قاآنی، حبیب‌الله بن محمدعلی

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    قاآنی، حبیب‌الله بن محمدعلی
    نام قاآنی، حبیب‌الله بن محمدعلی
    نام‌های دیگر ق‍اآن‍ی، ح‍ب‍یب‌ال‍ه‌ ب‍ن‌ گ‍ل‍ش‍ن

    ق‍اآن‍ی ش‍یرازی، ح‍ب‍یب‌ ب‍ن‌ م‍ح‍م‍دع‍ل‍ی

    م‍یرزا ح‍ب‍یب‌ ق‍اآن‍ی

    نام پدر محمدعلی گلشن
    متولد ۲۹ شعبان، ۱۲۲۳ق
    محل تولد شیراز
    رحلت ۵ شعبان ۱۲۷۰ق
    اساتید
    برخی آثار ديوان حکيم قاآني
    کد مؤلف AUTHORCODE02557AUTHORCODE

    حبیب‌الله شیرازی (1223-1270ق)، متخلص به قاآنی، از شاعران و قصیده‌سرایان بزرگ دربار فتحعلی شاه، محمدشاه و آغاز پادشاهی ناصرالدین‌شاه قاجار بود.

    ولادت

    میرزا حبیب‌الله، در 29 شعبان 1223ق، در عهد سلطنت فتحعلی شاه قاجار، در شیراز، در میان خانواده ادیبی دانشمند، دیده به جهان گشود[۱].

    نسب

    پدرش محمدعلی گلشن (متوفی 1234ق) نیز شاعر بود و اشعاری از او در تذکره‌های دوران قاجار، نظیر «دلگشا»، «فارسنامه» و «مجمع الفصحا» نقل شده است. پدربزرگش نیز حکیم و اهل فضل و علم بوده است[۲].

    تحصیل و زندگی

    قاآنی در هفت‎‌سالگی، به مکتب می‌رود و در یازده‌سالگی پدرش را از دست می‌دهد و با خانواده خود به تنگدستی می‌افتد؛ چنانکه در شرح‌حال خود نوشته است، در این هنگام «از نعیم دنیا جز فرش و حصیر و قرص خمیری هیچ نداشتم و احتیاجم بر آن داشت که خود، پدر خویش شده، راهی پیش گیرم. طریق اسلاف شایسته دیدم.» بدون تشویق و تحریک کسی، حجره‌ای در یکی از مدارس گرفته و به درس و مشق می‌پردازد. ازآنجاکه طبعی موزون داشته، یکی دو قصیده در ستایش حسینعلی میرزا، فرمانفرمای فارس می‌سراید و در ازای آن، شاهزاده نامبرده، مستمری ناچیزی برای وی مقرر می‌دارد. شاعر به همین مقرری قناعت کرد و در تحصیل علوم، چنان توسن همت به جولان درآورد که در سال نگذشت، بر همگان پیش ی گرفت «به نوعی که هرکس می‌دید، شگفتی‌ها می‌کرد»[۳].

    وی چند سالی هم در اصفهان، به تکمیل علوم ادبیات و زبان عربی و علوم ریاضی و معارف اسلامی پرداخت و سپس به شیراز بازگشت. هنگامی‌که شانزده ساله بود، با ورود شاهزاده حسنعلی میرزا شجاع‌السلطنه فرزند دیگر فتحعلی شاه به شیراز، مورد لطف و عنایت وی قرار گرفته و از تشویق‌های او برخوردار گشت. در همان سال (1329ق)، شاهزاده مزبور به فرمانفرمایی خراسان منصوب گشت و قاآنی نیز همراه او، روانه مشهد شد و در آن شهر، با پشتیبانی شاهزاده، به تحصیل علم و حکمت ادامه داد و نیز به سرودن شعر راغب‎تر شد و ازاین‌پس تخلص خود را که «حبیب» بود، به مناسبت نام فرزند حسنعلی میرزا شجاع‌السلطنه (اوکتای قاآن)، به قاآنی تغییر داد. شاعر هنگام جلوس محمدشاه بر تخت سلطنت، به حلقه شاعران دربار وی پیوست و از شاه لقب «حسان‌العجم» (به نام حسان ابن ثابت مداح حضرت رسول(ص)) گرفت[۴].

    در سال 1253 که محمدشاه برای فتح غوریان و قندهار عازم آن دیار گشت، وی ملتزم رکاب بود، ولی در میانه راه، به علت بیماری، با اجازه شاه، به تهران بازگشت. پس از مراجعت شاه، قصیده مفصلی سرود که در آن از دلیری و پیروزی ایرانیان و حسن رفتار محمدشاه با اسیران افغانی و اظهار تنفر از کارشکنی سفیر انگلیس و اشغال سواحل جنوبی ایران به‌وسیله کشتی‌های جنگی انگلستان، سخن رانده بود[۵].

    قاآنی علاوه بر احاطه کامل به زبان و ادبیات فارسی، زبان عربی و ترکی را به حد کمال می‌دانسته و نیز نخستین شاعر فارسی‌زبان است که با زبان فرانسه و انگلیسی آشنایی داشته است. میرزا طاهر دیباچه‌نگار، درباره او نگاشته است که «اندک زمانی در این زبان [فرانسه] به‌طوری تسلط یافت که هنگام تکلم اگر به تغییر صورت و لباس رفع شبهه و التباس نمی‌شد، کسی واقف از آن نمی‌گشت که گوینده، پارسی است یا پاریسی». یکی از نشانه‌های فرانسه دانستن قاآنی، ترجمه کتابی به این زبان در امر فلاحت است که امیرکبیر (متوفی 1268ق) به او محول کرد. داستان از این قرار بوده که امیرکبیر پس از رسیدن به صدارت، مواجب شاعر را از فهرست کارکنان دولتی حذف می‌کند و می‌گوید دولت به شاعر نیاز ندارد. شاهزاده اعتضادالسلطنه که در آن زمان، حامی وی بوده، در نزد امیر از قاآنی وساطت کرده و از او درخواست نمود که بار دیگر امر مواجب او را برقرار سازد. امیر می‌پرسد قاآنی غیر از شاعری چه هنر دیگری دارد و چون به عرض می‌رسد که او زبان فرانسه می‌داند، امیر کتابی را در امر فلاحت برای ترجمه به قاآنی سپرد و شاعر هر هفته جزوه‌ای از آن را از فرانسه به فارسی ترجمه می‌کرد و توسط اعتضادالسلطنه پیش امیر می‌فرستاد و در ازای آن، مزدی در حدود پنج تومان آن‌وقت می‌گرفت[۶].

    قاآنی در مدت سه سالی که از 1259 تا 1262ق در شیراز اقامت و فراغتی داشته، به گفته خود، سه چهار ماهی «به تعلیم زبان انگلیسی اشتغال نموده» و در این زبان نیز تا اندازه‌ای پیشرفت کرده بود[۷].

    شاعر در سال 1262ق با مرگ حامی خود حسنعلی میرزا شجاع‌السلطنه، با حالی پریشان به تهران باز می‌گردد. ولی پس از چندی با آشنایی با علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه به مهدعلیا مادر ناصرالدین شاه معرفی می‌شود. وی سپس به دربار ناصرالدین شاه معرفی می‌شود. وی سپس به دربار ناصرالدین شاه که از زمان ولایتعهدی خود او را می‌شناخت راه یافت و شاعر رسمی دربار گشت. ازآن‌پس یکسره با خانواده خود در تهران رحل اقامت افکند. در تهران به تربیت فرزندش محمدحسن که مانند خود وی، طبع شعر داشت و بعدها تخلص سامانی یافت همت گماشت و او را به‌طور فشرده، تحت تعلیم قرار داد، طوری که وی را افزون بر آموزش زبان فرانسه، «به خواندن اقسام ریاضی‌اش مشغول ساخته مسائل کلیه آن فنون را از هندسه و هیأت و نجوم و حساب، پیوسته به او القا می‌کرد و به دقیقه‌ای از دقایق آن‌ها، ابقا نمی‌نمود»[۸].

    وفات

    شاعر در سال 1270ق به بیماری مالیخولیا و پریشان‌گویی مبتلا شد و روز چهارشنبه پنجم شعبان همان سال، درگذشت[۹].

    پانویس

    منابع مقاله

    قاآنی، حبیب‌الله بن محمدعلی، مقدمه «دیوان حکیم قاآنی شیرازی»، بر اساس نسخه میرزا محمود خوانساری، به کوشش امیرحسین صانعی، تهران، مؤسسه انتشارات نگاه، چاپ اول، 1380ش.

    وابسته‌ها