نسیمی، سید عمادالدین: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک')
    جز (جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش')
    خط ۶۹: خط ۶۹:


    ==شهادت==
    ==شهادت==
    در مورد مرگ وی کوتاه می‎توان‎ گفت‎ که‎ «علما، شیوخ و قضات حلب، نسیمی را به گمراه کردن برخی اشخاص نادان و انداختن آنها‎ به‎ راه‎ کفر و زندقه متهم ساخته، سلطان مؤید، حاکم حلب را به کشتن او ترغیب کردند‎. سلطان‎ دستور داد تا پوست نسیمی را زنده‎زنده بکنند». در‎ مورد‎ مرگ‎ وی آمده است: «در محل پوست‎ کندن، خون بسیار از او رفته، رنگش زرد‎ شد‎. گفتند که چون است که رنگ زرد کرده‌ای؟ گفت: من آفتاب سپهر عاشقی‌ام‎ از‎ مطلع‎ عشق طالع شده؛ آفتاب در محل غروب زرد می‎شود و گویند نسیمی فی‌البداهه سرود:{{شعر}}
    در مورد مرگ وی کوتاه می‎توان‎ گفت‎ که‎ «علما، شیوخ و قضات حلب، نسیمی را به گمراه کردن برخی اشخاص نادان و انداختن آنها‎ به‎ راه‎ کفر و زندقه متهم ساخته، سلطان مؤید، حاکم حلب را به کشتن او ترغیب کردند‎. سلطان‎ دستور داد تا پوست نسیمی را زنده‎زنده بکنند». در‎ مورد‎ مرگ‎ وی آمده است: «در محل پوست‎ کندن، خون بسیار از او رفته، رنگش زرد‎ شد‎. گفتند که چون است که رنگ زرد کرده‌ای؟ گفت: من آفتاب سپهر عاشقی‌ام‎ از‎ مطلع‎ عشق طالع شده؛ آفتاب در محل غروب زرد می‌شود و گویند نسیمی فی‌البداهه سرود:{{شعر}}
    {{ب|''آن دم‎ که‎ اهل [اجل] موکل مرد شود''|2=''آهم چو دم سحرگهی سرد شود''}}
    {{ب|''آن دم‎ که‎ اهل [اجل] موکل مرد شود''|2=''آهم چو دم سحرگهی سرد شود''}}
    {{ب|''خورشید که‎ پردل‎تر‎ از آن چیزی نیست''|2=''در وقت فروشدن رخش زرد شود''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص57</ref>.
    {{ب|''خورشید که‎ پردل‎تر‎ از آن چیزی نیست''|2=''در وقت فروشدن رخش زرد شود''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص57</ref>.

    نسخهٔ ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۰۵

    نسیمی، عمادالدين
    نام نسیمی، عمادالدين
    نام‌های دیگر عمادالدین نسیمی

    ن‍س‍ي‍م‍ي‌ ش‍ي‍رازي‌، ع‍م‍ادال‍دي‍ن‌

    ن‍س‍ي‍م‍ي‌ ش‍ي‍روان‍ي‌، ع‍م‍ادال‍دي‍ن‌

    نام پدر سید محمد
    متولد 748ق
    محل تولد به روایتی تبریز
    رحلت 837ق
    اساتید
    برخی آثار دیوان سید عمادالدین نسیمی

    خورشید در بند

    کد مؤلف AUTHORCODE17609AUTHORCODE

    سید علی عمادالدین نسیمی (748-837ق)، متخلص به نسیمی، عارف و شاعر متعهد شیعی و متفکّر مکتب حروفیه در قرن هشتم 

    ولادت

    «عمادالدین نسیمی»، به سال ٧٤٨ق، در شهر تبریز، در خانواده‌ای مذهبی از سادات چشم به جهان گشود[۱].

    شیخ مفید از وی به‎عنوان نسیمی شیرازی یاد نموده و اعلام کرده که در زرقان - ‎از توابع شیراز - ‎بر‎ سر‎ قبر‎ او رفته است

    سخاوی‎ و ابن‎‎ عماد حنبلی لقب «نسیم‎الدین» را که هر دو از ابن حجر گرفته‌اند، به‎عنوان نام نسیمی متذکر‎ شده‌اند‎. قدیمی‎ترین مأخذی که از لقب عمادالدین سخن گفته است، کتاب‎ «مجالس ‎العشاق» کمال‎الدین حسین گازرگاهی (تألیف ٩٠٨ق) است. لطیفی در تذکرة الشعرای خود، نسیمی را اهل ناحیه نسیم‎ در‎ نزدیکی‎ بغداد می‌داند. گروهی آرامگاه او را در زرقان فارس و گروهی دیگر‎ در‎ حلب می‌دانند[۲].

    نام نسیمی «علی» است. چنان که خود و یا یکی از مریدانش به صراحت گوید:

    علی ‌محبوب ذات حق از آن آمد که چون نقطههمیشه بود تا باشد ز جود فضل حق با بیست

    [۳].

    نام پدر نسیمی در وصیت‌نامه‌ی فضل‌الله نعیمی چنين آمده است:

    «اگر مصلحت داند، فرزند کوچک را [به] سید علی بن سید محمد بدهد. علی محرم است. او را با خود ببرد. سید علی باید که در خدمت تقصیر نکند.»

    تقریباً در همه‌ی اسناد و منابع اشاره شده که خاندان وی جزو سادات بوده‌اند. اغلب تذکره‌ها تأکید دارند که وی سیّدی صحیح النّسب و عالی درجه بوده است. در وصیت‌نامه‌ی فضل‌الله نعیمی هم به سیادت وی اشاره رفته است. در همه جا هم قبل از نامش لفظ سیّد ذکر شده است. کسی تا کنون جز این سخنی نگفته است.[۴]

    دین و مذهب

    دین نسیمی، اسلام و مذهبش شیعه‌ی جعفری اثنی عشری بوده است. در این، هیچ شکی نیست. در باب دین و مذهب او، در هیچ جا جز این ادعایی نشده است. مدایح وی در باب چهارده معصوم مشهور است. او، حروفیه را مسلکی می‌شناخته است و از شیعیان صافی ضمیر روزگار خود بوده است.[۵].

    جایگاه اجتماعی و ادبی

    او یکی از بزرگ‎ترین مردان مبارز‎ و یکی‎ از برجسته‎ترین شخصیت‎های ادبی و فرهنگی و یکی از مشهورترین و جسورترین شاعران مشرق‎زمین است که تمام عمر خویش را صرف مبارزه در راه نجات مردم و رهایی ستم‎کشان از جور‎ و ستم‎ اربابان زور و زر نموده است[۶].

    شعر وی، شعری است با درون‎مایه‌ای‎ عرفانی‎، با مضامینی زیبا و باریک‎بینی‎های خاص. نسیمی از شاعران سبک عراقی است و بیشتر از سعدی و حافظ متأثر است. ظاهرا تخلص «نسیمی» مربوط به دوران پختگی شعری شاعر است؛ چرا‎که‎ او‎ «هاشمی» و «حسینی» نیز تخلص می‌کرده‎ است[۷].

    شهادت

    در مورد مرگ وی کوتاه می‎توان‎ گفت‎ که‎ «علما، شیوخ و قضات حلب، نسیمی را به گمراه کردن برخی اشخاص نادان و انداختن آنها‎ به‎ راه‎ کفر و زندقه متهم ساخته، سلطان مؤید، حاکم حلب را به کشتن او ترغیب کردند‎. سلطان‎ دستور داد تا پوست نسیمی را زنده‎زنده بکنند». در‎ مورد‎ مرگ‎ وی آمده است: «در محل پوست‎ کندن، خون بسیار از او رفته، رنگش زرد‎ شد‎. گفتند که چون است که رنگ زرد کرده‌ای؟ گفت: من آفتاب سپهر عاشقی‌ام‎ از‎ مطلع‎ عشق طالع شده؛ آفتاب در محل غروب زرد می‌شود و گویند نسیمی فی‌البداهه سرود:

    آن دم‎ که‎ اهل [اجل] موکل مرد شودآهم چو دم سحرگهی سرد شود
    خورشید که‎ پردل‎تر‎ از آن چیزی نیستدر وقت فروشدن رخش زرد شود

    [۸].

    تاریخ شهادت او را عسقلانی 821 هـ، هدایت 837 هـ و مجالس العشاق 837 هـ ذکر کرده‌اند.[۹]. پرویز عباسی داکانی در مقدمه کتاب دیوان شعر نسیمی هم همین تاریخ را صحیح پنداشته.[۱۰] در کتاب بشارت‌نامه که در سال 811 هـ تألیف شده، تاریخ شهادت وی را 807 هـ. نوشته است. از میان محققان زندگی نسیمی مرحومان محمد فؤاد کوپریلی، عبدالباقی گؤلپینارلی و دکتر حسین اعیان همین تاریخ را معتبر می‌دانند. مدرس تبریزی در ریحانة الادب نیز همین تاریخ را قبول کرده است. در آن سال نسیمی 36 سال سن داشت. به هر حال نمی‌توان سال شهادت نسیمی را دورتر از 811 هـ.، سال تألیف بشارت‌نامه دانست.[۱۱]

    پانویس

    1. ر.ک: فدوی، طیبه؛ باوان‎پوری، مسعود؛ لرستانی، نرگس، ص56
    2. ر.ک: همان، ص56 و 57
    3. پایگاه دوستداران دکتر حسین محمدزاده صدیق(دوزگون)
    4. همان
    5. همان
    6. ر.ک: همان، فدوی، طیبه؛ باوان‎پوری، مسعود؛ لرستانی، نرگس، ص56
    7. ر.ک: همان
    8. ر.ک: همان، ص57
    9. پایگاه دوستداران دکتر حسین محمدزاده صدیق(دوزگون)
    10. دیوان شعر نسیمی، ص21
    11. پایگاه دوستداران دکتر حسین محمدزاده صدیق(دوزگون)

    منابع مقاله

    1. دیوان سید عمادالدین نسیمی، سیدعمادالدین نسیمی، پرویز عباسی داکانی(مصحح)، تهران انتشارات برگ، 1369ش
    2. پایگاه دوستداران دکتر حسین محمدزاده صدیق(دوزگون)
    3. فدوی، طیبه؛ باوان‎پوری، مسعود؛ لرستانی، نرگس، «تجلی قرآن کریم در شعر نسیمی شیروانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: پژوهش‎های قرآنی در ادبیات، پاییز و زمستان 1393، ‎شماره 2 (26 صفحه، ‎از 53 تا 78).

    وابسته‌ها

    دیوان سید عمادالدین نسیمی

    خورشید در بند