نهضت مختار ثقفی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =')
    جز (رده)
     
    (۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۴: خط ۴:
    | عنوان‌های دیگر =پژوهش انتقادی کلامی، سیاسی - تاریخی
    | عنوان‌های دیگر =پژوهش انتقادی کلامی، سیاسی - تاریخی
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[افتخارزاده، محمود]] (نويسنده)
    [[افتخارزاده، محمود]] (نویسنده)
    | زبان =فارسی
    | زبان =فارسی
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏41‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏7‎‏ن‎‏9
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏41‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏7‎‏ن‎‏9
    خط ۱۶: خط ۱۶:
    دفتر نشر معارف اسلامی
    دفتر نشر معارف اسلامی
    | مکان نشر =قم - ایران
    | مکان نشر =قم - ایران
    | سال نشر = 1375 ش
    | سال نشر = 1375 ش  


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE19910AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE19910AUTOMATIONCODE
    | چاپ =1
    | چاپ =1
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =17136
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =19910
    | کتابخوان همراه نور =19910
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    خط ۲۷: خط ۲۸:
    }}
    }}


    '''نهضت مختار ثقفى (64-67ق)''' اثر محمودرضا افتخارزاده، اثرى است كه در راستاى بررسى انتقادى نهضت‌هاى تاريخى شيعه، به بررسى شخصيت مختار و ابعاد مختلف قيام او و اتهامات نسبت داده شده به وى پرداخته است. اين كتاب به زبان فارسى و در سال 1374 نوشته شده است.
    '''نهضت مختار ثقفى (64-67ق)،''' اثر [[افتخارزاده، محمود|محمودرضا افتخارزاده]]، اثرى است كه در راستاى بررسى انتقادى نهضت‌هاى تاريخى شيعه، به بررسى شخصيت مختار و ابعاد مختلف قيام او و اتهامات نسبت داده شده به وى پرداخته است. اين كتاب به زبان فارسى و در سال 1374 نوشته شده است.


    == ساختار ==
    == ساختار ==
    كتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در چهار فصل تنظيم شده است.
    كتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در چهار فصل تنظيم شده است.


    نويسنده در ابتدا به معرفى كتبى پرداخته كه در مورد مختار نوشته شده و سپس، ضمن بررسى اقوال و ديدگاه‌هاى مختلف درباره وى، به بحث پيرامون اتهامات و تحريفات نسبت داده شده به او پرداخته و در پايان، نهضت وى را مورد ارزيابى قرار داده است.
    نویسنده در ابتدا به معرفى كتبى پرداخته كه در مورد مختار نوشته شده و سپس، ضمن بررسى اقوال و ديدگاه‌هاى مختلف درباره وى، به بحث پيرامون اتهامات و تحريفات نسبت داده شده به او پرداخته و در پايان، نهضت وى را مورد ارزيابى قرار داده است.


    == گزارش محتوا ==
    == گزارش محتوا ==
    نويسنده در مقدمه‌اش بر كتاب شيوه تحقيقى غرب را به چالش كشيده و پژوهش آكادميك مطلوب غرب را در واقع گريم چهره كريه دژخيمان تاريخ حاكم و ذبح علمى قهرمانان مظلوم و متهم تاريخ محكوم دانسته است. وى سپس تأكيد مى‌كند كه «در اين پژوهش كوشيده‌ام تا مختار و قيام او را از زندان اتهام تاريخ تبرئه كنم و ساحت عقيدتى وى را از گرد و غبار تحريف پاك نمايم و در آخر به ارزيابى اشتباهات سياسى او پرداخته‌ام كه به قيمت نابودى نهضت وى تمام شد<ref>مقدمه، ص 7</ref>
    نویسنده در مقدمه‌اش بر كتاب شيوه تحقيقى غرب را به چالش كشيده و پژوهش آكادميك مطلوب غرب را در واقع گريم چهره كريه دژخيمان تاريخ حاكم و ذبح علمى قهرمانان مظلوم و متهم تاريخ محكوم دانسته است. وى سپس تأكيد مى‌كند كه «در اين پژوهش كوشيده‌ام تا مختار و قيام او را از زندان اتهام تاريخ تبرئه كنم و ساحت عقيدتى وى را از گرد و غبار تحريف پاک نمايم و در آخر به ارزيابى اشتباهات سياسى او پرداخته‌ام كه به قيمت نابودى نهضت وى تمام شد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17136/1/7 مقدمه، ص 7]</ref>


    فصل اول به كتاب‌شناسى آثار و كتبى اختصاص دارد كه در مورد مختار و قيام او نوشته شده است. اين آثار به زبان‌هاى عربى، فارسى، تركى، گجراتى، اردو، آلمانى، انگليسى، فرانسوى مى‌باشد. در اين فصل همچنين، ضمن شناسايى و دسته‌بندى منابعى كه در مورد مختار نوشته شده، به بررسى و نقد آن‌ها نيز پرداخته شده است<ref>متن كتاب، ص9-52</ref>
    فصل اول به كتاب‌شناسى آثار و كتبى اختصاص دارد كه در مورد مختار و قيام او نوشته شده است. اين آثار به زبان‌هاى عربى، فارسى، تركى، گجراتى، اردو، آلمانى، انگليسى، فرانسوى مى‌باشد. در اين فصل همچنين، ضمن شناسايى و دسته‌بندى منابعى كه در مورد مختار نوشته شده، به بررسى و نقد آن‌ها نيز پرداخته شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17136/1/9 متن كتاب، ص9-52]</ref>


    به اعتقاد نويسنده، منابع تاريخى شيعه اماميّه كه در دوره حضور امامان تدوين و تأليف شده بود، در دوران انتقال به عصر غيبت و حاكميت خطّ اعتدال كه مرحله نوينى در حيات سياسى- اجتماعى شيعه اماميّه مى‌باشد، دچار حادثه شد. آن بخش از منابع تاريخى دوره نخست عصر غيبت نيز به دلايل سياسى- اجتماعى بسيارى از گزند حوادث مصون نماند؛ هرچند كه تشيّع اماميه درپى غيبت امام، از بركت وجود رهبران معتدلش از سوى خلافت به رسميت شناخته شد و در كنار مذاهب رسمى تسنّن قرار گرفت، اما وجود جنگ‌هاى فرقه‌اى و به آتش كشيدن كانون‌هاى فرهنگى- علمى شيعه از سوى سنّيان، در نابودى ميراث‌هاى تاريخى شيعه اماميه نقش مهمى داشته است<ref>همان، ص23</ref>
    به اعتقاد نویسنده، منابع تاريخى شيعه اماميّه كه در دوره حضور امامان تدوين و تأليف شده بود، در دوران انتقال به عصر غيبت و حاكميت خطّ اعتدال كه مرحله نوينى در حيات سياسى- اجتماعى شيعه اماميّه مى‌باشد، دچار حادثه شد. آن بخش از منابع تاريخى دوره نخست عصر غيبت نيز به دلايل سياسى- اجتماعى بسيارى از گزند حوادث مصون نماند؛ هرچند كه تشيّع اماميه درپى غيبت امام، از بركت وجود رهبران معتدلش از سوى خلافت به رسميت شناخته شد و در كنار مذاهب رسمى تسنّن قرار گرفت، اما وجود جنگ‌هاى فرقه‌اى و به آتش كشيدن كانون‌هاى فرهنگى- علمى شيعه از سوى سنّيان، در نابودى ميراث‌هاى تاريخى شيعه اماميه نقش مهمى داشته است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17136/1/23 همان، ص23]</ref>


    بنابراين آنچه پيرامون تاريخ دوره حضور امامان تأليف شده، محصول سده‌هاى پنجم و ششم هجرى است. به نظر نويسنده، فهرست آثار مؤلفان شيعى دوره حضور نشان مى‌دهد كه در آن مقطع تاريخى كه تشيّع يك عقيده و آرمان سرّى و مذهب ممنوع بوده است، مختار و قيام او در كانون عقايد و توجه اصحاب امامان قرار داشته و تأليفاتى را باعث شده است<ref>همان</ref>
    بنابراین آنچه پيرامون تاريخ دوره حضور امامان تأليف شده، محصول سده‌هاى پنجم و ششم هجرى است. به نظر نویسنده، فهرست آثار مؤلفان شيعى دوره حضور نشان مى‌دهد كه در آن مقطع تاريخى كه تشيّع يك عقيده و آرمان سرّى و مذهب ممنوع بوده است، مختار و قيام او در كانون عقايد و توجه اصحاب امامان قرار داشته و تأليفاتى را باعث شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17136/1/23 همان]</ref>


    در فصل دوم، اقوال و ديدگاه‌هاى تاريخى و معاصر در مورد مختار، در پنج بخش زير بررسى شده است:
    در فصل دوم، اقوال و ديدگاه‌هاى تاريخى و معاصر در مورد مختار، در پنج بخش زير بررسى شده است:


    #پيشوايان معصوم(ع)؛ نويسنده معتقد است منبع اصلى اين نقطه‌نظرها، [[اختيار معرفة الرجال (تصحیح مصطفوی)|رجال كشى]] است كه با ذكر سلسله سند آمده است از جمله: از [[امام على(ع)]] نقل شده كه آن حضرت، مختار را به هنگام كودكى در مدينه بر زانو نشانده و در حالى كه بر سرش دست مى‌كشيده فرموده: اى زيرك! اى زرنگ!. در خبر ديگرى كه نشان مى‌دهد جامعه شيعى دوره حضور تحت‌تأثير تبليغات امويان و مخالفان قرار داشته و عوام و احتمالاً خواص شيعه از مختار بد مى‌گفته‌اند، از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] نقل است كه فرمود: مختار را دشنام ندهيد چرا كه قاتلان خاندان ما را كشت و به خون‌خواهى ما برخاست، بيوه زنان ما را شوهر داد و به هنگام سختى زندگى، اموالى در ميان ما تقسيم كرد<ref>همان، ص57</ref>
    #پيشوايان معصوم(ع)؛ نویسنده معتقد است منبع اصلى اين نقطه‌نظرها، [[اختيار معرفة الرجال (تصحیح مصطفوی)|رجال كشى]] است كه با ذكر سلسله سند آمده است از جمله: از [[امام على(ع)]] نقل شده كه آن حضرت، مختار را به هنگام كودكى در مدينه بر زانو نشانده و در حالى كه بر سرش دست مى‌كشيده فرموده: اى زيرك! اى زرنگ!. در خبر ديگرى كه نشان مى‌دهد جامعه شيعى دوره حضور تحت‌تأثير تبليغات امويان و مخالفان قرار داشته و عوام و احتمالاً خواص شيعه از مختار بد مى‌گفته‌اند، از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] نقل است كه فرمود: مختار را دشنام ندهيد چرا كه قاتلان خاندان ما را كشت و به خون‌خواهى ما برخاست، بيوه زنان ما را شوهر داد و به هنگام سختى زندگى، اموالى در ميان ما تقسيم كرد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17136/1/57 همان، ص57]</ref>
    #علماى اماميه؛ كه از جمله آن‌ها، كشّى از علماى شيعى سده سوّم و چهارم هجرى است كه از كانون‌هاى علمى- سياسى شيعه بدور بوده كه به نظر نويسنده، چون در جامعه سنّيان مى‌زيسته، از جوّ تند تبليغاتى ضد شيعه و شايعات تاريخى مخالفان متأثّر شده و مختار را بنيانگذار فرقه كيسانيه مى‌داند. وى پس از نقل روايات موافق و مخالف، چنين اظهار نظر كرده كه مختار همان كسى است كه مردم را به سوى ابن حنفيه فرا مى‌خواند كه به آن كيسانيه گفته‌اند و آنان همان مختاريه مى‌باشند. اما اين نظريه توسط رجال‌شناسان اماميه نقد و رد شده است<ref>همان، ص60</ref>
    #علماى اماميه؛ كه از جمله آن‌ها، كشّى از علماى شيعى سده سوّم و چهارم هجرى است كه از كانون‌هاى علمى- سياسى شيعه بدور بوده كه به نظر نویسنده، چون در جامعه سنّيان مى‌زيسته، از جوّ تند تبليغاتى ضد شيعه و شايعات تاريخى مخالفان متأثّر شده و مختار را بنيانگذار فرقه كيسانيه مى‌داند. وى پس از نقل روايات موافق و مخالف، چنين اظهار نظر كرده كه مختار همان كسى است كه مردم را به سوى ابن حنفيه فرا مى‌خواند كه به آن كيسانيه گفته‌اند و آنان همان مختاريه مى‌باشند. اما اين نظريه توسط رجال‌شناسان اماميه نقد و رد شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17136/1/60 همان، ص60]</ref>
    #علماى سنى؛ كه از جمله علماى ذكر شده، ابن سعد است كه در طبقات، مختار را بر اساس روايات تاريخى و شايعات اموى ارزيابى كرده كه: او نامه‌هائى به اسم ابن حنفيه جعل مى‌كرد و مردم را به نفع خود و به نام او دعوت مى‌نمود. در حالى‌كه ابن حنفيه نسبت به وى نظر خوبى نداشت و [[امام سجاد(ع)]] هم بدون تقيه و آزادانه و در حضور مردم مختار را لعن مى‌كرد و هدايايش را پس فرستاد و پس از قتل مختار، براى تصرف در اموال اهدائى او از عبدالملك بن مروان اجازه گرفت<ref>همان، ص64</ref>
    #علماى سنى؛ كه از جمله علماى ذكر شده، ابن سعد است كه در طبقات، مختار را بر اساس روايات تاريخى و شايعات اموى ارزيابى كرده كه: او نامه‌هائى به اسم ابن حنفيه جعل مى‌كرد و مردم را به نفع خود و به نام او دعوت مى‌نمود. در حالى‌كه ابن حنفيه نسبت به وى نظر خوبى نداشت و [[امام سجاد(ع)]] هم بدون تقيه و آزادانه و در حضور مردم مختار را لعن مى‌كرد و هدايايش را پس فرستاد و پس از قتل مختار، براى تصرف در اموال اهدائى او از عبدالملك بن مروان اجازه گرفت<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17136/1/64 همان، ص64]</ref>
    #محققان مسلمان؛ كه از جمله آن‌ها، محمّد ابوزهره است كه با تكيه بر گفته‌هاى مبرّد، [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]] و [[ذهبى]]، مختار را از خوارج مى‌داند كه سپس شيعه شد و بنيانگذار فرقه كيسانيه گرديد و مى‌گويد: انديشه مختار بذر پليدى بود كه جز زشتى چيزى ببار نياورد<ref>همان، ص67</ref> در مقابل، عبدالرزاق مقرّم، مختار را مسلمان شيعه خالصى مى‌داند كه براى خدا و خون‌خواهى امام حسين(ع) قيام كرد<ref>همان، ص69</ref>
    #محققان مسلمان؛ كه از جمله آن‌ها، محمّد ابوزهره است كه با تكيه بر گفته‌هاى مبرّد، [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]] و [[ذهبى]]، مختار را از خوارج مى‌داند كه سپس شيعه شد و بنيانگذار فرقه كيسانيه گرديد و مى‌گويد: انديشه مختار بذر پليدى بود كه جز زشتى چيزى ببار نياورد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17136/1/67 همان، ص67]</ref> در مقابل، عبدالرزاق مقرّم، مختار را مسلمان شيعه خالصى مى‌داند كه براى خدا و خون‌خواهى امام حسين(ع) قيام كرد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17136/1/69 همان، ص69]</ref>
    #شرق‌شناسان غربى؛ از جمله فان فلوتن كه معتقد است مختار با تأئيد و پشتيبانى موالى كوفه توانست قدرت را به دست گيرد و اين در نتيجه آگاهى او از اوضاع اجتماعى روزگارش بود. او به موالى آموخته بود كه حقى مساوى با اعراب دارند و بايد احقاق حقوق خويش نمايند و به آنان قول داده بود كه در صورت پيروزى ميان آنان و اعراب، تساوى حقيقى و حقوقى برقرار خواهد كرد. به همين خاطر بيشتر ياران مختار از موالى بودند و تعداد اندكى عرب در سپاه او حضور داشتند<ref>همان، ص70</ref>
    #شرق‌شناسان غربى؛ از جمله فان فلوتن كه معتقد است مختار با تأئيد و پشتيبانى موالى كوفه توانست قدرت را به دست گيرد و اين در نتيجه آگاهى او از اوضاع اجتماعى روزگارش بود. او به موالى آموخته بود كه حقى مساوى با اعراب دارند و بايد احقاق حقوق خويش نمايند و به آنان قول داده بود كه در صورت پيروزى ميان آنان و اعراب، تساوى حقيقى و حقوقى برقرار خواهد كرد. به همين خاطر بيشتر ياران مختار از موالى بودند و تعداد اندكى عرب در سپاه او حضور داشتند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17136/1/70 همان، ص70]</ref>


    در فصل سوم، تحريفات و اتهاماتى كه به مختار نسبت داده شده، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. به اعتقاد نويسنده، در اين ترديدى نيست كه قيام مختار، بزرگترين و تكان‌دهنده‌ترين حادثه سياسى- نظامى و موفق‌ترين قيام شيعى تاريخ امويان محسوب مى‌شود و تنها قيامى است كه به پيروزى و تشكيل حكومت رسيد. بديهى است كه امويان از قيام مختار آسيب بسيارى ديدند و تلفات بسيارى دادند؛ در اين قيام مهم‌ترين و برجسته‌ترين فرماندهان سياسى- نظامى شامى و عراقى خود را از دست دادند و بيش‌از يك سال بخش بزرگى از قلمرو امپراطورى عربى- اموى در اختيار مختار بود و مى‌رفت كه به اساس رژيم در تماميت آن پايان دهد. بنابراين جاى شگفتى نيست كه بيشترين تحريفات و تبليغات عليه مختار صورت گرفته است<ref>همان، ص75</ref>
    در فصل سوم، تحريفات و اتهاماتى كه به مختار نسبت داده شده، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. به اعتقاد نویسنده، در اين ترديدى نيست كه قيام مختار، بزرگترين و تكان‌دهنده‌ترين حادثه سياسى- نظامى و موفق‌ترين قيام شيعى تاريخ امويان محسوب مى‌شود و تنها قيامى است كه به پيروزى و تشكيل حكومت رسيد. بديهى است كه امويان از قيام مختار آسيب بسيارى ديدند و تلفات بسيارى دادند؛ در اين قيام مهم‌ترين و برجسته‌ترين فرماندهان سياسى- نظامى شامى و عراقى خود را از دست دادند و بيش‌از يك سال بخش بزرگى از قلمرو امپراطورى عربى- اموى در اختيار مختار بود و مى‌رفت كه به اساس رژيم در تماميت آن پايان دهد. بنابراین جاى شگفتى نيست كه بيشترين تحريفات و تبليغات عليه مختار صورت گرفته است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17136/1/75 همان، ص75]</ref>


    در آخرين فصل، به بررسى نهضت مختار پرداخته شده است. از جمله مطالب مورد بحث در اين فصل، عبارتند از: قيام توابين درآمدى بر نهضت مختار؛ شناخت رهبرى نهضت مختار؛ امام و قيام؛ قيام از آغاز تا انجام؛ برخورد مختار با ناكثين و قاسطين<ref>همان، ص129-264</ref>
    در آخرين فصل، به بررسى نهضت مختار پرداخته شده است. از جمله مطالب مورد بحث در اين فصل، عبارتند از: قيام توابين درآمدى بر نهضت مختار؛ شناخت رهبرى نهضت مختار؛ امام و قيام؛ قيام از آغاز تا انجام؛ برخورد مختار با ناكثين و قاسطين<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17136/1/129 همان، ص129-264]</ref>


    دو مقاله آكادميك پيرامون مختار و قيام او به صورت پيوست در آخر كتاب آمده است. اين دو مقاله به ترتيب نخستين و آخرين پژوهش آكادميك منصفانه در غرب و شرق است كه تاكنون پيرامون نهضت مختار ثقفى نوشته شده است؛ مقاله نخست از يك شرق‌شناس مشهور آلمانى است كه پدر شرق‌شناسان و اسلام‌شناسان غربى نام گرفته و مقاله دوم از يك محقق مسلمان است كه كوشيده تا منصفانه‌ترين تصوير را از مختار و قيام او ترسيم نمايد. در عين حال هردو مقاله متأثر از روايات امويان بوده و بى‌اعتنا به منابع و روايات شيعى مى‌باشند<ref>مقدمه، ص6</ref>
    دو مقاله آكادميك پيرامون مختار و قيام او به صورت پيوست در آخر كتاب آمده است. اين دو مقاله به ترتيب نخستين و آخرين پژوهش آكادميك منصفانه در غرب و شرق است كه تاكنون پيرامون نهضت مختار ثقفى نوشته شده است؛ مقاله نخست از يك شرق‌شناس مشهور آلمانى است كه پدر شرق‌شناسان و اسلام‌شناسان غربى نام گرفته و مقاله دوم از يك محقق مسلمان است كه كوشيده تا منصفانه‌ترين تصوير را از مختار و قيام او ترسيم نمايد. در عين حال هردو مقاله متأثر از روايات امويان بوده و بى‌اعتنا به منابع و روايات شيعى مى‌باشند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17136/1/6 مقدمه، ص6]</ref>


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==
    خط ۷۰: خط ۷۱:
    مقدمه و متن كتاب.
    مقدمه و متن كتاب.


    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}


    [[مختار ثقفی و نهضت توابین]]
    [[قیام توابین]]
    [[التوابون]]
    [[انتقام یا انقلاب کوفه]]
    [[ثورات العلويين و أثرها في نشوء المذاهب الإسلامية]]


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    خط ۷۸: خط ۹۰:
    [[رده:ائمه اثنی عشر (دوازده امام)]]
    [[رده:ائمه اثنی عشر (دوازده امام)]]
    [[رده:حالات فردی]]
    [[رده:حالات فردی]]
    [[رده:حسین بن علی(ع)]]
    [[رده:امام حسین(ع)]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۴۹

    نهضت مختار ثقفی
    نهضت مختار ثقفی
    پدیدآورانافتخارزاده، محمود (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرپژوهش انتقادی کلامی، سیاسی - تاریخی
    ناشردفتر نشر معارف اسلامی
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1375 ش
    چاپ1
    موضوعحسین بن علی(ع)، امام سوم، 4 - 61ق.

    شیعه - جنبشها و قیامها

    مختار بن ابی‌عبیده، 1 - 67ق.
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏41‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏7‎‏ن‎‏9
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    نهضت مختار ثقفى (64-67ق)، اثر محمودرضا افتخارزاده، اثرى است كه در راستاى بررسى انتقادى نهضت‌هاى تاريخى شيعه، به بررسى شخصيت مختار و ابعاد مختلف قيام او و اتهامات نسبت داده شده به وى پرداخته است. اين كتاب به زبان فارسى و در سال 1374 نوشته شده است.

    ساختار

    كتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در چهار فصل تنظيم شده است.

    نویسنده در ابتدا به معرفى كتبى پرداخته كه در مورد مختار نوشته شده و سپس، ضمن بررسى اقوال و ديدگاه‌هاى مختلف درباره وى، به بحث پيرامون اتهامات و تحريفات نسبت داده شده به او پرداخته و در پايان، نهضت وى را مورد ارزيابى قرار داده است.

    گزارش محتوا

    نویسنده در مقدمه‌اش بر كتاب شيوه تحقيقى غرب را به چالش كشيده و پژوهش آكادميك مطلوب غرب را در واقع گريم چهره كريه دژخيمان تاريخ حاكم و ذبح علمى قهرمانان مظلوم و متهم تاريخ محكوم دانسته است. وى سپس تأكيد مى‌كند كه «در اين پژوهش كوشيده‌ام تا مختار و قيام او را از زندان اتهام تاريخ تبرئه كنم و ساحت عقيدتى وى را از گرد و غبار تحريف پاک نمايم و در آخر به ارزيابى اشتباهات سياسى او پرداخته‌ام كه به قيمت نابودى نهضت وى تمام شد[۱]

    فصل اول به كتاب‌شناسى آثار و كتبى اختصاص دارد كه در مورد مختار و قيام او نوشته شده است. اين آثار به زبان‌هاى عربى، فارسى، تركى، گجراتى، اردو، آلمانى، انگليسى، فرانسوى مى‌باشد. در اين فصل همچنين، ضمن شناسايى و دسته‌بندى منابعى كه در مورد مختار نوشته شده، به بررسى و نقد آن‌ها نيز پرداخته شده است[۲]

    به اعتقاد نویسنده، منابع تاريخى شيعه اماميّه كه در دوره حضور امامان تدوين و تأليف شده بود، در دوران انتقال به عصر غيبت و حاكميت خطّ اعتدال كه مرحله نوينى در حيات سياسى- اجتماعى شيعه اماميّه مى‌باشد، دچار حادثه شد. آن بخش از منابع تاريخى دوره نخست عصر غيبت نيز به دلايل سياسى- اجتماعى بسيارى از گزند حوادث مصون نماند؛ هرچند كه تشيّع اماميه درپى غيبت امام، از بركت وجود رهبران معتدلش از سوى خلافت به رسميت شناخته شد و در كنار مذاهب رسمى تسنّن قرار گرفت، اما وجود جنگ‌هاى فرقه‌اى و به آتش كشيدن كانون‌هاى فرهنگى- علمى شيعه از سوى سنّيان، در نابودى ميراث‌هاى تاريخى شيعه اماميه نقش مهمى داشته است[۳]

    بنابراین آنچه پيرامون تاريخ دوره حضور امامان تأليف شده، محصول سده‌هاى پنجم و ششم هجرى است. به نظر نویسنده، فهرست آثار مؤلفان شيعى دوره حضور نشان مى‌دهد كه در آن مقطع تاريخى كه تشيّع يك عقيده و آرمان سرّى و مذهب ممنوع بوده است، مختار و قيام او در كانون عقايد و توجه اصحاب امامان قرار داشته و تأليفاتى را باعث شده است[۴]

    در فصل دوم، اقوال و ديدگاه‌هاى تاريخى و معاصر در مورد مختار، در پنج بخش زير بررسى شده است:

    1. پيشوايان معصوم(ع)؛ نویسنده معتقد است منبع اصلى اين نقطه‌نظرها، رجال كشى است كه با ذكر سلسله سند آمده است از جمله: از امام على(ع) نقل شده كه آن حضرت، مختار را به هنگام كودكى در مدينه بر زانو نشانده و در حالى كه بر سرش دست مى‌كشيده فرموده: اى زيرك! اى زرنگ!. در خبر ديگرى كه نشان مى‌دهد جامعه شيعى دوره حضور تحت‌تأثير تبليغات امويان و مخالفان قرار داشته و عوام و احتمالاً خواص شيعه از مختار بد مى‌گفته‌اند، از امام صادق(ع) نقل است كه فرمود: مختار را دشنام ندهيد چرا كه قاتلان خاندان ما را كشت و به خون‌خواهى ما برخاست، بيوه زنان ما را شوهر داد و به هنگام سختى زندگى، اموالى در ميان ما تقسيم كرد[۵]
    2. علماى اماميه؛ كه از جمله آن‌ها، كشّى از علماى شيعى سده سوّم و چهارم هجرى است كه از كانون‌هاى علمى- سياسى شيعه بدور بوده كه به نظر نویسنده، چون در جامعه سنّيان مى‌زيسته، از جوّ تند تبليغاتى ضد شيعه و شايعات تاريخى مخالفان متأثّر شده و مختار را بنيانگذار فرقه كيسانيه مى‌داند. وى پس از نقل روايات موافق و مخالف، چنين اظهار نظر كرده كه مختار همان كسى است كه مردم را به سوى ابن حنفيه فرا مى‌خواند كه به آن كيسانيه گفته‌اند و آنان همان مختاريه مى‌باشند. اما اين نظريه توسط رجال‌شناسان اماميه نقد و رد شده است[۶]
    3. علماى سنى؛ كه از جمله علماى ذكر شده، ابن سعد است كه در طبقات، مختار را بر اساس روايات تاريخى و شايعات اموى ارزيابى كرده كه: او نامه‌هائى به اسم ابن حنفيه جعل مى‌كرد و مردم را به نفع خود و به نام او دعوت مى‌نمود. در حالى‌كه ابن حنفيه نسبت به وى نظر خوبى نداشت و امام سجاد(ع) هم بدون تقيه و آزادانه و در حضور مردم مختار را لعن مى‌كرد و هدايايش را پس فرستاد و پس از قتل مختار، براى تصرف در اموال اهدائى او از عبدالملك بن مروان اجازه گرفت[۷]
    4. محققان مسلمان؛ كه از جمله آن‌ها، محمّد ابوزهره است كه با تكيه بر گفته‌هاى مبرّد، ابن حزم و ذهبى، مختار را از خوارج مى‌داند كه سپس شيعه شد و بنيانگذار فرقه كيسانيه گرديد و مى‌گويد: انديشه مختار بذر پليدى بود كه جز زشتى چيزى ببار نياورد[۸] در مقابل، عبدالرزاق مقرّم، مختار را مسلمان شيعه خالصى مى‌داند كه براى خدا و خون‌خواهى امام حسين(ع) قيام كرد[۹]
    5. شرق‌شناسان غربى؛ از جمله فان فلوتن كه معتقد است مختار با تأئيد و پشتيبانى موالى كوفه توانست قدرت را به دست گيرد و اين در نتيجه آگاهى او از اوضاع اجتماعى روزگارش بود. او به موالى آموخته بود كه حقى مساوى با اعراب دارند و بايد احقاق حقوق خويش نمايند و به آنان قول داده بود كه در صورت پيروزى ميان آنان و اعراب، تساوى حقيقى و حقوقى برقرار خواهد كرد. به همين خاطر بيشتر ياران مختار از موالى بودند و تعداد اندكى عرب در سپاه او حضور داشتند[۱۰]

    در فصل سوم، تحريفات و اتهاماتى كه به مختار نسبت داده شده، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. به اعتقاد نویسنده، در اين ترديدى نيست كه قيام مختار، بزرگترين و تكان‌دهنده‌ترين حادثه سياسى- نظامى و موفق‌ترين قيام شيعى تاريخ امويان محسوب مى‌شود و تنها قيامى است كه به پيروزى و تشكيل حكومت رسيد. بديهى است كه امويان از قيام مختار آسيب بسيارى ديدند و تلفات بسيارى دادند؛ در اين قيام مهم‌ترين و برجسته‌ترين فرماندهان سياسى- نظامى شامى و عراقى خود را از دست دادند و بيش‌از يك سال بخش بزرگى از قلمرو امپراطورى عربى- اموى در اختيار مختار بود و مى‌رفت كه به اساس رژيم در تماميت آن پايان دهد. بنابراین جاى شگفتى نيست كه بيشترين تحريفات و تبليغات عليه مختار صورت گرفته است[۱۱]

    در آخرين فصل، به بررسى نهضت مختار پرداخته شده است. از جمله مطالب مورد بحث در اين فصل، عبارتند از: قيام توابين درآمدى بر نهضت مختار؛ شناخت رهبرى نهضت مختار؛ امام و قيام؛ قيام از آغاز تا انجام؛ برخورد مختار با ناكثين و قاسطين[۱۲]

    دو مقاله آكادميك پيرامون مختار و قيام او به صورت پيوست در آخر كتاب آمده است. اين دو مقاله به ترتيب نخستين و آخرين پژوهش آكادميك منصفانه در غرب و شرق است كه تاكنون پيرامون نهضت مختار ثقفى نوشته شده است؛ مقاله نخست از يك شرق‌شناس مشهور آلمانى است كه پدر شرق‌شناسان و اسلام‌شناسان غربى نام گرفته و مقاله دوم از يك محقق مسلمان است كه كوشيده تا منصفانه‌ترين تصوير را از مختار و قيام او ترسيم نمايد. در عين حال هردو مقاله متأثر از روايات امويان بوده و بى‌اعتنا به منابع و روايات شيعى مى‌باشند[۱۳]

    وضعيت كتاب

    منابع كتب به ترتيب تاريخى، فهرست اشخاص، اماكن، فرق و مذاهب، اقوام و قبائل، كتب، شعائر و اصطلاحات و فهرست مطالب در انتهاى كتاب آمده است.

    در پاورقى‌هاى كتاب علاوه بر ذكر منابع، توضيحاتى پيرامون برخى از كلمات و عبارات متن داده شده است.

    پانويس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.

    وابسته‌ها