غزالی در جست و جوی حقیقت: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'سعد الدّین حموی (زندگی، سلوک و اندیشه)' به 'سعدالدّین حموی (زندگی، سلوک و اندیشه)')
    جز (جایگزینی متن - 'بهره گیری ' به 'بهره‌گیری ')
    (۶ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
    خط ۲۶: خط ۲۶:
    ''' غزالی در جست و جوی حقیقت''' نوشته‌ی استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]]، کتابی است نقدی تحلیلی‌ که به شرح زندگی، سلوک عرفانی و عقاید و اندیشه‌های کلامی‌شهیر، [[غزالی، محمد بن محمد|امام محمّد غزالی]] می‌پردازد. قهراً کمتر کسی در جهان اسلام شهرت و معروفیّت [[ابوحامد غزالی]] را دارد. آثار او نه تنها مرجع فکری بسیاری از کلامیان و حتّی اهل تصوّف است، بلکه به طور بسیار گسترده در جهان اسلام منتشر شده است. کما بیش در خصوص آثار و اندیشه‌ها و نیز زندگی او تتبّعاتی صورت گرفته است. در ایران نیز بسیاری از آثار او منتشر شده و مورد استفاده‌ی پژوهشگران در کلام و تصوّف قرار گرفته است. از مهمترین و برترین کارهای او باید از [[إحياء علوم الدين|احیاء علوم‌ الدین]] و خلاصه و ترجمه به فارسی آن که توسّط خود او صورت گرفته یاد کرد، یعنی [[کیمیای سعادت]].
    ''' غزالی در جست و جوی حقیقت''' نوشته‌ی استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]]، کتابی است نقدی تحلیلی‌ که به شرح زندگی، سلوک عرفانی و عقاید و اندیشه‌های کلامی‌شهیر، [[غزالی، محمد بن محمد|امام محمّد غزالی]] می‌پردازد. قهراً کمتر کسی در جهان اسلام شهرت و معروفیّت [[ابوحامد غزالی]] را دارد. آثار او نه تنها مرجع فکری بسیاری از کلامیان و حتّی اهل تصوّف است، بلکه به طور بسیار گسترده در جهان اسلام منتشر شده است. کما بیش در خصوص آثار و اندیشه‌ها و نیز زندگی او تتبّعاتی صورت گرفته است. در ایران نیز بسیاری از آثار او منتشر شده و مورد استفاده‌ی پژوهشگران در کلام و تصوّف قرار گرفته است. از مهمترین و برترین کارهای او باید از [[إحياء علوم الدين|احیاء علوم‌ الدین]] و خلاصه و ترجمه به فارسی آن که توسّط خود او صورت گرفته یاد کرد، یعنی [[کیمیای سعادت]].


    کتاب [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در جست و جوی حقیقت برای نخستین بار در سال 1382، یعنی حدود بیست سال پیش، توسّط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی‌به چاپ رسیده است و در چاپهای بعدی انتشارات نجم کبری آن را عهده دار بوده است و تا کنون چهار چاپ از آن در دست است. این کتاب هم در راستای مجموعه مشاهیر عرفان و فلسفه به نگارش در آمده است و قبل از آن و بعد از آن آثار دیگری به قلم استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] به انتشار رسیده است که تقریباً به چهارده شخصیّت عرفانی، فلسفی و کلامی‌رسیده است. این مجموعه که مورد استقبال اهالی فرهنگ، خاصه عرفان پژوهان واقع شده در حکم کتابهایی مرجع و قابل استناد است که از این مجموعه این کتابها به چشم می‌خورد: [[مولانا پیر عشق و سماع]]، [[ابن عربی، بزرگ عالم عرفان نظری]]، [[شبلی مجنون عاقل]]، [[بایزید بسطامی‌سیّاح بحر تجرید|بایزید بسطامی‌ سیّاح بحر تجرید]]، [[سهروردی مفسر آیات نور]]، [[نجم‌الدین کبری پیر ولی تراش]]، [[ابوسعید ابوالخیر، پیر دانش و بینش]]، [[بهاء ولد (زندگی، سلوک و اندیشه)]]، [[سید برهان‌الدین، مرشد مولانا]]، [[حلاج در ترازوی نقد]]، [[علاءالدوله سمنانی پیر عارفان]]، [[سعدالدّین حموی (زندگی، سلوک و اندیشه)]].
    کتاب [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در جست و جوی حقیقت برای نخستین بار در سال 1382، یعنی حدود بیست سال پیش، توسّط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی‌به چاپ رسیده است و در چاپهای بعدی انتشارات نجم کبری آن را عهده دار بوده است و تا کنون چهار چاپ از آن در دست است. این کتاب هم در راستای مجموعه مشاهیر عرفان و فلسفه به نگارش در آمده است و قبل از آن و بعد از آن آثار دیگری به قلم استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] به انتشار رسیده است که تقریباً به چهارده شخصیّت عرفانی، فلسفی و کلامی‌رسیده است. این مجموعه که مورد استقبال اهالی فرهنگ، خاصه عرفان پژوهان واقع شده در حکم کتابهایی مرجع و قابل استناد است که از این مجموعه‌این کتابها به چشم می‌خورد: [[مولانا پیر عشق و سماع]]، [[ابن عربی، بزرگ عالم عرفان نظری]]، [[شبلی مجنون عاقل]]، [[بایزید بسطامی‌سیّاح بحر تجرید|بایزید بسطامی‌ سیّاح بحر تجرید]]، [[سهروردی مفسر آیات نور]]، [[نجم‌الدین کبری پیر ولی تراش]]، [[ابوسعید ابوالخیر، پیر دانش و بینش]]، [[بهاء ولد (زندگی، سلوک و اندیشه)]]، [[سید برهان‌الدین، مرشد مولانا]]، [[حلاج در ترازوی نقد]]، [[علاءالدوله سمنانی پیر عارفان]]، [[سعدالدّین حموی (زندگی، سلوک و اندیشه)]].




    خط ۳۷: خط ۳۷:
    از فهرست مطالب چنین بر می‌آید که چیزی را از زندگی و سلوک و اندیشه‌ی [[ابوحامد غزالی]] را از قلم نینداخته است. همان گونه که او در فقه و کلام و فلسفه و تصوّف به نوعی ورود کرده یکایک آنها مدّ نظر قرار گرفته و مورد شرح و تفسیر واقع شده است، منتها در این کتاب نیز بسان دیگر آثار استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] با نقدهای تند و اصولی مواجه هستیم، در اینجا نیز [[ابوحامد غزالی]] از نقدهای منطقی و تند و تیز این نویسنده در امان نمانده است و لذا در هر چهار مورد که  [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد غزالی]] به آن ورود کرده مباحث مهمی‌را مورد نقد قرار داده که دیگران یا به آنها توجّه نکرده‌اند و یا اندک مورد نظرشان واقع شده است.
    از فهرست مطالب چنین بر می‌آید که چیزی را از زندگی و سلوک و اندیشه‌ی [[ابوحامد غزالی]] را از قلم نینداخته است. همان گونه که او در فقه و کلام و فلسفه و تصوّف به نوعی ورود کرده یکایک آنها مدّ نظر قرار گرفته و مورد شرح و تفسیر واقع شده است، منتها در این کتاب نیز بسان دیگر آثار استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] با نقدهای تند و اصولی مواجه هستیم، در اینجا نیز [[ابوحامد غزالی]] از نقدهای منطقی و تند و تیز این نویسنده در امان نمانده است و لذا در هر چهار مورد که  [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد غزالی]] به آن ورود کرده مباحث مهمی‌را مورد نقد قرار داده که دیگران یا به آنها توجّه نکرده‌اند و یا اندک مورد نظرشان واقع شده است.


    نویسنده در بخشی از مقدّمه می‌نویسد: چهارمین کتاب از این مجموعه، شرح حال شخصیّت بزرگ و به گمان بسیاری استثنایی است، شخصیّت نامور و شهیری که در دوران زندگی اش و پس از خود تأثیرات ژرفی به جای گذاشته و از جهاتی جامعه‌ی دینی ـ فرهنگیِ اسلامی‌مدیون اوست. این بزرگ مرد فقیه، اصولی، متکلّم، مفسّر، فیلسوف و متصوّفی است به نام [[غزالی، محمد بن محمد|امام ابوحامد محمّد بن محمد غزالی طوسی]] ... فقیهی شافعی با مسلکی اشعری که در نوع خود بی نظیر بوده و در حکم شافعی شافعیان و اشعری اشعریان در آمده، لا اقل افکار او می‌تواند برای جویندگان فقه شافعی و اندیشه های وابسته به اشعری بسیار نافذ و عالی باشد، امّا همه‌ی غزّالی در این دو خلاصه نمی‌شود، او یک فیلسوف مایل به تصوّف نیز هست، هر چند فیلسوف ضد فلسفه و هر چند صوفیِ سلوک نکرده بر مدار طریقت<ref>مقدمه، ص 9</ref>.
    نویسنده در بخشی از مقدّمه می‌نویسد: چهارمین کتاب از این مجموعه، شرح حال شخصیّت بزرگ و به گمان بسیاری استثنایی است، شخصیّت نامور و شهیری که در دوران زندگی اش و پس از خود تأثیرات ژرفی به جای گذاشته و از جهاتی جامعه‌ی دینی ـ فرهنگیِ اسلامی‌مدیون اوست. این بزرگ مرد فقیه، اصولی، متکلّم، مفسّر، فیلسوف و متصوّفی است به نام [[غزالی، محمد بن محمد|امام ابوحامد محمّد بن محمد غزالی طوسی]]... فقیهی شافعی با مسلکی اشعری که در نوع خود بی نظیر بوده و در حکم شافعی شافعیان و اشعری اشعریان در آمده، لا اقل افکار او می‌تواند برای جویندگان فقه شافعی و اندیشه‌های وابسته به اشعری بسیار نافذ و عالی باشد، امّا همه‌ی غزّالی در این دو خلاصه نمی‌شود، او یک فیلسوف مایل به تصوّف نیز هست، هر چند فیلسوف ضد فلسفه و هر چند صوفیِ سلوک نکرده بر مدار طریقت<ref>مقدمه، ص 9</ref>.




    خط ۴۴: خط ۴۴:
    غزالی در جست و جوی حقیقت کاری ویژه در معرّفی یک شخصیت خاص و  بزرگ است.  شخصیتی ‌که شهرتی جهانی دارد و آثار او در تمام جهان اسلام به دیده‌ی ارزش و اعتبار نگریسته می‌شود. امّا با این همه در نظر استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] هیچ کس جز حضرات معصومین از نقد و بررسی خالی نیست، و لذا این شخصیّت جامع و بالنده‌ی حوزه‌ی فکر اسلامی‌نیز به سان دیگر اندیشمندان و مشاهیر قابل نقد و بررسی است و اگر کسی بپندارد که هر چه که گفته صحیح و درست است به درستی راه را به خطا رفته و بر خود و او ستم روا داشته است. این کاری است که استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در این کتاب نیز اعمال کرده و روشی نقدی را در بررسی زندگی و آراء و سلوک عملی وی روا داشته است، از این رو رویاروییِ با وی را ضمن درست روایت کردن او کاری علمی‌و شرعی و منطقی می‌داند و لذا به این امر هم مبادرت ورزیده است.
    غزالی در جست و جوی حقیقت کاری ویژه در معرّفی یک شخصیت خاص و  بزرگ است.  شخصیتی ‌که شهرتی جهانی دارد و آثار او در تمام جهان اسلام به دیده‌ی ارزش و اعتبار نگریسته می‌شود. امّا با این همه در نظر استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] هیچ کس جز حضرات معصومین از نقد و بررسی خالی نیست، و لذا این شخصیّت جامع و بالنده‌ی حوزه‌ی فکر اسلامی‌نیز به سان دیگر اندیشمندان و مشاهیر قابل نقد و بررسی است و اگر کسی بپندارد که هر چه که گفته صحیح و درست است به درستی راه را به خطا رفته و بر خود و او ستم روا داشته است. این کاری است که استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در این کتاب نیز اعمال کرده و روشی نقدی را در بررسی زندگی و آراء و سلوک عملی وی روا داشته است، از این رو رویاروییِ با وی را ضمن درست روایت کردن او کاری علمی‌و شرعی و منطقی می‌داند و لذا به این امر هم مبادرت ورزیده است.


    استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در مقدّمه‌ی خود نام کتابهایی که از دیرباز تا کنون در باره‌ی [[غزالی، محمد بن محمد|امام محمّد غزالی]] نوشته شده را یا می‌کند و بعد از آن از نویسندگان غربی که به او متوجّه بوده‌اند نیز با فهرستی مطوّل و جامع یاد می‌کند ولی در نهایت می‌نویسد: امّا در این همه نوشته‌ی داخلی و خارجی کمتر نویسنده‌ای کار نقد آراء [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] را آنگونه که شایسته و بایسته است به عهده گرفته است و بیشتر کسانی که از او و در باره‌ی او نوشته‌اند یا کین‌مدارانه و یا جانبدارانه برخورد کرده، یا تنها به شرح حالی اکتفا نموده اند<ref>مقدمه، ص 10</ref>.
    استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در مقدّمه‌ی خود نام کتابهایی که از دیرباز تا کنون در باره‌ی [[غزالی، محمد بن محمد|امام محمّد غزالی]] نوشته شده را یا می‌کند و بعد از آن از نویسندگان غربی که به او متوجّه بوده‌اند نیز با فهرستی مطوّل و جامع یاد می‌کند ولی در نهایت می‌نویسد: امّا در این همه نوشته‌ی داخلی و خارجی کمتر نویسنده‌ای کار نقد آراء [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] را آنگونه که شایسته و بایسته است به عهده گرفته است و بیشتر کسانی که از او و در باره‌ی او نوشته‌اند یا کین‌مدارانه و یا جانبدارانه برخورد کرده، یا تنها به شرح حالی اکتفا نموده‌اند<ref>مقدمه، ص 10</ref>.


    استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در بخش دیگری از مقدّمه موضع خود را در این تحقیق بیشتر معلوم می‌کند، چنانکه می‌نویسد: به واقع جای آن داشت که یکبار دیگر زندگانی، اندیشه و سلوک او را با دقّت نظر بیشتر و با موشکافیهای بهتری بکاوند و غزالی را با دیدی نقادانه در ترازوی اندیشه های راستین قرار بدهند. امّا چنین نقدی یا نیست و یا بسیار نادر است. چه بشتر کسانی که سراغ او رفته‌اند در مقابل عظمت و نام و شهرت او رنگ باخته و فقط به تمجید وی پرداخته اند، هر چند که جای تمجید دارد امّا در این بین بیشتر از کسی باید تمجید کرد که بتواند نقد شفّافی به شخصیت و آثار و اندیشه های او بزند و شخصیت او را از این پیچیدگی و ابهام بیرون بکشد تا برای جوانان و دانشجویان هم قابل استفاده و بهره گیری باشد، امّا نقدی استوار و بی خلل، محکم و متین و مستند و قابل دفاع<ref>مقدمه، ص 11</ref>.
    استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در بخش دیگری از مقدّمه موضع خود را در این تحقیق بیشتر معلوم می‌کند، چنانکه می‌نویسد: به واقع جای آن داشت که یکبار دیگر زندگانی، اندیشه و سلوک او را با دقّت نظر بیشتر و با موشکافیهای بهتری بکاوند و غزالی را با دیدی نقادانه در ترازوی اندیشه‌های راستین قرار بدهند. امّا چنین نقدی یا نیست و یا بسیار نادر است. چه بشتر کسانی که سراغ او رفته‌اند در مقابل عظمت و نام و شهرت او رنگ باخته و فقط به تمجید وی پرداخته‌اند، هر چند که جای تمجید دارد امّا در این بین بیشتر از کسی باید تمجید کرد که بتواند نقد شفّافی به شخصیت و آثار و اندیشه‌های او بزند و شخصیت او را از این پیچیدگی و ابهام بیرون بکشد تا برای جوانان و دانشجویان هم قابل استفاده و بهره‌گیری باشد، امّا نقدی استوار و بی خلل، محکم و متین و مستند و قابل دفاع<ref>مقدمه، ص 11</ref>.


    بخش نخست که روایتی روان و دقیق از زندگی و دوران بالندگی وی را رقم می‌زند از بهترین روایتها در خصوص این زمان است. همین نوع نگارش و قلم که در خواننده اشتیاق مرور و ادامه را ایجاد می‌کند. [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در سال 450 متولّد شد برادر کوچکتر وی احمد نیز بعدها مانند خود او اهل علم شد، منتها چونان محمّد به شاخه های گوناگون چنگ نزد، از همان ابتدا رو به تصوّف داشت و نهایتاً نیز صوفی بزرگ و پر آوازه‌ای شد. وجود خانقاه‌هایی که در محل رشد و بالندگی این دو برادر فعّال بود، بانضمام دوست پدر این دو که کفالت و سرپرستی ایشان را پذیرفته بود و خود هم صوفی بود و هم به تصوّف علاقه‌ی وافر داشت این دو فرزند را از همان آغاز با جریان فکر صوفیانه آشنا ساخت<ref>متن، ص 16</ref>.
    بخش نخست که روایتی روان و دقیق از زندگی و دوران بالندگی وی را رقم می‌زند از بهترین روایتها در خصوص این زمان است. همین نوع نگارش و قلم که در خواننده اشتیاق مرور و ادامه را ایجاد می‌کند. [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در سال 450 متولّد شد برادر کوچکتر وی احمد نیز بعدها مانند خود او اهل علم شد، منتها چونان محمّد به شاخه‌های گوناگون چنگ نزد، از همان ابتدا رو به تصوّف داشت و نهایتاً نیز صوفی بزرگ و پر آوازه‌ای شد. وجود خانقاه‌هایی که در محل رشد و بالندگی این دو برادر فعّال بود، بانضمام دوست پدر این دو که کفالت و سرپرستی ایشان را پذیرفته بود و خود هم صوفی بود و هم به تصوّف علاقه‌ی وافر داشت این دو فرزند را از همان آغاز با جریان فکر صوفیانه آشنا ساخت<ref>متن، ص 16</ref>.


    در بخش دیگر که از آموزشها و دانشهای [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] سخن می‌گوید انواع دروس و علوم را متذکّر می‌شود و مدرّسان و اساتید آن را معلوم می‌کند و جا و مکان ایشان را برای خوانندگان مشخص می‌سازد. در دوران کوتاهی که در جرجان بود در نزد [[ابوالقاسم اسماعیلی]] علوم مقدّماتی فقه و خلاف را فرا گرفت. <ref>متن، ص 20</ref>.  در بخشی از زندگی وی که مورد دستبرد راهزنان واقع شده بود درسی نیک از رئیس راهزنان دریافت کرد که تا آخر زندگی او این درس به جای بود و تٍیر گذاشت<ref>متن، ص 21</ref>. در طوس به درس [[اسفراینی، شهفور بن طاهر|ابوالمظفّر اسفراینی]] راه یافت، همزمان با صوفی شهیر [[ابوبکر نسّاج طوسی]] آشنا شد. [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] خاطرات خود را به تفصیل و به دقّت و صداقت در کتاب [[المنقذ من الضّلال]] به قلم آورده و از این خصوص هم نکته‌هایی را برشمرده است.
    در بخش دیگر که از آموزشها و دانشهای [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] سخن می‌گوید انواع دروس و علوم را متذکّر می‌شود و مدرّسان و اساتید آن را معلوم می‌کند و جا و مکان ایشان را برای خوانندگان مشخص می‌سازد. در دوران کوتاهی که در جرجان بود در نزد [[ابوالقاسم اسماعیلی]] علوم مقدّماتی فقه و خلاف را فرا گرفت. <ref>متن، ص 20</ref>.  در بخشی از زندگی وی که مورد دستبرد راهزنان واقع شده بود درسی نیک از رئیس راهزنان دریافت کرد که تا آخر زندگی او این درس به جای بود و تٍیر گذاشت<ref>متن، ص 21</ref>. در طوس به درس [[اسفراینی، شهفور بن طاهر|ابوالمظفّر اسفراینی]] راه یافت، همزمان با صوفی شهیر [[ابوبکر نسّاج طوسی]] آشنا شد. [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] خاطرات خود را به تفصیل و به دقّت و صداقت در کتاب [[المنقذ من الضّلال]] به قلم آورده و از این خصوص هم نکته‌هایی را برشمرده است.
    خط ۵۴: خط ۵۴:
    از مهمترین بخشهای زندگی غزّالی آن زمان است که در خدمت [[امام الحرمین]] بود، یعنی [[امام‌الحرمین، عبدالملک بن عبدالله|ابوالمعالی ضیاءالدین عبدالملک بن عبدالله بن یوسف جوینی]]. نظامیه‌ی مشهور نیشابور به دستور [[نظام‌الملک، حسن بن علی|خواجه نظام‌الملک طوسی]] برای وی ساخته و بنا شده بود و او تا آخر عمر ریاست آن را عهده دار بود. در بین شاگردان شهیر این دانشمند کسانی چون: [[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام نیشابوری]]، [[کیاء الهراسی]]، [[ابومظفّر خوافی]]، [[ابوالمظفّر ابیوردی]]، [[ابوالقاسم حاکمی]]، [[ابوطاهر سباک (شباک)]] و [[امام محمد غزالی]] دیده می‌شود که اوّلین و آخرین در این بین از همه مشهورتر و بزرگتر به نظر می‌رسند<ref>متن، صص 30-29</ref>. زمانی که [[امام الحرمین]] وفات یافت با آنکه [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] هنوز سی سال بیش نداشت ولی برای مدّتی به جای استاد خود عهده دار نظامیه‌ی نیشابور شد<ref>متن، ص 35</ref>.
    از مهمترین بخشهای زندگی غزّالی آن زمان است که در خدمت [[امام الحرمین]] بود، یعنی [[امام‌الحرمین، عبدالملک بن عبدالله|ابوالمعالی ضیاءالدین عبدالملک بن عبدالله بن یوسف جوینی]]. نظامیه‌ی مشهور نیشابور به دستور [[نظام‌الملک، حسن بن علی|خواجه نظام‌الملک طوسی]] برای وی ساخته و بنا شده بود و او تا آخر عمر ریاست آن را عهده دار بود. در بین شاگردان شهیر این دانشمند کسانی چون: [[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام نیشابوری]]، [[کیاء الهراسی]]، [[ابومظفّر خوافی]]، [[ابوالمظفّر ابیوردی]]، [[ابوالقاسم حاکمی]]، [[ابوطاهر سباک (شباک)]] و [[امام محمد غزالی]] دیده می‌شود که اوّلین و آخرین در این بین از همه مشهورتر و بزرگتر به نظر می‌رسند<ref>متن، صص 30-29</ref>. زمانی که [[امام الحرمین]] وفات یافت با آنکه [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] هنوز سی سال بیش نداشت ولی برای مدّتی به جای استاد خود عهده دار نظامیه‌ی نیشابور شد<ref>متن، ص 35</ref>.


    [[نظام‌الملک، حسن بن علی|نظام‌الملک]] با تأسیس دانشگاههایی با همین نام در مناطق مختلف در وسعت بخشیدن به فقه شافعی و کلام اشعری بیشترین سهم را داشت، خاصه با نظامیه‌ی بغداد که در آن روزگار برترین مرکز علمی‌در جهان اسلام به شمار می‌رفت. [[نظام‌الملک، حسن بن علی|نظام‌الملک]] با تدابیری کلام اشعری و فقه شافعی را به خورد خلافت داد و از آن طریق این هر دو را مذهب رسمی‌کشور ساخت. <ref>متن، ص 38</ref>.  ریاست نظامیه‌ی بغداد در آن زمان با [[شیرازی، ابراهیم بن علی|ابواسحق شیرازی]] بود و در زمان ورودش به نظامیه‌ی بغداد با استقبال عالی [[امام الحرمین]] و شاگردان او از جمله [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] مواجه شد و [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] جوان در همان زمان با رئیس نظامیه‌ی بغداد مواجه و آشنا شد. این استاد و رئیس نظامیه‌ی بغدا هم در فقر و هم در فقه استادی توانمند بود و به شریعت و طریقت متوسّل و متمسّک. خواجه نظام در سال 485 هجری به قتل رسید و نوع قتل او شوکت و جلال سیاسیون و اهل قدرت را در نظر [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] به شدت نزول داد و در واقع شکست. <ref>متن، ص 47</ref>.
    [[نظام‌الملک، حسن بن علی|نظام‌الملک]] با تأسیس دانشگاه‌هایی با همین نام در مناطق مختلف در وسعت بخشیدن به فقه شافعی و کلام اشعری بیشترین سهم را داشت، خاصه با نظامیه‌ی بغداد که در آن روزگار برترین مرکز علمی‌در جهان اسلام به شمار می‌رفت. [[نظام‌الملک، حسن بن علی|نظام‌الملک]] با تدابیری کلام اشعری و فقه شافعی را به خورد خلافت داد و از آن طریق این هر دو را مذهب رسمی‌کشور ساخت. <ref>متن، ص 38</ref>.  ریاست نظامیه‌ی بغداد در آن زمان با [[شیرازی، ابراهیم بن علی|ابواسحق شیرازی]] بود و در زمان ورودش به نظامیه‌ی بغداد با استقبال عالی [[امام الحرمین]] و شاگردان او از جمله [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] مواجه شد و [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] جوان در همان زمان با رئیس نظامیه‌ی بغداد مواجه و آشنا شد. این استاد و رئیس نظامیه‌ی بغدا هم در فقر و هم در فقه استادی توانمند بود و به شریعت و طریقت متوسّل و متمسّک. خواجه نظام در سال 485 هجری به قتل رسید و نوع قتل او شوکت و جلال سیاسیون و اهل قدرت را در نظر [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] به شدت نزول داد و در واقع شکست. <ref>متن، ص 47</ref>.


    نویسنده از صفحه 48 تا 86 وارد دنیای فکری [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] می‌شود و سیر او را در فقه و کلام و فلسفه و رویارویی با باطنیان را متذکّر می‌شود و در واقع هم به عنوان راوی فکر او و هم به عنوان ناقد او وارد صحنه می‌شود. نویسنده در هر دو مرحله خوش ظاهر شده و هم چهره‌ای ناب را در این باره به نمایش گذاشته است، فقیه بودن، کلامی‌بودن و مراحلی که [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] از آن عبور کرده را به خوبی ترسیم کرده است و چالشهای بزرگ او را معلوم داشته است. در بخش تحوّلات درونی که وی را به تصوّف کشانده نیز فضایی نو ولی نقدی را مورد بحث قرار داده است. استاد  [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در این باره می‌نویسد: [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] که روزگاری آرزوی ریاست فقها و امام شدن را داشت، پس از آنکه بدان منصب دست یافت و بر همه‌ی حاسدان و رقیبان سلطه پیدا کرد سرانجام این همه را بی حاصل و بی مایه دید و به راستی یافت که این همه هیچکدام دستاویزی محکم و رکنی وثیق برای تکیه کردن و عرض اندام در جهان معنا نیست که عارفان و اولیا همه‌ی اینها را به هیچ می‌گیرند و برای آن وقعی نمی‌نهند. می‌گویند محرّک عمده‌ی وی در ترک جاه و حشمت بغداد عتابها و سرزنشهایی بود که گه گاه از برادر کوچکترش [[احمد غزالی]] می‌شنید<ref>متن، صص 89-88</ref>.
    نویسنده از صفحه 48 تا 86 وارد دنیای فکری [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] می‌شود و سیر او را در فقه و کلام و فلسفه و رویارویی با باطنیان را متذکّر می‌شود و در واقع هم به عنوان راوی فکر او و هم به عنوان ناقد او وارد صحنه می‌شود. نویسنده در هر دو مرحله خوش ظاهر شده و هم چهره‌ای ناب را در این باره به نمایش گذاشته است، فقیه بودن، کلامی‌بودن و مراحلی که [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] از آن عبور کرده را به خوبی ترسیم کرده است و چالشهای بزرگ او را معلوم داشته است. در بخش تحوّلات درونی که وی را به تصوّف کشانده نیز فضایی نو ولی نقدی را مورد بحث قرار داده است. استاد  [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در این باره می‌نویسد: [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] که روزگاری آرزوی ریاست فقها و امام شدن را داشت، پس از آنکه بدان منصب دست یافت و بر همه‌ی حاسدان و رقیبان سلطه پیدا کرد سرانجام این همه را بی حاصل و بی مایه دید و به راستی یافت که این همه هیچکدام دستاویزی محکم و رکنی وثیق برای تکیه کردن و عرض اندام در جهان معنا نیست که عارفان و اولیا همه‌ی اینها را به هیچ می‌گیرند و برای آن وقعی نمی‌نهند. می‌گویند محرّک عمده‌ی وی در ترک جاه و حشمت بغداد عتابها و سرزنشهایی بود که گه گاه از برادر کوچکترش [[احمد غزالی]] می‌شنید<ref>متن، صص 89-88</ref>.
    خط ۷۳: خط ۷۳:
    کتاب غزالی در جست و جوی حقیقت، تألیف [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]]
    کتاب غزالی در جست و جوی حقیقت، تألیف [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]]


    کتاب در یک جلد با مقدّمه‌ای مختصر ولی بسیار مفید به زبان فارسی است و دارای 200 صفحه است. کتاب حاضر در قطع رقعی و با جلد نرم و کاغذ مرغوب منتشر شده. در آغاز، فهرست مطالب به طور کامل درج شده و در انتهای اثر هم فهرست جامعی از منابع و مأخذ و همینطور نمایه‌ی‌کامل دیده می‌شود. در انتها هم برخی از آثار انتشارات و نوشته های استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] چاشنی شده است.
    کتاب در یک جلد با مقدّمه‌ای مختصر ولی بسیار مفید به زبان فارسی است و دارای 200 صفحه است. کتاب حاضر در قطع رقعی و با جلد نرم و کاغذ مرغوب منتشر شده. در آغاز، فهرست مطالب به طور کامل درج شده و در انتهای اثر هم فهرست جامعی از منابع و مأخذ و همینطور نمایه‌ی‌کامل دیده می‌شود. در انتها هم برخی از آثار انتشارات و نوشته‌های استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] چاشنی شده است.


    ==پانویس ==
    ==پانویس ==

    نسخهٔ ‏۱۴ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۰

    غزالی در جست و جوی حقیقت
    غزالی در جست و جوی حقیقت
    پدیدآورانکاظم محمّدی (نویسنده)
    ناشرانتشارات نجم کبری
    مکان نشرایران ـ کرج
    سال نشر1399 ش
    چاپ4
    شابک8-05-2905-964-978
    موضوعمولوی، شعر فارسی، تاریخ، نقد و تفسر.
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏ 4غ35م BPR
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    غزالی در جست و جوی حقیقت نوشته‌ی استاد کاظم محمّدی، کتابی است نقدی تحلیلی‌ که به شرح زندگی، سلوک عرفانی و عقاید و اندیشه‌های کلامی‌شهیر، امام محمّد غزالی می‌پردازد. قهراً کمتر کسی در جهان اسلام شهرت و معروفیّت ابوحامد غزالی را دارد. آثار او نه تنها مرجع فکری بسیاری از کلامیان و حتّی اهل تصوّف است، بلکه به طور بسیار گسترده در جهان اسلام منتشر شده است. کما بیش در خصوص آثار و اندیشه‌ها و نیز زندگی او تتبّعاتی صورت گرفته است. در ایران نیز بسیاری از آثار او منتشر شده و مورد استفاده‌ی پژوهشگران در کلام و تصوّف قرار گرفته است. از مهمترین و برترین کارهای او باید از احیاء علوم‌ الدین و خلاصه و ترجمه به فارسی آن که توسّط خود او صورت گرفته یاد کرد، یعنی کیمیای سعادت.

    کتاب غزالی در جست و جوی حقیقت برای نخستین بار در سال 1382، یعنی حدود بیست سال پیش، توسّط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی‌به چاپ رسیده است و در چاپهای بعدی انتشارات نجم کبری آن را عهده دار بوده است و تا کنون چهار چاپ از آن در دست است. این کتاب هم در راستای مجموعه مشاهیر عرفان و فلسفه به نگارش در آمده است و قبل از آن و بعد از آن آثار دیگری به قلم استاد کاظم محمّدی به انتشار رسیده است که تقریباً به چهارده شخصیّت عرفانی، فلسفی و کلامی‌رسیده است. این مجموعه که مورد استقبال اهالی فرهنگ، خاصه عرفان پژوهان واقع شده در حکم کتابهایی مرجع و قابل استناد است که از این مجموعه‌این کتابها به چشم می‌خورد: مولانا پیر عشق و سماع، ابن عربی، بزرگ عالم عرفان نظری، شبلی مجنون عاقل، بایزید بسطامی‌ سیّاح بحر تجرید، سهروردی مفسر آیات نور، نجم‌الدین کبری پیر ولی تراش، ابوسعید ابوالخیر، پیر دانش و بینش، بهاء ولد (زندگی، سلوک و اندیشه)، سید برهان‌الدین، مرشد مولانا، حلاج در ترازوی نقد، علاءالدوله سمنانی پیر عارفان، سعدالدّین حموی (زندگی، سلوک و اندیشه).


    ساختار

    کتاب غزالی در جست و جوی حقیقت در یک جلد با 200 صفحه و در طرحی مناسب و در چهار نوبت به چاپ رسیده است. کتاب به شرح زندگانی، اندیشه، آثار و سلوک عرفانی امام محمّد غزالی می‌پردازد. کتاب حاضر با حجم کمی‌که دارد به تمامی‌موارد گفته شده اهتمام نموده و به طور جامع و بدون حاشیه آنچه را که باید به قلم در آورده است.

    موضوعاتی‌ که در فهرست مطالب کتاب دیده می‌شود غیر از مقدّمه بدون قید زیرمجموعه‌ها بدین شرح است: دوران کودکی و نوجوانی. غزالی و آموزشها و دانشها. غزالی و امام الحرمین. غزالی و خواجه نظام الملک. غزالی و کلام و متکلّمان. غزالی و فلسفه و فیلسوفان. غزالی و تعلیمیان. غزالی و فقه و فقها. تحولات درونی غزالی. غزالی و عرفان و تصوّف. غزالی و مشایخ طریقت. احمد غزالی. غزالی و یاران و همفکران. آثار مکتوب غزالی. تأثیرات غزالی بر دیگران. غزالی در نگاه دیگران. مرگ و مزار غزالی. در انتهای کتاب هم بخش منابع و مآخذ و همینطور نمایه وجود دارد.

    از فهرست مطالب چنین بر می‌آید که چیزی را از زندگی و سلوک و اندیشه‌ی ابوحامد غزالی را از قلم نینداخته است. همان گونه که او در فقه و کلام و فلسفه و تصوّف به نوعی ورود کرده یکایک آنها مدّ نظر قرار گرفته و مورد شرح و تفسیر واقع شده است، منتها در این کتاب نیز بسان دیگر آثار استاد کاظم محمّدی با نقدهای تند و اصولی مواجه هستیم، در اینجا نیز ابوحامد غزالی از نقدهای منطقی و تند و تیز این نویسنده در امان نمانده است و لذا در هر چهار مورد که ابوحامد غزالی به آن ورود کرده مباحث مهمی‌را مورد نقد قرار داده که دیگران یا به آنها توجّه نکرده‌اند و یا اندک مورد نظرشان واقع شده است.

    نویسنده در بخشی از مقدّمه می‌نویسد: چهارمین کتاب از این مجموعه، شرح حال شخصیّت بزرگ و به گمان بسیاری استثنایی است، شخصیّت نامور و شهیری که در دوران زندگی اش و پس از خود تأثیرات ژرفی به جای گذاشته و از جهاتی جامعه‌ی دینی ـ فرهنگیِ اسلامی‌مدیون اوست. این بزرگ مرد فقیه، اصولی، متکلّم، مفسّر، فیلسوف و متصوّفی است به نام امام ابوحامد محمّد بن محمد غزالی طوسی... فقیهی شافعی با مسلکی اشعری که در نوع خود بی نظیر بوده و در حکم شافعی شافعیان و اشعری اشعریان در آمده، لا اقل افکار او می‌تواند برای جویندگان فقه شافعی و اندیشه‌های وابسته به اشعری بسیار نافذ و عالی باشد، امّا همه‌ی غزّالی در این دو خلاصه نمی‌شود، او یک فیلسوف مایل به تصوّف نیز هست، هر چند فیلسوف ضد فلسفه و هر چند صوفیِ سلوک نکرده بر مدار طریقت[۱].


    گزارش محتوا

    غزالی در جست و جوی حقیقت کاری ویژه در معرّفی یک شخصیت خاص و بزرگ است. شخصیتی ‌که شهرتی جهانی دارد و آثار او در تمام جهان اسلام به دیده‌ی ارزش و اعتبار نگریسته می‌شود. امّا با این همه در نظر استاد کاظم محمّدی هیچ کس جز حضرات معصومین از نقد و بررسی خالی نیست، و لذا این شخصیّت جامع و بالنده‌ی حوزه‌ی فکر اسلامی‌نیز به سان دیگر اندیشمندان و مشاهیر قابل نقد و بررسی است و اگر کسی بپندارد که هر چه که گفته صحیح و درست است به درستی راه را به خطا رفته و بر خود و او ستم روا داشته است. این کاری است که استاد کاظم محمّدی در این کتاب نیز اعمال کرده و روشی نقدی را در بررسی زندگی و آراء و سلوک عملی وی روا داشته است، از این رو رویاروییِ با وی را ضمن درست روایت کردن او کاری علمی‌و شرعی و منطقی می‌داند و لذا به این امر هم مبادرت ورزیده است.

    استاد کاظم محمّدی در مقدّمه‌ی خود نام کتابهایی که از دیرباز تا کنون در باره‌ی امام محمّد غزالی نوشته شده را یا می‌کند و بعد از آن از نویسندگان غربی که به او متوجّه بوده‌اند نیز با فهرستی مطوّل و جامع یاد می‌کند ولی در نهایت می‌نویسد: امّا در این همه نوشته‌ی داخلی و خارجی کمتر نویسنده‌ای کار نقد آراء غزالی را آنگونه که شایسته و بایسته است به عهده گرفته است و بیشتر کسانی که از او و در باره‌ی او نوشته‌اند یا کین‌مدارانه و یا جانبدارانه برخورد کرده، یا تنها به شرح حالی اکتفا نموده‌اند[۲].

    استاد کاظم محمّدی در بخش دیگری از مقدّمه موضع خود را در این تحقیق بیشتر معلوم می‌کند، چنانکه می‌نویسد: به واقع جای آن داشت که یکبار دیگر زندگانی، اندیشه و سلوک او را با دقّت نظر بیشتر و با موشکافیهای بهتری بکاوند و غزالی را با دیدی نقادانه در ترازوی اندیشه‌های راستین قرار بدهند. امّا چنین نقدی یا نیست و یا بسیار نادر است. چه بشتر کسانی که سراغ او رفته‌اند در مقابل عظمت و نام و شهرت او رنگ باخته و فقط به تمجید وی پرداخته‌اند، هر چند که جای تمجید دارد امّا در این بین بیشتر از کسی باید تمجید کرد که بتواند نقد شفّافی به شخصیت و آثار و اندیشه‌های او بزند و شخصیت او را از این پیچیدگی و ابهام بیرون بکشد تا برای جوانان و دانشجویان هم قابل استفاده و بهره‌گیری باشد، امّا نقدی استوار و بی خلل، محکم و متین و مستند و قابل دفاع[۳].

    بخش نخست که روایتی روان و دقیق از زندگی و دوران بالندگی وی را رقم می‌زند از بهترین روایتها در خصوص این زمان است. همین نوع نگارش و قلم که در خواننده اشتیاق مرور و ادامه را ایجاد می‌کند. غزالی در سال 450 متولّد شد برادر کوچکتر وی احمد نیز بعدها مانند خود او اهل علم شد، منتها چونان محمّد به شاخه‌های گوناگون چنگ نزد، از همان ابتدا رو به تصوّف داشت و نهایتاً نیز صوفی بزرگ و پر آوازه‌ای شد. وجود خانقاه‌هایی که در محل رشد و بالندگی این دو برادر فعّال بود، بانضمام دوست پدر این دو که کفالت و سرپرستی ایشان را پذیرفته بود و خود هم صوفی بود و هم به تصوّف علاقه‌ی وافر داشت این دو فرزند را از همان آغاز با جریان فکر صوفیانه آشنا ساخت[۴].

    در بخش دیگر که از آموزشها و دانشهای غزالی سخن می‌گوید انواع دروس و علوم را متذکّر می‌شود و مدرّسان و اساتید آن را معلوم می‌کند و جا و مکان ایشان را برای خوانندگان مشخص می‌سازد. در دوران کوتاهی که در جرجان بود در نزد ابوالقاسم اسماعیلی علوم مقدّماتی فقه و خلاف را فرا گرفت. [۵]. در بخشی از زندگی وی که مورد دستبرد راهزنان واقع شده بود درسی نیک از رئیس راهزنان دریافت کرد که تا آخر زندگی او این درس به جای بود و تٍیر گذاشت[۶]. در طوس به درس ابوالمظفّر اسفراینی راه یافت، همزمان با صوفی شهیر ابوبکر نسّاج طوسی آشنا شد. غزالی خاطرات خود را به تفصیل و به دقّت و صداقت در کتاب المنقذ من الضّلال به قلم آورده و از این خصوص هم نکته‌هایی را برشمرده است.

    از مهمترین بخشهای زندگی غزّالی آن زمان است که در خدمت امام الحرمین بود، یعنی ابوالمعالی ضیاءالدین عبدالملک بن عبدالله بن یوسف جوینی. نظامیه‌ی مشهور نیشابور به دستور خواجه نظام‌الملک طوسی برای وی ساخته و بنا شده بود و او تا آخر عمر ریاست آن را عهده دار بود. در بین شاگردان شهیر این دانشمند کسانی چون: خیام نیشابوری، کیاء الهراسی، ابومظفّر خوافی، ابوالمظفّر ابیوردی، ابوالقاسم حاکمی، ابوطاهر سباک (شباک) و امام محمد غزالی دیده می‌شود که اوّلین و آخرین در این بین از همه مشهورتر و بزرگتر به نظر می‌رسند[۷]. زمانی که امام الحرمین وفات یافت با آنکه غزالی هنوز سی سال بیش نداشت ولی برای مدّتی به جای استاد خود عهده دار نظامیه‌ی نیشابور شد[۸].

    نظام‌الملک با تأسیس دانشگاه‌هایی با همین نام در مناطق مختلف در وسعت بخشیدن به فقه شافعی و کلام اشعری بیشترین سهم را داشت، خاصه با نظامیه‌ی بغداد که در آن روزگار برترین مرکز علمی‌در جهان اسلام به شمار می‌رفت. نظام‌الملک با تدابیری کلام اشعری و فقه شافعی را به خورد خلافت داد و از آن طریق این هر دو را مذهب رسمی‌کشور ساخت. [۹]. ریاست نظامیه‌ی بغداد در آن زمان با ابواسحق شیرازی بود و در زمان ورودش به نظامیه‌ی بغداد با استقبال عالی امام الحرمین و شاگردان او از جمله غزالی مواجه شد و غزالی جوان در همان زمان با رئیس نظامیه‌ی بغداد مواجه و آشنا شد. این استاد و رئیس نظامیه‌ی بغدا هم در فقر و هم در فقه استادی توانمند بود و به شریعت و طریقت متوسّل و متمسّک. خواجه نظام در سال 485 هجری به قتل رسید و نوع قتل او شوکت و جلال سیاسیون و اهل قدرت را در نظر غزالی به شدت نزول داد و در واقع شکست. [۱۰].

    نویسنده از صفحه 48 تا 86 وارد دنیای فکری غزالی می‌شود و سیر او را در فقه و کلام و فلسفه و رویارویی با باطنیان را متذکّر می‌شود و در واقع هم به عنوان راوی فکر او و هم به عنوان ناقد او وارد صحنه می‌شود. نویسنده در هر دو مرحله خوش ظاهر شده و هم چهره‌ای ناب را در این باره به نمایش گذاشته است، فقیه بودن، کلامی‌بودن و مراحلی که غزالی از آن عبور کرده را به خوبی ترسیم کرده است و چالشهای بزرگ او را معلوم داشته است. در بخش تحوّلات درونی که وی را به تصوّف کشانده نیز فضایی نو ولی نقدی را مورد بحث قرار داده است. استاد کاظم محمّدی در این باره می‌نویسد: غزالی که روزگاری آرزوی ریاست فقها و امام شدن را داشت، پس از آنکه بدان منصب دست یافت و بر همه‌ی حاسدان و رقیبان سلطه پیدا کرد سرانجام این همه را بی حاصل و بی مایه دید و به راستی یافت که این همه هیچکدام دستاویزی محکم و رکنی وثیق برای تکیه کردن و عرض اندام در جهان معنا نیست که عارفان و اولیا همه‌ی اینها را به هیچ می‌گیرند و برای آن وقعی نمی‌نهند. می‌گویند محرّک عمده‌ی وی در ترک جاه و حشمت بغداد عتابها و سرزنشهایی بود که گه گاه از برادر کوچکترش احمد غزالی می‌شنید[۱۱].

    استاد کاظم محمّدی در آخرین بخش که به مرگ و مزار غزالی پرداخته است می‌نویسد: سرانجام محقّق بزرگ شافعیِ اشعری که خود را نه در قید شافعی، نه در قید ابوحنیفه و نه در قید هیچکس نمی‌داند پس از عمری مطالعه، تحقیق، نوتن، جریان ساختن، مبارزه کردن با جریانهای فکری کلامی، فلسفی، باطنی، سیر در دانشهای دینی و علمی، و افتادن به مسیر علمی‌تصوّف و ریاتهای صوفیانه در مورخه‌ی دوشنبه چهاردهم جمادی الآخر سال 505 هجری جان به جان آفرین تسلیم کرد و به آرامشی که شاید در زندگی هرگز به آن نایل نشد با جریان مرگ به آرامشِ ضروری رسید. این مرگ پیامد یک بیماری کوتاه بود که بر وی غالب شد. [۱۲].


    ویژگیها

    کتاب غزالی در جست و جوی حقیقت به مانند دیگر آثاری‌که از کاظم محمّدی در مجموعه مشاهیر عرفان و فلسفه به انتشار رسیده در راستای معرّفی درست بزرگانی است که ‌اندیشه و راه درست زیستن را از طریق سلوک و عقلانیت برای ما باقی گذاشته‌اند. در این کتاب هم نکات مهمی‌ وجود دارد که به آن اشاره می‌شود:

    1. قلم ساده و روان و بدون پیچشهای لفظی.
    2. تبیین درست و روایت دقیق از زندگی و فراز و فرودهای زندگی غزالی.
    3. اختلافات زیاد و ماهوی با دیگر پژوهشگران در خصوص غزالی.
    4. استدلالهای فراوان نویسنده با استنادهای قابل توجّه و دقیق در خصوص نقدها و اختلافاتی که با دیگران دارد.
    5. ارجاعات زیاد به منابع دقیق و علمی، چه در متن و چه در پاورقی از ویژگیهای‌ کتاب است.


    وضعیت کتاب

    کتاب غزالی در جست و جوی حقیقت، تألیف کاظم محمّدی

    کتاب در یک جلد با مقدّمه‌ای مختصر ولی بسیار مفید به زبان فارسی است و دارای 200 صفحه است. کتاب حاضر در قطع رقعی و با جلد نرم و کاغذ مرغوب منتشر شده. در آغاز، فهرست مطالب به طور کامل درج شده و در انتهای اثر هم فهرست جامعی از منابع و مأخذ و همینطور نمایه‌ی‌کامل دیده می‌شود. در انتها هم برخی از آثار انتشارات و نوشته‌های استاد کاظم محمّدی چاشنی شده است.

    پانویس

    1. مقدمه، ص 9
    2. مقدمه، ص 10
    3. مقدمه، ص 11
    4. متن، ص 16
    5. متن، ص 20
    6. متن، ص 21
    7. متن، صص 30-29
    8. متن، ص 35
    9. متن، ص 38
    10. متن، ص 47
    11. متن، صص 89-88
    12. متن، ص 176

    منابع مقاله

    مقدّمه و متن کتاب

    وابسته‌ها