مرآت الوقایع مظفری: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱۲: خط ۱۲:
    سپهر، عبدالحسین، 1250 - 1312 - خاطرات
    سپهر، عبدالحسین، 1250 - 1312 - خاطرات


    مظفر الدین قاجار، شاه ایران، 1269 - 1324ق.
    مظفرالدین قاجار، شاه ایران، 1269 - 1324ق.
    | ناشر =  
    | ناشر =  
    مرکز پژوهشی ميراث مکتوب
    مرکز پژوهشی ميراث مکتوب
    خط ۲۲: خط ۲۲:
    | شابک =978-964-8700-25-1
    | شابک =978-964-8700-25-1
    | تعداد جلد =2
    | تعداد جلد =2
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =11192
    | کتابخوان همراه نور =11192
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}


    '''مرآت الوقايع مظفرى'''، نوشته عبدالحسين خان ملك المورخين، تصحيح عبدالحسين نوايى
    '''مرآت الوقایع مظفرى'''، نوشته [[سپهر، عبدالحسین|عبدالحسین خان ملک المورخین]]، تصحیح [[نوایی، عبدالحسین|عبدالحسین نوایى]]


    اين كتاب، جُنگى فارسى از يادداشت‌ها درباره رويدادهاى ايران و مردمان اين سرزمين از ذى‌القعده 1314 تا 1324 (1285ش)؛ يعنى روزگار فرمان‌روايى مظفرالدين شاه است. نویسنده كه مردى اهل قلم و پژوهش بود، بر پايه ديده‌ها و شنيده‌هايش رويدادهاى آن روزگار را مى‌نوشت و آن اوضاع را براى آيندگان گزارش مى‌كرد و دردهاى دلش را خالى مى‌نمود.  
    این کتاب، جُنگى فارسى از یادداشت‌ها درباره رویدادهاى ایران و مردمان این سرزمین از ذى‌القعده 1314 تا 1324 (1285ش)؛ یعنى روزگار فرمان‌روایى مظفرالدین شاه است. نویسنده که مردى اهل قلم و پژوهش بود، بر پایه دیده‌ها و شنیده‌هایش رویدادهاى آن روزگار را مى‌نوشت و آن اوضاع را براى آیندگان گزارش مى‌کرد و دردهاى دلش را خالى مى‌نمود.  


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    بيشتر اين يادداشت‌ها كوتاه و روشن و گويايند و زبانى ساده و بى‌اشكال دارند. نویسنده در آنها فضل فروشى نمى‌كند و قلنبه نمى‌نويسد، بلكه مسائل را بى روى و ريا باز مى‌گويد و در همه جا درباره جامعه ايران آن روزگار دل‌سوزى مى‌كند و از زورگويان و ستم‌گران بد مى‌گويد و گاهى به داورى‌هاى تند و نادرست درباره آنان مى‌پردازد.
    بیشتر این یادداشت‌ها کوتاه و روشن و گویایند و زبانى ساده و بى‌اشکال دارند. نویسنده در آنها فضل فروشى نمى‌کند و قلنبه نمى‌نویسد، بلکه مسائل را بى روى و ریا باز مى‌گوید و در همه جا درباره جامعه ایران آن روزگار دل‌سوزى مى‌کند و از زورگویان و ستم‌گران بد مى‌گوید و گاهى به داورى‌هاى تند و نادرست درباره آنان مى‌پردازد.


    موضوع اين نوشته‌ها را در دو بخش مى‌توان گنجاند:
    موضوع این نوشته‌ها را در دو بخش مى‌توان گنجاند:


    1. رويدادهاى جهانى كه كمابيش از روزنامه‌هاى گوناگون و مجله‌هاى عربى گرفته شده‌اند؛  
    1. رویدادهاى جهانى که کمابیش از روزنامه‌هاى گوناگون و مجله‌هاى عربى گرفته شده‌اند؛  


    2. رويدادهاى ايران كه همان ديده‌ها و شنيده‌هاى خود نویسنده‌اند؛ زيرا او بر اثر شغل دربارى‌اش، مى‌توانست به بسيارى از رويدادها آگاهى يابد.  
    2. رویدادهاى ایران که همان دیده‌ها و شنیده‌هاى خود نویسنده‌اند؛ زیرا او بر اثر شغل دربارى‌اش، مى‌توانست به بسیارى از رویدادها آگاهى یابد.  


    بخش‌هاى اهدا شده اين يادداشت‌ها به مظفرالدين شاه، يك‌پارچه‌تر است و افزون بر برخوردارى‌اش از عنوان (تيتر)، نثرى بدون گلايه و درد دل دارد. نویسنده در اين بخش همه چيز را خوب و سامان‌مند شمرده و از درباريان و نزديكان شاه به نيكى ياد كرده است، اما بخش ديگر آن به رغم صداقتش از يك‌پارچگى و دقت برخوردار نيست و سراسرش به طعن و لعن سود پرستان و نادرستان و عوامل عقب ماندگى كشور آميخته است. بارى، برخى از داورى‌هاى او درباره افراد، تند و بى‌رحمانه و گاه زشت و ناروا است و «نشر اكاذيب» به شمار مى‌آيد و او در اين كار به استدلال نمى‌پردازد و بر دعوى‌اش دليلى نمى‌آورد. افزون بر اين، گاهى كسى را مى‌ستايد، اما چندى پس از آن به وى بدگمان مى‌شود و به نكوهشش مى‌پردازد و تكذيبش مى‌كند. اين آسيب، از پى‌آمدهاى اوضاع پرآشوب و بى‌سامان آن روز و گفتارهاى ضد و نقيض پيروان و دشمنان برخى از كسان و درباريان به شمار مى‌رود.
    بخش‌هاى اهدا شده این یادداشت‌ها به مظفرالدین شاه، یک‌پارچه‌تر است و افزون بر برخوردارى‌اش از عنوان (تیتر)، نثرى بدون گلایه و درد دل دارد. نویسنده در این بخش همه چیز را خوب و سامان‌مند شمرده و از درباریان و نزدیکان شاه به نیکى یاد کرده است، اما بخش دیگر آن به رغم صداقتش از یک‌پارچگى و دقت برخوردار نیست و سراسرش به طعن و لعن سود پرستان و نادرستان و عوامل عقب ماندگى کشور آمیخته است. بارى، برخى از داورى‌هاى او درباره افراد، تند و بى‌رحمانه و گاه زشت و ناروا است و «نشر اکاذیب» به شمار مى‌آید و او در این کار به استدلال نمى‌پردازد و بر دعوى‌اش دلیلى نمى‌آورد. افزون بر این، گاهى کسى را مى‌ستاید، اما چندى پس از آن به وى بدگمان مى‌شود و به نکوهشش مى‌پردازد و تکذیبش مى‌کند. این آسیب، از پى‌آمدهاى اوضاع پرآشوب و بى‌سامان آن روز و گفتارهاى ضد و نقیض پیروان و دشمنان برخى از کسان و درباریان به شمار مى‌رود.


    گفتنى است اين كتاب دوجلدى، بر پايه عنوان‌ها و بخش‌بندى نویسنده، به هشت جلد تقسيم مى‌شود كه جلد دوم و سوم آن، به «متممه وقايع سلطنت مظفرالدين شاه» معنوَن شده‌اند و شماره‌هاى صفحات آن پى در پى است.  
    گفتنى است این کتاب دوجلدى، بر پایه عنوان‌ها و بخش‌بندى نویسنده، به هشت جلد تقسیم مى‌شود که جلد دوم و سوم آن، به «متممه وقایع سلطنت مظفرالدین شاه» معنوَن شده‌اند و شماره‌هاى صفحات آن پى در پى است.  


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    داستان مشروطه در يادداشت‌هاى نویسنده، شور و حالى ديگر و نكته‌هاى بسيار دقيقى دارد كه در جاهاى ديگر يافت نمى‌شوند؛ چنان‌كه او هشت ماه پيش از تحصن مردم در سفارت انگليس، به اين موضوع اشاره مى‌كند كه مى‌خواهند در سفارت بست بنشينند و حتى به رغم ديدگاه كسانى كه درباره كلمه مشروطه گفته‌اند و مى‌گويند كه از «چارت» انگليسى گرفته شده است يا كسانى كه آن را از ساخته‌هاى عثمانى يا تلقين‌هاى سفارت انگلستان مى‌پندارند، آن را در برابر حكومت مطلقه و در پى گزارش درباره رويدادهاى سال‌هاى 1904 و 1905 (سال شكست روسيه از ژاپن و ناتوانى تزار نيكلاى دوم در برابر دوماى روسيه و دادن آزادى‌هاى نسبى به جامعه روسيه و مجلس دوما و...) به كار مى‌برد.
    داستان مشروطه در یادداشت‌هاى نویسنده، شور و حالى دیگر و نکته‌هاى بسیار دقیقى دارد که در جاهاى دیگر یافت نمى‌شوند؛ چنان‌که او هشت ماه پیش از تحصن مردم در سفارت انگلیس، به این موضوع اشاره مى‌کند که مى‌خواهند در سفارت بست بنشینند و حتى به رغم دیدگاه کسانى که درباره کلمه مشروطه گفته‌اند و مى‌گویند که از «چارت» انگلیسى گرفته شده است یا کسانى که آن را از ساخته‌هاى عثمانى یا تلقین‌هاى سفارت انگلستان مى‌پندارند، آن را در برابر حکومت مطلقه و در پى گزارش درباره رویدادهاى سال‌هاى 1904 و 1905 (سال شکست روسیه از ژاپن و ناتوانى تزار نیکلاى دوم در برابر دوماى روسیه و دادن آزادى‌هاى نسبى به جامعه روسیه و مجلس دوما و...) به کار مى‌برد.


    نويسندگان تاريخ مشروطيت مانند كسروى و ملك زاده و امير خيزى و...، سال‌ها پس از جنبش مشروطه و سپرى شدن فراز و نشيب‌ها و رخ نمودن زشتى‌ها و زيبايى‌ها و پى‌آمدهاى نيك و بدش، به گرد آورى مطالبى در اين باره و نوشتن رويدادها دست زدند و از اين رو، درباره آن رويدادها به آسانى مى‌توانستند داورى كنند، اما ملك المورخين، بى‌خبر از اينكه چنين سر و صداها و كشت و كشتارها، فصل تازه‌اى در دفتر تاريخ ايران خواهد گشود و آن كوشش‌ها و جنبش‌ها به كجا خواهد انجاميد، رويدادها را روز به روز نوشته و آنها را همراه با ديگر رخدادهاى بى‌اهميت آن روزگار در ايران و ديگر كشورها، گزارش كرده است. وى، رويدادها را نه درآمدى براى رخدادى بزرگ و تأثير گذار در بدى يا خوبى زندگى مردم، كه پيش‌آمدهاى روزانه مى‌ديد.
    نویسندگان تاریخ مشروطیت مانند کسروى و ملک زاده و امیر خیزى و...، سال‌ها پس از جنبش مشروطه و سپرى شدن فراز و نشیب‌ها و رخ نمودن زشتى‌ها و زیبایى‌ها و پى‌آمدهاى نیک و بدش، به گرد آورى مطالبى در این باره و نوشتن رویدادها دست زدند و از این رو، درباره آن رویدادها به آسانى مى‌توانستند داورى کنند، اما ملک المورخین، بى‌خبر از اینکه چنین سر و صداها و کشت و کشتارها، فصل تازه‌اى در دفتر تاریخ ایران خواهد گشود و آن کوشش‌ها و جنبش‌ها به کجا خواهد انجامید، رویدادها را روز به روز نوشته و آنها را همراه با دیگر رخدادهاى بى‌اهمیت آن روزگار در ایران و دیگر کشورها، گزارش کرده است. وى، رویدادها را نه درآمدى براى رخدادى بزرگ و تأثیر گذار در بدى یا خوبى زندگى مردم، که پیش‌آمدهاى روزانه مى‌دید.


    بارى، نوشته‌هاى وى بسيار ارزش‌مند و گران‌مايه‌اند؛ زيرا هم‌زمان با رويدادها نوشته مى‌شدند و نویسنده خود اهل دانش و از جناح‌ها و دسته‌هاى مستبد يا مشروطه خواه بر كنار بود و پيوندهاى پنهان و آشكارى با هيچ يك از آنان نداشت.  
    بارى، نوشته‌هاى وى بسیار ارزش‌مند و گران‌مایه‌اند؛ زیرا هم‌زمان با رویدادها نوشته مى‌شدند و نویسنده خود اهل دانش و از جناح‌ها و دسته‌هاى مستبد یا مشروطه خواه بر کنار بود و پیوندهاى پنهان و آشکارى با هیچ یک از آنان نداشت.  


    وى، در آن بخش از يادداشت‌هايش كه آن را به مظفرالدين شاه پيش‌كش كرد، «تاريخ وقايع و حوادث ده ساله» سلطنت او (1324 - 1313) را گرد آورد و افزون بر اين، به گزارش درباره «هيئت تاريخى دولت ايران و شخص سلطنت» پرداخت. اين بخش با ياد آورى تبار و نياكان و «اجداد تاج‌دار» اين شاه و سرگذشت آنان آغاز مى‌شود و پس از گزارش‌هایى درباره چندى و چونى «وزارت‌خانه‌ها و ادارات دولتى»، «هيئت، علوم و صنايع و شريعت و آيين و وضع زندگانى اعلا حضرت همايونى» و «بخشش و مكرمت پادشاهى» و عرضه سياهه‌اى از واليان و حاكمان شهرهاى ايران در آن زمان (ساختار سياسى آن روزگار)، به بازگويى ويژگى‌هاى شخص شاه مانند نطق و قلم و خطابه‌هايش مى‌پردازد و با گزارش‌هایى درباره لقب‌ها و منصب‌هاى درباريان و كارگزاران شاه و عزل و نصب‌هاى آنان و رويدادهاى طبيعى و اوضاع اقتصادى و اجتماعى آن روزگار دنبال مى‌شود.
    وى، در آن بخش از یادداشت‌هایش که آن را به مظفرالدین شاه پیش‌کش کرد، «تاریخ وقایع و حوادث ده ساله» سلطنت او (1324 - 1313) را گرد آورد و افزون بر این، به گزارش درباره «هیئت تاریخى دولت ایران و شخص سلطنت» پرداخت. این بخش با یاد آورى تبار و نیاکان و «اجداد تاج‌دار» این شاه و سرگذشت آنان آغاز مى‌شود و پس از گزارش‌هایى درباره چندى و چونى «وزارت‌خانه‌ها و ادارات دولتى»، «هیئت، علوم و صنایع و شریعت و آیین و وضع زندگانى اعلا حضرت همایونى» و «بخشش و مکرمت پادشاهى» و عرضه سیاهه‌اى از والیان و حاکمان شهرهاى ایران در آن زمان (ساختار سیاسى آن روزگار)، به بازگویى ویژگى‌هاى شخص شاه مانند نطق و قلم و خطابه‌هایش مى‌پردازد و با گزارش‌هایى درباره لقب‌ها و منصب‌هاى درباریان و کارگزاران شاه و عزل و نصب‌هاى آنان و رویدادهاى طبیعى و اوضاع اقتصادى و اجتماعى آن روزگار دنبال مى‌شود.


    هم‌چنين، يادداشت‌هايى كوتاه و بلند درباره سفرهاى داخلى و خارجى شاه و آمد و شد صاحب منصبان ديگر كشورها به ايران، در اين اثر وجود دارد كه در آنها اوضاع شهرهاى ايران و ويژگى‌هاى مردمانشان و رويكردها و سياست‌هاى بين المللى شاه ايران در آن روزگار با همتايانش گزارش مى‌شود.
    هم‌چنین، یادداشت‌هایى کوتاه و بلند درباره سفرهاى داخلى و خارجى شاه و آمد و شد صاحب منصبان دیگر کشورها به ایران، در این اثر وجود دارد که در آنها اوضاع شهرهاى ایران و ویژگى‌هاى مردمانشان و رویکردها و سیاست‌هاى بین المللى شاه ایران در آن روزگار با همتایانش گزارش مى‌شود.


    ==وضعيت كتاب==
    ==وضعیت کتاب==
    يادداشت‌هاى روزانه نویسنده (1320 1323ق) افزون بر نسخه خطى بخشى از اين كتاب كه به مظفرالدين شاه اهدا شده بوده، در دو جلد آمده و پس از اينكه يادداشت‌هاى وى درباره رويدادهاى 1316 تا 1320 تا مرگ مظفرالدين شاه (1324) فراهم آمده، بر اينها افزوده شده است.  
    یادداشت‌هاى روزانه نویسنده (1320 1323ق) افزون بر نسخه خطى بخشى از این کتاب که به مظفرالدین شاه اهدا شده بوده، در دو جلد آمده و پس از اینکه یادداشت‌هاى وى درباره رویدادهاى 1316 تا 1320 تا مرگ مظفرالدین شاه (1324) فراهم آمده، بر اینها افزوده شده است.  


    مصحح به گرد آورى شمارى از يادداشت‌هاى ملك المورخين از بازماندگانش پرداخته، اما به هر روى در جمع همه آنها توفيق نيافته و از اين روى، درخواست كرده است كه چنانچه اين برگه‌ها نزد كسى از آنان هست، پژوهش‌گران را از وجودشان بهره‌مند سازند.  
    مصحح به گرد آورى شمارى از یادداشت‌هاى ملک المورخین از بازماندگانش پرداخته، اما به هر روى در جمع همه آنها توفیق نیافته و از این روى، درخواست کرده است که چنانچه این برگه‌ها نزد کسى از آنان هست، پژوهشگران را از وجودشان بهره‌مند سازند.  


    فهرست كتاب بر پايه نام گذارى نویسنده تنظيم شده و نمايه‌اى دراز دامن درباره كسان، جاى‌ها و موضوع‌ها و...، با عنوان «نمايه عام» در پايان جلد دوم اين كتاب آمده است. هم‌چنين، از پانوشت‌هاى مصحح محترم كتاب نيز در توضيح مقصود نویسنده يا نقد ديدگاه او و شرح احوال و ويژگى‌هاى افراد ياد شده در متن و جاها و آيين‌ها و...، بسيار مى‌توان بهره برد.
    فهرست کتاب بر پایه نام گذارى نویسنده تنظیم شده و نمایه‌اى دراز دامن درباره کسان، جاى‌ها و موضوع‌ها و...، با عنوان «نمایه عام» در پایان جلد دوم این کتاب آمده است. هم‌چنین، از پانوشت‌هاى مصحح محترم کتاب نیز در توضیح مقصود نویسنده یا نقد دیدگاه او و شرح احوال و ویژگى‌هاى افراد یاد شده در متن و جاها و آیین‌ها و...، بسیار مى‌توان بهره برد.


    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    متن كتاب.
    # متن کتاب.
     
    # مقدمه مصحح کتاب.
    مقدمه مصحح كتاب.
    # نوایى، عبدالحسین (تابستان 1380)، «در آستانه تحقیق و نشر مرآت الوقایع مظفرى»، آیینه میراث، سال چهارم، شماره یکم.  
     
    نوايى، عبدالحسين (تابستان 1380)، «در آستانه تحقيق و نشر مرآت الوقايع مظفرى»، آيينه ميراث، سال چهارم، شماره يكم.  
     
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:تاریخ]]
    [[رده:تاریخ]]
    [[رده:تاریخ ایران]]
    [[رده:تاریخ ایران]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۰۲

    مرآت الوقایع مظفری
    مرآت الوقایع مظفری
    پدیدآورانسپهر، عبدالحسین (نویسنده) نوایی، عبدالحسین (مصحح)
    ناشرمرکز پژوهشی ميراث مکتوب
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1386 ش
    چاپ1
    شابک978-964-8700-25-1
    موضوعسپهر، عبدالحسین، 1250 - 1312 - خاطرات مظفرالدین قاجار، شاه ایران، 1269 - 1324ق.
    زبانفارسی
    تعداد جلد2
    کد کنگره
    ‏DSR‎‏ ‎‏1393‎‏ ‎‏/‎‏س‎‏2‎‏م‎‏4
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    مرآت الوقایع مظفرى، نوشته عبدالحسین خان ملک المورخین، تصحیح عبدالحسین نوایى

    این کتاب، جُنگى فارسى از یادداشت‌ها درباره رویدادهاى ایران و مردمان این سرزمین از ذى‌القعده 1314 تا 1324 (1285ش)؛ یعنى روزگار فرمان‌روایى مظفرالدین شاه است. نویسنده که مردى اهل قلم و پژوهش بود، بر پایه دیده‌ها و شنیده‌هایش رویدادهاى آن روزگار را مى‌نوشت و آن اوضاع را براى آیندگان گزارش مى‌کرد و دردهاى دلش را خالى مى‌نمود.

    ساختار

    بیشتر این یادداشت‌ها کوتاه و روشن و گویایند و زبانى ساده و بى‌اشکال دارند. نویسنده در آنها فضل فروشى نمى‌کند و قلنبه نمى‌نویسد، بلکه مسائل را بى روى و ریا باز مى‌گوید و در همه جا درباره جامعه ایران آن روزگار دل‌سوزى مى‌کند و از زورگویان و ستم‌گران بد مى‌گوید و گاهى به داورى‌هاى تند و نادرست درباره آنان مى‌پردازد.

    موضوع این نوشته‌ها را در دو بخش مى‌توان گنجاند:

    1. رویدادهاى جهانى که کمابیش از روزنامه‌هاى گوناگون و مجله‌هاى عربى گرفته شده‌اند؛

    2. رویدادهاى ایران که همان دیده‌ها و شنیده‌هاى خود نویسنده‌اند؛ زیرا او بر اثر شغل دربارى‌اش، مى‌توانست به بسیارى از رویدادها آگاهى یابد.

    بخش‌هاى اهدا شده این یادداشت‌ها به مظفرالدین شاه، یک‌پارچه‌تر است و افزون بر برخوردارى‌اش از عنوان (تیتر)، نثرى بدون گلایه و درد دل دارد. نویسنده در این بخش همه چیز را خوب و سامان‌مند شمرده و از درباریان و نزدیکان شاه به نیکى یاد کرده است، اما بخش دیگر آن به رغم صداقتش از یک‌پارچگى و دقت برخوردار نیست و سراسرش به طعن و لعن سود پرستان و نادرستان و عوامل عقب ماندگى کشور آمیخته است. بارى، برخى از داورى‌هاى او درباره افراد، تند و بى‌رحمانه و گاه زشت و ناروا است و «نشر اکاذیب» به شمار مى‌آید و او در این کار به استدلال نمى‌پردازد و بر دعوى‌اش دلیلى نمى‌آورد. افزون بر این، گاهى کسى را مى‌ستاید، اما چندى پس از آن به وى بدگمان مى‌شود و به نکوهشش مى‌پردازد و تکذیبش مى‌کند. این آسیب، از پى‌آمدهاى اوضاع پرآشوب و بى‌سامان آن روز و گفتارهاى ضد و نقیض پیروان و دشمنان برخى از کسان و درباریان به شمار مى‌رود.

    گفتنى است این کتاب دوجلدى، بر پایه عنوان‌ها و بخش‌بندى نویسنده، به هشت جلد تقسیم مى‌شود که جلد دوم و سوم آن، به «متممه وقایع سلطنت مظفرالدین شاه» معنوَن شده‌اند و شماره‌هاى صفحات آن پى در پى است.

    گزارش محتوا

    داستان مشروطه در یادداشت‌هاى نویسنده، شور و حالى دیگر و نکته‌هاى بسیار دقیقى دارد که در جاهاى دیگر یافت نمى‌شوند؛ چنان‌که او هشت ماه پیش از تحصن مردم در سفارت انگلیس، به این موضوع اشاره مى‌کند که مى‌خواهند در سفارت بست بنشینند و حتى به رغم دیدگاه کسانى که درباره کلمه مشروطه گفته‌اند و مى‌گویند که از «چارت» انگلیسى گرفته شده است یا کسانى که آن را از ساخته‌هاى عثمانى یا تلقین‌هاى سفارت انگلستان مى‌پندارند، آن را در برابر حکومت مطلقه و در پى گزارش درباره رویدادهاى سال‌هاى 1904 و 1905 (سال شکست روسیه از ژاپن و ناتوانى تزار نیکلاى دوم در برابر دوماى روسیه و دادن آزادى‌هاى نسبى به جامعه روسیه و مجلس دوما و...) به کار مى‌برد.

    نویسندگان تاریخ مشروطیت مانند کسروى و ملک زاده و امیر خیزى و...، سال‌ها پس از جنبش مشروطه و سپرى شدن فراز و نشیب‌ها و رخ نمودن زشتى‌ها و زیبایى‌ها و پى‌آمدهاى نیک و بدش، به گرد آورى مطالبى در این باره و نوشتن رویدادها دست زدند و از این رو، درباره آن رویدادها به آسانى مى‌توانستند داورى کنند، اما ملک المورخین، بى‌خبر از اینکه چنین سر و صداها و کشت و کشتارها، فصل تازه‌اى در دفتر تاریخ ایران خواهد گشود و آن کوشش‌ها و جنبش‌ها به کجا خواهد انجامید، رویدادها را روز به روز نوشته و آنها را همراه با دیگر رخدادهاى بى‌اهمیت آن روزگار در ایران و دیگر کشورها، گزارش کرده است. وى، رویدادها را نه درآمدى براى رخدادى بزرگ و تأثیر گذار در بدى یا خوبى زندگى مردم، که پیش‌آمدهاى روزانه مى‌دید.

    بارى، نوشته‌هاى وى بسیار ارزش‌مند و گران‌مایه‌اند؛ زیرا هم‌زمان با رویدادها نوشته مى‌شدند و نویسنده خود اهل دانش و از جناح‌ها و دسته‌هاى مستبد یا مشروطه خواه بر کنار بود و پیوندهاى پنهان و آشکارى با هیچ یک از آنان نداشت.

    وى، در آن بخش از یادداشت‌هایش که آن را به مظفرالدین شاه پیش‌کش کرد، «تاریخ وقایع و حوادث ده ساله» سلطنت او (1324 - 1313) را گرد آورد و افزون بر این، به گزارش درباره «هیئت تاریخى دولت ایران و شخص سلطنت» پرداخت. این بخش با یاد آورى تبار و نیاکان و «اجداد تاج‌دار» این شاه و سرگذشت آنان آغاز مى‌شود و پس از گزارش‌هایى درباره چندى و چونى «وزارت‌خانه‌ها و ادارات دولتى»، «هیئت، علوم و صنایع و شریعت و آیین و وضع زندگانى اعلا حضرت همایونى» و «بخشش و مکرمت پادشاهى» و عرضه سیاهه‌اى از والیان و حاکمان شهرهاى ایران در آن زمان (ساختار سیاسى آن روزگار)، به بازگویى ویژگى‌هاى شخص شاه مانند نطق و قلم و خطابه‌هایش مى‌پردازد و با گزارش‌هایى درباره لقب‌ها و منصب‌هاى درباریان و کارگزاران شاه و عزل و نصب‌هاى آنان و رویدادهاى طبیعى و اوضاع اقتصادى و اجتماعى آن روزگار دنبال مى‌شود.

    هم‌چنین، یادداشت‌هایى کوتاه و بلند درباره سفرهاى داخلى و خارجى شاه و آمد و شد صاحب منصبان دیگر کشورها به ایران، در این اثر وجود دارد که در آنها اوضاع شهرهاى ایران و ویژگى‌هاى مردمانشان و رویکردها و سیاست‌هاى بین المللى شاه ایران در آن روزگار با همتایانش گزارش مى‌شود.

    وضعیت کتاب

    یادداشت‌هاى روزانه نویسنده (1320 1323ق) افزون بر نسخه خطى بخشى از این کتاب که به مظفرالدین شاه اهدا شده بوده، در دو جلد آمده و پس از اینکه یادداشت‌هاى وى درباره رویدادهاى 1316 تا 1320 تا مرگ مظفرالدین شاه (1324) فراهم آمده، بر اینها افزوده شده است.

    مصحح به گرد آورى شمارى از یادداشت‌هاى ملک المورخین از بازماندگانش پرداخته، اما به هر روى در جمع همه آنها توفیق نیافته و از این روى، درخواست کرده است که چنانچه این برگه‌ها نزد کسى از آنان هست، پژوهشگران را از وجودشان بهره‌مند سازند.

    فهرست کتاب بر پایه نام گذارى نویسنده تنظیم شده و نمایه‌اى دراز دامن درباره کسان، جاى‌ها و موضوع‌ها و...، با عنوان «نمایه عام» در پایان جلد دوم این کتاب آمده است. هم‌چنین، از پانوشت‌هاى مصحح محترم کتاب نیز در توضیح مقصود نویسنده یا نقد دیدگاه او و شرح احوال و ویژگى‌هاى افراد یاد شده در متن و جاها و آیین‌ها و...، بسیار مى‌توان بهره برد.

    منابع مقاله

    1. متن کتاب.
    2. مقدمه مصحح کتاب.
    3. نوایى، عبدالحسین (تابستان 1380)، «در آستانه تحقیق و نشر مرآت الوقایع مظفرى»، آیینه میراث، سال چهارم، شماره یکم.