فروزانفر، بدیع‌الزمان: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' های ' به '‌های ')
    جز (جایگزینی متن - 'ه ای، ' به 'ه‌ای، ')
     
    (۲۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱۰: خط ۱۰:
    فروزانفر، محمدحسین بدیع‌الزمان
    فروزانفر، محمدحسین بدیع‌الزمان


    بشرویه ای، محمدحسین
    بشرویه‌ای، محمدحسین


    بشرویه‌ای خراسانی، بدیع‌الزمان
    بشرویه‌ای خراسانی، بدیع‌الزمان
    خط ۱۷: خط ۱۷:
    |-
    |-
    |نام پدر  
    |نام پدر  
    | data-type="authorfatherName" |عبدالجليل
    | data-type="authorfatherName" |عبدالجلیل
    |-
    |-
    |متولد  
    |متولد  
    خط ۲۳: خط ۲۳:
    |-
    |-
    |محل تولد
    |محل تولد
    | data-type="authorBirthPlace" |بشرويه خراسان
    | data-type="authorBirthPlace" |بشرویه خراسان
    |-
    |-
    |رحلت  
    |رحلت  
    خط ۲۹: خط ۲۹:
    |-
    |-
    |اساتید
    |اساتید
    | data-type="authorTeachers" |اديب نيشابورى
    | data-type="authorTeachers" |ادیب نیشابورى


    حاج شيخ مرتضى آشتيانى
    حاج شیخ مرتضى آشتیانى


    حاج شيخ مهدى خالصى
    حاج شیخ مهدى خالصى
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    خط ۴۷: خط ۴۷:
    </div>
    </div>


    '''محمدحسن فروزانفر'''، معروف به '''بديع‌الزمان فروزانفر''' (1276-1349ش)،  استاد زبان و ادبیات فارسی و ادیب معاصر ، نویسنده، استاد دانشگاه، محقق، مصحح، مترجم و شاعر معاصر و شارح بزرگ [[مثنوی معنوی|مثنوی]]،
    '''محمدحسن فروزانفر'''، معروف به '''بدیع‌الزمان فروزانفر''' (1276-1349ش)،  استاد زبان و ادبیات فارسی و ادیب معاصر، نویسنده، استاد دانشگاه، محقق، مصحح، مترجم و شاعر معاصر و شارح بزرگ [[مثنوی معنوی|مثنوی]]،


    == ولادت ==
    == ولادت ==
    در سال 1276ش، در بشرويه، از شهرهاى كوچك خراسان، چشم به جهان گشود.
    در سال 1276ش، در بشرویه، از شهرهاى کوچک خراسان، چشم به جهان گشود.


    پدر، وى را «عبدالجليل» نام نهاد، ولى هنگامى كه در دوره پادشاهى رضا شاه بر طبق قانونى مقرر گرديد براى همه ايرانيان شناسنامه صادر شود و هركس براى خود نام خانوادگى برگزيند، وى لقب «بديع‌الزمان» را كه ظاهرا قوام السلطنه، والى خراسان به او اعطاء كرده بود، به‌عنوان «نام» خود برگزيد و «فروزانفر» را به‌عنوان «نام خانوادگى».
    پدر، وى را «عبدالجلیل» نام نهاد، ولى هنگامى که در دوره پادشاهى رضا شاه بر طبق قانونى مقرر گردید براى همه ایرانیان شناسنامه صادر شود و هرکس براى خود نام خانوادگى برگزیند، وى لقب «بدیع‌الزمان» را که ظاهرا قوام السلطنه، والى خراسان به او اعطاء کرده بود، به‌عنوان «نام» خود برگزید و «فروزانفر» را به‌عنوان «نام خانوادگى».


    ==کسب علم و دانش==
    == تحصیلات ==
    فروزانفر، از کودکى به شیوه سنتى معمول در آن روزگار، به تحصیل پرداخت؛ بدین ترتیب که «مقدمات» را در زادگاهش نزد پدر و برادر خود آموخت و بیشتر قرآن مجید را از بر کرد، اما این «مقدمات» از آن‌گونه بود که چون در نوجوانى - در حدود 13 یا 16 سالگى - به مشهد رفت و به همراه پدر در جمع شاعران و سخن‌شناسان خراسان قدم نهاد، قصیده‌هاى فارسى و عربى خود را براى آنان خواند و مایه شگفتى حاضران گردید.


    فروزانفر، از كودكى به شيوه سنتى معمول در آن روزگار، به تحصيل پرداخت؛ بدين ترتيب كه «مقدمات» را در زادگاهش نزد پدر و برادر خود آموخت و بيشتر قرآن مجيد را از بر كرد، اما اين «مقدمات» از آن‌گونه بود كه چون در نوجوانى - در حدود 13 يا 16 سالگى - به مشهد رفت و به همراه پدر در جمع شاعران و سخن‌شناسان خراسان قدم نهاد، قصيده‌هاى فارسى و عربى خود را براى آنان خواند و مايه شگفتى حاضران گرديد.
    وى در مشهد، به حوزه درس ادیب نیشابورى (متوفاى 1304ش) که بزرگ‌ترین مرکز ادبى خراسان و شاید هم سراسر ایران آن روزگار بود، راه یافت و در کمترین سنّ و سال، نسبت به اقران خویش بیشترین درخشش و امتیاز را داشت و با اینکه حوزه درس ادیب، آراسته به وجود بسیارى استعدادهاى ممتاز عصر بود، باز فروزانفر سرآمد جمله هم‌درسان خویش بود؛ چه در شاعرى و چه در آگاهى از ادبیات فارسى و عربى.


    وى در مشهد، به حوزه درس اديب نيشابورى (متوفاى 1304ش) كه بزرگ‌ترين مركز ادبى خراسان و شايد هم سراسر ايران آن روزگار بود، راه يافت و در كمترين سنّ و سال، نسبت به اقران خويش بيشترين درخشش و امتياز را داشت و با اينكه حوزه درس اديب، آراسته به وجود بسيارى استعدادهاى ممتاز عصر بود، باز فروزانفر سرآمد جمله هم‌درسان خويش بود؛ چه در شاعرى و چه در آگاهى از ادبيات فارسى و عربى.
    او به موازات درس ادیب، از دروس مدرسین عالى‌مقام «سطح» در مشهد نیز بهره‌مند گردید. در سال 1303ش، به تهران رفت و در این شهر از محضر تنى چند از مدرسان معروف بهره برد و هنوز سنّش به سى سال نرسیده بود که توجه ادیبان و فاضلان نکته‌سنج پایتخت را به‌سوى خود جلب کرد.


    او به موازات درس اديب، از دروس مدرسين عالى‌مقام «سطح» در مشهد نيز بهره‌مند گرديد. در سال 1303ش، به تهران رفت و در اين شهر از محضر تنى چند از مدرسان معروف بهره برد و هنوز سنّش به سى سال نرسيده بود كه توجه اديبان و فاضلان نكته‌سنج پايتخت را به‌سوى خود جلب كرد.
    == استادان و مربیان ==


    == استادان و مربيان ==
    محمدحسن بدیع‌الزمان فروزانفر، در خصوص استادان خود چنین مى‌گوید: «مقدمات علوم قدیمه و تحصیلات اولیه را در بشرویه نزد ملا محمدحسین آموختم... در محرم 1338 به مشهد مقدس آمدم و پس از دو ماه اقامت، محضر استاد بزرگوار مرحوم ادیب نیشابورى (1281 - 1344) را درک کردم. علوم ادبى و منطق را پیش استاد آموختم و کسب علم و معرفت از مرحوم ادیب تا سال 1342 امتداد داشت. مقارن همین ایام، پیش مرحوم حاج میرزا حسین سبزوارى که مدت محدودى در مشهد اقامت کرد، تلمذ کردم. اصول و بعضى مباحث فقه را پیش حاج شیخ مرتضى آشتیانى و مقدارى از مباحث فقه را نزد مرحوم حاج شیخ مهدى خالصى خواندم. درسال 1342 به تهران آمدم و یک دوره «[[شرح اشارات و تنبیهات|شرح اشارات]]» و «[[الشفاء|شفا]]» و «[[قانون در طب|کلیات قانون]]» پیش مرحوم [[تنکابنی، میرزا محمدطاهر|میرزا طاهر تنکابنى]] تلمذ شد و «نجات» و «[[تمهيد القواعد|تمهید القواعد]]» را هم بر ایشان قرائت کردم. در خدمت آقا حسین نجم‌آبادى فقه و اصول تحصیل کرده و قسمتى مهم از «قواعد» علامه را به سیره قدما با ایشان خواندم. «تحریر اقلیدس» و قسمت الهیات از کتاب «اسفار» را نزد آقا میرزا مهدى آشتیانى و شرح چغمینى را نزد مرحوم ادیب پیشاورى فراگرفتم».


    بدیع‌الزمان، شاگرد [[دهخدا، علی‌اکبر|دهخدا]] بود و [[دهخدا، علی‌اکبر|علامه دهخدا]] در سال 1314، مدرک  دکتراى وى را امضا و او را به سمت استادى دانشگاه تهران منصوب کرد.


    محمدحسن بديع‌الزمان فروزانفر، در خصوص استادان خود چنين مى‌گويد: «مقدمات علوم قديمه و تحصيلات اوليه را در بشرويه نزد ملا محمدحسين آموختم... در محرم 1338 به مشهد مقدس آمدم و پس از دو ماه اقامت، محضر استاد بزرگوار مرحوم اديب نيشابورى (1281 - 1344) را درك كردم. علوم ادبى و منطق را پيش استاد آموختم و كسب علم و معرفت از مرحوم اديب تا سال 1342 امتداد داشت. مقارن همين ايام، پيش مرحوم حاج ميرزا حسين سبزوارى كه مدت محدودى در مشهد اقامت كرد، تلمذ كردم. اصول و بعضى مباحث فقه را پيش حاج شيخ مرتضى آشتيانى و مقدارى از مباحث فقه را نزد مرحوم حاج شيخ مهدى خالصى خواندم. درسال 1342 به تهران آمدم و يك دوره «[[شرح اشارات و تنبیهات|شرح اشارات]]» و «[[الشفاء|شفا]]» و «[[قانون در طب|كليات قانون]]» پيش مرحوم ميرزا طاهر تنكابنى تلمذ شد و «نجات» و «[[تمهيد القواعد]]» را هم بر ايشان قرائت كردم. در خدمت آقا حسين نجم‌آبادى فقه و اصول تحصيل كرده و قسمتى مهم از «قواعد» علامه را به سيره قدما با ايشان خواندم. «تحرير اقليدس» و قسمت الهيات از كتاب «اسفار» را نزد آقا ميرزا مهدى آشتيانى و شرح چغمينى را نزد مرحوم اديب پيشاورى فراگرفتم».
    == هم‌دوره‌اى‌ها و همکاران ==


    بديع‌الزمان، شاگرد [[دهخدا، علی‌اکبر|دهخدا]] بود و [[دهخدا، علی‌اکبر|علامه دهخدا]] در سال 1314، مدرك دكتراى وى را امضا و او را به سمت استادى دانشگاه تهران منصوب كرد.
    محمدحسن بدیع‌الزمان فروزانفر، در آغاز ورود به تهران با ادیب پیشاورى و شمس العلماء گرگانى (که تدریس فقه و عربى در دارالفنون را از سال 1305ش به توصیه و به جاى او انجام داد) و آقا میرزا لطف‌على معاشرت و ارتباط علمى و ادبى برقرار نمود.


    == هم‌دوره‌اى‌ها و همكاران ==
    ==وفات==
     
    سرانجام در روز چهارشنبه ۱۶ اردیبهشت سال ۱۳۴۹ به علت سکته قلبی در سن ۷۱ سالگی در بیمارستان مهر تهران درگذشت و پس از تشیع جنازه‌ باشکوهی، مجاور امامزاده حمزه، در حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد. علامه [[همایی، جلال‌الدین|همایی]] در مجلس ختم او سرود: «بر فرورانفر نه، بر اهل ادب باید گریست.»


    == آثار ==


    محمدحسن بديع‌الزمان فروزانفر، در آغاز ورود به تهران با اديب پيشاورى و شمس العلماء گرگانى (كه تدريس فقه و عربى در دارالفنون را از سال 1305ش به توصيه و به جاى او انجام داد) و آقا ميرزا لطف‌على معاشرت و ارتباط علمى و ادبى برقرار نمود.


    == تأليفات ==
    سه چهار سالى از ورود فروزانفر به تهران نگذشته بود که وى با توجه به نیاز زمان، به تألیف کتاب پرداخت؛ چنان‌که نخست، در سال 1306ش، منتخبات شاهنامه فردوسى را در 72 صفحه منتشر ساخت. شهرت او به حدى رسیده بود که در سال 1307ش، کمیسیون معارف (وزارت فرهنگ بعد) از وى خواست تا کتابى در شرح احوال و منتخب اشعار شاعران - با ضوابطى خاص - در چهار مجلد تألیف کند که او جلد اول و دوم آن را به نام سخن و سخنوران به چاپ رسانید (جلد اول، در 1308 و جلد دوم، در 1312).


    از دیگر آثار او مى‌توان به عناوین ذیل اشاره کرد:


    سه چهار سالى از ورود فروزانفر به تهران نگذشته بود كه وى با توجه به نياز زمان، به تأليف كتاب پرداخت؛ چنان‌كه نخست، در سال 1306ش، منتخبات شاهنامه فردوسى را در 72 صفحه منتشر ساخت. شهرت او به حدى رسيده بود كه در سال 1307ش، كميسيون معارف (وزارت فرهنگ بعد) از وى خواست تا كتابى در شرح احوال و منتخب اشعار شاعران - با ضوابطى خاص - در چهار مجلد تأليف كند كه او جلد اول و دوم آن را به نام سخن و سخنوران به چاپ رسانيد (جلد اول، در 1308 و جلد دوم، در 1312).
    رساله در تحقیق احوال و زندگانى [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا جلال‌الدین محمد]]، مشهور به [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولوى]]؛ مآخذ قصص و تمثیلات مثنوى؛ احادیث مثنوى؛ کلیات شمس یا دیوان کبیر در ده جلد؛ شرح مثنوى شریف در 3 جلد، مشتمل بر شرح ابیات یک تا 3012 دفتر اول که چاپ مجلدات بعدى آن به سبب مرگ نابهنگام وى ناتمام ماند؛ فرهنگ تازى به پارسى؛ مجموعه مواعظ و سخنان سلطان العلماء بهاءالدین محمد بن حسین خطیبى بلخى، مشهور به بهاءولد؛ زنده بیدار؛ مجموعه مواعظ و کلمات سید برهان‌الدین محقق ترمذى به همراه تفسیر سوره محمد و فتح؛ شرح احوال و نقد و تحلیل آثار شیخ [[عطار، محمد بن ابراهیم|فریدالدین عطار نیشابورى]]؛ ترجمه رساله قشیریه؛ مناقب اوحدالدین حامد بن ابى الفخر کرمانى؛ طریق عشق؛ ترجمه قرآن مجید (که به چاپ نرسیده است) و...


    از ديگر آثار او مى‌توان به عناوين ذيل اشاره كرد:
    از بدیع‌الزمان فروزانفر، تعدادى مقاله تحقیقى نیز باقى مانده است که با آنکه سال‌ها از نگارش آنها مى‌گذرد، هنوز تازگى خود را از دست نداده‌اند. وى در عالم شعر نیز شاعرى توانا بود، ولى هرگز نخواست به‌عنوان «شاعر» شناخته شود. او به‌حق، محققى توانا بود و آثارش از جمله در زمینه ادبیات و تصوف در دوران اسلامى، همه شاهد صادقى است بر این مدعا.


    رساله در تحقيق احوال و زندگانى [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا جلال‌الدين محمد]]، مشهور به [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولوى]]؛ مآخذ قصص و تمثيلات مثنوى؛ احاديث مثنوى؛ كليات شمس يا ديوان كبير در ده جلد؛ شرح مثنوى شريف در 3 جلد، مشتمل بر شرح ابيات يك تا 3012 دفتر اول كه چاپ مجلدات بعدى آن به سبب مرگ نابهنگام وى ناتمام ماند؛ فرهنگ تازى به پارسى؛ مجموعه مواعظ و سخنان سلطان العلماء بهاءالدين محمد بن حسين خطيبى بلخى، مشهور به بهاءولد؛ زنده بيدار؛ مجموعه مواعظ و كلمات سيد برهان‌الدين محقق ترمذى به همراه تفسير سوره محمد و فتح؛ شرح احوال و نقد و تحليل آثار شيخ [[عطار، محمد بن ابراهیم|فريدالدين عطار نيشابورى]]؛ ترجمه رساله قشيريه؛ مناقب اوحدالدين حامد بن ابى الفخر کرمانى؛ طريق عشق؛ ترجمه قرآن مجيد (كه به چاپ نرسيده است) و...
    فروزانفر از نظر معتقدات دینى، مسلمانى بود با احاطه کامل به علوم اسلامى، از قرآن و تفسیر و حدیث و کلام و... و در ضمن، عمیقا آشنا با حقایق تصوف و عرفان و به دور از هرگونه سخت‌گیرى و تعصب.


    از بديع‌الزمان فروزانفر، تعدادى مقاله تحقيقى نيز باقى مانده است كه با آنكه سال‌ها از نگارش آنها مى‌گذرد، هنوز تازگى خود را از دست نداده‌اند. وى در عالم شعر نيز شاعرى توانا بود، ولى هرگز نخواست به‌عنوان «شاعر» شناخته شود. او به‌حق، محققى توانا بود و آثارش از جمله در زمينه ادبيات و تصوف در دوران اسلامى، همه شاهد صادقى است بر اين مدعا.
    پس از ورود به تهران، نخست به تدریس در دبیرستان و دارالمعلمین عالى پرداخت و پس از تأسیس دانشگاه تهران در سال 1313، در دوران رضا شاه، به استادى زبان و ادبیات فارسى دانشکده ادبیات آن دانشگاه برگزیده شد و از آن سال تا سال 1346 که بازنشسته شد، در دانشکده‌هاى ادبیات و علوم معقول و منقول (الهیات و معارف اسلامى بعد) تدریس کرد.


    فروزانفر از نظر معتقدات دينى، مسلمانى بود با احاطه كامل به علوم اسلامى، از قرآن و تفسير و حديث و كلام و... و در ضمن، عميقا آشنا با حقايق تصوف و عرفان و به دور از هرگونه سخت‌گيرى و تعصب.
    وى بى‌تردید نامدارترین استاد ادب فارسى در دانشگاه‌هاى ایران بود. فروزانفر در ضمن تدریس، سالیان دراز ریاست دانشکده علوم معقول و منقول را به عهده داشت. یک دوره نیز به‌عنوان سناتور انتصابى به مجلس سنا رفت و پس از بازنشستگى، به ریاست کتابخانه سلطنتى ایران منصوب گردید.


    پس از ورود به تهران، نخست به تدريس در دبيرستان و دارالمعلمين عالى پرداخت و پس از تأسيس دانشگاه تهران در سال 1313، در دوران رضا شاه، به استادى زبان و ادبيات فارسى دانشكده ادبيات آن دانشگاه برگزيده شد و از آن سال تا سال 1346 كه بازنشسته شد، در دانشكده‌هاى ادبيات و علوم معقول و منقول (الهيات و معارف اسلامى بعد) تدريس كرد.
    == منابع مقاله ==


    وى بى‌ترديد نامدارترين استاد ادب فارسى در دانشگاه‌هاى ايران بود. فروزانفر در ضمن تدريس، ساليان دراز رياست دانشكده علوم معقول و منقول را به عهده داشت. يك دوره نيز به‌عنوان سناتور انتصابى به مجلس سنا رفت و پس از بازنشستگى، به رياست كتابخانه سلطنتى ايران منصوب گرديد.
    متینى، جلال، بدیع‌الزمان فروزانفر و سخن و سخنوران (به مناسبت یک‌صدمین سال تولد استاد فروزانفر)، مجله ایران‌شناسى، سال هشتم، زمستان 1375،‌ش 4، ص 692 - 665.




    ==وفات==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}


    سرانجام در روز چهارشنبه ۱۶ اردیبهشت سال ۱۳۴۹ به علت سکته قلبی در سن ۷۱ سالگی در بیمارستان مهر تهران درگذشت و پس از تشیع جنازه‌ باشکوهی، مجاور امامزاده حمزه، در حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد. علامه همایی در مجلس ختم او سرود: «بر فرورانفر نه، بر اهل ادب باید گریست.»
    [[طریق عشق: شرح غزلیاتی چند از حافظ]]


    == منابع مقاله ==
    [[پرتو ساقی، جامع احادیث مثنوی]]


    [[مجموعه مقالات و اشعار استاد فروزانفر]]


    متينى، جلال، بديع‌الزمان فروزانفر و سخن و سخنوران (به مناسبت يك‌صدمين سال تولد استاد فروزانفر)، مجله ايران‌شناسى، سال هشتم، زمستان 1375،‌ش 4، ص 692 - 665.
    [[رساله در تحقیق احوال و زندگانی مولانا جلال‌الدین محمد مشهور به مولوی]]


    [[شرح مثنوی شریف (فروزانفر) |شرح مثنوی شریف]]


    ==وابسته‌ها==
    [[زنده بیدار]]
    {{وابسته‌ها}}
     
    [[طریق عشق]]  
    [[داستان‌های مثنوی بانگ نای]]  


    [[احادیث و قصص مثنوی؛ تلفيقی از دو كتاب «احاديث مثنوی» و «مآخذ قصص و تمثيلات مثنوی»]]  
    [[گزیده مثنوی، با شرح و توضیحات]]


    [[شرح مثنوی شریف (فروزانفر) |شرح مثنوی شریف]]  
    [[داستان‌های مثنوی بانگ نای]]  


    [[کلیات شمس تبریزی (دیوان كبیر شمس)]]  
    [[کلیات شمس تبریزی]]  


    [[ترجمه رساله قشیریه]]  
    [[ترجمه رساله قشیریه]]  
    خط ۱۱۶: خط ۱۲۴:
    [[دیوان حکیم سنایی غزنوی بر اساس معتبرترین نسخه‌ها]]  
    [[دیوان حکیم سنایی غزنوی بر اساس معتبرترین نسخه‌ها]]  


    [[معارف مجموعه مواعظ و سخنان سلطان العلما بهاءالدین محمد بن حسین خطیبی بلخی مشهور به بهاءولد |معارف مجموعه مواعظ و سخنان سلطان العلما بهاءالدین محمد بن حسین خطیبی بلخی مشهور به بهاء ولد]]  
    [[معارف مجموعه مواعظ و سخنان سلطان العلما بهاءالدین محمد بن حسین خطیبی بلخی مشهور به بهاءولد |معارف؛ مجموعه مواعظ و سخنان سلطان العلما بهاءالدین محمد بن حسین خطیبی بلخی مشهور به بهاءولد]]
     
    [[احادیث و قصص مثنوی]]  


    [[معارف]]  
    [[معارف]]  


    [[فیه ما فیه]]  
    [[فیه ما فیه]]  
    [[دیوان قطران تبریزی]]


    [[زندگانی مولانا جلال‌الدین محمد مشهور به مولوی]]  
    [[زندگانی مولانا جلال‌الدین محمد مشهور به مولوی]]  
    خط ۱۲۸: خط ۱۴۰:
    [[تعليقه بر فصوص محي‌الدين ابن عربی]]  
    [[تعليقه بر فصوص محي‌الدين ابن عربی]]  


    [[گزيده مثنوي بر اساس نسخه موزه مولانا کتابت 677 هجری قمری]]


    [[داستانهاي مثنوي (بانگ ناي)]]
    [[زنده بیدار]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:25 اسفند الی 24 فروردین]]
    [[رده:ادیبان]]
    [[رده:درگذشتگان 1349]]
    [[رده:استادان دانشگاه]]
    [[رده:مترجمان]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۸ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۲

    فروزانفر، بدیع‌الزمان
    نام فروزانفر، بدیع‌الزمان
    نام‌های دیگر فروزانفر، محمدحسن

    فروزانفر، محمدحسین بدیع‌الزمان

    بشرویه‌ای، محمدحسین

    بشرویه‌ای خراسانی، بدیع‌الزمان

    Badiozzaman Forouzanfar

    نام پدر عبدالجلیل
    متولد 1278 ش
    محل تولد بشرویه خراسان
    رحلت 1349 ش یا 1390 ق
    اساتید ادیب نیشابورى

    حاج شیخ مرتضى آشتیانى

    حاج شیخ مهدى خالصى

    برخی آثار شرح مثنوی شریف

    ترجمه رساله قشیریه

    دیوان حکیم سنایی غزنوی بر اساس معتبرترین نسخه‌ها

    کد مؤلف AUTHORCODE00970AUTHORCODE

    محمدحسن فروزانفر، معروف به بدیع‌الزمان فروزانفر (1276-1349ش)،  استاد زبان و ادبیات فارسی و ادیب معاصر، نویسنده، استاد دانشگاه، محقق، مصحح، مترجم و شاعر معاصر و شارح بزرگ مثنوی،

    ولادت

    در سال 1276ش، در بشرویه، از شهرهاى کوچک خراسان، چشم به جهان گشود.

    پدر، وى را «عبدالجلیل» نام نهاد، ولى هنگامى که در دوره پادشاهى رضا شاه بر طبق قانونى مقرر گردید براى همه ایرانیان شناسنامه صادر شود و هرکس براى خود نام خانوادگى برگزیند، وى لقب «بدیع‌الزمان» را که ظاهرا قوام السلطنه، والى خراسان به او اعطاء کرده بود، به‌عنوان «نام» خود برگزید و «فروزانفر» را به‌عنوان «نام خانوادگى».

    تحصیلات

    فروزانفر، از کودکى به شیوه سنتى معمول در آن روزگار، به تحصیل پرداخت؛ بدین ترتیب که «مقدمات» را در زادگاهش نزد پدر و برادر خود آموخت و بیشتر قرآن مجید را از بر کرد، اما این «مقدمات» از آن‌گونه بود که چون در نوجوانى - در حدود 13 یا 16 سالگى - به مشهد رفت و به همراه پدر در جمع شاعران و سخن‌شناسان خراسان قدم نهاد، قصیده‌هاى فارسى و عربى خود را براى آنان خواند و مایه شگفتى حاضران گردید.

    وى در مشهد، به حوزه درس ادیب نیشابورى (متوفاى 1304ش) که بزرگ‌ترین مرکز ادبى خراسان و شاید هم سراسر ایران آن روزگار بود، راه یافت و در کمترین سنّ و سال، نسبت به اقران خویش بیشترین درخشش و امتیاز را داشت و با اینکه حوزه درس ادیب، آراسته به وجود بسیارى استعدادهاى ممتاز عصر بود، باز فروزانفر سرآمد جمله هم‌درسان خویش بود؛ چه در شاعرى و چه در آگاهى از ادبیات فارسى و عربى.

    او به موازات درس ادیب، از دروس مدرسین عالى‌مقام «سطح» در مشهد نیز بهره‌مند گردید. در سال 1303ش، به تهران رفت و در این شهر از محضر تنى چند از مدرسان معروف بهره برد و هنوز سنّش به سى سال نرسیده بود که توجه ادیبان و فاضلان نکته‌سنج پایتخت را به‌سوى خود جلب کرد.

    استادان و مربیان

    محمدحسن بدیع‌الزمان فروزانفر، در خصوص استادان خود چنین مى‌گوید: «مقدمات علوم قدیمه و تحصیلات اولیه را در بشرویه نزد ملا محمدحسین آموختم... در محرم 1338 به مشهد مقدس آمدم و پس از دو ماه اقامت، محضر استاد بزرگوار مرحوم ادیب نیشابورى (1281 - 1344) را درک کردم. علوم ادبى و منطق را پیش استاد آموختم و کسب علم و معرفت از مرحوم ادیب تا سال 1342 امتداد داشت. مقارن همین ایام، پیش مرحوم حاج میرزا حسین سبزوارى که مدت محدودى در مشهد اقامت کرد، تلمذ کردم. اصول و بعضى مباحث فقه را پیش حاج شیخ مرتضى آشتیانى و مقدارى از مباحث فقه را نزد مرحوم حاج شیخ مهدى خالصى خواندم. درسال 1342 به تهران آمدم و یک دوره «شرح اشارات» و «شفا» و «کلیات قانون» پیش مرحوم میرزا طاهر تنکابنى تلمذ شد و «نجات» و «تمهید القواعد» را هم بر ایشان قرائت کردم. در خدمت آقا حسین نجم‌آبادى فقه و اصول تحصیل کرده و قسمتى مهم از «قواعد» علامه را به سیره قدما با ایشان خواندم. «تحریر اقلیدس» و قسمت الهیات از کتاب «اسفار» را نزد آقا میرزا مهدى آشتیانى و شرح چغمینى را نزد مرحوم ادیب پیشاورى فراگرفتم».

    بدیع‌الزمان، شاگرد دهخدا بود و علامه دهخدا در سال 1314، مدرک دکتراى وى را امضا و او را به سمت استادى دانشگاه تهران منصوب کرد.

    هم‌دوره‌اى‌ها و همکاران

    محمدحسن بدیع‌الزمان فروزانفر، در آغاز ورود به تهران با ادیب پیشاورى و شمس العلماء گرگانى (که تدریس فقه و عربى در دارالفنون را از سال 1305ش به توصیه و به جاى او انجام داد) و آقا میرزا لطف‌على معاشرت و ارتباط علمى و ادبى برقرار نمود.

    وفات

    سرانجام در روز چهارشنبه ۱۶ اردیبهشت سال ۱۳۴۹ به علت سکته قلبی در سن ۷۱ سالگی در بیمارستان مهر تهران درگذشت و پس از تشیع جنازه‌ باشکوهی، مجاور امامزاده حمزه، در حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد. علامه همایی در مجلس ختم او سرود: «بر فرورانفر نه، بر اهل ادب باید گریست.»

    آثار

    سه چهار سالى از ورود فروزانفر به تهران نگذشته بود که وى با توجه به نیاز زمان، به تألیف کتاب پرداخت؛ چنان‌که نخست، در سال 1306ش، منتخبات شاهنامه فردوسى را در 72 صفحه منتشر ساخت. شهرت او به حدى رسیده بود که در سال 1307ش، کمیسیون معارف (وزارت فرهنگ بعد) از وى خواست تا کتابى در شرح احوال و منتخب اشعار شاعران - با ضوابطى خاص - در چهار مجلد تألیف کند که او جلد اول و دوم آن را به نام سخن و سخنوران به چاپ رسانید (جلد اول، در 1308 و جلد دوم، در 1312).

    از دیگر آثار او مى‌توان به عناوین ذیل اشاره کرد:

    رساله در تحقیق احوال و زندگانى مولانا جلال‌الدین محمد، مشهور به مولوى؛ مآخذ قصص و تمثیلات مثنوى؛ احادیث مثنوى؛ کلیات شمس یا دیوان کبیر در ده جلد؛ شرح مثنوى شریف در 3 جلد، مشتمل بر شرح ابیات یک تا 3012 دفتر اول که چاپ مجلدات بعدى آن به سبب مرگ نابهنگام وى ناتمام ماند؛ فرهنگ تازى به پارسى؛ مجموعه مواعظ و سخنان سلطان العلماء بهاءالدین محمد بن حسین خطیبى بلخى، مشهور به بهاءولد؛ زنده بیدار؛ مجموعه مواعظ و کلمات سید برهان‌الدین محقق ترمذى به همراه تفسیر سوره محمد و فتح؛ شرح احوال و نقد و تحلیل آثار شیخ فریدالدین عطار نیشابورى؛ ترجمه رساله قشیریه؛ مناقب اوحدالدین حامد بن ابى الفخر کرمانى؛ طریق عشق؛ ترجمه قرآن مجید (که به چاپ نرسیده است) و...

    از بدیع‌الزمان فروزانفر، تعدادى مقاله تحقیقى نیز باقى مانده است که با آنکه سال‌ها از نگارش آنها مى‌گذرد، هنوز تازگى خود را از دست نداده‌اند. وى در عالم شعر نیز شاعرى توانا بود، ولى هرگز نخواست به‌عنوان «شاعر» شناخته شود. او به‌حق، محققى توانا بود و آثارش از جمله در زمینه ادبیات و تصوف در دوران اسلامى، همه شاهد صادقى است بر این مدعا.

    فروزانفر از نظر معتقدات دینى، مسلمانى بود با احاطه کامل به علوم اسلامى، از قرآن و تفسیر و حدیث و کلام و... و در ضمن، عمیقا آشنا با حقایق تصوف و عرفان و به دور از هرگونه سخت‌گیرى و تعصب.

    پس از ورود به تهران، نخست به تدریس در دبیرستان و دارالمعلمین عالى پرداخت و پس از تأسیس دانشگاه تهران در سال 1313، در دوران رضا شاه، به استادى زبان و ادبیات فارسى دانشکده ادبیات آن دانشگاه برگزیده شد و از آن سال تا سال 1346 که بازنشسته شد، در دانشکده‌هاى ادبیات و علوم معقول و منقول (الهیات و معارف اسلامى بعد) تدریس کرد.

    وى بى‌تردید نامدارترین استاد ادب فارسى در دانشگاه‌هاى ایران بود. فروزانفر در ضمن تدریس، سالیان دراز ریاست دانشکده علوم معقول و منقول را به عهده داشت. یک دوره نیز به‌عنوان سناتور انتصابى به مجلس سنا رفت و پس از بازنشستگى، به ریاست کتابخانه سلطنتى ایران منصوب گردید.

    منابع مقاله

    متینى، جلال، بدیع‌الزمان فروزانفر و سخن و سخنوران (به مناسبت یک‌صدمین سال تولد استاد فروزانفر)، مجله ایران‌شناسى، سال هشتم، زمستان 1375،‌ش 4، ص 692 - 665.


    وابسته‌ها