نوری، حسین بن محمدتقی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'مفاتيح الجنان' به 'مفاتيح الجنان ')
    جز (جایگزینی متن - '[[ ' به '[[')
    خط ۲۶۶: خط ۲۶۶:
    [[لؤلؤ و مرجان (در آداب اهل منبر)]]
    [[لؤلؤ و مرجان (در آداب اهل منبر)]]


    [[ تشرف يافتگان به محضر صاحب الزمانعليه‌السلام «برگرفته از کتاب نجم الثاقب»]]
    [[تشرف يافتگان به محضر صاحب الزمانعليه‌السلام «برگرفته از کتاب نجم الثاقب»]]


    [[رسالة فی آداب المجاورة (مجاورة مشاهد الأئمة علیهم السلام)]]
    [[رسالة فی آداب المجاورة (مجاورة مشاهد الأئمة علیهم السلام)]]

    نسخهٔ ‏۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۱۱

    نوری، حسین بن محمدتقی
    نام نوری، حسین بن محمدتقی
    نام های دیگر طب‍رس‍ی‌ ن‍وری‌، ح‍س‍ی‍ن ‌ب‍ن‌ م‍ح‍م‍د ت‍ق‍ی‌

    م‍ح‍دث ن‍وری‌، ح‍س‍ی‍ن ‌ب‍ن‌ م‍ح‍م‍د ت‍ق‍ی

    م‍ی‍رزا ح‍س‍ی‍ن‌ ن‍وری

    ن‍وری‌ طب‍رس‍ی‌، ح‍س‍ی‍ن ‌ب‍ن‌ م‍ح‍م‍د ت‍ق‍ی‌

    ن‍وری‌ م‍ازن‍دران‍ی‌، ح‍س‍ی‍ن ‌ب‍ن‌ م‍ح‍م‍د ت‍ق‍ی

    نام پدر
    متولد 1214 هـ.ش یا 1838 م
    محل تولد
    رحلت 1281 هـ.ش یا 1320 هـ.ق یا 1902 م
    اساتید
    برخی آثار لؤلؤ و مرجان در شرط پله اول و دوم منبر روضه‌خوانان
    کد مولف AUTHORCODE239AUTHORCODE


    ولادت

    ميرزا حسين نورى، محدث و رجالى بزرگ و چهره سرشناس علماى شيعه در قرن چهاردهم هجرى به شمار مى‌آيد.

    او در 18 شوال سال 1254 هجرى در روستاى يالو از روستاهاى اطراف شهرستان نور در استان مازندران چشم به دنيا گشود.

    كودكى

    هنوز هشت سال او تمام نشده بود كه غبار يتيمى بر چهره او نقش بست و پدر بزرگوار خود را كه از علماى آن سامان بود از دست داد.

    حسين در خانواده‌اى اهل علم به دنيا آمده بود، لذا علاقه‌اى وافر به علم و دانش و سلسلۀ جليل روحانيت داشت.

    از همان كودكى به درس فقيه بزرگ آن ديار، مولى محمد على محلاتى رفت و علم و دانش را از محضر آن عالم بزرگ فرا گرفت.

    دوران جوانى

    ميرزا حسين نورى در آغاز جوانى به شهر تهران سفر كرد تا از علماى بزرگ آن شهر نيز بهره‌مند گردد.

    او در مجلس درس عالم جليل، شيخ عبدالرحيم بروجردى حاضر شد و از خرمن علم و دانش آن دانشمند بزرگ خوشه چيد.

    ازدواج

    محدث نورى با دختر استاد خود شيخ عبدالرحيم بروجردى ازدواج كرد.

    وى با وصلت با خانواده‌اى روحانى و اهل علم، شرايط را براى پيشرفتهاى بزرگ علمى خود مهيا ساخت، چرا كه همسر او در خانواده‌اى اهل علم تربيت شده بود و مى‌توانست شريك و همراهى مهربان براى همسر دانشمند خود باشد.

    سفر به عراق

    علامه نورى در سال 1273 هجرى يعنى در 19 سالگى عازم نجف اشرف شد.

    او كه رونق علم و دانش را در آن شهر ديده بود تصميم به اقامت در حوزه علميه بزرگ نجف گرفت تا از مجلس علماى بزرگ آن حوزه نيز بهره‌مند گردد.

    او چهار سال در آن شهر ماند و پس از آن به ايران بازگشت.

    محدث نورى كه تشنۀ علوم و معارف آل محمد صلوات الله عليهم اجمعين بود و حوزه علميه بزرگ و پر رونق نجف و كربلا را در آن زمان ديده بود يكسال بيشتر نتوانست در ايران باقى بماند و در سال 1278 هجرى دوباره به عراق بازگشت.

    وى به محضر درس عالم بزرگ شيخ عبدالحسين تهرانى مشهور به شيخ العراقين در شهر كربلاى معلا رفت و بعد از آن به دنبال استاد به شهر كاظمين سفر كرد و دو سال در آنجا ماند.

    سفر حج

    محدث نورى در سال 1280 هجرى در 26 سالگى به حج مشرف شد و به زيارت خانه خدا و ائمه معصومين بقيع و حرم رسول الله صلوات الله عليهم اجمعين در مدينه نايل آمد.

    ديگر هجرتها

    او به نجف اشرف بازگشت و در درس دانشمند فرزانه، شيخ مرتضى انصارى حاضر شد، اما چند ماهى بيش فرصت استفاده از آن عالم بزرگ را نيافت چرا كه شيخ انصارى در سال 1281 هجرى وفات يافت.

    محدث نورى در سال 1284 به قصد زيارت امام رضاعليه‌السلام عازم مشهد مقدس شد و به ايران آمد.

    دو سال بعد در سال 1286 به عراق بازگشت كه در آن سال استاد بزرگش شيخ عبدالحسين تهرانى نيز وفات كرد.

    شيخ عبدالحسين تهرانى اولين كسى بود كه به محدث نورى اجازۀ روايت داده بود.

    محدث نورى پس از آن، دوباره به زيارت خانه خدا رفت و بعد از بازگشت به عراق، پاى درس ميرزاى شيرازى حاضر شد.

    چون ميرزاى شيرازى در سال 1291 به سامرا مهاجرت كرد و قصد اقامت در آن شهر نمود محدث نورى نيز در سال بعد همراه ديگر استادش فتح على سلطان آبادى و دامادش شيخ فضل الله نورى به سامرا مهاجرت كرد تا از محضر استاد خود ميرزاى شيرازى بهره برد.

    بعد از آن دوباره توفيق زيارت خانه خدا و سپس در سال 1297 زيارت امام رضاعليه‌السلام در مشهد مقدس نصيبش شده در سال 1299 نيز براى چهارمين و آخرين بار به زيارت خانه خدا مشرف شد و بعد از آن به سامرا بازگشت و تا سال 1312 در آن شهر باقى ماند و ملازم استاد خود ميرزاى شيرازى شد.

    محدث نورى در سال 1314، دو سال پس از وفات ميرزاى شيرازى، به نجف اشرف بازگشت و تا آخر عمر در آن شهر باقى ماند.

    شخصيت

    محدث نورى يكى از كم‌نظيرترين چهره‌هاى علمى است كه در اين عصر پا به عرصۀ وجود نهاد.

    او نشانه‌اى از نشانه‌هاى الهى بود و شگفتى‌هاى فراوانى در نهادش نهفته بود.

    محدث نورى از دانشمندان بزرگى بود كه در ميان علماى شيعه درخشيد و عمر ارزشمند خود را صرف خدمت به دين و مذهب نمود.

    حيات او صفحه‌اى نورانى از اعمال صالح بود و با تأليفات گرانقدر خود جاودانگى را براى هميشه به يادگار نهاد و همه نويسندگان و مورخان را ملزم به اعتراف به فضل و دانش خود كرد.

    علامه نورى عمر خود را وقف خدمت به علم كرد و غير از بحث و جستجو و تحقيق به چيز ديگرى نپرداخت.

    اخبار و روايات گوناگون را جمع آورى كرد و احاديث مختلف را هماهنگ ساخت و آثار پراكنده را به نظم درآورد و توفيق و يارى و خواست خداوند هم به همراه او بود.

    هر بيننده‌اى با نظر به نوشته‌هاى محدث نورى مى‌يابد كه خداوند او را مشمول الطاف خاص و عنايت خود قرار داده و گنجينه‌اى گران‌بها را برايش نگه داشته بود كه حتى علماى بزرگ قبل و قدماى اصحاب نيز به آنها دست نيافته بودند.

    گويا خداوند او را براى حفظ آثار و سخنان گهربار آل محمد عليهم‌السلام آفريده است «ذلك فضل الله يؤتيه من يشاء و الله واسع عليم».

    برنامۀ زندگى

    محدث نورى (أعلى الله مقامه) پيوسته ملتزم به وظايف شرعى بود و براى هر ساعتى از شبانه روز برنامه‌اى داشت كه از آن تخلف نمى‌كرد.

    شاگردش آقا بزرگ تهرانى برنامه زندگى وى در نجف اشرف را اين گونه بيان مى‌فرمايد:

    زمان نوشتن وى بعد از نماز عصر تا هنگام غروب بود و زمان مطالعه وى بعد از نماز عشا تا هنگام خواب بود.

    او هميشه با وضو مى‌خوابيد و شبها هم كم مى‌خوابيد. دو ساعت قبل از طلوع فجر بيدار مى‌شد و وضو مى‌گرفت. يك ساعت قبل از طلوع فجر به حرم حضرت امير مؤمنان علی‌عليه‌السلام مشرف مى‌شد و اين برنامه در زمستان و تابستان ادامه داشت.

    او پشت «در قبله» مى‌رفت و نماز شب مى‌خواند تا سيد داود نائب، كليد دار حرم، مى‌آمد و در را باز مى‌كرد و محدث نورى اولين كسى بود كه وارد حرم مى‌شد.

    او به سيد داود در روشن كردن چراغهاى حرم كمك مى‌كرد آنگاه بالاى سر ضريح حضرت مى‌ايستاد و زيارت مى‌خواند.

    بعد از طلوع فجر نماز صبح را به جماعت اقامه مى‌كرد و تا هنگام طلوع خورشيد به تعقيبات نماز و دعا مى‌پرداخت.

    بعد از آن به كتابخانه بزرگ خود مى‌رفت. آن كتابخانه شامل هزاران جلد كتاب نفيس و نسخه‌هاى خطى ارزشمند و گران‌بها و كم نظير و يا منحصر به فرد بود. او به جز به هنگام ضرورت از كتابخانه خارج نمى‌شد.

    بعد از ساعتى برخى از شاگردانش مانند علامه شيخ على بن ابراهيم قمى و شيخ عباس قمى، صاحب مفاتيح الجنان و مولى محمد تقى قمى براى تصحيح و مقابله و نگارش و يا نسخه بردارى به كمك او مى‌آمدند.

    بعد از پايان كار كمى غذا مى‌خورد و استراحت مى‌كرد و بعد، نماز ظهر را در اول وقت مى‌خواند و بعد از نماز عصر، دوباره همان برنامه را ادامه مى‌داد.

    روزهاى جمعه برنامه او تغيير مى‌كرد. صبحها بعد از آنكه از حرم باز مى‌گشت به مطالعه براى منبر مى‌پرداخت و يكساعت بعد از طلوع خورشيد به مجلس عمومى خود مى‌رفت و سخنانى بليغ و گهربار افاده مى‌كرد.

    او سعى بر آن داشت تا هر چه بالاى منبر مى‌گويد يقينى باشد و مطالب مشكوك را مطرح نمى‌كرد و هنگام ذكر مصيبت اهل بيت عليهم‌السلام اشك بر محاسن شريفش جارى مى‌شد.

    بعد از مجلس به مستحبات روز جمعه مانند كوتاه كردن ناخن و شارب و غسل روز جمعه و دعاها و آداب و مستحبات ديگر مى‌پرداخت.

    عصر روز جمعه هم چيزى نمى‌نوشت و به حرم مى‌رفت و مشغول انجام زيارت و دعاهاى وارده مى‌شد و اين برنامه ايشان تا هنگام وفات ادامه داشت.

    زيارت امام حسين(ع)

    يكى از سنتهايى كه در زمان شيخ انصارى رواج داشت زيارت امام حسين‌عليه‌السلام با پاى پياده بود. بسيارى از بزرگان و علما با پاى پياده به زيارت كربلا مى‌رفتند؛ اما اين سنت در زمان محدث نورى به فراموشى سپرده شده بود و از علائم فقر و ندارى به شمار مى‌آمد.

    با عزم و همت محدث نورى اين سنت نيز دوباره زنده شد. او چارپايانى را براى حمل بار كرايه مى‌كرد و با پاى پياده با ياران و شاگردان خود به زيارت امام حسين‌عليه‌السلام مى‌رفت.

    آنها مسير نجف تا كربلا را در سه شب مى‌پيمودند. آنها صبح و عصر راه مى‌رفتند و نيمۀ روز به استراحت و صرف غذا و خواندن نماز و دعا مى‌پرداختند.

    اين كار آنها بسيار مورد استقبال مردم و علما و بزرگان قرار گرفت و جمعيت فراوانى به آنها ملحق شدند كه گاهى تعداد خيمه‌هاى آنها به بيش از 30 خيمۀ بيست تا سى نفره مى‌رسيد.

    اساتيد

    محدث نورى از محضر درس علماى بزرگى بهره برده مانند:

    1. مولى محمد على محلاتى
    2. شيخ عبدالرحيم بروجردى
    3. شيخ عبدالحسين تهرانى
    4. شيخ مرتضى انصارى
    5. ميرزاى شيرازى
    6. فتح على سلطان آبادى

    شاگردان

    علماى بزرگى نيز از محضر درس او بهره برده‌اند از جمله:

    1. شيخ عباس قمى صاحب مفاتيح الجنان
    2. آقا بزرگ تهرانى صاحب كتاب ارزشمند الذريعه
    3. علامه شيخ على بن ابراهيم قمى
    4. مولى محمد تقى قمى باوزئيرى
    5. شيخ اسماعيل ابن شيخ محمد باقر اصفهانى

    تأليفات

    محدث نورى داراى تأليفات ارزشمندى است كه اينك به برخى از آنها اشاره مى‌كنيم:

    1. مستدرك الوسائل، اين كتاب مشهورترين و بزرگترين تأليف محدث نورى است.
      وى با جمع آورى بيش از 23 هزار روايت كه در وسائل الشيعه شيخ حر عاملى نيامده، مجموعه‌اى گران‌بها و ارزشمند براى شيعه و جهان اسلام به يادگار نهاده است.
    2. دار السلام فيما يتعلق بالرؤيا و المنام
    3. جنة المأوى فيمن فاز بلقاء الحجةعليه‌السلام
    4. الفيض القدسي در احوال علامه مجلسى
    5. الصحيفة الثانية العلوية
    6. الصحيفة الرابعة السجادية
    7. النجم الثاقب در حالات امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف به فارسى
    8. الكلمة الطيبة(به فارسى)
    9. كشف الأستار
    10. سلامة المرصاد
    11. لؤلؤ و مرجان در شرايط روضه خوان
    12. تحية الزائر
    13. البركات الأحمدية
    14. ظلمات الهاوية في مثالب معاوية
    15. شاخه طوبى
    16. الأربعونيات
    17. مستدرك مزار البحار و...

    وفات

    آخرين زيارت كربلاى محدث نورى در سال 1319 هجرى بود.

    آن سال را سال حج اكبر مى‌ناميدند. در آن سال عيد نوروز و جمعه و عيد قربان مصادف شده بود و جمعيت فراوانى به حج رفته بودند.

    در آن سال در شهر مكه بيمارى وبا افتاد و جمع زيادى هلاك شدند.

    محدث نورى در مسير برگشت از كربلا به نجف، هميشه سواره برمى‌گشت، اما در آن سال به درخواست يكى از دوستان تصميم به پياده برگشتن گرفت.

    بر اثر گرماى شديد غذاى آنان فاسد شده و همه مسموم شدند. محدث نورى بعد از آن حادثه سخت بيمار شده و بعد از برگشتن به نجف بعد از عمرى خدمت به علوم محمد و آل محمد صلى اللّه عليه و آله و سلم در شب چهارشنبه 27 جمادى الثانيه سال 1320 هجرى جان به جان آفرين تسليم نمود.

    بعد از انتشار خبر فوت محدث نورى شهر نجف يكپارچه عزادار شد و جمع عظيمى از مردم و علماى بزرگ به تشييع جنازه او حاضر شدند و بدن شريفش را در صحن مطهر حرم حضرت امير مؤمنان علی‌عليه‌السلام در باب قبله دفن نمودند.

    از وقايع عجيب پيرامون اين مرد بزرگ آنكه: زمانيكه پس از 7 سال همسر محدث نورى وفات نمود و خواستند او را در كنار شوهرش دفن كنند، بدن محدث نورى نمايان شد و همه ديدند كه بدن شريف او صحيح و سالم است گويا ساعتى بيش نيست كه به خوابى آرام فرو رفته است.

    «روحش شاد»


    وابسته‌ها

    لؤلؤ و مرجان در شرط پله اول و دوم منبر روضه‌خوانان

    نجم ثاقب در احوال امام غایب(علیه‌السلام)

    مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل]]

    دار السلام في ما يتعلق بالرؤيا و المنام

    جنة المأوی في ذکر من فاز بلقاء الحجة(علیه‌السلام)، او، معجزته في الغیبة الکبری

    کشف الأستار عن وجه الغائب عن الأبصار

    رخسار پنهان ترجمه کشف الاستار عن وجه الغایب عن الابصار

    وسایل الشیعه و مستدرکها

    بدر مشعشع در حال ذریه موسی میرقع سلام الله علیه

    رسالة السادة في سیادة السادة. البدر المشعشع در احوال ذریة موسی المبرقع

    مستدرک الوسایل (رحلی)

    فیض قدسی: زندگینامه علامه محمدباقر مجلسی (1037 - 1110هـ.ق)

    نجم الثاقب

    لؤلؤ و مرجان (در آداب اهل منبر)

    تشرف يافتگان به محضر صاحب الزمانعليه‌السلام «برگرفته از کتاب نجم الثاقب»

    رسالة فی آداب المجاورة (مجاورة مشاهد الأئمة علیهم السلام)

    خاتمه مستدرک الوسائل

    الدر الثمین في خمسمائة آیة نزلت في مولانا أمیر المومنین(ع) باتفاق أکثر المفسرین من أهل الدین