نظام‌الملک، حسن بن علی

    از ویکی‌نور
    نظام الملک، حسن بن علی
    نام نظام الملک، حسن بن علی
    نام های دیگر نظام‌الملک طوسی

    خواجه نظام‌الملک

    Nizam al-Mulk

    نام پدر علی ابن اسحاق
    متولد 409ق
    محل تولد طوسی
    رحلت 485 ق
    اساتید
    برخی آثار
    کد مؤلف AUTHORCODE3395AUTHORCODE

    ابوعلى حسن بن على ابن اسحاق طوسی، معروف به نظام‌الملک، در سال 409ق، در يكى از روستاهاى طوس از توابع مشهد به دنيا آمد. وى كه فرزند يكى از زمين‌داران و مأموران دريافت خراج دولتى به نام ابوالحسن على بود،

     چون حسن به سن تعلم رسید، مقدمات علوم را فراگرفت. همین‌که در حدود بیست سالگی از تحصیل فقه و حدیث و سایر علوم شرعی و فنون ادبی فارغ شد، به قصد يافتن شغل و مقام، نخست به دربار غزنويان و سپس به دربار سلاجقه رفت.

    اولين پست دولتى وى، كتابت براى فرزند حاكم سلجوقى چغرى بيگ؛ يعنى آلب ارسلان بود. هنگامى كه آلب ارسلان به پادشاهى رسيد، به ابوعلى حسن لقب «نظام‌الملک» داد و او را به مقام وزارت برگزيد. وزارت او پس از مرگ آلب ارسلان و در زمان پادشاهى فرزند ملك‌شاه ادامه يافت،

    وفات

    اما سرانجام در سال 485ق، در نهاوند توسط يكى از فداييان فرقه اسماعيليه كشته شد.

    آرامگاه خواجه نظام‌الملک  در دارالبطیخ در محله احمدآباد اصفهان و در کوچه‌ای به نام خواجه نظام‌الملک واقع است. ابنایی کوچک و بی‌ پیرایه آرامگاهی سلجوقی است و در آن حدوداً هشت قبر وجود دارد که به شاهزادگان و بزرگان سلجوقی نسبت داده می‌شوند.

    آثار

    مهم‌ترين اثر خواجه، «سياست‌نامه» يا «سير الملوك» است كه در آن به شيوه رايج سياست‌نامه‌نويسى ديوانى، به بيان ديدگاه‌هاى سياسى خود پرداخته است.

    خواجه نظام‌الملک عقيده داشت خداوند در هر عصر و زمانى، يكى را از ميان مردم برمى‌گزيند يا بنده‌اى را يارى مى‌دهد تا دولتى پديد آورد و به او دانشى عطا مى‌كند تا بتواند بر مردم فرمان براند و به تأمين مصالح كشورش بپردازد، آرامش و امنيت را برقرار سازد و فساد و آشوب را از ميان بردارد. وى براى انجام اين كار بزرگ، به قدرتى نامحدود نيازمند است، همان گونه كه قدرت خداوند نيز نامحدود است؛ بنابراين، حاكم را خدا برمى‌گزيند و مشروعيتش را از خداوند مى‌گيرد و صرفاً در مقابل او پاسخگوى اعمال خويش است.

    مهم‌ترين وجه تمايز خواجه نظام‌الملک از ديگر انديشمندان معاصرش، همچون ماوردى و غزالى، آن است كه خواجه در جنگ بين سلطنت و خلافت، كاملاً طرف‌دار سلطنت است، زيرا برخلاف آن دو كه نگران كاهش قداست و مشروعيت خلافت بودند، او دل‌مشغولى افول و زوال امپراتورى سلجوقيان را داشت؛ بنابراين، وى براى حفظ كشور و ممانعت از هرج و مرج سياسى، تقويت و افزايش اقتدار سلاطين سلجوقى را ضرورى مى‌ديد؛ ازاين‌رو، به طرح نظريه الهى حكومت پرداخت و سلطنت را هديه الهى و نه موهبت ناشى از خليفه دانست؛ به بيان ديگر، او اعتقاد داشت مشروعيت سلطنت از خداوند است و نه از ناحيه خليفه؛ بنابراين، از ديدگاه خواجه، پادشاه، برگزيده و نماينده خداست؛ ازاين‌رو، او فقط در مقابل خدا پاسخگو است. با اين وصف، خواجه نه تنها مخالف سلطنت مطلق العنان بود، بلكه از پادشاه مى‌خواست كه مطيع قوانين آسمانى باشد. همچنين از مردم مى‌خواست تحت هر شرايطى، از پادشاه اطاعت كنند.


    وابسته‌ها

    سیر الملوک (سیاستنامه)

    سیر الملوک

    سياستنامه» سير الملوک»