فاكهة الضيوف

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    ‏فاكهة الضيوف
    فاكهة الضيوف
    پدیدآورانبطاط، محسن (نويسنده)
    ناشرنصايح
    مکان نشرايران - قم
    سال نشرمجلد1: 1426ق, مجلد2: 1427ق,
    موضوعادبيات عربي - مجموعه‌ها
    زبانعربی
    تعداد جلد2
    کد کنگره
    ‏PJA‎‏ ‎‏2544‎‏ ‎‏/‎‏ب‎‏6‎‏ف‎‏2‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    فاكهة الضيوف، اثر سید محسن هاشم بطاط، مجموعه‌ای است از قصص، امثال، ظرائف، مواعظ، حکم و اشعار.

    زبان و تاریخ نگارش

    کتاب به زبان عربی و مقدمه آن در 23 شعبان 1426ق، نوشته شده است[۱].

    ساختار

    کتاب با مقدمه کوتاهی از نویسنده آغاز و مطالب در دو جلد، دربردارنده حکایاتی کوتاه و بلند از سیره بزرگان دین و علما می‌باشد.

    گزارش محتوا

    در مقدمه، به این نکته اشاره گردیده است که از خلال مطالعه سیره پیامبر(ص) و ائمه(ع)، درمی‌یابیم که ایشان دارای اخلاقی نیکو بوده و علی‌رغم وقار و هیبت عظیمی که داشتند، در رفتار با مردم، لین و خوش‌اخلاق بودند؛ زیرا اطبای نفوس بوده و می‌دانستند که نفوس انسان‌ها مانند ابدانشان، دچار خستگی و ملالت شده، ولذا با اخلاق خوب خود، سعی در رفع خستگی‌های روحی اطرافیان خود داشتند[۲].

    جلد اول، دربردارنده مجموعا 293 حکایت و مطلب می‌باشد که از جمله آنها می‌توان به حکایتی اشاره نمود که در آن، حضرت علی(ع) در زمان خلافت خود با یک مسیحی بر سر زرهی که متعلق به آن حضرت بوده و از ایشان سرقت شده، اختلاف پیدا کرده و برای حل این اختلاف، به نزد قاضی می‌روند، اما زمانی که قاضی از آن حضرت بینه‌ای دال بر ملکیت ایشان نسبت به آن زره درخواست می‌کنند و آن حضرت بینه‌ای در اختیار ندارند، قاضی حکم به ملکیت مسیحی بر زره می‌کند. در این هنگام، فرد مسیحی که عدالت آن حضرت را می‌بیند، اعتراف می‌کند که زره متعلق به ایشان بوده و مسلمان می‌شود[۳].

    در جلد دوم، مجموعا 269 حکایت، نقل شده است. از جمله این حکایات، می‌توان به حکایتی مربوط به برادر حاتم طایی اشاره نمود بدین مضمون که پس از وفات حاتم، برادرش قصد داشت تا راه او را ادامه داده تا مانند او دارای اسم و رسمی‌شود، اما مادرش به او گفت: تو هرگز مانند حاتم نخواهی شد، پس بیهوده خود را خسته مکن. وی پرسید: چرا مرا از این کار منع می‌کنی، درحالی‌که حاتم برادرم و مانند من بود. مادرش گفت: تو هرگز مانند او نبودی؛ زیرا زمانی که هر دو شیرخوار بودید، حاتم هیچ‌گاه از شیر من نمی‌نوشید، مگر آنکه کودک دیگری از پستان دیگرم شیر می‌نوشید، اما زمانی که تو شیر می‌خوردی، اگر کودک دیگری داخل می‌شد، تا زمان خروج او گریه می‌کردی[۴].

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب هر جلد، در انتهای همان جلد آمده و در پاورقی‌ها، علاوه بر ذکر منابع[۵]، به توضیح برخی از مطالب متن و شرح حال مختصر برخی از اعلام مذکور در متن، پرداخته شده است[۶].

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، ص7
    2. ر.ک: همان، ص5
    3. ر.ک: متن کتاب، ج1، ص7
    4. ر.ک: همان، ج2، ص51
    5. مثلا ر.ک: پاورقی، ج1، ص53
    6. مثلا ر.ک: همان، ص61

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها