پیراسته تاریخنامه هرات: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'پژوهش‌گران ' به 'پژوهشگران ')
    جز (جایگزینی متن - 'والدین' به 'و الدین')
     
    (۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۲۲: خط ۲۲:
    | شابک =964-6053-93-9
    | شابک =964-6053-93-9
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =7238
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =11258
    | کتابخوان همراه نور =11258
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    خط ۲۸: خط ۲۹:
    }}
    }}


    '''پيراسته تاريخ نامه هرات''' يا تاريخ‌نامه هرات، نوشته سيف بن محمد بن يعقوب سيفى هروى (681- پس از 721 ق) و به زبان فارسى است؛ گزارش اوضاع و رخدادهاى هرات از آغاز تاخت مغول تا سال 721ق. سيفى تاريخ‌نامه را به دستور فرمانرواى هرات، ملك غياث‌الدين محمدكرت، نگاشته است.
    '''پیراسته تاریخ نامه هرات''' یا تاریخ‌نامه هرات، نوشته [[سیفی هروی، سیف بن محمد|سیف بن محمد بن یعقوب سیفى هروى]] (681- پس از 721 ق) و به زبان فارسى است؛ گزارش اوضاع و رخدادهاى هرات از آغاز تاخت مغول تا سال 721ق. [[سیفی هروی، سیف بن محمد|سیفى]] تاریخ‌نامه را به دستور فرمانرواى هرات، ملک غیاث‌الدین محمدکرت، نگاشته است.


    == ساختار ==
    == ساختار ==
    در آغاز، مقدماتى در اساطير، اخبار و روايات در تاريخ و چگونگى ساختن شهر هرات و سازنده يا سازندگان آن و نيز مطالبى در احوال و اوضاع شهرهاى نزديك هرات؛ همچون مرو، نشابور و... آورده است. سپس رخدادها را از سال 634 تا سال 721ق به گونه سال شمار به تفصيل آورده و مجموعه مطالب كتاب كه اكنون در دست است، در 138 فصل، يا چنانكه مؤلف نام نهاده، در 138 ذكر به پايان مى‌رسد؛ هر چند مؤلف در مقدمه مى‌نويسد كه او كتاب را در 400 ذكر تمام كرده است.
    در آغاز، مقدماتى در اساطیر، اخبار و روایات در تاریخ و چگونگى ساختن شهر هرات و سازنده یا سازندگان آن و نیز مطالبى در احوال و اوضاع شهرهاى نزدیک هرات؛ همچون مرو، نشابور و... آورده است. سپس رخدادها را از سال 634 تا سال 721ق به گونه سال شمار به تفصیل آورده و مجموعه مطالب کتاب که اکنون در دست است، در 138 فصل، یا چنانکه مؤلف نام نهاده، در 138 ذکر به پایان مى‌رسد؛ هر چند مؤلف در مقدمه مى‌نویسد که او کتاب را در 400 ذکر تمام کرده است.


    == گزارش محتوا ==
    == گزارش محتوا ==
    سيفى در چگونگى تأليف تاريخ‌نامه مى‌نگارد كه او كتاب مجموعه غياثى را كه در علم آداب نگاشته بود، وسيله شناسايى خويش قرار داده و آن را به «ملك غياث‌الدين تقديم كرده است. ملك سيفى را نواخت و او را به نگارش رخدادهاى هرات از روزگار چنگيزخان به بعد با دقت در گزارش درست و راست وقايع برگماشت. سيفى از ملك نقل كرده كه گفته است، چون تاريخى درست از هرات و رخدادهاى آن در دست نيست گزارش‌گران و جهان‌گردان آن چه خود مى‌خواهند، به هم مى‌بافند و باعث گمراهى مردم و دور ماندن آنان از دريافتن حقايق مى‌گردند.»
    [[سیفی هروی، سیف بن محمد|سیفى]] در چگونگى تألیف تاریخ‌نامه مى‌نگارد که او کتاب مجموعه غیاثى را که در علم آداب نگاشته بود، وسیله شناسایى خویش قرار داده و آن را به «ملک غیاث‌الدین تقدیم کرده است. ملک [[سیفی هروی، سیف بن محمد|سیفى]] را نواخت و او را به نگارش رخدادهاى هرات از روزگار چنگیزخان به بعد با دقت در گزارش درست و راست وقایع برگماشت. [[سیفی هروی، سیف بن محمد|سیفى]] از ملک نقل کرده که گفته است، چون تاریخى درست از هرات و رخدادهاى آن در دست نیست گزارش‌گران و جهان‌گردان آن چه خود مى‌خواهند، به هم مى‌بافند و باعث گمراهى مردم و دور ماندن آنان از دریافتن حقایق مى‌گردند.»


    سيفى در پايان رخدادهاى سال 721ق مى‌نگارد كه «اميد واثق است به كرم ملك عادل عالم حاجى غازى غياث‌الحق والدين خلد ملكه كه من بنده را به نظر عنايت منظور دارد تا به اندك روزگارى دفتر ثانى را در كتابت آرم.»
    [[سیفی هروی، سیف بن محمد|سیفى]] در پایان رخدادهاى سال 721ق مى‌نگارد که «امید واثق است به کرم ملک عادل عالم حاجى غازى غیاث‌الحق و الدین خلد ملکه که من بنده را به نظر عنایت منظور دارد تا به اندک روزگارى دفتر ثانى را در کتابت آرم.»


    او همچنين از يكى از صدورمعظم هرات، خواجه شهاب و محبت‌هايش به مؤلف هنگام تأليف كتاب ياد كرده، او را دعا مى‌كند و مى‌نويسد: «اگر تربيت او نبودى، اين تاريخ‌نامه كه 120 تا كاغذ است، سال‌ها به انجام نپيوستى و بى‌كرم و تقويت او چنين كتاب معتبر در دو سال و نيم به آخر نرسيدى
    او همچنین از یکى از صدورمعظم هرات، خواجه شهاب و محبت‌هایش به مؤلف هنگام تألیف کتاب یاد کرده، او را دعا مى‌کند و مى‌نویسد: «اگر تربیت او نبودى، این تاریخ‌نامه که 120 تا کاغذ است، سال‌ها به انجام نپیوستى و بى‌کرم و تقویت او چنین کتاب معتبر در دو سال و نیم به آخر نرسیدى


    مؤلف نام كتاب را تاريخ‌نامه و يك بار هم تاريخ هرات مى‌نويسد؛ «هر چند پس از وى از اين كتاب با نام‌هايى؛ چون تاريخ ملوك كرت و تاريخ ملوك هرات ياد مى‌كنند؛ اما تاريخ‌نامه به اين دليل مناسب‌تر مى‌نمايد كه اين كتاب در بردارنده رخدادهاى كامل دوران ملوك كرت هرات نيست و با گزارش برخى رخدادهاى سال 721ق پايان مى‌پذيرد؛ در حالى كه فرمانروايى ملوك كرت تا سال 783ق ادامه مى‌يابد
    مؤلف نام کتاب را تاریخ‌نامه و یک بار هم تاریخ هرات مى‌نویسد؛ «هر چند پس از وى از این کتاب با نام‌هایى؛ چون تاریخ ملوک کرت و تاریخ ملوک هرات یاد مى‌کنند؛ اما تاریخ‌نامه به این دلیل مناسب‌تر مى‌نماید که این کتاب در بردارنده رخدادهاى کامل دوران ملوک کرت هرات نیست و با گزارش برخى رخدادهاى سال 721ق پایان مى‌پذیرد؛ در حالى که فرمانروایى ملوک کرت تا سال 783ق ادامه مى‌یابد


    او چون تصريح مى‌كند كه كتاب را در دو سال و نيم نگاشته، در اين صورت بايد آغاز تأليف سال 718ق بوده باشد.
    او چون تصریح مى‌کند که کتاب را در دو سال و نیم نگاشته، در این صورت باید آغاز تألیف سال 718ق بوده باشد.


    سيفى ظاهرا به اسناد دولتى دسترسى داشته است، زيرا در بسيارى از جاها، چون از نامه يا فرمانى ياد مى‌كند، متن آن را هم مى‌آورد. از سويى او به نقد و صحيح ساختن روايات مى‌كوشد و چون رخدادى را روايت مى‌كند، سپس صورت درست‌تر آن را با يادكرد منبع يا شخصى كه آن رخداد را از نزديك ديده يا شنيده است، با آوردن عبارت «اصلح آن است كه» نقل مى‌كند؛ گاهى چون از جايى يا كسى ياد مى‌كند به تعريف و تشريح آن مى‌پردازد؛ مثلاًچون از گروه حايطيان ياد مى‌كند، شرح مى‌دهد كه چرا آنان را حايطى مى‌گويند و دقيقا زمان و مكانى را كه اين نام از آن برخاسته ياد مى‌كند يا هنگامى كه از مابيژناباد نام مى‌برد، مى‌نويسد كه آن جاى را مابيژناباد مى‌گويند، زيرا آن را مادر بيژن آباد كرده است.
    [[سیفی هروی، سیف بن محمد|سیفى]] ظاهرا به اسناد دولتى دسترسى داشته است، زیرا در بسیارى از جاها، چون از نامه یا فرمانى یاد مى‌کند، متن آن را هم مى‌آورد. از سویى او به نقد و صحیح ساختن روایات مى‌کوشد و چون رخدادى را روایت مى‌کند، سپس صورت درست‌تر آن را با یادکرد منبع یا شخصى که آن رخداد را از نزدیک دیده یا شنیده است، با آوردن عبارت «اصلح آن است که» نقل مى‌کند؛ گاهى چون از جایى یا کسى یاد مى‌کند به تعریف و تشریح آن مى‌پردازد؛ مثلاًچون از گروه حایطیان یاد مى‌کند، شرح مى‌دهد که چرا آنان را حایطى مى‌گویند و دقیقا زمان و مکانى را که این نام از آن برخاسته یاد مى‌کند یا هنگامى که از مابیژناباد نام مى‌برد، مى‌نویسد که آن جاى را مابیژناباد مى‌گویند، زیرا آن را مادر بیژن آباد کرده است.


    سيفى منابع و مآخذ را به وضوح و با ذكر نام مؤلف بيان مى‌كند؛ مثلاًتاريخ‌نامه هرات از فامى، تاريخ علايى، تاريخ جهانگشاى، تاريخ غازانى و تاريخ منهاج سراج.
    [[سیفی هروی، سیف بن محمد|سیفى]] منابع و مآخذ را به وضوح و با ذکر نام مؤلف بیان مى‌کند؛ مثلاًتاریخ‌نامه هرات از فامى، تاریخ علایى، تاریخ جهانگشاى، تاریخ غازانى و تاریخ منهاج سراج.


    سيفى هنگام گزارش كارنامه شاهان از ويژگى‌هاى اخلاقى و فرهنگى آنان نيز ياد مى‌كند و گاهى به خرده‌گيرى رفتار و اخلاق آنان نيز مى‌پردازد. مثلاًاز خوشنويسى ملك غياث‌الدين و اين كه مدتى به كتابت قرآن مجيد سرگرم بوده ياد مى‌كند، يا مى‌نويسد كه ملك فخرالدين مردم را از خوشگذرانى و مى‌خوارگى منع مى‌فرمود، در حالى كه خود به آن منهيات مبادرت مى‌ورزيد يا به قول خودش «با وجود اين همه امر معروف و نهى منكر، البته هر شب آواز چنگ و نغمه عود شنيدى و شراب صافى نوشيدى» يا امير حافظ، قرآن مجيد را از برداشته است.
    [[سیفی هروی، سیف بن محمد|سیفى]] هنگام گزارش کارنامه شاهان از ویژگى‌هاى اخلاقى و فرهنگى آنان نیز یاد مى‌کند و گاهى به خرده‌گیرى رفتار و اخلاق آنان نیز مى‌پردازد. مثلاًاز خوشنویسى ملک غیاث‌الدین و این که مدتى به کتابت قرآن مجید سرگرم بوده یاد مى‌کند، یا مى‌نویسد که ملک فخرالدین مردم را از خوشگذرانى و مى‌خوارگى منع مى‌فرمود، در حالى که خود به آن منهیات مبادرت مى‌ورزید یا به قول خودش «با وجود این همه امر معروف و نهى منکر، البته هر شب آواز چنگ و نغمه عود شنیدى و شراب صافى نوشیدى» یا امیر حافظ، قرآن مجید را از برداشته است.


    او در موارد مختلف به شرح ساختمان‌ها و ابنيه هرات مى‌پردازد و تصويرى روشن از آبادى‌ها و هنر معمارى در آن شهر به دست مى‌دهد؛ به عنوان نمونه مى‌توان از آبادى‌هاى هرات در روزگار ملك فخرالدين و روزگار ملك غياث‌الدين ياد كرد.
    او در موارد مختلف به شرح ساختمان‌ها و ابنیه هرات مى‌پردازد و تصویرى روشن از آبادى‌ها و هنر معمارى در آن شهر به دست مى‌دهد؛ به عنوان نمونه مى‌توان از آبادى‌هاى هرات در روزگار ملک فخرالدین و روزگار ملک غیاث‌الدین یاد کرد.


    در مورد بانوان نيز در تاريخ‌نامه مطالب متعدد مى‌توان يافت؛ مثلاًشميره دختر جمان افريدون، هماى چهرآزاد دختر بهمن بن اسفنديار، هرات: دختر ضحاك و مادر اسكندر كه از آنان در موضوع بناى شهر هرات ياد شده است. سيفى در فصول مختلف از زنان ياد و به نقش آنان در رخدادهاى تاريخى اشاره مى‌كند؛ از آن جمله‌اند: بانو قتلغ الشى (يا ايشى) يكى از خاتونان چنگيزخانى، در ارتباط با واپس فرستادن هراتيان به هرات، شيرين خاتون همسر امير دانشمند بهادر و ارمك دخترى در جامه سربازان مغول.
    در مورد بانوان نیز در تاریخ‌نامه مطالب متعدد مى‌توان یافت؛ مثلاًشمیره دختر جمان افریدون، هماى چهرآزاد دختر بهمن بن اسفندیار، هرات: دختر ضحاک و مادر اسکندر که از آنان در موضوع بناى شهر هرات یاد شده است. [[سیفی هروی، سیف بن محمد|سیفى]] در فصول مختلف از زنان یاد و به نقش آنان در رخدادهاى تاریخى اشاره مى‌کند؛ از آن جمله‌اند: بانو قتلغ الشى (یا ایشى) یکى از خاتونان چنگیزخانى، در ارتباط با واپس فرستادن هراتیان به هرات، شیرین خاتون همسر امیر دانشمند بهادر و ارمک دخترى در جامه سربازان مغول.


    سيفى به فرهنگ و رسوم ايران باستان توجه و تاكيد دارد؛ مثلاًآن جا كه از آفرين خواندن به رسم عجم ياد مى‌كند، يا جايى كه مى‌گويد ملك غياث‌الدين را به رسم اعاظم ملوك عجم به ملكى خطه محروسه هرات روان گردانند.
    [[سیفی هروی، سیف بن محمد|سیفى]] به فرهنگ و رسوم ایران باستان توجه و تاکید دارد؛ مثلاًآن جا که از آفرین خواندن به رسم عجم یاد مى‌کند، یا جایى که مى‌گوید ملک غیاث‌الدین را به رسم اعاظم ملوک عجم به ملکى خطه محروسه هرات روان گردانند.


    تاريخ‌نامه هرات در عرصه زبان و ادب مقامى والا دارد. بيان چندين روايت اساطيرى در باب بناى هرات ارزش ادبى خاص به تاريخ‌نامه هرات بخشيده است. تاريخ‌نامه هرات، نمونه‌اى است از شيوه نگارش هرات و منطقه زبانى پيرامون آن در اوايل سده هشتم هجرى. تاريخ‌نامه هم نمونه‌اى از نثر منشيانه تازه رواج يافته در زبان فارسى است و هم شيوه ويژه كاربرد مؤلف از اين نثر را نشان مى‌دهد؛ در حالى كه سيفى به حدى به انشاپردازى رغبت نشان مى‌دهد كه گاه چند صفحه را پر مى‌كند، بدون آن كه به بيان نكته يا مطلبى در تاريخ بپردازد. او تاريخ را كمتر با انشا مى‌آميزد، مگر در مورد سجع و جناس كه بسيار به استفاده از آن علاقه‌مند است؛ مثلاًبه جاى عشرت عسرت يافتند، از حواشى و مواشى ايشان آن چه گزين و بهين و ثمين و سمين بودى، ديوار بست او را پست كنند، جمله حمله كردند، در هر قدمى صنمى ديدند كشته و در خانه‌اى جانانه‌اى يافتند مرده، هر شهرى كه بروى قهرى رفته بود، آن مرد هژبر زور از ولايت غور، به وقت خروش خروس.
    تاریخ‌نامه هرات در عرصه زبان و ادب مقامى والا دارد. بیان چندین روایت اساطیرى در باب بناى هرات ارزش ادبى خاص به تاریخ‌نامه هرات بخشیده است. تاریخ‌نامه هرات، نمونه‌اى است از شیوه نگارش هرات و منطقه زبانى پیرامون آن در اوایل سده هشتم هجرى. تاریخ‌نامه هم نمونه‌اى از نثر منشیانه تازه رواج یافته در زبان فارسى است و هم شیوه ویژه کاربرد مؤلف از این نثر را نشان مى‌دهد؛ در حالى که [[سیفی هروی، سیف بن محمد|سیفى]] به حدى به انشاپردازى رغبت نشان مى‌دهد که گاه چند صفحه را پر مى‌کند، بدون آن که به بیان نکته یا مطلبى در تاریخ بپردازد. او تاریخ را کمتر با انشا مى‌آمیزد، مگر در مورد سجع و جناس که بسیار به استفاده از آن علاقه‌مند است؛ مثلاًبه جاى عشرت عسرت یافتند، از حواشى و مواشى ایشان آن چه گزین و بهین و ثمین و سمین بودى، دیوار بست او را پست کنند، جمله حمله کردند، در هر قدمى صنمى دیدند کشته و در خانه‌اى جانانه‌اى یافتند مرده، هر شهرى که بروى قهرى رفته بود، آن مرد هژبر زور از ولایت غور، به وقت خروش خروس.


    مطالب تاريخى كتاب به آسانى از نثر منشيانه سيفى جدا تواند شد، بدون آن كه به شيوه نگارش سيفى دست برده شود.
    مطالب تاریخى کتاب به آسانى از نثر منشیانه [[سیفی هروی، سیف بن محمد|سیفى]] جدا تواند شد، بدون آن که به شیوه نگارش [[سیفی هروی، سیف بن محمد|سیفى]] دست برده شود.


    ترجمه مطالب تازى به فارسى نمونه زيبايى از زبان ترجمه در عصر نگارنده است. گزينش اشعار فارسى و گاهى تازى بر غناى ادبى تاريخ‌نامه افزوده و گاهى باعث احياى نام و ماندگارى مطالبى از يك اثر شده است؛ نقل مقدارى قابل توجه از منظومه كرت نامه Kartnama يا Kurtnama با شرح داستان گوينده آن صدرالدين ربيعى پوشنگى (فوشنجى)، تاريخ‌نامه را به صورت مهم‌ترين مأخذ براى آشنايى با اين مثنوى و گوينده آن در آورده و نقل مكرر از آن پژوهشگران را به سبک و سخن ربيعى و نقل قطعاتى از سام‌نامه خواننده و پژوه‌شگر را با شيوه مثنوى‌سرايى سيفى آشنا مى‌سازد.
    ترجمه مطالب تازى به فارسى نمونه زیبایى از زبان ترجمه در عصر نگارنده است. گزینش اشعار فارسى و گاهى تازى بر غناى ادبى تاریخ‌نامه افزوده و گاهى باعث احیاى نام و ماندگارى مطالبى از یک اثر شده است؛ نقل مقدارى قابل توجه از منظومه کرت نامه Kartnama یا Kurtnama با شرح داستان گوینده آن صدرالدین ربیعى پوشنگى (فوشنجى)، تاریخ‌نامه را به صورت مهم‌ترین مأخذ براى آشنایى با این مثنوى و گوینده آن در آورده و نقل مکرر از آن پژوهشگران را به سبک و سخن ربیعى و نقل قطعاتى از سام‌نامه خواننده و پژوه‌شگر را با شیوه مثنوى‌سرایى [[سیفی هروی، سیف بن محمد|سیفى]] آشنا مى‌سازد.


    كاربرد واژه‌هاى مختلف، از نام جاها گرفته تا نام جنگ‌افزارها، اصطلاحات مغولى و به ويژه واژه‌هاى ناب فارسى كتاب را اهميت خاص زبان‌شناختى مى‌بخشد. نام جاها در هرات، كه بسيارى از آن‌ها هنوز بى‌هيچ دگرگونى به همان صورت باقى است پيشينه كهن آن‌ها را نشان مى‌دهد؛ از آن جمله آزاب، اسفزار، انجير، اوبه، بادمرغان، برامان، برج خاکستر، پاى حصار، بواليان (يا گواليان)، پل درقره، پل ريگينه، تولك، جغرتان، جوى آلنجان، دولتخانه، غيزان، پوشنج، قلعه كاه، كه‌دستان و جز آن‌ها.
    کاربرد واژه‌هاى مختلف، از نام جاها گرفته تا نام جنگ‌افزارها، اصطلاحات مغولى و به ویژه واژه‌هاى ناب فارسى کتاب را اهمیت خاص زبان‌شناختى مى‌بخشد. نام جاها در هرات، که بسیارى از آن‌ها هنوز بى‌هیچ دگرگونى به همان صورت باقى است پیشینه کهن آن‌ها را نشان مى‌دهد؛ از آن جمله آزاب، اسفزار، انجیر، اوبه، بادمرغان، برامان، برج خاکستر، پاى حصار، بوالیان (یا گوالیان)، پل درقره، پل ریگینه، تولک، جغرتان، جوى آلنجان، دولتخانه، غیزان، پوشنج، قلعه کاه، که‌دستان و جز آن‌ها.


    == منابع ==
    ==منابع مقاله==
     
     
    متن و مقدمه كتاب




    متن و مقدمه کتاب


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۳۶

    پیراسته تاریخنامه هرات
    پیراسته تاریخنامه هرات
    پدیدآورانفکرت، محمد آصف (به کوشش) سیفی هروی، سیف بن محمد (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرتاریخ نامه هرات تاریخ نامه هرات. برگزیده
    ناشربنياد موقوفات دکتر محمود افشار
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1381 ش
    چاپ1
    شابک964-6053-93-9
    موضوعهرات - تاریخ
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏DS‎‏ ‎‏374‎‏ ‎‏/‎‏ﻫ‎‏4‎‏س‎‏9‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    پیراسته تاریخ نامه هرات یا تاریخ‌نامه هرات، نوشته سیف بن محمد بن یعقوب سیفى هروى (681- پس از 721 ق) و به زبان فارسى است؛ گزارش اوضاع و رخدادهاى هرات از آغاز تاخت مغول تا سال 721ق. سیفى تاریخ‌نامه را به دستور فرمانرواى هرات، ملک غیاث‌الدین محمدکرت، نگاشته است.

    ساختار

    در آغاز، مقدماتى در اساطیر، اخبار و روایات در تاریخ و چگونگى ساختن شهر هرات و سازنده یا سازندگان آن و نیز مطالبى در احوال و اوضاع شهرهاى نزدیک هرات؛ همچون مرو، نشابور و... آورده است. سپس رخدادها را از سال 634 تا سال 721ق به گونه سال شمار به تفصیل آورده و مجموعه مطالب کتاب که اکنون در دست است، در 138 فصل، یا چنانکه مؤلف نام نهاده، در 138 ذکر به پایان مى‌رسد؛ هر چند مؤلف در مقدمه مى‌نویسد که او کتاب را در 400 ذکر تمام کرده است.

    گزارش محتوا

    سیفى در چگونگى تألیف تاریخ‌نامه مى‌نگارد که او کتاب مجموعه غیاثى را که در علم آداب نگاشته بود، وسیله شناسایى خویش قرار داده و آن را به «ملک غیاث‌الدین تقدیم کرده است. ملک سیفى را نواخت و او را به نگارش رخدادهاى هرات از روزگار چنگیزخان به بعد با دقت در گزارش درست و راست وقایع برگماشت. سیفى از ملک نقل کرده که گفته است، چون تاریخى درست از هرات و رخدادهاى آن در دست نیست گزارش‌گران و جهان‌گردان آن چه خود مى‌خواهند، به هم مى‌بافند و باعث گمراهى مردم و دور ماندن آنان از دریافتن حقایق مى‌گردند.»

    سیفى در پایان رخدادهاى سال 721ق مى‌نگارد که «امید واثق است به کرم ملک عادل عالم حاجى غازى غیاث‌الحق و الدین خلد ملکه که من بنده را به نظر عنایت منظور دارد تا به اندک روزگارى دفتر ثانى را در کتابت آرم.»

    او همچنین از یکى از صدورمعظم هرات، خواجه شهاب و محبت‌هایش به مؤلف هنگام تألیف کتاب یاد کرده، او را دعا مى‌کند و مى‌نویسد: «اگر تربیت او نبودى، این تاریخ‌نامه که 120 تا کاغذ است، سال‌ها به انجام نپیوستى و بى‌کرم و تقویت او چنین کتاب معتبر در دو سال و نیم به آخر نرسیدى.»

    مؤلف نام کتاب را تاریخ‌نامه و یک بار هم تاریخ هرات مى‌نویسد؛ «هر چند پس از وى از این کتاب با نام‌هایى؛ چون تاریخ ملوک کرت و تاریخ ملوک هرات یاد مى‌کنند؛ اما تاریخ‌نامه به این دلیل مناسب‌تر مى‌نماید که این کتاب در بردارنده رخدادهاى کامل دوران ملوک کرت هرات نیست و با گزارش برخى رخدادهاى سال 721ق پایان مى‌پذیرد؛ در حالى که فرمانروایى ملوک کرت تا سال 783ق ادامه مى‌یابد.»

    او چون تصریح مى‌کند که کتاب را در دو سال و نیم نگاشته، در این صورت باید آغاز تألیف سال 718ق بوده باشد.

    سیفى ظاهرا به اسناد دولتى دسترسى داشته است، زیرا در بسیارى از جاها، چون از نامه یا فرمانى یاد مى‌کند، متن آن را هم مى‌آورد. از سویى او به نقد و صحیح ساختن روایات مى‌کوشد و چون رخدادى را روایت مى‌کند، سپس صورت درست‌تر آن را با یادکرد منبع یا شخصى که آن رخداد را از نزدیک دیده یا شنیده است، با آوردن عبارت «اصلح آن است که» نقل مى‌کند؛ گاهى چون از جایى یا کسى یاد مى‌کند به تعریف و تشریح آن مى‌پردازد؛ مثلاًچون از گروه حایطیان یاد مى‌کند، شرح مى‌دهد که چرا آنان را حایطى مى‌گویند و دقیقا زمان و مکانى را که این نام از آن برخاسته یاد مى‌کند یا هنگامى که از مابیژناباد نام مى‌برد، مى‌نویسد که آن جاى را مابیژناباد مى‌گویند، زیرا آن را مادر بیژن آباد کرده است.

    سیفى منابع و مآخذ را به وضوح و با ذکر نام مؤلف بیان مى‌کند؛ مثلاًتاریخ‌نامه هرات از فامى، تاریخ علایى، تاریخ جهانگشاى، تاریخ غازانى و تاریخ منهاج سراج.

    سیفى هنگام گزارش کارنامه شاهان از ویژگى‌هاى اخلاقى و فرهنگى آنان نیز یاد مى‌کند و گاهى به خرده‌گیرى رفتار و اخلاق آنان نیز مى‌پردازد. مثلاًاز خوشنویسى ملک غیاث‌الدین و این که مدتى به کتابت قرآن مجید سرگرم بوده یاد مى‌کند، یا مى‌نویسد که ملک فخرالدین مردم را از خوشگذرانى و مى‌خوارگى منع مى‌فرمود، در حالى که خود به آن منهیات مبادرت مى‌ورزید یا به قول خودش «با وجود این همه امر معروف و نهى منکر، البته هر شب آواز چنگ و نغمه عود شنیدى و شراب صافى نوشیدى» یا امیر حافظ، قرآن مجید را از برداشته است.

    او در موارد مختلف به شرح ساختمان‌ها و ابنیه هرات مى‌پردازد و تصویرى روشن از آبادى‌ها و هنر معمارى در آن شهر به دست مى‌دهد؛ به عنوان نمونه مى‌توان از آبادى‌هاى هرات در روزگار ملک فخرالدین و روزگار ملک غیاث‌الدین یاد کرد.

    در مورد بانوان نیز در تاریخ‌نامه مطالب متعدد مى‌توان یافت؛ مثلاًشمیره دختر جمان افریدون، هماى چهرآزاد دختر بهمن بن اسفندیار، هرات: دختر ضحاک و مادر اسکندر که از آنان در موضوع بناى شهر هرات یاد شده است. سیفى در فصول مختلف از زنان یاد و به نقش آنان در رخدادهاى تاریخى اشاره مى‌کند؛ از آن جمله‌اند: بانو قتلغ الشى (یا ایشى) یکى از خاتونان چنگیزخانى، در ارتباط با واپس فرستادن هراتیان به هرات، شیرین خاتون همسر امیر دانشمند بهادر و ارمک دخترى در جامه سربازان مغول.

    سیفى به فرهنگ و رسوم ایران باستان توجه و تاکید دارد؛ مثلاًآن جا که از آفرین خواندن به رسم عجم یاد مى‌کند، یا جایى که مى‌گوید ملک غیاث‌الدین را به رسم اعاظم ملوک عجم به ملکى خطه محروسه هرات روان گردانند.

    تاریخ‌نامه هرات در عرصه زبان و ادب مقامى والا دارد. بیان چندین روایت اساطیرى در باب بناى هرات ارزش ادبى خاص به تاریخ‌نامه هرات بخشیده است. تاریخ‌نامه هرات، نمونه‌اى است از شیوه نگارش هرات و منطقه زبانى پیرامون آن در اوایل سده هشتم هجرى. تاریخ‌نامه هم نمونه‌اى از نثر منشیانه تازه رواج یافته در زبان فارسى است و هم شیوه ویژه کاربرد مؤلف از این نثر را نشان مى‌دهد؛ در حالى که سیفى به حدى به انشاپردازى رغبت نشان مى‌دهد که گاه چند صفحه را پر مى‌کند، بدون آن که به بیان نکته یا مطلبى در تاریخ بپردازد. او تاریخ را کمتر با انشا مى‌آمیزد، مگر در مورد سجع و جناس که بسیار به استفاده از آن علاقه‌مند است؛ مثلاًبه جاى عشرت عسرت یافتند، از حواشى و مواشى ایشان آن چه گزین و بهین و ثمین و سمین بودى، دیوار بست او را پست کنند، جمله حمله کردند، در هر قدمى صنمى دیدند کشته و در خانه‌اى جانانه‌اى یافتند مرده، هر شهرى که بروى قهرى رفته بود، آن مرد هژبر زور از ولایت غور، به وقت خروش خروس.

    مطالب تاریخى کتاب به آسانى از نثر منشیانه سیفى جدا تواند شد، بدون آن که به شیوه نگارش سیفى دست برده شود.

    ترجمه مطالب تازى به فارسى نمونه زیبایى از زبان ترجمه در عصر نگارنده است. گزینش اشعار فارسى و گاهى تازى بر غناى ادبى تاریخ‌نامه افزوده و گاهى باعث احیاى نام و ماندگارى مطالبى از یک اثر شده است؛ نقل مقدارى قابل توجه از منظومه کرت نامه Kartnama یا Kurtnama با شرح داستان گوینده آن صدرالدین ربیعى پوشنگى (فوشنجى)، تاریخ‌نامه را به صورت مهم‌ترین مأخذ براى آشنایى با این مثنوى و گوینده آن در آورده و نقل مکرر از آن پژوهشگران را به سبک و سخن ربیعى و نقل قطعاتى از سام‌نامه خواننده و پژوه‌شگر را با شیوه مثنوى‌سرایى سیفى آشنا مى‌سازد.

    کاربرد واژه‌هاى مختلف، از نام جاها گرفته تا نام جنگ‌افزارها، اصطلاحات مغولى و به ویژه واژه‌هاى ناب فارسى کتاب را اهمیت خاص زبان‌شناختى مى‌بخشد. نام جاها در هرات، که بسیارى از آن‌ها هنوز بى‌هیچ دگرگونى به همان صورت باقى است پیشینه کهن آن‌ها را نشان مى‌دهد؛ از آن جمله آزاب، اسفزار، انجیر، اوبه، بادمرغان، برامان، برج خاکستر، پاى حصار، بوالیان (یا گوالیان)، پل درقره، پل ریگینه، تولک، جغرتان، جوى آلنجان، دولتخانه، غیزان، پوشنج، قلعه کاه، که‌دستان و جز آن‌ها.

    منابع مقاله

    متن و مقدمه کتاب