۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شه' به 'شه') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'هن' به 'هن') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
در ابتدای کتاب، مقدمه تحقیقی [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] ارائه شده است. متن دیوان مشتمل بر سه بخش است: | در ابتدای کتاب، مقدمه تحقیقی [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] ارائه شده است. متن دیوان مشتمل بر سه بخش است: | ||
# در ابتدا 429 قطعه شعر (قصاید، ترکیبات، غزلیات و ترجیعات) در 9257 بیت ارائه شده است. بخشی از ابیات از قلم افتاده که در انتهای این بخش در ضمن تکملهای آمده است. سپس چهار قطعه شعر به لهجه اصفهانی و در ادامه 185 رباعی از [[اوحدي، رکنالدين|اوحدی]] ارائه شده است. | # در ابتدا 429 قطعه شعر (قصاید، ترکیبات، غزلیات و ترجیعات) در 9257 بیت ارائه شده است. بخشی از ابیات از قلم افتاده که در انتهای این بخش در ضمن تکملهای آمده است. سپس چهار قطعه شعر به لهجه اصفهانی و در ادامه 185 رباعی از [[اوحدي، رکنالدين|اوحدی]] ارائه شده است. | ||
# منطق العشاق یا | # منطق العشاق یا دهنامه که منظومهای است مثنوی در شرح عشق و عاشقی. | ||
# جام جم که منظومهای عرفانی است. | # جام جم که منظومهای عرفانی است. | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
{{ب|''هوس کعبه و آن منزل و آنجاست مرا''|2=''آرزوی حرم مکه و بطحاست مرا''<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/2/47 ر.ک: همان، ص47]</ref>}}{{پایان شعر}} | {{ب|''هوس کعبه و آن منزل و آنجاست مرا''|2=''آرزوی حرم مکه و بطحاست مرا''<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/2/47 ر.ک: همان، ص47]</ref>}}{{پایان شعر}} | ||
از هفت منظومهای که هماکنون به نام | از هفت منظومهای که هماکنون به نام «دهنامه» شناخته و در دست است، شش منظومه در قرن هشتم و فقط یکی از آنها در قرن نهم سروده شده است. شش منظومه متعلق به قرن هشتم در بحر هزج و یک منظومه مربوط به قرن نهم در بحر خفیف است. این منظومهها دارای آرایشی خاص است. گذشته از مطالبی که با عنوانهای ویژه در آغاز و انجام منظومه میآید، در متن آن غالباً ً پنج نامه از سوی عاشق به معشوق و پنج نامه از معشوق در پاسخ نامههای عاشق رد و بدل میشود. هریک از نامهها نیز با مقدمات و مؤخراتی همراه است و در متن هر نامه هم غزلی بر وزن منظومه با رعایت قافیه سروده شده است. نامه بر دست یکی از عناصر طبیعت مانند باد و آفتاب یا مصنوعات بشری همچون شانه و آیینه فرستاده میشود. در متن نامه عاشق دلدادگی خود را به معشوق شرح میدهد و معشوق نیز با سنگدلی تمام پاسخ میگوید، ولی سرانجام در نتیجه پایداری عاشق و زاریهای او معشوق بر سر مهر میآید و از سخنان انجامین وی معلوم میشود که آن همه ناز برای آزمودن عاشق بوده است نه آزار وی و چون عاشق از بوته آزمون شایسته و خالص بهدر آمده، معشوق او را لایق عشق خود دیده و پذیرفته است. کهنترین دهنامهای که با آرایش یادشده در دست است «منطق العشاق» اوحدی مراغهای است. از سخن خود اوحدی برمیآید که دهنامه او تازگی داشته و دهنامههای سابق طرز و روش او را نداشته است: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''دل از | {{ب|''دل از دهنامههای کهنه سیر است''|2=''بگو دهنامهای شیرین که دیر است''}} | ||
{{ب|''حدیثی تازه کن از سینه نو''|2=''سماطی در کش از لوزینه نو''<ref>ر.ک: عیوضی، رشید، ص526-525؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/2/456 متن کتاب، ص456]</ref>}} | {{ب|''حدیثی تازه کن از سینه نو''|2=''سماطی در کش از لوزینه نو''<ref>ر.ک: عیوضی، رشید، ص526-525؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/2/456 متن کتاب، ص456]</ref>}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
در | در دهنامه [[اوحدي، رکنالدين|اوحدی]]، برخلاف روش معمول، سه نامه اول از زبان عاشق به معشوق و پس از آن نامهها یکدرمیان از عاشق به معشوق و بالعکس است. عاشق، نامه اول را به دست باد میسپارد. پس از آنکه نامه به دست معشوق میرسد و او از وصل عاشق سر باز میزند، شاعر تا انتهای کتاب پس از هر پاسخ، تحت عنوان خلاصه سخن، این سنگدلی معشوق را آزمایش عاشق دانسته و با ذکر حکایتی توضیح میدهد. در آخر معشوق به عاشق پاسخ مثبت میدهد و [[اوحدي، رکنالدين|اوحدی]] دهنامه را با ذکر حکایت حاجیای که به عشق دیدن جمال کعبه خستگی بیابان را بر خود هموار ساخته و خاتمهای در اشاره به نامگذاری دهنامه به «منطق العشاق» و طلب بخشش از خداوند به پایان میبرد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/2/478 ر.ک: متن، کتاب، ص479-478]</ref>. | ||
از سده پیش از حمله مغولان تا سده پیش از به قدرت رسیدن قزلباشان و تأسیس سلسله صفویّه سرودن منظومههای عرفانی شامل مباحث اجتماعی و تربیتی و اخلاقی و حتی انتقادی نسبت به حاکمان و صاحبان مناصب ظاهری دین، رواج یافته بود. عطّار، سنایی، مولوی، شیخ شبستری و نیز [[اوحدي، رکنالدين|اوحدی]] سراینده منظومه باارزش جام جم، در زمره نامدارترین این گویندگان بشمار رفتهاند. در این منظومههای معروف، فزون بر مواعظ و نصایح بهطور مستقیم و غیر مستقیم، اوضاع و احوال زمان و آشفتگی نهادها و کارکردهای اجتماعی و سیاسی و چگونگی دستاندازیهای نااهلان بر فضایل جامعه و مذهب و کمبها شدن رفتارها و سنّتهای کارساز و شیوع رذایل و قبایح، اعتیاد به میخوارگی و کشیدن بنگ، دغلکاری در لباس علم و فقه و قضا و فتوّت، در میان مردم نیز مورد عنایت قرار گرفته است. حقیقت این است که منظومه جام جم فقط به دنبال مثنویهای آن عصر به سبک حديقة الحقيقة سنایی سروده نشده، بلکه با رعایت سبک شعری، رسالت و حوالتی تاریخی و فرهنگی نیز برعهده داشته است. اوحدی، سرودن جام جم را در دوره کمال و پختگی، به خواست غیاثالدّین محمّد بن رشیدالدّین فضلاللّه به سال 237ق، آغاز کرده و در رمضان سال بعد به پایان رسانده است. شاعر با توانمندی تمام بر قامت دانش و ذوق و آگاهیهای خود، جامه زیبای مثنوی را پوشانیده و با صداقت بیان کرده است که: | از سده پیش از حمله مغولان تا سده پیش از به قدرت رسیدن قزلباشان و تأسیس سلسله صفویّه سرودن منظومههای عرفانی شامل مباحث اجتماعی و تربیتی و اخلاقی و حتی انتقادی نسبت به حاکمان و صاحبان مناصب ظاهری دین، رواج یافته بود. عطّار، سنایی، مولوی، شیخ شبستری و نیز [[اوحدي، رکنالدين|اوحدی]] سراینده منظومه باارزش جام جم، در زمره نامدارترین این گویندگان بشمار رفتهاند. در این منظومههای معروف، فزون بر مواعظ و نصایح بهطور مستقیم و غیر مستقیم، اوضاع و احوال زمان و آشفتگی نهادها و کارکردهای اجتماعی و سیاسی و چگونگی دستاندازیهای نااهلان بر فضایل جامعه و مذهب و کمبها شدن رفتارها و سنّتهای کارساز و شیوع رذایل و قبایح، اعتیاد به میخوارگی و کشیدن بنگ، دغلکاری در لباس علم و فقه و قضا و فتوّت، در میان مردم نیز مورد عنایت قرار گرفته است. حقیقت این است که منظومه جام جم فقط به دنبال مثنویهای آن عصر به سبک حديقة الحقيقة سنایی سروده نشده، بلکه با رعایت سبک شعری، رسالت و حوالتی تاریخی و فرهنگی نیز برعهده داشته است. اوحدی، سرودن جام جم را در دوره کمال و پختگی، به خواست غیاثالدّین محمّد بن رشیدالدّین فضلاللّه به سال 237ق، آغاز کرده و در رمضان سال بعد به پایان رسانده است. شاعر با توانمندی تمام بر قامت دانش و ذوق و آگاهیهای خود، جامه زیبای مثنوی را پوشانیده و با صداقت بیان کرده است که: | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
# مقدمه و متن کتاب. | # مقدمه و متن کتاب. | ||
#[http://ensani.ir/fa/article?ArticleSearch%5Btitle%5D=%D8%AF%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%DA%AF%D9%88%DB%8C%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%AF%D8%A8-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%88-%D8%AF%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D8%B1%DB%8C&ArticleSearch%5BsortBy%5D=relevance عیوضی، رشید، | #[http://ensani.ir/fa/article?ArticleSearch%5Btitle%5D=%D8%AF%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%DA%AF%D9%88%DB%8C%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%AF%D8%A8-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%88-%D8%AF%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D8%B1%DB%8C&ArticleSearch%5BsortBy%5D=relevance عیوضی، رشید، «دهنامهگویی در ادب پارسی و دهنامه حریری»، پایگاه مجلات تخصصی نور، دانشکده ادبیات و علوم انسانی تبریز، زمستان 1354، شماره 116، صفحه 525 تا 560] | ||
#[[:noormags:322394|تکمیل همایون، ناصر، «اندیشههای اوحدی مراغهای در منزلت دانش و چگونگی آموزش»، پایگاه مجلات تخصصی نور، نامه فرهنگ، پاییز 1374، شماره 19، صفحه 112 تا 123]]. | #[[:noormags:322394|تکمیل همایون، ناصر، «اندیشههای اوحدی مراغهای در منزلت دانش و چگونگی آموزش»، پایگاه مجلات تخصصی نور، نامه فرهنگ، پاییز 1374، شماره 19، صفحه 112 تا 123]]. | ||
ویرایش