مجموعه‌ای از آثار عطار نیشابوری: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR13971J1.jpg | عنوان =مجموعه‎ای از آثار عطار نیشابوری...» ایجاد کرد)
     
    جز (جایگزینی متن - 'ه ای ' به 'ه‌ای ')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
     
    (۵۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    | تصویر =NUR13971J1.jpg
    | تصویر =NUR13971J1.jpg
    | عنوان =مجموعه‎ای از آثار عطار نیشابوری‏
    | عنوان =مجموعه‌ای از آثار عطار نیشابوری‏
    | عنوان‌های دیگر =مجموعه‌‏اي از آثار شيخ فريد الدين عطار نيشابوري  
    | عنوان‌های دیگر =مجموعه‌‏ای از آثار شيخ فريدالدين عطار نيشابوري  


    کليات. برگزيده
    کليات. برگزيده


    پند نامه و بي سر نامه
    پند نامه و بي سر نامه  


    پند نامه - بي سر نامه - بلبل نامه - سي فصل - نزهت الاحباب - بيان ارشاد
    پند نامه - بي سر نامه - بلبل نامه - سي فصل - نزهت الاحباب - بيان ارشاد


    کليات. برگزيده
    کليات. برگزيده  
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[عطار، محمد بن ابراهيم]] (نويسنده)
    [[عطار، محمد بن ابراهيم]] (نويسنده)


    [[خوشنويس، احمد]] (مصحح)
    [[خوشنويس، احمد]] (مصحح)
    | زبان =فارسي
    | زبان =فارسی
    | کد کنگره =‏
    | کد کنگره =‏
    | موضوع =
    | موضوع =
    خط ۲۲: خط ۲۲:


    | مکان نشر =ايران - تهران  
    | مکان نشر =ايران - تهران  
    | سال نشر =مجلد1: 1376ش ,  
    | سال نشر =مجلد1: 1376ش ,  


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE13971AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE13971AUTOMATIONCODE
    خط ۲۸: خط ۲۸:
    | شابک =964-6290-02-7
    | شابک =964-6290-02-7
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =13971
    | کد پدیدآور =
    | کتابخوان همراه نور =13971
    | کد پدیدآور =00393
    | پس از =
    | پس از =
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}  
    }}  


    '''مجموعه‎ای از آثار عطار نیشابوری'''، مشتمل بر شش اثر منظوم منسوب به محمد بن ابراهیم عطار نیشابوری (متوفی 627ق)، به نام‎های پندنامه، بی‎سرنامه، بلبل‎نامه، سی‎فصل، نزهت الأحباب و بیان الارشاد (مفتاح الاراده) می‎باشد که با تصحیح و مقدمه احمد خوشنویس منتشر شده است.
    '''مجموعه‌ای از آثار عطار نیشابوری'''، مشتمل بر شش اثر منظوم منسوب به [[عطار، محمد بن ابراهیم|محمد بن ابراهیم عطار نیشابوری]] (متوفی 627ق)، به نام‎های پندنامه، بی‌سرنامه، بلبل‌نامه، سی‌فصل، نزهت الأحباب و بیان الارشاد (مفتاح الاراده) می‌باشد که با تصحیح و مقدمه [[خوشنويس، احمد|احمد خوشنویس]] منتشر شده است.


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    خط ۴۰: خط ۴۱:


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    محقق کتاب در مقدمه پس از بررسی پیشینه تفکرات عرفانی و شرح احوال عطار، به بررسی تألیفات عطار پرداخته و می‎نویسد: مثنوی‎های عطار در تذکره هفت اقلیم بدین‎شرح ذکر شده: الهی‎نامه، اسرارنامه، مصیبت‎نامه، وصلت‎نامه، بلبل‎نامه، پندنامه، جواهرنامه، بی‎سرنامه، خسرونامه، ولدنامه، اشترنامه، جوهر الذات، مظهر العجایب، منطق الطیر، گل و هرمز و شرح القلب و از منثوراتش تذکرة الاولیاء و اخوان الصف را برشمرده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص25-24</ref>.
    محقق کتاب در مقدمه پس از بررسی پیشینه تفکرات عرفانی و شرح احوال عطار، به بررسی تألیفات [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] پرداخته و می‌نویسد: مثنوی‌های [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] در تذکره هفت اقلیم بدین‌شرح ذکر شده: الهی‌نامه، اسرارنامه، مصیبت‌نامه، وصلت‌نامه، بلبل‌نامه، پندنامه، جواهرنامه، بی‌سرنامه، خسرونامه، ولدنامه، اشترنامه، جوهر الذات، مظهر العجایب، منطق الطیر، گل و هرمز و شرح القلب و از منثوراتش تذکرة الاولیاء و اخوان الصف را برشمرده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص25-24</ref>.


    سپس در ادامه، سبب ارائه تعدادی از آثار عطار در این مجموعه را این‎گونه توضیح می‎دهد: «اخیراً مجموعه‎ای از آثار گران‎بهای شیخ اجل فریدالدین عطار مشتمل بر: پندنامه، سی‎فصل، بلبل‎نامه، نزهت الاحباب که سابقاً به خط نگارنده از روی چند نسخه خطی استنساخ شده و در کتابخانه این‎جانب موجود بود». به نظرم رسید این چند کتاب نیز به ضمیمه هم چاپ و در معرض استفاده اندیشمندان قرار گیرد<ref>ر.ک: همان، ص27</ref>.
    سپس در ادامه، سبب ارائه تعدادی از آثار عطار در این مجموعه را این‌گونه توضیح می‌دهد: «اخیراً مجموعه‌ای از آثار گران‌بهای شیخ اجل [[عطار، محمد بن ابراهیم|فریدالدین عطار]] مشتمل بر: پندنامه، سی‌فصل، بلبل‌نامه، نزهت الاحباب که سابقاً به خط نگارنده از روی چند نسخه خطی استنساخ شده و در کتابخانه این‌جانب موجود بود». به نظرم رسید این چند کتاب نیز به ضمیمه هم چاپ و در معرض استفاده اندیشمندان قرار گیرد<ref>ر.ک: همان، ص27</ref>.


    برخی از محققین، پندنامه را از جمله آثار عطار نیشابوری می‎دانند نه از عطار تونی و نه از عطار همدانی (معروف به ابوالعلاء) معاصر شیخ و نه هیچ عطار جعال دیگر<ref>ر.ک: صرافی، عباسعلی، صفحه سی‎وچهار </ref>‏؛ ولی برخی دیگر معتقدند آثاری چون بلبل نامه، سی فصل و بی‎سرنامه قطعاً از کسان دیگری است که به روزگاران مختلف می‎زیسته و عطار تخلص داشته‎اند<ref>ر.ک: سادات ناصری، سید حسن، ص20-19</ref>.***
    برخی از محققین، پندنامه را از جمله آثار [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار نیشابوری]] می‌دانند نه از عطار تونی و نه از عطار همدانی (معروف به ابوالعلاء) معاصر شیخ و نه هیچ عطار جعال دیگر<ref>ر.ک: صرافی، عباسعلی، صفحه سی‌وچهار </ref>‏؛ ولی برخی دیگر معتقدند آثاری چون بلبل نامه، سی فصل و بی‌سرنامه قطعاً از کسان دیگری است که به روزگاران مختلف می‌زیسته و عطار تخلص داشته‌اند<ref>ر.ک: سادات ناصری، سید حسن، ص20-19</ref>.


    به‎هرحال پندنامه از آن عطار یا هر شاعر دیگری که‎ باشد‎ از دیرباز موردتوجه شاعران و شارحان و محققان بوده است و مانند گلستان سعدی در مکتب‎خانه‎ها و مدارس تدریس می‎شده است‎. هم‎اکنون نیز این کتاب در برخی از کشورها و از جمله در‎ دانشکده‎های‎ ادبیات‎ و الهیات ترکیه تدریس می‎شود. به همین دلیل بارها آن را ترجمه کرده و بر آن شرح‎ها نوشته‎اند. این کتاب ‎‎مانند‎ کتب علمی و ادبی و اخلاقی قدما با حمد خدا و نعت پیغمبر اکرم(ص) آغاز می‎شود‎ و مباحثی‎ از‎ قبیل نکوهش نفس اماره، فواید خاموشی، اخلاق حمیده، اسباب عافیت، فواید صبر، بیان دانش، صحبت‎ ناجنس، صفت شکر، حق و الدین، مذمت دروغ‎گویی، بی‎وفائی جهان، صفت صدق و امانت و سخاوت‎، احتراز از خشم، اکرام‎ مهمان‎، قناعت، فتوت و جوانمردی را شامل می‎شود. در پندنامه تلمیحات مذهبی و اشارات تاریخی فراوان وجود دارد از آن جمله: طوفان نوح، سرگذشت قوم عاد، داود و سلیمان و ایوب و عیسی و یونس پیغامبر<ref>ر.ک: بی‎نام، ص201-200</ref>.
    به‍‌هرحال پندنامه از آن عطار یا هر شاعر دیگری که‎ باشد‎ از دیرباز موردتوجه شاعران و شارحان و محققان بوده است و مانند گلستان سعدی در مکتب‎خانه‌ها و مدارس تدریس می‌شده است‎. هم‌اکنون نیز این کتاب در برخی از کشورها و از جمله در‎ دانشکده‌های‎ ادبیات‎ و الهیات ترکیه تدریس می‌شود. به همین دلیل بارها آن را ترجمه کرده و بر آن شرح‎ها نوشته‌اند. این کتاب ‎‎مانند‎ کتب علمی و ادبی و اخلاقی قدما با حمد خدا و نعت پیغمبر اکرم(ص) آغاز می‌شود‎ و مباحثی‎ از‎ قبیل نکوهش نفس اماره، فواید خاموشی، اخلاق حمیده، اسباب عافیت، فواید صبر، بیان دانش، صحبت‎ ناجنس، صفت شکر، حق و الدین، مذمت دروغ‎گویی، بی‌وفائی جهان، صفت صدق و امانت و سخاوت‎، احتراز از خشم، اکرام‎ مهمان‎، قناعت، فتوت و جوانمردی را شامل می‌شود. در پندنامه تلمیحات مذهبی و اشارات تاریخی فراوان وجود دارد از آن جمله: طوفان نوح، سرگذشت قوم عاد، داود و سلیمان و ایوب و عیسی و یونس پیغامبر<ref>ر.ک: بی‌نام، ص201-200</ref>.


    بسیاری از‎ آیات قرآن و احادیث نیز در آن تحلیل شده است، مانند این ابیات:
    بسیاری از‎ آیات قرآن و احادیث نیز در آن تحلیل شده است، مانند این ابیات:


    '''هرکه خشم خود فرو خورد ای جوان‎*** باشد او از رستگاران جهان'''
    {{شعر}}
    {{ب|''هرکه خشم خود فرو خورد ای جوان‎''|2=''باشد او از رستگاران جهان''}}
    {{پایان شعر}}


    که اشاره است به آیه قرآن: «وَ الْکَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعَافِينَ عَنِ الناسِ» ﴿آل‏عمران‏، 134﴾
    که اشاره است به آیه قرآن: «وَ الْکَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعَافِينَ عَنِ الناسِ» ﴿آل‏عمران‏، 134﴾
    خط ۵۶: خط ۵۹:
    و یا
    و یا


    '''حاجت خود را مجو از زشت‎رو*** آنکه دارد روی خوب از وی بجو'''
    {{شعر}}
    {{ب|''حاجت خود را مجو از زشت‌رو''|2=''آنکه دارد روی خوب از وی بجو''}}
    {{پایان شعر}}
     


    که اشاره است به حدیث: «اطلبوا‎ الخیر‎ عند حسان الوجوه».
    که اشاره است به حدیث: «اطلبوا‎ الخیر‎ عند حسان الوجوه».


    همچنین از اصطلاحات عرفان و تصوف در آن بسیار سخن رفته است، از قبیل توکل، مجاهده نفس، پشمینه، ذکر، شکر و غیره؛ مانند:
    همچنین از اصطلاحات عرفان و تصوف در آن بسیار سخن رفته است، از قبیل توکل، مجاهده نفس، پشمینه، ذکر، شکر و غیره؛ مانند:
    {{شعر}}
    {{ب|''خرقه پشمینه ‎ ‎را بر دوش‎ کن''|2=''شربتی از نامرادی نوش کن''}}
    {{ب|''بر توکل گر بود فیروزیت''|2=''حق دهد مانند مرغان روزیت'''<ref>ر.ک: همان</ref>}}
    {{پایان شعر}}


    '''خرقه پشمینه ‎ ‎را بر دوش‎ کن***شربتی از نامرادی نوش کن'''
    پندنامه مشتمل بر اندرزهای اخلاقی و اجتماعی است که با دقت و بررسی در معانی آن معلوم می‌شود اغلب آن‌ها مأخوذ از مضامین احادیث نبوی و سخنان علی(ع) است.
     
    ''' بر توکل گر بود فیروزیت*** ‎ حق دهد مانند مرغان روزیت''' <ref>ر.ک: همان</ref>.
     
    پندنامه مشتمل بر اندرزهای اخلاقی و اجتماعی است که با دقت و بررسی در معانی آن معلوم می‎شود اغلب آن‎ها مأخوذ از مضامین احادیث نبوی و سخنان علی(ع) است.


    در ثواب احتراز از دنیا چنین سروده است:
    در ثواب احتراز از دنیا چنین سروده است:
    {{شعر}}
    {{ب|''با چه ماند این جهان گویم جواب''|2=''آن‌که بیند آدمی چیزی به خواب''}}
    {{پایان شعر}}


    '''با چه ماند این جهان گویم جواب***آن‎که بیند آدمی چیزی به خواب'''
    این بیت عین مضمون سخن علی(ع) است که فرمود: «انما الدنیا کحلم النائم او کبیت نسجته العنکبوت»؛ یعنی دنیا مانند رؤیایی است که در خواب ببینند یا مانند خانه‌ای است که عنکبوت آن را می‌بافد<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص29</ref>.
     
    این بیت عین مضمون سخن علی(ع) است که فرمود: «انما الدنیا کحلم النائم او کبیت نسجته العنکبوت»؛ یعنی دنیا مانند رؤیایی است که در خواب ببینند یا مانند خانه‎ای است که عنکبوت آن را می‎بافد<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص29</ref>.


    یا در گرامی‎داشت مهمان می‎سراید:
    یا در گرامی‌داشت مهمان می‌سراید:
    {{شعر}}
    {{ب|''ای برادر دار مهمان را عزی''|2='' تا بیابی عزت از رحمان تو نیز''}}
    {{پایان شعر}}


    '''ای برادر دار مهمان را عزی*** تا بیابی عزت از رحمان تو نیز'''
    رسول خدا(ص) فرمود: هر کس ایمان به خدا و روز رستاخیر دارد البته مهمان خود را گرامی بدارد<ref>ر.ک: همان، ص30</ref>.
     
    رسول خدا(ص) فرمود: هر کس ایمان به خدا و روز رستاخیر دارد البته مهمان خود را گرامی بدارد <ref>ر.ک: همان، ص30</ref>.


    منظومه بیسرنامه با اعتراف شاعر به توحید و یگانگی پروردگار آغاز شده است:
    منظومه بیسرنامه با اعتراف شاعر به توحید و یگانگی پروردگار آغاز شده است:
    {{شعر}}
    {{ب|''من به‌غیراز تو نبینم در جهان''|2=''قادرا پروردگارا جاودان''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص50</ref>}}
    {{پایان شعر}}


    '''من به‎غیراز تو نبینم در جهان*** قادرا پروردگارا جاودان'''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص50</ref>.
    سپس سر حق را پیروی از محمد مصطفی(ص) می‌داند:
     
    {{شعر}}
    سپس سر حق را پیروی از محمد مصطفی(ص) می‎داند:
    {{ب|''هر که در راه محمد راه یافت''|2=''سر حق را از دل آگاه یافت''}}
     
    {{ب|''احمد است اینجا احد ای مرد کار''|2=''سر حق را با تو گفتم آشکار''}}
    '''هر که در راه محمد راه یافت*** سر حق را از دل آگاه یافت'''
    {{ب|''میم را بردار احمد شد احد''|2=''فهم کن معنی الله الصمد''}}<ref>ر.ک: همان، ص55</ref>
     
    {{پایان شعر}}
    '''احمد است اینجا احد ای مرد کار***سر حق را با تو گفتم آشکار'''
     
    '''میم را بردار احمد شد احد*** فهم کن معنی الله الصمد''' <ref>ر.ک: همان، ص55</ref>.***
     
    و در آخر از این‎که از سالکان راه عقب افتاده و نفسش گرفتار معصیت بوده دریغ می‎خورد:
     
    '''ای دریغا سالکان راه بین***راه رفتند و بماندم این چنین'''
     
    '''ای دریغا نفس ما در معصیت***خود خودی کردی بری از معرفت'''<ref>ر.ک: همان، ص60</ref>.***
     
    عشق بلبل به گل یکی از حکایت‎های خیالی در ادبیات فارسی است که‎ شاعران‎ متعدد‎ درباره آن سخن گفته و طبع‎آزمایی کرده‎اند. در ابتدا شاعران اشاراتی به دلدادگی و ناله و فغانِ بلبل‎ و حُسنِ گل می‎کردند، ولی از قرن هفتم به بعد، هنگامی‎که استفاده از‎ زبانِ حال به‎عنوان‎ شگردی‎ ادبی در میان شعرا شایع شد، به داستان گل و بلبل هم شاخ و برگ‎هایی داده شد و چند داستان عاشقانه (رمانس) به‎صورت مثنوی دراین‎باره سروده شد. معروف‎ترینِ این مثنوی‎ها بلبل‎نامه‎ای‎ است که به فریدالدین عطار نیشابوری نسبت داده شده است؛ ولی در حقیقت حدود دو قرن پس از عطار یعنی در اواخر قرن هشتم تا اوایل قرن نهم سروده شده است (یکی‎ از‎ نسخه‎های خطی این اثر که در ایاسوفیاست مورخ 828ق است). مثنوی دیگر نزهت الاحباب است که آن نیز به عطار نسبت داده شده است و مانند بلبل‎نامه مدت‎ها پس از عطار‎ سروده‎ شده است. سرایندگان اصلی این دو مثنوی هنوز شناخته نشده‎اند<ref>ر.ک: پورجوادی، نصرالله، ص5</ref>.
     
    منظومه سی‎فصل مناظره یک پیر با عطار است:
     
    '''یکی پیری مرا آواز میداد***که ای عطار از دست تو فریاد'''
     
    '''جهان برهم زدی و فتنه کردی*** به دیوار مذاهب رخنه کردی'''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص92</ref>.


    این منظومه با پرسش‎های متعدد معرفتی توسط پیر ادامه می‎یابد:
    و در آخر از این‌که از سالکان راه عقب افتاده و نفسش گرفتار معصیت بوده دریغ می‌خورد:
    {{شعر}}
    {{ب|''ای دریغا سالکان راه بین''|2=''راه رفتند و بماندم این چنین''}}
    {{ب|''ای دریغا نفس ما در معصیت''|2=''خود خودی کردی بری از معرفت''<ref>ر.ک: همان، ص60</ref>}}
    {{پایان شعر}}


    '''بیا برگو که منزلگاه آن یار***که پنهان بینمش از چشم اغیار'''<ref>ر.ک: همان</ref>.
    عشق بلبل به گل یکی از حکایت‎های خیالی در ادبیات فارسی است که‎ شاعران‎ متعدد‎ درباره آن سخن گفته و طبع‌آزمایی کرده‌اند. در ابتدا شاعران اشاراتی به دلدادگی و ناله و فغانِ بلبل‎ و حُسنِ گل می‌کردند، ولی از قرن هفتم به بعد، هنگامی‌که استفاده از‎ زبانِ حال به‌عنوان‎ شگردی‎ ادبی در میان شعرا شایع شد، به داستان گل و بلبل هم شاخ و برگ‎هایی داده شد و چند داستان عاشقانه (رمانس) به‌صورت مثنوی دراین‌باره سروده شد. معروف‎ترینِ این مثنوی‌ها بلبل‌نامه‌ای‎ است که به [[عطار، محمد بن ابراهیم|فریدالدین عطار نیشابوری]] نسبت داده شده است؛ ولی در حقیقت حدود دو قرن پس از [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] یعنی در اواخر قرن هشتم تا اوایل قرن نهم سروده شده است (یکی‎ از‎ نسخه‌های خطی این اثر که در ایاسوفیاست مورخ 828ق است). مثنوی دیگر نزهت الاحباب است که آن نیز به [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] نسبت داده شده است و مانند بلبل‌نامه مدت‎ها پس از [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار‎]] سروده‎ شده است. سرایندگان اصلی این دو مثنوی هنوز شناخته نشده‌اند<ref>ر.ک: پورجوادی، نصرالله، ص5</ref>.


    '''بیا برگو که این افلاک و ایوان***زبهر چیست همچون چرخ گردان'''<ref>ر.ک: همان، ص93</ref>.
    منظومه سی‌فصل مناظره یک پیر با عطار است:
    {{شعر}}
    {{ب|''یکی پیری مرا آواز میداد''|2=''که‌ای عطار از دست تو فریاد''}}
    {{ب|''جهان برهم زدی و فتنه کردی''|2=''به دیوار مذاهب رخنه کردی''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص92</ref>}}
    {{پایان شعر}}


    سپس تأکید می‎کند که بر عوام الناس درک این معانی مشکل است:
    این منظومه با پرسش‌های متعدد معرفتی توسط پیر ادامه می‌یابد:
    {{شعر}}


    '''عوام الناس این معنی ندانند*** عوام الناس در دعوی بمانند'''<ref>ر.ک: همان، ص96</ref>.


    سپس در مقام پاسخ برآمده و یک‎یک سؤالات را با بند «دگر پرسی ...» پاسخ می‎دهد. ابتدا در تبیین مقام امامت، حب ولایت را تنها راه نجات می‎داند:


    '''زبغضش راه دوزخ پیش گیری*** زحبش در ولای او بمیری'''
    {{ب|''بیا برگو که منزلگاه آن یار''|2=''که پنهان بینمش از چشم اغیار''<ref>ر.ک: همان</ref>}}
    {{ب|''بیا برگو که این افلاک و ایوان''|2=''زبهر چیست همچون چرخ گردان''<ref>ر.ک: همان، ص93</ref>}}
    {{پایان شعر}}


    '''تو را ایمان و دین از وی تمام است*** که اندر هر دو عالم او امام است''' <ref>ر.ک: همان، ص98</ref>.
    سپس تأکید می‌کند که بر عوام الناس درک این معانی مشکل است:
    {{شعر}}
    {{ب|''عوام الناس این معنی ندانند''|2=''عوام الناس در دعوی بمانند''<ref>ر.ک: همان، ص96</ref>}}
    {{پایان شعر}}


    و در فرازی از منظومه رسول‎الله را پیر راه و امام را پناه می‎داند:
    سپس در مقام پاسخ برآمده و یک‎یک سؤالات را با بند «دگر پرسی...» پاسخ می‌دهد. ابتدا در تبیین مقام امامت، حب ولایت را تنها راه نجات می‌داند:
    {{شعر}}
    {{ب|''زبغضش راه دوزخ پیش گیری''|2=''زحبش در ولای او بمیری''}}
    {{ب|''تو را ایمان و دین از وی تمام است''|2='' که اندر هر دو عالم او امام است''<ref>ر.ک: همان، ص98</ref>}}
    {{پایان شعر}}


    '''رسول‎الله پیر راه باشد*** ز سر هر دو کون آگاه باشد'''
    و در فرازی از منظومه رسول‌الله را پیر راه و امام را پناه می‌داند:
    {{شعر}}
    {{ب|''رسول‌الله پیر راه باشد''|2=''ز سر هر دو کون آگاه باشد''}}
    {{ب|''محمد اندرین ره پیر راه است''|2=''ولی حیدر ترا پشت و پناهست''<ref>ر.ک: همان، ص137</ref>}}
    {{پایان شعر}}


    '''محمد اندرین ره پیر راه است*** ولی حیدر ترا پشت و پناهست'''<ref>ر.ک: همان، ص137</ref>.
    پس‌ازآن، نزهت الأحباب و در ادامه آن بیان الارشاد آمده است.


    پس‎ازآن، نزهت الأحباب و در ادامه آن بیان الارشاد آمده است.
    نویسنده در نزهت الاحباب، خود چنین می‌نویسد: بدان ای عزیز که این کتاب را نزهت الاحباب نام نهادیم حق‎تعالی توفیق رفیق گرداناد و این حکایت عاشق و معشوق یعنی گل و بلبل و مناظره ایشان و عتاب از طرفین چون به نظر حقیقت بنگری حل اهل دنیاست و معیشت ایشان<ref>همان، ص147</ref>.


    نویسنده در نزهت الاحباب، خود چنین می‎نویسد: بدان ای عزیز که این کتاب را نزهت الاحباب نام نهادیم حق‎تعالی توفیق رفیق گرداناد و این حکایت عاشق و معشوق یعنی گل و بلبل و مناظره ایشان و عتاب از طرفین چون به نظر حقیقت بنگری حل اهل دنیاست و معیشت ایشان<ref>همان، ص147</ref>.
    در بیان الارشاد یا مفتاح الاراده مفاهیمی چون توحید، دل، عقل، عشق، نفس، مواظبت بر طاعات، ایمان و اسلام، شرافت علم، پیر، ادب، خرقه ارادت، ریاضت، نگاهداشت صحبت، مقامات اهل سلوک، اقسام اهل ایمان را شرح و توضیح می‌دهد.
     
    در بیان الارشاد یا مفتاح الاراده مفاهیمی چون توحید، دل، عقل، عشق، نفس، مواظبت بر طاعات، ایمان و اسلام، شرافت علم، پیر، ادب، خرقه ارادت، ریاضت، نگاهداشت صحبت، مقامات اهل سلوک، اقسام اهل ایمان را شرح و توضیح می‎دهد.


    عطار در بیان الارشاد اقسام مکاشفات عرفانی را به سه قسم تقسیم نموده است:
    عطار در بیان الارشاد اقسام مکاشفات عرفانی را به سه قسم تقسیم نموده است:
    خط ۱۳۸: خط ۱۵۰:
    اول کشف علمی و آن این است که عارف بر حقایق و اسرار جهان آگاه و مطلع گردیده و حقایق و معانی مشکله بر او پدیدار و منکشف گردد.
    اول کشف علمی و آن این است که عارف بر حقایق و اسرار جهان آگاه و مطلع گردیده و حقایق و معانی مشکله بر او پدیدار و منکشف گردد.


    دوم کشف خیالی که در آن بعضی صداهای غیبی به گوشش می‎رسد و انوار ربانی بر چشم حسی و ظاهری او پرتو افکند.
    دوم کشف خیالی که در آن بعضی صداهای غیبی به گوشش می‌رسد و انوار ربانی بر چشم حسی و ظاهری او پرتو افکند.


    و سوم کشف عیانی چنان‎که می‎گوید:
    و سوم کشف عیانی چنان‌که می‌گوید:


    '''چو عالی گردد از کشف عیانی*** بخواهد دید سید را نهانی'''
    {{شعر}}
    {{ب|''چو عالی گردد از کشف عیانی''|2=''بخواهد دید سید را نهانی''}}
    {{پایان شعر}}


    این مرتبه را در نزد عرفا و محققین مقام، مرتبه عین الیقین و حق الیقین نامند <ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص35</ref>.
    این مرتبه را در نزد عرفا و محققین مقام، مرتبه عین الیقین و حق الیقین نامند<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص35</ref>.


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==
    فهرست مطالب در انتهای کتاب ذکر شده است.
    فهرست مطالب در انتهای کتاب ذکر شده است.


    مقدمه کتاب حاوی پاورقی‎هایی در توضیح برخی مطالب است.
    مقدمه کتاب حاوی پاورقی‌هایی در توضیح برخی مطالب است.


    ==پانویس ==
    ==پانویس ==
    خط ۱۵۷: خط ۱۷۱:
    # مقدمه و متن کتاب.
    # مقدمه و متن کتاب.
    # صرافی، عباسعلی، مقدمه «پندنامه»، تهران، انتشارات زوار، چاپ اول، بهار 1386.
    # صرافی، عباسعلی، مقدمه «پندنامه»، تهران، انتشارات زوار، چاپ اول، بهار 1386.
    # پورجوادی، نصرالله، «بلبل‎نامه سروده علی گیلانی پومنی»، پایگاه مجلات تخصصی نور: ضمیمه نامه فرهنگستان، مهر 1383، شماره 17، صفحه 3 تا 62؛ به آدرس اینترنتی:
    #[[:noormags:45823|پورجوادی، نصرالله، «بلبل‌نامه سروده علی گیلانی پومنی»، پایگاه مجلات تخصصی نور: ضمیمه نامه فرهنگستان، مهر 1383، شماره 17، صفحه 3 تا 62]].
    #:http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/45823
    #[[:noormags:227477|سادات ناصری، سید حسن؛ «نقش رهبری در منطق الطیر عطار نیشابوری»، مجله هنر و مردم، دی 1352، شماره 135، ص19 تا 24]].
    # سادات ناصری، سید حسن؛ «نقش رهبری در منطق الطیر عطار نیشابوری»، مجله هنر و مردم، دی 1352، شماره 135، ص19 تا 24؛ به آدرس اینترنتی:
    #[[:noormags:475615| بی‌نام، پندنامه عطار، پایگاه مجلات تخصصی نور: نشریه تحقیقات کتابداری و اطلاع‌رسانی دانشگاهی، شماره 9، صفحه 198 تا 203]].
    #:https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/227477
     
    # بی‎نام، پندنامه عطار، پایگاه مجلات تخصصی نور: نشریه تحقیقات کتابداری و اطلاع‎رسانی دانشگاهی، شماره 9، صفحه 198 تا 203؛ به آدرس اینترنتی:
    ==وابسته‌ها==
    http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/475615
    {{وابسته‌ها}}
     
    [[اندیشه‌های عطار در لسان الغيب، وصلت‌نامه و مفتاح الإرادة]]


    == وابسته‌ها ==
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:زبان‌شناسی، علم زبان]]
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]]
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:زبان و ادبیات فارسی]]
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]]
    [[رده:قربانی-باقی زاده]]
    [[رده:25 خرداد الی 24 تیر(98)]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۴۰

    مجموعه‌ای از آثار عطار نیشابوری‏
    مجموعه‌ای از آثار عطار نیشابوری
    پدیدآورانعطار، محمد بن ابراهيم (نويسنده) خوشنويس، احمد (مصحح)
    عنوان‌های دیگرمجموعه‌‏ای از آثار شيخ فريدالدين عطار نيشابوري

    کليات. برگزيده

    پند نامه و بي سر نامه

    پند نامه - بي سر نامه - بلبل نامه - سي فصل - نزهت الاحباب - بيان ارشاد

    کليات. برگزيده
    ناشرسنايي
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشرمجلد1: 1376ش ,
    شابک964-6290-02-7
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    مجموعه‌ای از آثار عطار نیشابوری، مشتمل بر شش اثر منظوم منسوب به محمد بن ابراهیم عطار نیشابوری (متوفی 627ق)، به نام‎های پندنامه، بی‌سرنامه، بلبل‌نامه، سی‌فصل، نزهت الأحباب و بیان الارشاد (مفتاح الاراده) می‌باشد که با تصحیح و مقدمه احمد خوشنویس منتشر شده است.

    ساختار

    در این اثر ابتدا مقدمه محقق و سپس متن شش اثر منظوم مذکور بدون هرگونه شرح و توضیح ارائه شده است.

    گزارش محتوا

    محقق کتاب در مقدمه پس از بررسی پیشینه تفکرات عرفانی و شرح احوال عطار، به بررسی تألیفات عطار پرداخته و می‌نویسد: مثنوی‌های عطار در تذکره هفت اقلیم بدین‌شرح ذکر شده: الهی‌نامه، اسرارنامه، مصیبت‌نامه، وصلت‌نامه، بلبل‌نامه، پندنامه، جواهرنامه، بی‌سرنامه، خسرونامه، ولدنامه، اشترنامه، جوهر الذات، مظهر العجایب، منطق الطیر، گل و هرمز و شرح القلب و از منثوراتش تذکرة الاولیاء و اخوان الصف را برشمرده است[۱].

    سپس در ادامه، سبب ارائه تعدادی از آثار عطار در این مجموعه را این‌گونه توضیح می‌دهد: «اخیراً مجموعه‌ای از آثار گران‌بهای شیخ اجل فریدالدین عطار مشتمل بر: پندنامه، سی‌فصل، بلبل‌نامه، نزهت الاحباب که سابقاً به خط نگارنده از روی چند نسخه خطی استنساخ شده و در کتابخانه این‌جانب موجود بود». به نظرم رسید این چند کتاب نیز به ضمیمه هم چاپ و در معرض استفاده اندیشمندان قرار گیرد[۲].

    برخی از محققین، پندنامه را از جمله آثار عطار نیشابوری می‌دانند نه از عطار تونی و نه از عطار همدانی (معروف به ابوالعلاء) معاصر شیخ و نه هیچ عطار جعال دیگر[۳]‏؛ ولی برخی دیگر معتقدند آثاری چون بلبل نامه، سی فصل و بی‌سرنامه قطعاً از کسان دیگری است که به روزگاران مختلف می‌زیسته و عطار تخلص داشته‌اند[۴].

    به‍‌هرحال پندنامه از آن عطار یا هر شاعر دیگری که‎ باشد‎ از دیرباز موردتوجه شاعران و شارحان و محققان بوده است و مانند گلستان سعدی در مکتب‎خانه‌ها و مدارس تدریس می‌شده است‎. هم‌اکنون نیز این کتاب در برخی از کشورها و از جمله در‎ دانشکده‌های‎ ادبیات‎ و الهیات ترکیه تدریس می‌شود. به همین دلیل بارها آن را ترجمه کرده و بر آن شرح‎ها نوشته‌اند. این کتاب ‎‎مانند‎ کتب علمی و ادبی و اخلاقی قدما با حمد خدا و نعت پیغمبر اکرم(ص) آغاز می‌شود‎ و مباحثی‎ از‎ قبیل نکوهش نفس اماره، فواید خاموشی، اخلاق حمیده، اسباب عافیت، فواید صبر، بیان دانش، صحبت‎ ناجنس، صفت شکر، حق و الدین، مذمت دروغ‎گویی، بی‌وفائی جهان، صفت صدق و امانت و سخاوت‎، احتراز از خشم، اکرام‎ مهمان‎، قناعت، فتوت و جوانمردی را شامل می‌شود. در پندنامه تلمیحات مذهبی و اشارات تاریخی فراوان وجود دارد از آن جمله: طوفان نوح، سرگذشت قوم عاد، داود و سلیمان و ایوب و عیسی و یونس پیغامبر[۵].

    بسیاری از‎ آیات قرآن و احادیث نیز در آن تحلیل شده است، مانند این ابیات:

    هرکه خشم خود فرو خورد ای جوان‎باشد او از رستگاران جهان

    که اشاره است به آیه قرآن: «وَ الْکَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعَافِينَ عَنِ الناسِ» ﴿آل‏عمران‏، 134﴾

    و یا

    حاجت خود را مجو از زشت‌روآنکه دارد روی خوب از وی بجو


    که اشاره است به حدیث: «اطلبوا‎ الخیر‎ عند حسان الوجوه».

    همچنین از اصطلاحات عرفان و تصوف در آن بسیار سخن رفته است، از قبیل توکل، مجاهده نفس، پشمینه، ذکر، شکر و غیره؛ مانند:

    خرقه پشمینه ‎ ‎را بر دوش‎ کنشربتی از نامرادی نوش کن
    بر توکل گر بود فیروزیتحق دهد مانند مرغان روزیت'[۶]

    پندنامه مشتمل بر اندرزهای اخلاقی و اجتماعی است که با دقت و بررسی در معانی آن معلوم می‌شود اغلب آن‌ها مأخوذ از مضامین احادیث نبوی و سخنان علی(ع) است.

    در ثواب احتراز از دنیا چنین سروده است:

    با چه ماند این جهان گویم جوابآن‌که بیند آدمی چیزی به خواب

    این بیت عین مضمون سخن علی(ع) است که فرمود: «انما الدنیا کحلم النائم او کبیت نسجته العنکبوت»؛ یعنی دنیا مانند رؤیایی است که در خواب ببینند یا مانند خانه‌ای است که عنکبوت آن را می‌بافد[۷].

    یا در گرامی‌داشت مهمان می‌سراید:

    ای برادر دار مهمان را عزی تا بیابی عزت از رحمان تو نیز

    رسول خدا(ص) فرمود: هر کس ایمان به خدا و روز رستاخیر دارد البته مهمان خود را گرامی بدارد[۸].

    منظومه بیسرنامه با اعتراف شاعر به توحید و یگانگی پروردگار آغاز شده است:

    من به‌غیراز تو نبینم در جهانقادرا پروردگارا جاودان[۹]

    سپس سر حق را پیروی از محمد مصطفی(ص) می‌داند:

    [۱۰]
    هر که در راه محمد راه یافتسر حق را از دل آگاه یافت
    احمد است اینجا احد ای مرد کارسر حق را با تو گفتم آشکار
    میم را بردار احمد شد احدفهم کن معنی الله الصمد

    و در آخر از این‌که از سالکان راه عقب افتاده و نفسش گرفتار معصیت بوده دریغ می‌خورد:

    ای دریغا سالکان راه بینراه رفتند و بماندم این چنین
    ای دریغا نفس ما در معصیتخود خودی کردی بری از معرفت[۱۱]

    عشق بلبل به گل یکی از حکایت‎های خیالی در ادبیات فارسی است که‎ شاعران‎ متعدد‎ درباره آن سخن گفته و طبع‌آزمایی کرده‌اند. در ابتدا شاعران اشاراتی به دلدادگی و ناله و فغانِ بلبل‎ و حُسنِ گل می‌کردند، ولی از قرن هفتم به بعد، هنگامی‌که استفاده از‎ زبانِ حال به‌عنوان‎ شگردی‎ ادبی در میان شعرا شایع شد، به داستان گل و بلبل هم شاخ و برگ‎هایی داده شد و چند داستان عاشقانه (رمانس) به‌صورت مثنوی دراین‌باره سروده شد. معروف‎ترینِ این مثنوی‌ها بلبل‌نامه‌ای‎ است که به فریدالدین عطار نیشابوری نسبت داده شده است؛ ولی در حقیقت حدود دو قرن پس از عطار یعنی در اواخر قرن هشتم تا اوایل قرن نهم سروده شده است (یکی‎ از‎ نسخه‌های خطی این اثر که در ایاسوفیاست مورخ 828ق است). مثنوی دیگر نزهت الاحباب است که آن نیز به عطار نسبت داده شده است و مانند بلبل‌نامه مدت‎ها پس از عطار‎ سروده‎ شده است. سرایندگان اصلی این دو مثنوی هنوز شناخته نشده‌اند[۱۲].

    منظومه سی‌فصل مناظره یک پیر با عطار است:

    یکی پیری مرا آواز میدادکه‌ای عطار از دست تو فریاد
    جهان برهم زدی و فتنه کردیبه دیوار مذاهب رخنه کردی[۱۳]

    این منظومه با پرسش‌های متعدد معرفتی توسط پیر ادامه می‌یابد:

    بیا برگو که منزلگاه آن یارکه پنهان بینمش از چشم اغیار[۱۴]
    بیا برگو که این افلاک و ایوانزبهر چیست همچون چرخ گردان[۱۵]

    سپس تأکید می‌کند که بر عوام الناس درک این معانی مشکل است:

    عوام الناس این معنی ندانندعوام الناس در دعوی بمانند[۱۶]

    سپس در مقام پاسخ برآمده و یک‎یک سؤالات را با بند «دگر پرسی...» پاسخ می‌دهد. ابتدا در تبیین مقام امامت، حب ولایت را تنها راه نجات می‌داند:

    زبغضش راه دوزخ پیش گیریزحبش در ولای او بمیری
    تو را ایمان و دین از وی تمام است که اندر هر دو عالم او امام است[۱۷]

    و در فرازی از منظومه رسول‌الله را پیر راه و امام را پناه می‌داند:

    رسول‌الله پیر راه باشدز سر هر دو کون آگاه باشد
    محمد اندرین ره پیر راه استولی حیدر ترا پشت و پناهست[۱۸]

    پس‌ازآن، نزهت الأحباب و در ادامه آن بیان الارشاد آمده است.

    نویسنده در نزهت الاحباب، خود چنین می‌نویسد: بدان ای عزیز که این کتاب را نزهت الاحباب نام نهادیم حق‎تعالی توفیق رفیق گرداناد و این حکایت عاشق و معشوق یعنی گل و بلبل و مناظره ایشان و عتاب از طرفین چون به نظر حقیقت بنگری حل اهل دنیاست و معیشت ایشان[۱۹].

    در بیان الارشاد یا مفتاح الاراده مفاهیمی چون توحید، دل، عقل، عشق، نفس، مواظبت بر طاعات، ایمان و اسلام، شرافت علم، پیر، ادب، خرقه ارادت، ریاضت، نگاهداشت صحبت، مقامات اهل سلوک، اقسام اهل ایمان را شرح و توضیح می‌دهد.

    عطار در بیان الارشاد اقسام مکاشفات عرفانی را به سه قسم تقسیم نموده است:

    اول کشف علمی و آن این است که عارف بر حقایق و اسرار جهان آگاه و مطلع گردیده و حقایق و معانی مشکله بر او پدیدار و منکشف گردد.

    دوم کشف خیالی که در آن بعضی صداهای غیبی به گوشش می‌رسد و انوار ربانی بر چشم حسی و ظاهری او پرتو افکند.

    و سوم کشف عیانی چنان‌که می‌گوید:

    چو عالی گردد از کشف عیانیبخواهد دید سید را نهانی

    این مرتبه را در نزد عرفا و محققین مقام، مرتبه عین الیقین و حق الیقین نامند[۲۰].

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب در انتهای کتاب ذکر شده است.

    مقدمه کتاب حاوی پاورقی‌هایی در توضیح برخی مطالب است.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه محقق، ص25-24
    2. ر.ک: همان، ص27
    3. ر.ک: صرافی، عباسعلی، صفحه سی‌وچهار
    4. ر.ک: سادات ناصری، سید حسن، ص20-19
    5. ر.ک: بی‌نام، ص201-200
    6. ر.ک: همان
    7. ر.ک: مقدمه محقق، ص29
    8. ر.ک: همان، ص30
    9. ر.ک: متن کتاب، ص50
    10. ر.ک: همان، ص55
    11. ر.ک: همان، ص60
    12. ر.ک: پورجوادی، نصرالله، ص5
    13. ر.ک: متن کتاب، ص92
    14. ر.ک: همان
    15. ر.ک: همان، ص93
    16. ر.ک: همان، ص96
    17. ر.ک: همان، ص98
    18. ر.ک: همان، ص137
    19. همان، ص147
    20. ر.ک: مقدمه محقق، ص35

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. صرافی، عباسعلی، مقدمه «پندنامه»، تهران، انتشارات زوار، چاپ اول، بهار 1386.
    3. پورجوادی، نصرالله، «بلبل‌نامه سروده علی گیلانی پومنی»، پایگاه مجلات تخصصی نور: ضمیمه نامه فرهنگستان، مهر 1383، شماره 17، صفحه 3 تا 62.
    4. سادات ناصری، سید حسن؛ «نقش رهبری در منطق الطیر عطار نیشابوری»، مجله هنر و مردم، دی 1352، شماره 135، ص19 تا 24.
    5. بی‌نام، پندنامه عطار، پایگاه مجلات تخصصی نور: نشریه تحقیقات کتابداری و اطلاع‌رسانی دانشگاهی، شماره 9، صفحه 198 تا 203.

    وابسته‌ها