نم یم قرآن‌شناسی عرفانی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابوالحسن شعرانى' به 'ابوالحسن شعرانى')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۵: خط ۴۵:




«نَمِ يَم (قرآن شناسى عرفانى)»، از آثار مختصر و مفيد قادر فاضلى (متولد 1341ش) است كه در آن افزون بر توضيح مباحثى قرآنى مانند: تعقل از ديدگاه قرآن، قرآن‌شناسى و خودشناسى، نقش سياسى قرآن و انسان قرآنى، خلاصه چند كتاب قرآنى را نيز آورده است. شايان توجه است كه زبان و ادبيان استفاده شده در اين مجموعه، فارسى امروزى است و مخاطبانش دانشجويان هستند.
'''نَمِ يَم (قرآن شناسى عرفانى)'''، از آثار مختصر و مفيد قادر فاضلى (متولد 1341ش) است كه در آن افزون بر توضيح مباحثى قرآنى مانند: تعقل از ديدگاه قرآن، قرآن‌شناسى و خودشناسى، نقش سياسى قرآن و انسان قرآنى، خلاصه چند كتاب قرآنى را نيز آورده است. شايان توجه است كه زبان و ادبيان استفاده شده در اين مجموعه، فارسى امروزى است و مخاطبانش دانشجويان هستند.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۵۹: خط ۵۹:
درباره محتواى اثر به بيان چند نكته اكتفا مى‌شود:
درباره محتواى اثر به بيان چند نكته اكتفا مى‌شود:


1. نويسنده در بخش اول، مباحث متعددى مانند: شناخت قرآن، نقش قرآن در هدايت انسان، تعقل از ديدگاه قرآن، قرآن‌شناسى و خودشناسى، نقش سياسى قرآن، انسان قرآنى، حب الهى در قرآن را مطرح كرده است و به عنوان نمونه ايشان نوشته است: «قرآن كريم كتاب انقلاب است؛ يعنى:
#نويسنده در بخش اول، مباحث متعددى مانند: شناخت قرآن، نقش قرآن در هدايت انسان، تعقل از ديدگاه قرآن، قرآن‌شناسى و خودشناسى، نقش سياسى قرآن، انسان قرآنى، حب الهى در قرآن را مطرح كرده است و به عنوان نمونه ايشان نوشته است: «قرآن كريم كتاب انقلاب است؛ يعنى:{{شعر}}
 
#:{{ب|''چونكه در جان رفت جان ديگر شود''|2=''جان كه ديگر شد جهان ديگر شود''}}{{پایان شعر}}
چونكه در جان رفت جان ديگر شود* جان كه ديگر شد جهان ديگر شود.
#:فضيل عياض كه تا ديروز رهزنى مى‌كرد غير از فضيل عياض امروزى است كه آيه قرآن را شنيده است. زيرا قرآن او را منقلب كرده است. قرآن وقتى در قلب جاى گيرد قلب را منقلب مى‌كند و قلب كه منقلب شد آدم منقلب مى‌شود؛ زيرا آدميّت آدمى به قلب اوست. ''' إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آياتُهُ زادَتْهُمْ إِيماناً '''<ref>انفال/ 2</ref> «همانا مؤمنين كسانى هستند كه وقتى خدا را ياد مى‌كنند دلشان نرم مى‌شود و هنگامى كه آيات الهى برايشان خوانده مى‌شود ايمانشان زياد مى‌گردد» <ref>متن كتاب، ص36- 37</ref>.
 
#نويسنده در بخش دوم با يادآورى اينكه غور در قرآن منوط است بر فهم زبان قرآن و آشنا شدن با فرهنگ آن، لذا يادگيرى روخوانى قرآن در درجه اول و فهم معانى الفاظ در درجه دوم از ضروريّات يك مسلمان است، افزوده است به اين جهت ما بخش تجويد قرآن را كه گزيده‌اى است از كتاب مرحوم علامه [[شعرانی، ابوالحسن|ابوالحسن شعرانى]]، استادِ استاد ما حضرت آيت‌الله حسن حسن‌زاده آملى است براى خوانندگان عزيز انتخاب كرده‌ايم <ref>همان، ص72</ref>.
فضيل عياض كه تا ديروز رهزنى مى‌كرد غير از فضيل عياض امروزى است كه آيه قرآن را شنيده است. زيرا قرآن او را منقلب كرده است. قرآن وقتى در قلب جاى گيرد قلب را منقلب مى‌كند و قلب كه منقلب شد آدم منقلب مى‌شود؛ زيرا آدميّت آدمى به قلب اوست. ''' إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آياتُهُ زادَتْهُمْ إِيماناً '''<ref>انفال/ 2</ref> «همانا مؤمنين كسانى هستند كه وقتى خدا را ياد مى‌كنند دلشان نرم مى‌شود و هنگامى كه آيات الهى برايشان خوانده مى‌شود ايمانشان زياد مى‌گردد» <ref>متن كتاب، ص36- 37</ref>.
#نويسنده، فهرستى از سوره‌هاى قرآن كريم را بر اساس ترتيب نزول آورده است <ref>ر.ك: همان، ص101- 103</ref>؛ در اين فهرست 113 سوره مشخص شده است ولى معلوم نشده كه سوره 114 چه زمانى نازل شده است.
 
#نويسنده در بخش سوم، كتاب قرآن در اسلام نوشته [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] را خلاصه و ويراسته كرده و براى تكميل مباحث كتاب آورده است. از جمله در اين بخش چنين آمده است: قرآن مجيد از هر گونه تحريفى محفوظ است. تاريخ قرآن مجيد از روز نزول تا امروز كاملاً روشن است؛ پيوسته سور و آيات قرآنى ورد زبان مسلمانان بوده و دست‌به‌دست مى‌گشته است. و همه مى‌دانيم كه قرآنى كه در دست ما است، همان قرآنى است كه چهارده قرن پيش به پيغمبر اكرم(ص) تدريجاً نازل شده است. با اين وصف نبايد قرآن مجيد در اعتبار و ثبوت واقعيت خود نيازمند تاريخ باشد؛ اگرچه تاريخش هم روشن است؛ زيرا كتابى كه مدعى است كه كلام خدا بوده و در اين دعوى، به متن خودش استدلال مى‌كند و به مقام تحدى برآمده همه انس و جن را از آوردن مثل خود عاجز مى‌داند، ديگر نمى‌شود در اثبات اينكه كلام خداست و تحريف و تغييرى به آن عارض نشده نياز به دليلى يا شاهدى غير از خودش پيدا كند؛ يا در ثبوت اعتبار، به تصديق و تاييد شخصى يا مقامى پناهنده شود <ref>همان، ص111- 112</ref>.
2. نويسنده در بخش دوم با يادآورى اينكه غور در قرآن منوط است بر فهم زبان قرآن و آشنا شدن با فرهنگ آن، لذا يادگيرى روخوانى قرآن در درجه اول و فهم معانى الفاظ در درجه دوم از ضروريّات يك مسلمان است، افزوده است به اين جهت ما بخش تجويد قرآن را كه گزيده‌اى است از كتاب مرحوم علامه [[شعرانی، ابوالحسن|ابوالحسن شعرانى]]، استادِ استاد ما حضرت آيت‌الله حسن حسن‌زاده آملى است براى خوانندگان عزيز انتخاب كرده‌ايم <ref>همان، ص72</ref>.
#همچنين نويسنده در بخش چهارم، كتاب «فصل الخطاب في عدم تحريف كتاب رب الارباب» نوشته علامه شعرانى را كه آن را آيت‌الله حسن حسن زاده آملى تحت عنوان «قرآن هرگز تحريف نشده» ترجمه كرده، تلخيص و ويرايش كرده است. به عنوان نمونه درباره توقيفى بودن آيات و سوره‌ها چنين نوشته است: شيعه و سنّى از پيغمبراكرم(ص) در اين مورد ده‌ها حديث روايت كرده‌اند كه همه گوياى آنند كه قبل از درگذشت رسول خدا(ص) از اين دنيا، سوره‌هاى قرآن مُنَظّم و مرتب شده بوده، كه مردم آنها را به نامهايشان مى‌شناختند و نيازى به آن نيست كه تمام اخبارى را كه در فضيلت سوره‌ها وارد شده نقل كنيم <ref>همان، ص132</ref>.
 
#نويسنده پس از ذكر اين روايت از ابن عباس كه از على(ع) پرسيدم چرا در سرآغاز سوره برائت «بسم اللّه الرحمن الرحيم» نوشته نشده است؟ در پاسخم فرمود: چون بسم اللّه پناه است و در برائت از مشركان، پناهى براى آنان نيست زيرا فرمان دست بر قبضه شمشير زدن و بر فرق مشركين كوبيدن نازل شده است، افزوده است: قول معتبر در پاسخ اين پرسش چنين است كه چون بسم الله با اين سوره نازل نشده است و آنچه در اين روايت آمده حكمت آن است نه علتش <ref>ر.ك: همان، ص141- 142</ref>.
3. نويسنده، فهرستى از سوره‌هاى قرآن كريم را بر اساس ترتيب نزول آورده است <ref>ر.ك: همان، ص101- 103</ref>؛ در اين فهرست 113 سوره مشخص شده است ولى معلوم نشده كه سوره 114 چه زمانى نازل شده است.
 
4. نويسنده در بخش سوم، كتاب قرآن در اسلام نوشته [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] را خلاصه و ويراسته كرده و براى تكميل مباحث كتاب آورده است. از جمله در اين بخش چنين آمده است: قرآن مجيد از هر گونه تحريفى محفوظ است. تاريخ قرآن مجيد از روز نزول تا امروز كاملاً روشن است؛ پيوسته سور و آيات قرآنى ورد زبان مسلمانان بوده و دست‌به‌دست مى‌گشته است. و همه مى‌دانيم كه قرآنى كه در دست ما است، همان قرآنى است كه چهارده قرن پيش به پيغمبر اكرم(ص) تدريجاً نازل شده است. با اين وصف نبايد قرآن مجيد در اعتبار و ثبوت واقعيت خود نيازمند تاريخ باشد؛ اگرچه تاريخش هم روشن است؛ زيرا كتابى كه مدعى است كه كلام خدا بوده و در اين دعوى، به متن خودش استدلال مى‌كند و به مقام تحدى برآمده همه انس و جن را از آوردن مثل خود عاجز مى‌داند، ديگر نمى‌شود در اثبات اينكه كلام خداست و تحريف و تغييرى به آن عارض نشده نياز به دليلى يا شاهدى غير از خودش پيدا كند؛ يا در ثبوت اعتبار، به تصديق و تاييد شخصى يا مقامى پناهنده شود <ref>همان، ص111- 112</ref>.
 
5. همچنين نويسنده در بخش چهارم، كتاب «فصل الخطاب في عدم تحريف كتاب رب الارباب» نوشته علامه شعرانى را كه آن را آيت‌الله حسن حسن زاده آملى تحت عنوان «قرآن هرگز تحريف نشده» ترجمه كرده، تلخيص و ويرايش كرده است. به عنوان نمونه درباره توقيفى بودن آيات و سوره‌ها چنين نوشته است: شيعه و سنّى از پيغمبراكرم(ص) در اين مورد ده‌ها حديث روايت كرده‌اند كه همه گوياى آنند كه قبل از درگذشت رسول خدا(ص) از اين دنيا، سوره‌هاى قرآن مُنَظّم و مرتب شده بوده، كه مردم آنها را به نامهايشان مى‌شناختند و نيازى به آن نيست كه تمام اخبارى را كه در فضيلت سوره‌ها وارد شده نقل كنيم <ref>همان، ص132</ref>.
 
6. نويسنده پس از ذكر اين روايت از ابن عباس كه از على(ع) پرسيدم چرا در سرآغاز سوره برائت «بسم اللّه الرحمن الرحيم» نوشته نشده است؟ در پاسخم فرمود: چون بسم اللّه پناه است و در برائت از مشركان، پناهى براى آنان نيست زيرا فرمان دست بر قبضه شمشير زدن و بر فرق مشركين كوبيدن نازل شده است، افزوده است: قول معتبر در پاسخ اين پرسش چنين است كه چون بسم الله با اين سوره نازل نشده است و آنچه در اين روايت آمده حكمت آن است نه علتش <ref>ر.ك: همان، ص141- 142</ref>.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش