من أخلاق العلماء: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'مبارك' به 'مبارک')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    جز (جایگزینی متن - '== منابع مقاله == مقدمه و متن كتاب. رده:کتاب‌شناسی' به '== منابع مقاله == مقدمه و متن كتاب. ==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} رده:کتاب‌شناسی')
     
    (۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۴: خط ۴:
    | عنوان‌های دیگر =
    | عنوان‌های دیگر =
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[حسینی شیرازی، محمد]] (نويسنده)
    [[حسینی شیرازی، محمد]] (نویسنده)
    | زبان =عربی
    | زبان =عربی
    | کد کنگره =
    | کد کنگره =
    خط ۱۴: خط ۱۴:
    | سال نشر = 1417 ق یا 1997 م
    | سال نشر = 1417 ق یا 1997 م


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE5757AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE05757AUTOMATIONCODE
    | چاپ =1
    | چاپ =1
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =05757
    | کتابخوان همراه نور =05757
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
    «من اخلاق العلماء» اثر سيد [[حسینی شیرازی، محمد|محمد بن مهدى حسينى شيرازى]]، كتابى است اخلاقى كه به بيان گوشه‌هايى از زندگى برخى علماى دينى پرداخته است.
    '''''من أخلاق العلماء''''' اثر سيد [[حسینی شیرازی، محمد|محمد بن مهدى حسينى شيرازى]]، كتابى است اخلاقى كه به بيان گوشه‌هايى از زندگى برخى علماى دينى پرداخته است.


    كتاب جهت تثبيت قواعد اخلاق و رسوخ اصول و مبانى آن در قلوب، نوشته شده است تا بخشى از اخلاق فقهاء و مراجع را بيان نمايد؛ به اميد اين‌كه اسوه و الگويى براى مردم، مخصوصا رجال دينى باشد.
    كتاب جهت تثبيت قواعد اخلاق و رسوخ اصول و مبانى آن در قلوب، نوشته شده است تا بخشى از اخلاق فقهاء و مراجع را بيان نمايد؛ به اميد اين‌كه اسوه و الگويى براى مردم، مخصوصاً رجال دينى باشد.


    == ساختار ==
    == ساختار ==
    كتاب با مقدمه مؤلف در اشاره به اهميت مكارم اخلاق آغاز و در ادامه، با ذكر داستان‌هايى جالب از زندگى علماء و مراجع درباره مسائل اخلاقى و اجتماعى، به نكات جالبى در اين زمينه، اشاره شده است.
    كتاب با مقدمه مؤلف در اشاره به اهميت مكارم اخلاق آغاز و در ادامه، با ذكر داستان‌هايى جالب از زندگى علماء و مراجع درباره مسائل اخلاقى و اجتماعى، به نكات جالبى در اين زمينه، اشاره شده است.


    خط ۳۵: خط ۳۵:


    == گزارش محتوا ==
    == گزارش محتوا ==
     
    اولين مطلب كتاب، حكايتى از مرحوم [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ مرتضى انصارى]]، با اشاره به اين نكته است كه ايشان در ايام اقامت‌شان در نجف اشرف، مواظبت خاصى بر زيارت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|امیرالمؤمنین(ع)]] داشته و هر روز مشرف به روضه مبارکه شده و در نزد ضريح مبارک، مى‌ايستادند و امام(ع) را با زيارت جامعه كبيره، با صداى بلند، زيارت می‌كردند.
     
    اولين مطلب كتاب، حكايتى از مرحوم [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ مرتضى انصارى]]، با اشاره به اين نكته است كه ايشان در ايام اقامت‌شان در نجف اشرف، مواظبت خاصى بر زيارت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|امیرالمؤمنین(ع)]] داشته و هر روز مشرف به روضه مبارکه شده و در نزد ضريح مبارک، مى‌ايستادند و امام(ع) را با زيارت جامعه كبيره، با صداى بلند، زيارت مى‌كردند.


    در پايان كتاب نيز قضيه‌اى از مرحوم حاج [[همدانی، رضا بن محمد هادی|آقا رضا همدانى]]، صاحب كتاب مصباح الفقيه، نقل شده، مبنى بر اين‌كه ايشان در ايام اقامت در سامراء، مديون به شخصى بودند. روزى جوانى كه تازه به سن تكليف و محاسبه خمس رسيده بود، خدمت ايشان آمده و اصرار كرد كه مبلغ وجوهات را پذيرفته و اجازه دهند كه از ايشان تقليد شود. ايشان در جواب فرمودند: تقليد كردن از من، اشكالى ندارد، اما بنده مستعد بر دريافت وجوهات نيستم و بايد در مسير خودش خرج شود. وقتى كه از ايشان پرسيده شد چرا شما اين مبلغ را نگرفتيد، فرموده بودند، درست است كه من مديونم، اما خداوند وعده كرده كه امثال اين ديون را بپردازد و رزق مرا ضمانت نموده است و اين حقوق شرعيه هم بايد در محل خودش صرف شود و اگر بپذيرم، ذمه من مشغول مى‌شود و تكليفم سنگين مى‌گردد و در امرى كه طاقتش را ندارم واقع مى‌گردم.
    در پايان كتاب نيز قضيه‌اى از مرحوم حاج [[همدانی، رضا بن محمد هادی|آقا رضا همدانى]]، صاحب كتاب مصباح الفقيه، نقل شده، مبنى بر اين‌كه ايشان در ايام اقامت در سامراء، مديون به شخصى بودند. روزى جوانى كه تازه به سن تكليف و محاسبه خمس رسيده بود، خدمت ايشان آمده و اصرار كرد كه مبلغ وجوهات را پذيرفته و اجازه دهند كه از ايشان تقليد شود. ايشان در جواب فرمودند: تقليد كردن از من، اشكالى ندارد، اما بنده مستعد بر دريافت وجوهات نيستم و بايد در مسير خودش خرج شود. وقتى كه از ايشان پرسيده شد چرا شما اين مبلغ را نگرفتيد، فرموده بودند، درست است كه من مديونم، اما خداوند وعده كرده كه امثال اين ديون را بپردازد و رزق مرا ضمانت نموده است و اين حقوق شرعيه هم بايد در محل خودش صرف شود و اگر بپذيرم، ذمه من مشغول مى‌شود و تكليفم سنگين مى‌گردد و در امرى كه طاقتش را ندارم واقع مى‌گردم.
    خط ۵۱: خط ۴۹:
    مقدمه و متن كتاب.
    مقدمه و متن كتاب.


     
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}




    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۰:۰۰

    من أخلاق العلماء
    من أخلاق العلماء
    پدیدآورانحسینی شیرازی، محمد (نویسنده)
    ناشرمرکز الرسول الاعظم(ص) للتحقیق و النشر
    مکان نشر[بی جا] - [بی جا]
    سال نشر1417 ق یا 1997 م
    چاپ1
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    من أخلاق العلماء اثر سيد محمد بن مهدى حسينى شيرازى، كتابى است اخلاقى كه به بيان گوشه‌هايى از زندگى برخى علماى دينى پرداخته است.

    كتاب جهت تثبيت قواعد اخلاق و رسوخ اصول و مبانى آن در قلوب، نوشته شده است تا بخشى از اخلاق فقهاء و مراجع را بيان نمايد؛ به اميد اين‌كه اسوه و الگويى براى مردم، مخصوصاً رجال دينى باشد.

    ساختار

    كتاب با مقدمه مؤلف در اشاره به اهميت مكارم اخلاق آغاز و در ادامه، با ذكر داستان‌هايى جالب از زندگى علماء و مراجع درباره مسائل اخلاقى و اجتماعى، به نكات جالبى در اين زمينه، اشاره شده است.

    مطالب عنوان شده مى‌تواند قابل توجه عموم مردم، خصوصا اهل علم بوده و داراى نكات آموزنده‌اى باشد.

    عناوين مطرح شده در كتاب داراى ساختار و چينش خاصى نيست، بلكه فقط به ذكر قصص علماء و نكات اخلاقى آن‌ها پرداخته شده است.

    گزارش محتوا

    اولين مطلب كتاب، حكايتى از مرحوم شيخ مرتضى انصارى، با اشاره به اين نكته است كه ايشان در ايام اقامت‌شان در نجف اشرف، مواظبت خاصى بر زيارت امیرالمؤمنین(ع) داشته و هر روز مشرف به روضه مبارکه شده و در نزد ضريح مبارک، مى‌ايستادند و امام(ع) را با زيارت جامعه كبيره، با صداى بلند، زيارت می‌كردند.

    در پايان كتاب نيز قضيه‌اى از مرحوم حاج آقا رضا همدانى، صاحب كتاب مصباح الفقيه، نقل شده، مبنى بر اين‌كه ايشان در ايام اقامت در سامراء، مديون به شخصى بودند. روزى جوانى كه تازه به سن تكليف و محاسبه خمس رسيده بود، خدمت ايشان آمده و اصرار كرد كه مبلغ وجوهات را پذيرفته و اجازه دهند كه از ايشان تقليد شود. ايشان در جواب فرمودند: تقليد كردن از من، اشكالى ندارد، اما بنده مستعد بر دريافت وجوهات نيستم و بايد در مسير خودش خرج شود. وقتى كه از ايشان پرسيده شد چرا شما اين مبلغ را نگرفتيد، فرموده بودند، درست است كه من مديونم، اما خداوند وعده كرده كه امثال اين ديون را بپردازد و رزق مرا ضمانت نموده است و اين حقوق شرعيه هم بايد در محل خودش صرف شود و اگر بپذيرم، ذمه من مشغول مى‌شود و تكليفم سنگين مى‌گردد و در امرى كه طاقتش را ندارم واقع مى‌گردم.

    وضعيت كتاب

    كتاب فاقد پاورقى بوده و فهرست مطالب، در انتهاى آن آمده است.

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.

    وابسته‌ها