کمیت بن زید: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (رده‌افزایی)
    خط ۸۶: خط ۸۶:


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:شاعران]]

    نسخهٔ ‏۱۰ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۱۷

    کمیت بن زید
    نام کمیت بن زید
    نام‌های دیگر اسدی، ابوالمستهل کمیت بن زید

    کمیت الاسدی

    نام پدر زید
    متولد 60ق/679 م
    محل تولد کوفه
    رحلت 126 ق یا 743 م
    اساتید
    برخی آثار شعر الکمیت بن زید الأسدی

    شرح هاشمیات الکمیت ابن زید الأسدی

    کد مؤلف AUTHORCODE05148AUTHORCODE

    کمیت بن زید اسدى (60-126ق)، شاعر، متکلم شیعی (وی از اعاظم شعرا و افاخم بلغا، از انصار بنی‌هاشم مداح اهل بیت طهارت و ائمه هدی و از اصحاب حضرت باقر و حضرت صادق(ع) بود. نخستین کسی است که در مذهب تشیع مناظره کرده است.)

    ولادت

    در برخى موارد، کمیت بن زیاد آمده است، در سال 60ق، در کوفه به دنیا آمد.

    صفات و ویژگیها

    او از صفات والایى برخوردار بود که شخصیت او را متمایز مى‌نمود. حافظ قرآن، فقیه، متکلم، نسب‌شناس، خطیب و سخنور، شاعر، آگاه به لغت و اخبار عرب از جمله ویژگى‌هایى است که شخصیت او را ممتاز از دیگران ساخته بود.

    محمد العیساوى الجمى مى‌گوید: کمیت اولین کسى بود که جدل منطقى را در شعر عربى گنجاند و شعر او تنها عاطفى مانند بقیه شعرا نیست، بلکه شعر او شعرى مذهبى، ذهنى و عقلى است که بیانگر عقاید معین و اسلوب صحیح و ایمان قلبى او مى‌باشد که به سبب آن، زندگى نمود و به شهادت رسید.

    جاحظ مى‌گوید: کمیت نخستین کسى است که در شیعه، باب مناظره، احتجاج و جدل مکتبى و دینى را گشود.

    از بهترین و مشهورترین اشعار او، مدایح و قصایدى است که درباره پیامبر(ص) و آل او(ع) سروده است که به‌هاشمیات مشهور است و سرآمد همه منظومه‌هاى اوست که شکاف و انعکاس وسیعى در سطح حکومت جور امویان ایجاد کرد.

    شیخ ابوالفتح رازى در تفسیر خویش آورده است که: از کمیت نقل شده که گفت: امیرالمؤمنین(ع) را در خواب دیدم که فرمود: قصیده عینیه خود را براى من بخوان. پس خواندم تا رسیدم به اینجا:

    و يوم الدوح دوح غدير خم أبان له الولاية لو أطيعا

    پس آن حضرت(ع) فرمود: راست گفتى. سپس چنین سرود:

    و من روزى مثل آن روز را ندیدم و حقى مانند آن ندیدم که ضایع شده باشد.

    مرزبانى در معجم الشعراء نوشته است: عقیده کمیت در تشیع و مدح اهل‌بیت(ع) در روزگار بنى‌امیه معروف و مشهور است.

    در الغدیر چنین آمده است که وى در منا به حضور امام صادق(ع) شرفیاب شد و عرض کرد: اجازه مى‌فرمایید اشعارى بخوانیم؟ آن حضرت(ع) فرمودند: کمیت این روزهاى با عظمت وقت خواندن شعر نیست، کمیت گفت: این اشعار درباره خاندان شماست. در اینجا حضرت(ع) افرادى از اهل‌بیت را جمع نمود پس فرمود: بخوان. کمیت شروع به خواندن کرد به نحوى که صداى گریه همه بلند شد، تا رسید به این اشعار:

    «گویا حسین(ع) را مى‌بینم که بزرگانى اطرافش هستند و با شمشیرهایشان دشمنان را درو مى‌کنند، کسى را ندیدم که به خاطر مصیبتى که بر او وارد شده، خوار گردد و یاریش واجب‌تر از ایشان باشد.» امام صادق(ع) دست‌ها را به سوى آسمان بلند کردند و فرمودند: «ألهم إغفر للکمیت ماقدّم و أخّر و ما أسرّ و أعلن و اعطه حتى یرضى».

    در ایام البیض بود که کمیت محضر امام باقر(ع) حضور یافت و اجازه خواست تا اشعارى براى حضرت بخواند. حضرت اجازه فرمودند و کمیت شروع به اشعارى کرد. پس امام باقر(ع) و امام صادق(ع) گریه نمودند و چون به ابیاتى با این مضمون رسید: «و شش نفرى که با آنها کسى برابرى نمى‌کرد، فرزندان عقیل بهترین سوارکاران بودند پس على(ع) که بهترین است، مولاى آنهاست و یاد آنها حزن و اندوه مرا به هیجان مى‌آورد.» آن حضرت(ع) گریست و فرمود: «هیچ کسى نیست که به یاد ما افتد یا نزد او یاد و ذکر ما شود و آبى هر چند به اندازه بال مگسى از دو چشمش خارج شود جز آنکه خدا خانه‌اى در بهشت برایش بنا مى‌کند و آن اشک را حجاب بین او و آتش قرار مى‌دهد.»

    نمونه‌هاى بسیارى موجود است که شعراى مکتب اهل‌بیت(ع) سروده‌هاى خویش را مى‌خواندند و ائمه(ع) آنها را مورد تفقد و دلجوئى قرار مى‌دادند. کمیت خود نیز شاگرد فرزدق بود و فرزدق همان کسى است که در کنار کعبه و جلوى هشام بن عبدالملک در مدح امام سجاد(ع) و خاندان پاکش، قصیده‌اى فالبداهه سرود و مورد پذیرش و آفرین امام سجاد(ع) گردید و آن حضرت هدایائى را تقدیم او نمودند.

    کمیت دوران سه امام سجاد، باقر و صادق(ع) را درک نمود و در سراسر زندگى خویش با قلب، زبان و عمل خویش، حامى مکتب شیعه و امامان معصوم(ع) بود.

    جلوه و نماى اصلى اشعار و قصاید او، شرح وقایع کربلا است که به نحوى نشان از مبارزات فرهنگى این شاعر بزرگ در زمان امام سجاد(ع) به بعد مى‌باشد.

    شهادت

    این شاعر بزرگ، در سال 126ق، همانگونه که امام سجاد(ع) برایش دعا نمود، در زمان خلافت مروان، به شهادت رسید.

    وابسته‌ها