‎تواند آن را کتاب اخلاق اسلامى تلقّى کند و چون مطالب کتاب با بحث نظرى و عقلى نیز همراه است، به همین جهت ما آن را «علم اخلاق اسلامى» نام نهادیم»<ref>ر.ک: همان، ص22-21</ref>‎.  
    سپس آشنایی بیشتر با شرح حال و فهرست آثار [[نراقی، مهدی بن ابی‌ذر|مولی محمدمهدی نراقی]] و به‌ویژه کتاب «[[جامع السعادات]]» را به مقدمه استاد مظفر ارجاع می‌دهد. البته برخی اطلاعات مرحوم مظفر مانند تاریخ تولد [[نراقی، مهدی بن ابی‌ذر|نراقی]] را خالی از اشکال نداسته؛ لذا در پاورقی، آثاری را برای مراجعه معرفی کرده است. مترجم در ادامه تنها به ذکر ویژگی و امتیاز این کتاب نسبت به سایر آثار اخلاقی پرداخته و سبب انتخاب نام کتاب را مطرح کرده است: «چنان‌که درباره کتب اخلاقى سابق‎الذکر گفته شد به‌طور کلّى در آنها یا صرفاً جهت عقلى و نظرى و فلسفى منظور بوده است (السّعادة و الإسعاد، تهذیب الأخلاق، اخلاق ناصرى) و یا جهت دینى و عملى غلبه داشته است (إحياء علوم الدين، کیمیاى سعادت، محجّة البيضاء)؛ امّا کتاب «[[جامع السعادات]]»، مشتمل بر هر دو جنبه با سبک و اسلوب ویژه است. مؤلّف ما در آغاز درباره نفس انسان و قوا و غرایز او سخن مى‌گوید و هریک از فضائل اخلاقى را به یکى از قواى نفس اسناد مى‎دهد و هریک از رذائل اخلاقى را به غریزه‌اى متّصل و مربوط‍‎ مى‎سازد و آنگاه به شناساندن هریک از فضائل و رذائل قوا مى‎پردازد و سپس مطالب خود را با آیات و روایات وارده و به‌طور کلّى تعالیم شرع مقدس اسلام مورد تقویت و تأیید قرار مى‎دهد و در پایان راه معالجه و درمان هر رذیلتى را به شیوه‌اى حکیمانه بیان مى‌کند و علاوه بر اینها گه‌گاه به نصیحت و موعظه مى‎پردازد و با کلامى مؤثّر خواننده را به تهذیب اخلاق و تصحیح رفتار و کردار خویش دعوت مى‌کند. بدین‌گونه خواننده به‌خوبى مى‎تواند آن را کتاب اخلاق اسلامى تلقّى کند و چون مطالب کتاب با بحث نظرى و عقلى نیز همراه است، به همین جهت ما آن را «علم اخلاق اسلامى» نام نهادیم»<ref>ر.ک: همان، ص22-21</ref>‎.  


    وی در آخر ابراز امیدواری کرده که ترجمه این کتاب در تزکیه و تهذیب اخلاق همه ما (که هیچ‎کسى از آن بى‎نیاز نیست) و مردم زمان ما و زمان‎هاى بعد مؤثّر باشد، چنان‎که متن اصلى آن به قول استاد [[مظفر، محمدرضا|مظفّر]] چنین تأثیرى داشته است<ref>ر.ک: همان، ص‎22</ref>‎.  
    وی در آخر ابراز امیدواری کرده که ترجمه این کتاب در تزکیه و تهذیب اخلاق همه ما (که هیچ‎کسى از آن بى‌نیاز نیست) و مردم زمان ما و زمان‌هاى بعد مؤثّر باشد، چنان‌که متن اصلى آن به قول استاد [[مظفر، محمدرضا|مظفّر]] چنین تأثیرى داشته است<ref>ر.ک: همان، ص‎22</ref>‎.  


    مترجم در مورد آیات و روایات تنها به ترجمه بسنده نکرده و متن آنها را نیز ذکر کرده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص46</ref>‎. در رابطه با روایات، کاستی‎ای وجود دارد که در کتب تحقیقی کمتر به چشم می‎خورد؛ کمبودی که متأسفانه مرحوم [[مظفر، محمدرضا|مظفر]] و [[مجتبوی، جلال‌الدین|جلال‎الدین مجتبوی]] نسبت به آن بی‎توجه بوده‎اند، عدم ذکر منابع روایات است<ref>ر.ک: همان، ص47</ref>‎.
    مترجم در مورد آیات و روایات تنها به ترجمه بسنده نکرده و متن آنها را نیز ذکر کرده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص46</ref>‎. در رابطه با روایات، کاستی‌ای وجود دارد که در کتب تحقیقی کمتر به چشم می‌خورد؛ کمبودی که متأسفانه مرحوم [[مظفر، محمدرضا|مظفر]] و [[مجتبوی، سید جلال‌الدین|جلال‌الدین مجتبوی]] نسبت به آن بی‌توجه بوده‌اند، عدم ذکر منابع روایات است<ref>ر.ک: همان، ص47</ref>‎.
       
       
    مترجم، برخی اصطلاحات و عبارات کتاب را که نیاز به توضیح داشته، در پاورقی به‎اختصار توضیح داده است؛ به‎عنوان مثال در توضیح این عبارت [[نراقی، مهدی بن ابی‌ذر|نراقی]] «محبت حاکم و سلطان مطلق است و عدالت نایب و جانشین آن» می‎نویسد: «به همین دلیل شریعت اسلام پیش از هر چیز مردم را به برادری و الفت با یکدیگر دعوت می‎کند و هدف بسیاری از احکام اسلام مثل نماز جماعت و جمعه و احسان و تحریم غیبت و بدگویی و مانند اینها ایجاد رابطه دوستی بین مردم است تا از این طریق از قانون عدل که سخت و تلخ است، بی‎نیاز شوند»<ref>ر.ک: همان، ص135، پاورقی1</ref>‎. یا در فصلی از کتاب با عنوان نکوهش دنیا، این‎گونه مطالب را بر دو نوع دانسته که یک نوع آن از تعالیم صوفیان بوده که در نکوهش دنیا و کناره‎گیری از آن مبالغه و افراط کرده‎اند. مترجم، معتقد است که مؤلف تا اندازه‎ای تحت تأثیر کتاب «[[إحياء علوم الدين]]» [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] همین موضع را دارد و نظر [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] تقریباً همین نظر اهل تصوف است که در مواردی با نظر اسلام سازگار و موافق نیست. در قرآن کریم و روایات معتبر اسلامى از دنیا و مال دنیا و دوستى دنیا مذمت شده، اما نه براى اینکه یک‎سره از آن دست بردارند و آن را مهمل گذارند، بلکه براى اینکه از آن استفاده معتدل و صحیح کنند و در دام آن گرفتار نگردند<ref>ر.ک: همان، ج2، ص32</ref>‎.
    مترجم، برخی اصطلاحات و عبارات کتاب را که نیاز به توضیح داشته، در پاورقی به‌اختصار توضیح داده است؛ به‌عنوان مثال در توضیح این عبارت [[نراقی، مهدی بن ابی‌ذر|نراقی]] «محبت حاکم و سلطان مطلق است و عدالت نایب و جانشین آن» می‌نویسد: «به همین دلیل شریعت اسلام پیش از هر چیز مردم را به برادری و الفت با یکدیگر دعوت می‌کند و هدف بسیاری از احکام اسلام مثل نماز جماعت و جمعه و احسان و تحریم غیبت و بدگویی و مانند اینها ایجاد رابطه دوستی بین مردم است تا از این طریق از قانون عدل که سخت و تلخ است، بی‌نیاز شوند»<ref>ر.ک: همان، ص135، پاورقی1</ref>‎. یا در فصلی از کتاب با عنوان نکوهش دنیا، این‌گونه مطالب را بر دو نوع دانسته که یک نوع آن از تعالیم صوفیان بوده که در نکوهش دنیا و کناره‌گیری از آن مبالغه و افراط کرده‌اند. مترجم، معتقد است که مؤلف تا اندازه‌ای تحت تأثیر کتاب «[[إحياء علوم الدين]]» [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] همین موضع را دارد و نظر [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] تقریباً همین نظر اهل تصوف است که در مواردی با نظر اسلام سازگار و موافق نیست. در قرآن کریم و روایات معتبر اسلامى از دنیا و مال دنیا و دوستى دنیا مذمت شده، اما نه براى اینکه یک‎سره از آن دست بردارند و آن را مهمل گذارند، بلکه براى اینکه از آن استفاده معتدل و صحیح کنند و در دام آن گرفتار نگردند<ref>ر.ک: همان، ج2، ص32</ref>‎.
       
       
    ==پانویس ==
    ==پانویس ==
    <references />
    <references/>
    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    مقدمه مترجم و متن کتاب.
    مقدمه مترجم و متن کتاب.
    {{کتاب سال جمهوری اسلامی ایران}}
       
       
    == وابسته‌ها ==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    {{وابسته‌ها}}


    [[جامع السعادات]]
    [[جامع السعادات]]
    خط ۷۱: خط ۷۴:
       
       
    [[رده:آثار کلی اخلاق قرن 1 – 14]]
    [[رده:آثار کلی اخلاق قرن 1 – 14]]
    [[رده:کتاب سال جمهوری اسلامی ایران]]
    [[رده:25 آبان الی 24 آذر(97)]]
     
    [[رده:سال97-25آبان الی24آذر]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۴۹

    ‏علم اخلاق اسلامی
    علم اخلاق اسلامی
    پدیدآوراننراقی، مهدی بن ابی‌ذر (نويسنده) مجتبوی، سید جلال‌الدین (مترجم)
    عنوان‌های دیگرعلم اخلاق اسلامى

    ترجمه کتاب جامع السعادت

    ترجمه کتاب جامع السعادات

    جامع السعادات. فارسی
    ناشرحکمت
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشرمجلد1: 1377ش,

    مجلد2: 1377ش,

    مجلد3: 1377ش,
    موضوعاخلاق اسلامى - متون قدیمی تا قرن 14
    زبانفارسی
    تعداد جلد3
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏247‎‏/‎‏7‎‏ ‎‏/‎‏ن‎‏4‎‏ ‎‏ج‎‏2041‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    علم اخلاق اسلامی، ترجمه فارسی کتاب «جامع السعادات» ملا محمدمهدی نراقی (متوفی 1209ق)، به قلم سید جلال‌الدین مجتبوی است. این اثر با مقدمه مترجم و مصحح در سه جلد منتشر شده است.

    استاد مجتبوی در ابتدای کتاب در ضمن مقدمه‌ای، فلسفه و علم اخلاق را مورد بررسی قرار داده است. وی معتقد است: استناد اخلاق به اصول و مبادى (دین یا متافیزیک) صرفاً به سبب ضرورت و کلّیت اخلاق و یا حفظ‍‎ پاکى و تعالى احکام و ارزش‌هاى اخلاقى نیست، بلکه تحقّق و دوام و استمرار اخلاق نیز با اعتقاد به خدا حاصل و کامل می‌شود و ایمان و یقینى که مایه اطمینان و آرامش نفس براى عمل است، شرط‍‎ ضرورى است. اعتقاد به مبدأ، یعنى ایمان قلبى اراده را به حرکت درمی‌آورد و اراده رفتار را برمی‌انگیزد. بنابراین لزوم و ضرورت اصول اعتقادى براى اخلاق تنها در تفکر اسلامى، از این جهت که تفکر دینى است، نیست، بلکه در تفکر فلسفى نیز ارزش‌هاى اخلاقى از مابعدالطبیعه یا اصول اعتقادى مدد مى‌گیرد. براى اخلاق بدون زمینه اعتقادى اتّکائى نیست و اخلاق با عقیده، پیوند و اتّصال دارد. مؤمن در دل خود ترجمان رسالت آسمانى خالق خویش است و آگاه است که از طریق فطرت خود با حقیقت زنده و مؤثّرى در ارتباط‍‎ است و همواره از آن منبع قوّت و نور مى‌گیرد؛ ازاین‌رو مى‎توان گفت که اخلاق هیچ جایى حاصل‎خیزتر و شکوفاتر از ضمیر مؤمن نمى‎یابد و مفهوم الزام و تکلیف، که تکیه‌گاه هر نظام اخلاقى است و مسئولیت، که ناشى از الزام اخلاقى است، پایگاهى استوارتر از ایمان قلبى ندارد[۱]‎.

    پس از آن به ذکر مهم‎ترین کتب اخلاقی که در عالم اسلام تألیف شده، پرداخته تا ارزش کتاب «جامع السعادات» بهتر روشن و معلوم شود[۲]‎.

    سپس آشنایی بیشتر با شرح حال و فهرست آثار مولی محمدمهدی نراقی و به‌ویژه کتاب «جامع السعادات» را به مقدمه استاد مظفر ارجاع می‌دهد. البته برخی اطلاعات مرحوم مظفر مانند تاریخ تولد نراقی را خالی از اشکال نداسته؛ لذا در پاورقی، آثاری را برای مراجعه معرفی کرده است. مترجم در ادامه تنها به ذکر ویژگی و امتیاز این کتاب نسبت به سایر آثار اخلاقی پرداخته و سبب انتخاب نام کتاب را مطرح کرده است: «چنان‌که درباره کتب اخلاقى سابق‎الذکر گفته شد به‌طور کلّى در آنها یا صرفاً جهت عقلى و نظرى و فلسفى منظور بوده است (السّعادة و الإسعاد، تهذیب الأخلاق، اخلاق ناصرى) و یا جهت دینى و عملى غلبه داشته است (إحياء علوم الدين، کیمیاى سعادت، محجّة البيضاء)؛ امّا کتاب «جامع السعادات»، مشتمل بر هر دو جنبه با سبک و اسلوب ویژه است. مؤلّف ما در آغاز درباره نفس انسان و قوا و غرایز او سخن مى‌گوید و هریک از فضائل اخلاقى را به یکى از قواى نفس اسناد مى‎دهد و هریک از رذائل اخلاقى را به غریزه‌اى متّصل و مربوط‍‎ مى‎سازد و آنگاه به شناساندن هریک از فضائل و رذائل قوا مى‎پردازد و سپس مطالب خود را با آیات و روایات وارده و به‌طور کلّى تعالیم شرع مقدس اسلام مورد تقویت و تأیید قرار مى‎دهد و در پایان راه معالجه و درمان هر رذیلتى را به شیوه‌اى حکیمانه بیان مى‌کند و علاوه بر اینها گه‌گاه به نصیحت و موعظه مى‎پردازد و با کلامى مؤثّر خواننده را به تهذیب اخلاق و تصحیح رفتار و کردار خویش دعوت مى‌کند. بدین‌گونه خواننده به‌خوبى مى‎تواند آن را کتاب اخلاق اسلامى تلقّى کند و چون مطالب کتاب با بحث نظرى و عقلى نیز همراه است، به همین جهت ما آن را «علم اخلاق اسلامى» نام نهادیم»[۳]‎.

    وی در آخر ابراز امیدواری کرده که ترجمه این کتاب در تزکیه و تهذیب اخلاق همه ما (که هیچ‎کسى از آن بى‌نیاز نیست) و مردم زمان ما و زمان‌هاى بعد مؤثّر باشد، چنان‌که متن اصلى آن به قول استاد مظفّر چنین تأثیرى داشته است[۴]‎.

    مترجم در مورد آیات و روایات تنها به ترجمه بسنده نکرده و متن آنها را نیز ذکر کرده است[۵]‎. در رابطه با روایات، کاستی‌ای وجود دارد که در کتب تحقیقی کمتر به چشم می‌خورد؛ کمبودی که متأسفانه مرحوم مظفر و جلال‌الدین مجتبوی نسبت به آن بی‌توجه بوده‌اند، عدم ذکر منابع روایات است[۶]‎.

    مترجم، برخی اصطلاحات و عبارات کتاب را که نیاز به توضیح داشته، در پاورقی به‌اختصار توضیح داده است؛ به‌عنوان مثال در توضیح این عبارت نراقی «محبت حاکم و سلطان مطلق است و عدالت نایب و جانشین آن» می‌نویسد: «به همین دلیل شریعت اسلام پیش از هر چیز مردم را به برادری و الفت با یکدیگر دعوت می‌کند و هدف بسیاری از احکام اسلام مثل نماز جماعت و جمعه و احسان و تحریم غیبت و بدگویی و مانند اینها ایجاد رابطه دوستی بین مردم است تا از این طریق از قانون عدل که سخت و تلخ است، بی‌نیاز شوند»[۷]‎. یا در فصلی از کتاب با عنوان نکوهش دنیا، این‌گونه مطالب را بر دو نوع دانسته که یک نوع آن از تعالیم صوفیان بوده که در نکوهش دنیا و کناره‌گیری از آن مبالغه و افراط کرده‌اند. مترجم، معتقد است که مؤلف تا اندازه‌ای تحت تأثیر کتاب «إحياء علوم الدين» غزالی همین موضع را دارد و نظر غزالی تقریباً همین نظر اهل تصوف است که در مواردی با نظر اسلام سازگار و موافق نیست. در قرآن کریم و روایات معتبر اسلامى از دنیا و مال دنیا و دوستى دنیا مذمت شده، اما نه براى اینکه یک‎سره از آن دست بردارند و آن را مهمل گذارند، بلکه براى اینکه از آن استفاده معتدل و صحیح کنند و در دام آن گرفتار نگردند[۸]‎.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه مترجم، ج1، ص3-2
    2. ر.ک: همان، ص17
    3. ر.ک: همان، ص22-21
    4. ر.ک: همان، ص‎22
    5. ر.ک: متن کتاب، ج1، ص46
    6. ر.ک: همان، ص47
    7. ر.ک: همان، ص135، پاورقی1
    8. ر.ک: همان، ج2، ص32

    منابع مقاله

    مقدمه مترجم و متن کتاب.

    وابسته‌ها