گرگان و استرآباد سنگ مزارها و کتیبه‌های تاریخی

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    گرگان و استرآباد سنگ مزارها و کتیبه‌های تاریخی
    گرگان و استرآباد سنگ مزارها و کتیبه‌های تاریخی
    پدیدآورانمعطوفی، اسدالله (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرگرگان و استر آباد: سنگ مزارها و کتیبه‌‏های تاریخی نگاهی به معماری آرامگاهی و شیوه‌‏های تدفین در ایران و گرگان
    ناشرحروفيه
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1387 ش
    چاپ1
    شابک978-964-7700-40-5
    موضوعسنگ قبر - گرگان

    گرگان - آرامگاه‌‏ها

    گرگان - تاریخ
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎‏DSR‎‏ ‎‏2117‎‏ ‎‏/‎‏ر‎‏62‎‏ ‎‏م‎‏6
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    گرگان و استرآباد، سنگ مزارها و کتیبه‌های تاریخی، تأليف مورخ گران‌قدر اسدالله معطوفى به زبان فارسى است. اين كتاب اولين نمونه منحصر به فرد از نوع خودش است كه بدين گونه و با اين سبک و سياق نوشته شده است.

    ساختار

    كتاب از سه بخش تشكيل شده است كه هر يك مشتمل بر مطالب مختلفى است كه به ترتيب عبارت است از: 1- تاريخچه گرگان (گلستان امروزى)، 2- گورستان‌هاى تاريخى دشت گرگان، 3- گورستان‌هاى تاريخى كوهپايه‌اى گرگان، 4- گورستان‌هاى كوهستانى گرگان، 5- گورستان‌هاى درون شهر.

    گزارش محتوا

    اين اثر به‌طور عمده مجموعه تصاوير و متن‌هاى ارائه شده، مربوط به سنگ‌مزارها و كتيبه‌هاى قديمى ايالت تاريخى گرگان «استان گلستان فعلى» است كه محصول تلاش هفت ساله نگارنده محسوب مى‌شود. ايالت گرگان، ديرينه و پيشينه بس پرماجرايى دارد كه علت آن به خاطر شرايط جغرافيايى‌اش در محدوده ايران بزرگ بوده است. از گذشته دور، خراسان و گرگان سر راه شرق به غرب جهان پر تلاطم آن روزگار به حساب مى‌آمدند. به‌طورى كه مركز آسيا و ماوراءالنهر از زمان آريايى‌ها (سكاها، ماساژت‌ها و...) مكانى بودند كه قبايل و بيابان‌گردان آن هر از چند گاهى نظر به غرب انداخته و پس از درنورديدن شمال شرق ايران (خراسان و گرگان)، سراسر اين مسير را زير سم ستوران خود ويران نموده و هر آنچه را نيز باقى مى‌مانده، به هنگام بازگشت با خود مى‌بردند. بى‌جهت نيست كه آثار و علائم مادى و معنوى اين اقوام و قبايل را در محوطه‌هاى باستانى و تاريخى سرزمين ايران و به ويژه در شمال و شمال شرق به قدر كفايت مى‌يابيم.

    وجود محيطهاى باستانى و تاريخى همچون غارها، تپه‌ها و ابنيه‌هاى متعدد نيز خود نشانه‌هاى گويايى هستند كه خبر از حيات پر جنب و جوش اجتماعى در تاريخ گذشته اين خطه را مى‌دهند. كتاب حاضر، بخش ديگرى از فرهنگ و تمدن مردم اين ناحيه را در برمى‌گيرد و در حقيقت تكميل كننده پژوهش‌هاى مكتوب و منتشر شده صاحب اين اثر محسوب مى‌شود.

    سراسر اين كتاب مملو از اشكالات ويرايشى است كه در نگاهى گذرا مى‌توان تعداد زيادى از اين اشكالات را مشاهده نمود. مسئله ديگر کیفیت چاپ كتاب است؛ يعنى از آن جا كه در اين كتاب سنگ قبرهايى معرفى شده‌اند كه عكس آن‌ها آمده است. اين عكس‌ها سند محسوب مى‌شوند و از آن جا كه يكى از اهداف ارائه تصوير سند در آثار مطبوع، جلوگيرى از اشتباه است؛ يعنى با ارائه تصوير سند، به مخاطب اين امكان را مى‌دهيم كه اگر ما متنى را غلط خوانده‌ايم و يا نتوانسته‌ايم بخوانيم، او بتواند آن را تصحيح و تكميل كند. بايد تصاوير وضوح داشته باشند؛ اما اكثر تصاوير ارائه شده، نامفهوم و برخى از آن‌ها كلاً سياه هستند؛ مثلاً در ص 722 اگر كسى از موضوع كتاب بى‌اطلاع باشد، گمان مى‌كند، مؤلف خواسته عكس كودكى را كه پشت يك شىء سياه نشسته نشان دهد؟!

    علاوه بر اين، نوشته‌هاى زير عكس‌ها هم اغلب اسكن است كه از کیفیت چندانى برخوردار نيست؛ اما به هر حال باز هم قابل خواندن است.

    در متون آثار نویسنده همواره با يك دوره تاريخ ايران از دوران باستان تا دوران قاجاريه روبرو هستيم كه البته ذكر آن در آثارى كه مخاطب عام دارند، لازم است؛ اما در آثارى كه مخاطب خاص دارند، مانند كتاب حاضر، به نظر حشو و توضيح واضحات مى‌آيد، چرا كه مخاطبى كه به سراغ اين كتاب مى‌آيد، تقريباً تاريخ را مى‌داند و يا حداقل منابع را مى‌شناسد، در اين‌گونه آثار حداكثر كارى كه مى‌توان كرد؛ ارائه فهرستى از منابع موجود است، نه اينكه متونى تكرارى را در اين‌گونه آثار نقل نماييم و بيهوده به حجم كتاب بيافزاييم.

    از ديگر ايراداتى كه در يك نگاه كلى به اين كتاب مى‌توان گرفت، عدم استفاده از برخى متون تخصصى در اين باره است. كتاب‌هايى چون «نگاهى به تدفين تابوتى در ايران باستان»، تأليف چايچى اميرخيز و نسخه خطى «منابع الذهب» تأليف ميرفندرسكى (در ذكر مقبره‌ها و امامزاده‌هاى منطقه گرگان و استراباد)، نسخه خطى «جامع الانبياء» تأليف محمد بن كامران استرابادى.

    ضمن اينكه بررسى تعداد زيادى از گورستان‌هاى منطقه، در اين كتاب، جاى بسى تقدير دارد. اما در يك كار پژوهشى، از اين نوع، بهتر بود فهرست كاملى از گورستان‌هاى قديمى استان به انضمام قدمت و مكان آن‌ها ارائه مى‌شد.

    از ديگر اصول در اين پژوهش، ارائه مختصات فعلى و قبلى گورستان‌هاى بررسى شده است؛ يعنى اطلاعات وضعيت قبلى گورستان و سپس وضعيت كنونى يك گورستان ذكر شود، تا در چند سال آينده بتوان ميزان تغييرات وضعيت گورستان را برآورد كرد؛ به عنوان مثال بايد مساحت وضعيت كنونى گورستان، تعداد سنگ مزارها به تفكيك محكوك، غير محكوك، شكسته و سالم و... ذكر مى‌شد.

    از ديگر موارد مهم كه جاى آن در كتاب خالى است، بحث آسيب‌شناسى سنگ قبرها است كه البته در يك صفحه به صورت بسيار مختصر با عنوان «عوامل نابودى سنگ مزارها و كتيبه‌هاى منطقه گرگان» از آن گذر كرده، در حالى كه جا داشت، بخشى به آن اختصاص داده مى‌شد و ضمن بررسى نوع سنگ مزارهاى استفاده شده، ماندگارى و پايايى هر نوع را بررسى مى‌كرد.

    وضعيت كتاب

    مقدمه ابتداى اثر به قلم نویسنده است. فهرست مطالب در ابتداى اثر و فهرست منابع و مآخذ و نمايه در انتهاى اثر آمده است. كتاب پانوشت ندارد.

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن كتاب
    2. نگاهى به كتاب سنگ‌مزارها و كتيبه‌هاى تاريخى گرگان و استرآباد، محمود اخوان مهدوى، نشريه گلشن مهر، شهريور 1387، شماره 648